به گزارش رویداد۲۴ ؛ احمد خرم فعال سیاسی اصلاحطلب و وزیر دولت سیدمحمد خاتمی در گفتوگو با رویداد۲۴ درباره اختلاف بر سر حجاب اجباری گفته «در صدر اسلام اولیای خدا توصیه میکردند که پوششی مثل ایرانیها داشته باشید. آنهم در شرایطی در عربستان عریان بودن حاکم بود و بعضی از زنان دور بتها عریان طواف میکردند. مگر در آن دوره در ایران چادر و مقنعه بود؟» بخشهای مهم این مصاحبه را در ادامه بخوانید:
* حجاب مثل نماز ضرورت دین است؛ یعنی کسی که حجاب داشته باشد، نماز بخواند و روزه بگیرد، نشان از دینداریاش دارد اما این ضرورتها اجباری نیستند. در واقع نمیتوان اشخاص را وادار به نماز خواندن، روزه گرفتن و حجاب داشتن کرد؛ حاکمیت باید به این نکته توجه کافی داشته باشد. به ویژه درباره حجاب که علما درباره اجباری یا اختیاری بودن آن اختلاف نظر دارند زیرا اصرار به اجبارِ حجاب جامعه را به عکس العمل وا میدارد.
* در زمان طاغوت در دانشگاه دختران و پسران با هم بحث علمی میکردند و رابطههای تعریفشدهای داشتند و عمدتا با هم ازدواج میکردند. الان چرا به جنبههای مثبت همنشینی دختران و پسران در دانشگاه توجهی نمیشود و تقویت نمیشود؟
* خدا از انسانها خواسته از هیچ کاری بدون علم و داشتن دانش و دانایی نسبت به آن پیروی نکنیم. «وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ کُلُّ أُوْلَـٰٓئِکَ کَانَ عَنۡهُ مَسۡـُٔولٗا» این یعنی مسائل را باید به طور علمی بررسی کرد. یعنی نمیشود هر کسی از ظن خود یار موضوعی باشد و قانونی تصویب شود. در کشورهای پشرفته برای تصویب قانون، موضوع را به کارشناسان مربوطه میدهند تا با مطالعه و بررسی موشکافانه، نظرشان را درباره تبعات مثبت و منفی بگویند تا هزینهسازی کمتر شود اما در ایران این اصل رعایت نمیشود و همه در بحثهایی که نسبت به آن آگاهی ندارد، اظهارنظر و البته اعمال رای میکنند.
* در «رنسانس» که در قرن پانزدهم رخ داد، جدایی دین از سیاست و همچنین «اصلاح دینی» مطرح شد که ویل دورانت در جلد ششم خود آورده که اول با شورای کاردینالها شروع شد و بعد رنسانس شد و البته پاسخ منفی داد. بعد از آسیبشناسی دیدند باید قشر نخبه هم نظر بدهد که بعد از آن ترکیب شورا را کاردینالها و اساتید دانشگاهها تشکیل دادند. اما باز شکست خوردند و با آسیبشناسی دیدند، جای مدیران اجرایی خالی است و آنها را هم دعوت کردند و در نتیجه، تصمیمها منطقیتر و واقع بینانهتر شد.
* در ایران مثلاً کسی عالِم دینی است و درباره اقتصاد نظر میدهد، چقدر با مختصات اقتصادی آشنا است؟ باید در تصمیمهای اقتصادی مشارکت داشته باشد که حداقل باید ۵۰ واحد اقتصاد دانشگاه را خوانده باشد. همچنین کسی هم که درباره حجاب تصمیمگیری میکند، روانشناسی، جامعهشناسی و انسانشناسی را باید خوانده باشد و روانشناسی مرد و زن را جدا خوانده باشد اما ما در هر کاری میخواهیم اینطور فکر میکنیم که بزنیم در خم رنگرزی و رنگ شود و بیرون بیاید!
* «لا اکراه فی الدین» با اجباری بودن حجاب و هر مقوله دیگر دینی همخوانی ندارد و انسانها دین را باید با مطالعه و تحقیق بپذیرند. یعنی خدا انسان را «انتخابگر» آفریده است. یعنی تحقیق کند تا آنچه را به مصلحت است، انتخاب کند.
* بیش از اینکه به «عفت عمومی» توجه داشته باشیم «حفظ ظاهر» میکنیم؛ یعنی حفظ ظاهر برای حاکمیت بیشتر از عفت عمومی اهمیت دارد. به نظر من منظور شارع مقدس، احیای عفت عمومی است. برای لحاظ عفت عمومی باید فضایی فراهم شود که جوان سوالها و دغدغههایش را مطرح کند. اولین نیازهای بشر را رها کرده و به حجاب چسبیدیم. جامعه در فقر مطلق است و مسئولان به فکر حجاب هستند! معیشت اولین نیاز انسان است. آیا نان، آب، آموزش، بهداشت و ... را تاًمین کردهایم؟ در حالی حجاب برای آقایان مساًله است که جوانان از امرِ مهم و لازم ازدواج هراس دارند. جوان اگر ازدواج نکند، مصیبت به بار میآید و روان جامعه آسیب خواهد دید. قبل از انقلاب، به شاه میگفتیم به نان مردم برس، مردم گرسنهاند. میگفتند کسی که معیشتاش درست نیست، دین هم نخواهد داشت. چطور شده است؟ الان ورق برگشته است و معیشت کنج عزلت گزیده و دیگر مهم نیست؟ بشر به احترام نیاز دارد. ما به دختران و پسران احترام میگذاریم؟ تحقیرشان میکنیم و به سئوال شان جواب نمیدهیم و انتظار داریم، معصومانه زندگی کنند!
* در صدر اسلام اولیای خدا توصیه میکردند که پوششی مثل ایرانیها داشته باشید. آنهم در شرایطی در عربستان عریان بودن حاکم بود و بعضی از زنان دور بتها عریان طواف میکردند. مگر در آن دوره در ایران چادر و مقنعه بود؟ زنان ایرانی پوششی معمولی به حدی که عفت عمومی را مخدوش نکند، داشتند. باید بدانیم، با رفع مسائل اساسی میتوانیم باعث حرکت جامعه در مسیر عفیفانه باشیم.
* مشکل امروز ما این است، مسئولان ما آن آمادگی را که برای برخورد با آنهایی که حجاب مدنظر حاکمیت را قبول ندارند، دارند برای رفع مشکل معیشت مردم که گرسنگی را سبب میشود، ندارند و پاسخی به توقعهای به حق مردم ندارند. در واقع وقتی انسانها به این ذهنیت و باور غلط برسند که «نایب خدا روی زمین هستند» فضایی ایجاد میشود که مردم هم گرسنه و هم از دین زدهِ شوند.
* جامعه زمانی مطلوب میشود که جامعهای دموکراتیک باشد. در واقع در جامعه دموکراتیک مسئولان، مدیران، صاحبمنصبان مجبور به پاسخگویی در قبال پرسش و توقعهای افکار عمومی هستند. چرا؟ چون با رای مردم اختیاردار شدهاند. یعنی رای مردم تعینکننده است و مسئول باید پاسخگو باشد.
- 17
- 4
صفورا
۱۴۰۲/۶/۱ - ۲۰:۱۴
Permalink