چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳
۰۸:۲۹ - ۱۷ آذر ۱۴۰۳ کد خبر: ۱۴۰۳۰۹۰۹۰۴
سیاست داخلی

ادامه واکنش‌ها به اظهارات تند مهری دارستانی علیه پزشکیان

مهری طالبی دارستانی,توهین مهری طالبی دارستانی به پزشکیان
خوشبختانه توهین‌کنندگان به رئیس‌جمهور و حتی موافقان اجرای مصوبه در میان مجموعه اصولگرایان اقلیت هستند؛ هرچند صدایشان بلندتر است و خیلی از آنان نیز مخالف‌اند و این را به‌نحوی بازتاب داده‌اند.

روزنامه هم میهن نوشت: در پی مواضع صریح و روشن و مردمی آقای پزشکیان درباره مصوبه عجیب و غیرقابل‌انتظار درباره پوشش زنان، توپخانه تندروها روشن شد و حتی به شکل زشتی یک دوجین صفاتی را روانه پزشکیان کردند که اگر یکی از آنها را به چهره‌های ناکارآمد خودشان می‌گفتید، معرکه‌ای باورنکردنی به‌وجود می‌آوردند.

البته، منتقدان این طرف به هر دلیلی یا ترس یا ادب چنین کاری را نمی‌کنند. جالب اینکه چنین صفاتی از دهان زنی بیرون آمد که خود را متعهد و متدین می‌داند و مسئولیت بالایی هم در ستاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر دارد که رقم ناقابل ۲۵۵میلیارد تومان بودجه این ملت را می‌گیرند تا برخی از مسئولین آن توهین و فحاشی کنند.

هنگامی که مدیران عالی آنان چنین هستند و از توهین علیه رئیس‌جمهور هم پرهیزی ندارند، باید دید که افراد رده‌های پایین و آموزش‌ندیده آنان چگونه‌اند و مردم کوچه و خیابان را چگونه ارشاد و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌کنند؟ انتظار می‌رفت این توهین‌ها و حملات محدود باشد؛ ولی روز گذشته نیز ادامه یافت و اعاظم جریان تندرو نیز وارد میدان شدند و برای رئیس‌جمهور تعیین‌تکلیف کردند که باید چنین مصوبه‌ای را اجرا کند.

البته باید به آنان بشارت داد همان‌گونه که شما هم می‌دانید پزشکیان چنین نخواهد کرد. این وظیفه شماست؛ پس آماده باشید که اگر مجاز شدید بیایید و این مصوبه را اجرا کنید. تکلیف مالایطاق بر هیچ‌کس از جمله رئیس‌جمهور بار نکنید زیرا خلاف عقل است.

اجرای این مصوبه با اخلاق و منش و رویکرد شما سازگار است. پزشکیان تابع امام‌علی(ع) است و برخلاف دیگران بارها گفته که دروغ نمی‌گوید و برای خدمت و آسایش و رفاه مردم و اسلام محمدی آمده است. دلیلی نمی‌بیند سیاستی را که مطابق وعده‌هایش و آموزه‌هایش نمی‌بیند (درست یا نادرست) اجرا کند؛ چراکه نمی‌تواند اجرا کند و توانش را ندارد.

البته، خوشبختانه توهین‌کنندگان به رئیس‌جمهور و حتی موافقان اجرای مصوبه در میان مجموعه اصولگرایان اقلیت هستند؛ هرچند صدایشان بلندتر است و خیلی از آنان نیز مخالف‌اند و این را به‌نحوی بازتاب داده‌اند.

اگر بخواهیم با منطق پزشکیان و با استناد به امام‌علی(ع) سخن بگوییم، می‌توان به این سخن ایشان پرداخت؛ روزگاری می‌رسد که اسلام را چون پوستین وارونه خواهند پوشید. شاید برای ما سخت بود که بفهمیم چگونه چنین اتفاقی رخ خواهد داد؟

ولی امروز و در عصر ارتباطات می‌بینیم که نه اسلام بلکه قانون اساسی، نه پس از ۱۴۰۰سال بلکه فقط پس از ۴۵سال، دچار چنین سرنوشتی شده است.

واکنش روزنامه نزدیک به قالیباف به اظهارات زن توهین کننده به پزشکیان

روزنامه خراسان با انتخاب تیتر "ادب زن هم به ز دولت اوست"  نوشت: ماجرای اخیر پیرامون توئیت توهین آمیز مهری دارســتانی، از اعضای ســتاد امر به معروف و نهی از منکــر و یکــی از مدیــران وزرات کار در زمان حجت عبدالملکی، علیه رئیس جمهــور، موجی از واکنشها و انتقادات گســترده را به همراه داشت.

ایــن رخــداد، فراتــر از موضوعــی فــردی، به خوبی بحرانهای فرهنگــی و اخلاقی موجــود در فضای سیاسی و مسئولیت افراد در قبال اظهارات خود را نشــان میدهد.

توصیفاتی که مهری دارستانی در توییت خود به کار برده است، نه تنها در تعارض آشکار با ادب و احترام است، بلکه از حدود یک نقد سازنده فراتر رفته و به طور صریح به توهینهای شــخصی و تخریبگرانه می انجامد.

استفاده از الفاظی چون " طلبــکار، دروغگــو، بیخاصیت، نــادان" به جای ارائه تحلیل یا بیان دغدغه های واقعی، نه تنها هیچ کمکی به اصلاح یا پیشــبرد گفتمان سیاسی نمیکند، بلکه زشتی و ســطحی نگری را به جامعه تزریق میکند.

این ادبیات، به وضوح نشان از بحران اخلاقی در عرصه سیاســی و اهداف غیرســازنده برای تخریب رقبا دارد؛ بحرانی کــه در آن مرز میان انتقــاد ســازنده و تخریب شــخصی کمرنگ شــده اســت.

به کار بردن چنین زبانی از ســوی فردی که خود را مدعــی امر بــه معــروف میدانــد، تناقضی آشــکار و ضربه ای جدی به جایــگاه و اعتبار نهادی اســت که قرار اســت مروج اخلاق و فرهنگ باشد.

ستاد امر به معروف با اقدام ســریع در اخراج مهری دارستانی، نشان داد که حاضر به پذیرش مسئولیت اشتباهات اعضای خود اســت. با این حال، اخراج یک فــرد، هرچنــد ضــروری، نمیتوانــد جایگزین یک پاســخگویی جامعتر باشــد. این ماجــرا باید به فرصتی برای بررسی عمیقتر ساختارهای تربیتی و نظارتی در ایــن نهاد تبدیل شــود.

آیا افــرادی که مســئول ترویج اخلاق در جامعه هســتند، آموزش و نظارت کافــی دریافــت میکنند؟ آیــا معیارهای اخلاقــی در انتخاب و فعالیت این افراد به درســتی اعمال میشود؟

دارستانی که در حساب توییتر خود شــعار "عدم رعایت ادب = بلاک" را نوشته، در این ماجرا خــود از ادب و احترام تخطی کرده است. یکی از محورهای اساسی این ماجرا، مرز میان آزادی بیــان و اهانت اســت. آزادی بیان به معنای بیان آزادانه دیدگاهها و انتقادات اســت، اما ایــن آزادی هرگز نباید بهانــه ای برای توهین و تخریب باشــد.

توئیت دارســتانی نمونــه ای از سوءاســتفاده از آزادی بیــان اســت که بــه جای غنی ســازی گفتمــان عمومی، بــه تقلیــل آن به مجــادلات ســطحی و زشــت میپــردازد.

علاوه بر این، چنین نقدهــای هتاکانــه و رادیکالی باعث میشــود نقدهای ســازنده و کارســاز دیگر شنیده نشود و به شکاف و دوقطبی شدن جامعه دامن بزند. برخلاف رویــه رهبر انقــلاب که همــواره کمک به دولتهــا را بــرای رفــع کاســتیها، نقصهــا و کمبودها توصیه میکنند، چهره هایی نظیر مهری دارســتانی به جای تلاش برای حل مشــکلات، در مسیر تخریب و تسویه حســابهای سیاسی حرکت میکنند. این رویکــرد با رادیکال کــردن فضــای نقــد، عگفت وگو و نقد سازنده را مســدود کرده و جامعه را بــه ســمت تنشهــا و تقابلهای غیرضــروری ســوق میدهــد.

بســیاری از منتقــدان، خواســتار برخورد قضایی با دارســتانی شــده اند. این درخواســت، نه به قصد ســرکوب آزادی بیان، بلکه بــرای تأکید بر مســئولیت افراد در قبال اظهاراتشــان است. در ســالهای گذشــته، بســیاری از شــهروندان به دلیل بیان نظراتی ســاده تر از ایــن، با واکنش قضایی مواجه شــده اند. اکنون نیز باید یک رویه عادالانه و برابر برای همه اعمال شــود. این اقدام میتوانــد پیام روشــنی برای جامعه داشــته باشد که هیچکس فراتر از قانون نیست.

واکنش ســخنگوی دولــت، به ویژه بازنشــر بخشــی ازمتــن تنفیــذ حکــم ریاســت جمهوری از ســوی رهبر انقلاب، اقدامی هوشــمندانه بود که بدون تند کردن فضا،جایگاه قانونی و مشــروعیت رئیس جمهــور را یادآور شد.

اعتراض عباس عبدی به اظهارات تند مهری دارستانی علیه پزشکیان/ این گروه می‌‌دانند بذر چه خرزهره سمی را می‌کارند

عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «آخرین شانس» در روزنامه اعتماد نوشت: شاید اکثریت قاطعی از اصولگرایان و نواصولگرایان می‌دانند که مصوبه حجاب کمکی به بهبود حجاب زنان نمی‌کند، سهل است که نتیجه معکوس هم دارد و برخلاف عنوانش که به پای عفاف و خانواده نوشته‌اند مغایر با این دو هدف نیز هست. منتقدان هم در حیرت مانده‌اند که آنان چرا و با چه انگیزه‌هایی دنبال اجرای چنین مصوبه‌ای هستند؟ چون هر عقل سلیمی می‌داند که نه تنها این مصوبه کمکی به اهداف ادعایی نمی‌کند بلکه بحران آفرین نیز هست. یکی از تبعات مهم آن را که باید خیلی صریح اعلام کرد احتمال دارد که این مصوبه از سوی نهادهای بین‌المللی به عنوان مصداقی از آزار و اذیت و تبعیض جنسیتی شناخته و در دستور رسیدگی قرار گیرد و تاکنون نیز ذیل همین عنوان حداقل در دو مورد ورود کرده‌اند. البته این فرض هست که نوعی از عقلانیت مبتنی بر هزینه و فایده در سیاست‌گذاران وجود دارد که چنین مواجهه‌ای را با زنان اتخاذ کرده‌اند، در این صورت آن سود و زیانی که در نظر می‌گیرند کدام است؟

این یادداشت در مقام پاسخ به این پرسش است. در غیرعقلانی بودن این مصوبه همین بس که وضعیت امروز محصول همین قوانین و سیاست‌هایی است که از گذشته بوده؛ پس چگونه با تداوم آنها می‌توان وضع را تغییر و بهبود داد؟ چرا سیاستگذار درس نمی‌گیرد و بر ادامه روش گذشته اصرار می‌کند؟ به نظر من دو احتمال برای تبیین این وضعیت هست. این دو احتمال ناظر به دو گروه از جناح حاکم است. گروه اول با تغییر خط مشی موافقند و‌ ادامه این وضع را ممکن نمی‌دانند، ولی نگران نحوه پاسخ‌دهی به آن از سوی منتقدان و جامعه هستند. 

گروه دوم با علم به نتایج این سیاست‌ها، دنبال تحقق همان نتایج هستند، چون این سیاست‌ها را اتفاقا برای تحقق همان نتایج، در کاسه گروه اول می‌گذارند. ولی یک نکته کلیدی دیگر هم وجود دارد که گروه دوم حیات سیاسی گروه اول را منوط به بقای خود می‌کند. پارادوکس گروه اول از اینجا آغاز می‌شود که مرگ و حیات آنان، هر دو ناشی از تندروهایی است که این سیاست‌ها را پیگیری می‌کنند. البته حیات آنها هم نصفه نیمه است چون اگر تندروها غالب شوند پیش از هر کس سراغ هم‌پیمانان اصولگرای خود خواهند رفت. البته امید خامی هم دارند که اگر خودشان موفق شوند، می‌توانند دُم تندروها را بچینند. ولی بدون وجود تندروها، خود را در جایگاه  مناسبی تصور نمی‌کنند. 

یکی از نکاتی که طرفداران این نوع طرح‌ها بیان می‌کنند این است که نظام باید هواداران خود را راضی نگه دارد. در حالی که این گروه یک اقلیت کوچک هستند، بخشی از طرفداران نظام به پزشکیان رای دادند. اینطور نیست که طرفداران را فقط با این طرح‌ها باید راضی نگه داشت. ضمن اینکه این نوع طرح‌ها فشار اجتماعی را به سمت بدنه مذهبی جامعه هدایت می‌کند و اینها هم از اجرای چنین طرح‌هایی  ناراضی‌اند.

سیاست‌گذاران گروه اول احساس می‌کنند نتایج مثبت بازگشت از راهی که تاکنون طی کرده‌اند، نامعین و احتمالی و نسیه است. به ویژه ماهیت سیاست به گونه‌ای است که واکنش‌ها در آن با حوزه‌های دیگر فرق می‌کند. هنگامی که فشار گاز را زیاد می‌کنیم اطمینان داریم که در حجم ثابت دمای آن زیاد می‌شود. چون مولکول گاز اختیاری در نحوه واکنش ندارند. ولی هنگامی که جامعه و انسان را تحت فشار قرار دهید معلوم نیست چه واکنشی نشان خواهد داد؟ می‌تواند تندتر یا رام‌تر شود، مگر اینکه با آنها گفت‌وگو و تفاهم، و تضمین‌های طرفینی رد و بدل شود. از این رو از باز کردن هر روزنه‌ای در سیاست خارجی و فرهنگی و اجتماعی و رسانه‌ای واهمه دارند در حالی که به دلیل انفعال آنها، تمام این عرصه‌ها از سوی منتقدان آنان در حال فتح نهایی است و چندان جایی برای آنها نمی‌ماند.

پس اینکه تفاهم کنند و فضا باز شود را از روی اجبار می‌پسندند ولی به منافع آن اطمینان ندارند. از این مرحله به بعد است که نقش منتقدان برجسته می‌شود. این نقش که بتوانند احتمال و میزان سود و منافع ناشی از بازکردن فضا را برای این گروه افزایش دهند. در واقع شرکت در انتخابات تیر ماه امسال و کوشش ما برای رای آوردن یک نامزد مورد تایید ساختار و طرفدار وفاق، دقیقا پاسخ به چنین مساله‌ای بود و الا مردم که دور سه انتخابات قبلی را خط کشیده بودند. فقط هنوز متوجه این ماجرا نشده‌ام که چرا به این سرعت سیاست مزبور را متوقف کرده‌اند و حتی دنبال بازگشت آن هستند؟ مواضع پزشکیان و حامیان او در مورد فیلترینگ، سیاست خارجی، مساله زنان و گزینش‌ها و رسانه‌های رسمی کاملا روشن بود. پس هنگامی که حضور او با شانس انتخاب شدنش پذیرفته شد باید تبعات آن را هم پذیرفت والا اعتبار امر سیاسی را از میان برده‌اند.

با توجه به این رفتارها برخی افراد به من می‌گویند که چرا امید به اصلاح و تغییر داری؟ پاسخم روشن است. وظیفه داریم از آخرین پرتوهای امید استفاده کنیم و در این راه چیزهای بسیار کمتری از دست می‌دهیم تا هنگامی که ناامید باشیم و دنبال شیوه‌های دیگر برویم.

گروه دوم در میان جناح حاکم که تهیه‌کننده این مصوبه هستند خیلی خوب و دقیق می‌دانند که مشغول چه کاری هستند. آنان به درستی در ایران آرام و رها از بندگی در مسیر پیشرفت، هیچ جایی برای خود تصور نمی‌کنند بنابراین برگرداندن جامعه به عقب هدف اولیه آنان است و رسیدن به این هدف را در تیرماه نزدیک‌تر از همیشه می‌دیدند ولی اراده جامعه ایران اجازه نداد که چنین آوار سنگینی بر این سرزمین فرود آید. آنان دشمن وفاق هستند. از سال ۵۷ تاکنون سابقه نداشته که توهین‌هایی که یک زن مثلا محجبه به پزشکیان کرد از سوی هیچ فرد حتی بدون نزاکتی علیه رییس‌جمهور مستقر و به صورت علنی گفته شود. این عمق نفرت آنان از رفتار مبتنی بر وفاق و کینه از پزشکیان است. این گروه حتی از منتقدان هم بهتر می‌دانند که بذر چه خرزهره سمی را می‌خواهند بکارند.

با این توضیحات باید به آقای پزشکیان یادآوری کرد که قابل اجرا نبودن این مصوبه وجه فنی ندارد. مشکلش این است که شما و دولت و اغلب رای‌دهندگان شما نه تنها نمی‌خواهند آن را اجرا کنند بلکه آمده‌اند که دیگر شاهد چنین سیاست‌هایی نباشند. تصویب‌کنندگان حتما متوجه این امر بدیهی بودند. بنابر این مساله جزییات چنین مصوبه‌ای نیست. مساله فلسفه حاکم بر آن است و الا نوشتن مصوبه در این مورد با فلسفه انسانی و اخلاقی و مورد حمایت مردم کار پیچیده‌ای نیست. این مصوبه قابل اصلاح هم نیست، برای تامین رضایت مردم نوشته نشده است. برعکس برای ایجاد نارضایتی نوشته شده است. هدف اولش پزشکیان است ولی هدف آخرش نیست. این را برای پایان کار شما آورده‌اند. نه شما بلکه ما و هر کس که به اندازه اندک کورسویی امید به اصلاحات دارد. پایان کار همه حتی خود مصوبه نویسان است. فهم این نکته پیچیده نیست. شما که به نظر من از همه اینها متشرع‌تر و متدین‌تر هستید بهتر می‌دانید که این بازی سیاسی سرسوزنی به شریعت و اخلاق و خانواده و عفاف ربط ندارد و نه تنها کمکی  به دینداری و عفاف و حجاب و تحکیم خانواده نمی‌کند که در همه موارد اثر معکوس دارد. عفیف‌ترین خانم نزد آنان همین بود که چنان کلماتی را علیه رییس‌جمهور به‌ کار برد. شما باید بتوانید ماجرا را از خلال رویکرد وفاق حل کنید. وفاقی که ناظر به بهبود شرایط و افزایش امید مردم و جامعه شود در غیر این صورت شعار مزبور شما را زمین‌گیر خواهد کرد. مساله محوری سیاست در ایران این است که راهی بگشاییم که سیاست‌گذار تغییر ریل سیاست را مقرون به صرفه ببیند والا کیست که نداند این راه بن‌بست است. شعار وفاق باید چنین راهی را بگشاید و این آخرین شانس برای کشور است.

  • 10
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۱۰
جدیدترین
قدیمی ترین
انتقاد با بی ادبی و توهین فرق میکنه، این خانم همه اصول اخلاقی را زیر پا گذاشت.
اصولگرایان انقلابیون ولایی ها می‌دانند که مغلوب و مقهور و منهزم میدان هستند اینطور دارند دست و پا می‌زنند ان شاءالله پیروزی با سیدمحمدخاتمی و دکتر پزشکیان و دکترظریف و دکتر حسن روحانی و خاصه اصلاح طلبان عزیز است ان شاءالله
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش