به گزارش روزنامه خراسان، پس از گذشت این زمان از اجرایی شدن برجام و در آستانه روز ملی فناوری هسته ای پای صحبت فنی ترین عضو تیم مذاکراتی کشورمان نشستیم تا مهندس پژمان رحیمیان که پس از مذاکرات ژنو به تیم هسته ای پیوست و تا روز آخر توافق و تا امروز با این تیم همکاری می کند برای ما از اقدامات صورت گرفته در این زمینه و افق پیش رو بگوید.
رحیمیان که هم اکنون معاون رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و مدیر عامل شرکت مادر تخصصی تولید مواد اولیه و سوخت هسته ای (ت.م.ا.س) است با وجود اطلاعات زیاد و کافی که درحوزه فنی توافق هسته ای دارد اصولا مدیر کم حرفی است اما روزنامه خراسان به دلیل نگاه تخصصی که به صنعت هسته ای به عنوان یکی از عناصر قدرت علمی و فناوری ایران دارد این فرصت را پیدا کرده که با همکاری مسئولان عالی سازمان چند روز پس از امضای برجام با مهندس رحیمیان گفت و گویی کند و این گفت و گو در حقیقت دومین مصاحبه وی پس از برجام است.
بخش اول این گفت و گو امروز منتشر می شود و بخش دوم را که حاوی نکات بسیار مهم درباره قدرت بازگشت پذیری ایران در صورت نقض توافق از سوی طرف مقابل است ان شاءا... فردا می توانید دنبال کنید. رحیمیان در گفت و گوی خود به این سوال خبرنگار خراسان نیز پاسخ داده است که اساسا چرا ایران به دنبال داشتن صنعت هسته ای است و آیا این هدف صرفا اقتصادی است یا اهداف دیگری مطرح است؟
او همچنین درباره توانمندی های هسته ای ایران به برخی جزئیات قابل ذکر اشاره می کند و از یک دستاورد جدید خبر می دهد: «با افتخار باید بگوییم الان که صحبت می کنیم تمام صفحات سوخت راکتور تهران، ایرانی است.» رحیمیان درحالی از این دستاورد بسیار مهم دانشمندان ایرانی خبر می دهد که تا دو سال پیش تنها حدود ۳۰ درصد سوخت راکتور تهران ایرانی بود. معاون سازمان انرژی اتمی تاکید دارد که «ما تمام ابزارهای تولید این سوخت ۲۰درصد را داریم و هیچ کدام در برجام دچار تغییر یا خدشه نشده است.»
بخشی از گفت و گوی وی نیز به روند خرید کیک زرد توسط کشورمان اختصاص داشت و رحیمیان در این بخش هم یک خبرجدید داد: « ذخایر ما در یک سال بعد از برجام تقریبا دو برابر ابتدای کار شده است. ضمن این که در داخل هم با تجهیزات جدیدی که در این سال ها نصب کردیم، تولید کیک زرد افزایش خواهد یافت لذا وضع اورانیوم کشور خوب است.»
برای شروع بفرمایید مسئولیت شما به عنوان معاون سازمان و مدیرعامل شرکت مادرتخصصی تماس چیست و چه اقداماتی را این معاونت انجام می دهد؟
طبق اساسنامه مصوب هیئت وزیران، شرکت تماس سیاست گذار و ناظر بر عملیات تمام حلقه های تولید سوخت هسته ای است. این وظایف از اکتشاف سراسری اورانیوم در کل کشور شروع شده و بخش های استخراج از معدن، تولید کیک زرد در اردکان و در گذشته بندرعباس، تبدیل کیک زرد به UF6 در UCFاصفهان، غنی سازی وبازتبدیل (تبدیل UF6 غنی شده به پودر UO2 غنی شده مناسب تولید سوخت هسته ای) ادامه می یابد.
مرحله مهم بعدی تولید مجتمع سوخت هسته ای است که به نیروگاه یا راکتورهای اتمی تحویل می شود. البته مرحله ساخت، راه اندازی و راهبری نیروگاه ها و راکتورهای اتمی در حوزه شرکت تماس نیست اما در انتهای حلقه سوخت هسته ای، پسمانداری کلیه پسماند های رادیواکتیو نظیر سوخت مصرف شده نیروگاه ها و راکتورهای اتمی و نیز کلیه پسماند های رادیواکتیو تولیدی در کشور اعم از تاسیسات هسته ای و غیرهسته ای مانند پسماند های رادیواکتیو بیمارستان ها یا فعالیت های استخراجی (نفت و دیگر معادنی که آلوده به مواد رادیواکتیو دارای اختلاط هستند) مجدد بر عهده شرکت تماس است.
در مجموع می توان گفت نوع عملکرد شرکت تماس صرفا از نوع اجرایی و عملیاتی نبوده و بیشتر از جنس سیاست گذاری، هماهنگی بین شرکت های تابعه و نظارت بر حسن عملکرد این مجموعه ها و تضمین تحقق اهداف طرحهای استراتژیک کشور است.
چرا با وجود پیشرفت سریع ایران در بخش های مختلف صنعت هسته ای و حتی چرخه سوخت، هنوز در موضوع تولید سوخت نیروگاهی با کندی یا عدم پیشرفت روبه رو هستیم؟
به نظر بنده کندی یا عدم پیشرفت نداشته ایم اما اگر چنین برداشت شده باید تاکید کنم که ساخت سوخت هسته ای با سایر دستاوردهای ما در این صنعت متفاوت است چون سوخت هسته ای باید در یک شرایط عملیاتی سخت و حساس حداقل برای یک سال در راکتور در دما و فشار بالا تولید انرژی کرده و واکنش های هسته ای را تجربه کند و بعد از خروج از راکتور هم سال ها محتویات به شدت پرتوزای حاصل از فرآیند شکافت را داخل خود حفظ کند. لذا بالاترین استانداردها، مواد مهندسی و فناوری های ساخت و تولید باید در دسترس باشند که بتوان به سوخت تولیدی برای مدت طولانی اعتماد کرد.
سایر تاسیسات و فعالیت های هسته ای که تاکنون تجربه کرده ایم تبدیلات شیمیایی یا جداسازی های فیزیکی بوده اند که اگر احیانا حوادثی هم پیش می آمد (که تاکنون به لطف خدا حادثه مهمی در چرخه سوخت نداشته ایم) با حوادث محتمل در مورد سوخت هسته ای به هیچ وجه قابل قیاس نیستند اما در مورد سوخت هسته ای اگر حادثه ای اتفاق بیفتد تبعات فراگیر و غیرقابل تصوری خواهد داشت که نمونه های معروف آن را در چرنوبیل و سال های اخیر در فوکوشیما شاهد بودیم. براین اساس این احتیاط به دلیل تفاوت نوع کار و لزوم تصاحب بالاترین استانداردها و فناوری ها در ساخت قطعات، قرص سوخت و مونتاژ مجتمع است.
یک بحث هم این است که اصولا برای کشوری مثل ایران تولید سوخت هسته ای صرفه اقتصادی دارد یا دنبال هدف دیگری هستیم؟
اگر کشوری در دنیا امروزه و در یک شرایط عادی، تاکید می کنم عادی، بخواهد چند نیروگاه و راکتور داشته باشد و بخواهد برای ساخت سوخت تصمیم بگیرد جواب منفی است. اما برای جمهوری اسلامی ایران که از یک طرف همیشه در معرض تهدید و تحریم بوده و از طرف دیگر امروز که با هم صحبت می کنیم تقریبا تمام زیرساخت های لازم و گاه دست نیافتنی مانند غنی سازی را که بیش از ۸۰ درصد فرآیند ساخت سوخت است، در اختیار دارد کاملا منطقی و به صرفه است.
ما هم اکنون کلیه مواد اولیه مورد نیاز را با کیفیت لازم در اختیار داریم ، کلیه تبدیلات اورانیوم، غنی سازی و بازتبدیل را انجام می دهیم و تنها گلوگاه ساخت سوخت هسته ای است که اگرچه در زمینه ساخت سوخت هم گام های بسیار بلند و جدی مانند ساخت سوخت راکتور های تحقیقاتی تهران و اراک برداشته ایم اما به عقیده بنده تا زمانی که سوخت ایرانی در راکتور قدرت قرار نگیرد نمی توان گفت صد درصد مسیر را پیموده ایم چرا که شرایط راکتورهای تحقیقاتی با راکتورهای قدرت متفاوت است. به هر حال امروزه برای ما کاملا به صرفه است که ۲۰ درصد باقی مانده را نیز طی کنیم. آن زمان که تصمیم به ساخت UCF گرفتیم یا وارد غنی سازی شدیم از مرحله چنین تصمیمی عبور کردیم.
وضعیت تولید سوخت راکتور تحقیقاتی تهران که زمانی به دلیل غنای ۲۰درصدی اورانیوم آن بر سر تامینش از سوی طرف های خارجی بحث بود و نیاز مبرمی هم داشتیم چگونه است؟
تجربه ما در ساخت سوخت راکتور تهران بسیار درخشان است. کشور در فرصت کوتاهی باید سوخت راکتور تهران را می ساخت چرا که مکانیزم های سیاست زده و استثمار شده بین المللی نشان دادند که قابل اعتماد نیستند و همه شاهد بودیم علی رغم انعطاف در تهران، تصمیمات غربی ها یک روز هم دوام نیاورد. لذا تست و استفاده از سوخت را با هم پیش بردیم اگر چه صحیح تر آن بود که ابتدا در راکتور دیگری با شرایط مربوطه سوخت را تست می کردیم و بعد در راکتور تهران استفاده می کردیم اما با لحاظ ملاحظات ایمنی، الحمدلله حادثه ای هم ایجاد نشد. با افتخار باید بگوییم الان که صحبت می کنیم تمام صفحات سوخت راکتور تهران، ایرانی است.
ما زمستان ۹۳ که از راکتور تهران بازدید کردیم یک سوم سوخت های این راکتور ایرانی بود یعنی در این مدت بقیه مجتمع ها نیز با تولیدات کشورمان جایگزین شده اند؟
بله. ما هرچه جلوتر رفتیم باقیمانده سوخت هایی که از آرژانتین خریداری کرده بودیم نیز مصرف شدند و الان همه مجتمع های سوخت ۲۰درصدی مورد استفاده در راکتور تحقیقاتی تهران ساخت ایران هستند. در حقیقت در مورد راکتور تهران ما کار را خودمان انجام دادیم و الان نتیجه اش در تهران قابل مشاهده است. ما مراحل ساخت و تست سوخت را گذراندیم و الان یک سوخت استاندارد داریم که در حال کار است.
ایران ذخیره اورانیوم ۲۰درصد غنی شده خود را که برای تولید سوخت راکتور تهران به کار می رود؛ سال ۹۴ و قبل از اجرایی شدن برجام به روسیه فرستاد. آیا برای تامین سوخت تهران در آینده مشکلی نخواهیم داشت؟
راکتور تهران چون وابسته به آزمایشات و تهیه رادیوداروهاست نمی توان با قطعیت گفت چند سال ذخیره سوخت دارد اما نکته مهم این است که ما در برجام دو پاراگراف مهم برای این ۲۰درصد داریم یکی پاراگراف ۵۸ که راجع به ذخایر ۲۰درصد موجود صحبت می کند و یکی هم پاراگراف ۶۰ که می گوید اگر موجودی ایران تمام شد و ایران نیاز داشت چه باید بکنیم. لذا ما از باب تامین سوخت راکتور تهران نگرانی نداریم چون اولا دو پاراگراف در برجام داریم که اگر اجرا نشود نقض صریح برجام بوده و کشور می تواند در این صورت تصمیم خودش را بگیرد، ثانیا ما تمام ابزارهای تولید این سوخت ۲۰درصد را داریم و هیچ کدام در برجام دچار تغییر یا خدشه نشده است.
در خصوص ذخایر ۲۰درصد غنی شده ای که سال گذشته به روس ها دادیم چه اتفاقی می افتد؟
طبق پاراگراف ۵۸ ما باید ذخایر ۲۰درصد خود را تا روز اجرا به صفحات سوخت تبدیل می کردیم. آن مقداری که توانستیم تبدیل کردیم و الان برای چند سال نیازی به تبدیل ذخایر ۲۰درصد خود به صفحات سوخت نداریم به عبارت دیگر برای چندین سال سوخت آماده شده برای راکتور تهران داریم. آن مقداری هم که تا روز اجرا به صفحه سوخت تبدیل نشد مطابق برجام عمل شد. در واقع موضوع از جنس ذخیره و انبارداری موقت است که بابت این مقدار هم ضمانت درستی از روسیه گرفته شد.
این ضمانت وجه نقد نیست بلکه کیک زرد است یعنی بابت این ذخایر ۶۰ تن اورانیوم طبیعی گرفتیم که اگر بخواهیم همین مقدار ۲۰ درصد را تولید کنیم ۶ تن آن نیز کافی است. علت این که نتوانستیم همه ذخایر خود را به صفحه سوخت تبدیل کنیم این بود که از یک طرف به مصلحت نبود به واسطه تبدیل کلیه مواد به سوخت نهایی روز اجرای برجام به تعویق بیفتد و از طرف دیگر به لحاظ کیفی تولید سوخت را نمی توان با عجله انجام داد و به اندازه کافی نیز سوخت ساخته شده موجود داشتیم، لذا مطابق بند ۵۸ عمل کردیم.
اگر نیاز مبرم به ساخت سوخت نداریم و موجودی برای چند سال کافی است چرا ۲۰درصدی که در روسیه داریم را در محموله های ۵ کیلویی وارد می کنیم؟
نکته مهم برای ما این است که فعالیت های ما در حوزه تولید صفحات سوخت ۲۰ درصد استمرار داشته باشد به همین خاطر این مواد را به مرور وارد می کنیم و با حوصله و کیفیت و دقت مجتمع سوخت می سازیم تا کل این مواد تبدیل شود. ما هم اکنون بالای ۳ سال سوخت ساخته شده داریم و نیاز فوری به ورود ۵ کیلو نداشتیم اما برای استمرار فعالیت ها و برگشت مواد این کار را کردیم. * زمان بندی خاصی برای برگشت این محموله های ۵ کیلویی در نظر دارید؟
هر ۵ کیلو اورانیوم غنی شده ۲۰ درصد که وارد می کنیم می تواند به دو مجتمع سوخت و تعدادی صفحه سوخت اضافی تبدیل شود. زمان بندی ورود این محموله ها نیز بستگی به میزان تولید صفحات سوخت در اصفهان دارد یعنی هر چقدر از این مواد استفاده و تبدیل به سوخت شود با تایید آژانس محموله بعد را وارد می کنیم.
موضوع بعدی تولید سوخت راکتور مدرن و باز طراحی شده اراک است. در این حوزه چه اقداماتی انجام گرفته و در دست اقدام است؟
در این مورد برای راکتور قبلی سوخت ساخته شده بود. الان هم تمام قطعات و قرص های اورانیوم طبیعی و مجتمع های سوخت اراک قبلی به عنوان تضمین تکمیل راکتور در حال مدرن سازی دست نخورده نگهداری می شود تا اگر روزی بدعهدی یا نقض عهد از طرف مقابل ببینیم بتوانیم سریع راکتور قبلی را تکمیل و به موازات آن، بقیه سوخت ها را مونتاژ کنیم. طبق پاراگراف ۱۰برجام نیز زمان تبدیل معکوس قرص های سوخت اراک قبلی به ماده اولیه، بعد از راه اندازی کامل راکتور جدید اراک است.
تنها تغییر ایجاد شده سوخت راکتور جدید، تغییر در غِنا و تعداد میله های سوخت هر مجتمع است که در کار ساخت سوخت ما مشکلی ایجاد نمی کند چون فرآ یندها تغییری نکرده است. در مورد سوخت راکتورآب سنگین اراک که سوخت مهمی هم است و قرار است غنی شده باشد خودمان در حال طراحی هستیم ضمن این که چین هم که در مدرن سازی راکتور همکاری دارد در تولید سوخت هم همکاری نسبتا خوبی داشته است. در این راستا به تازگی بازدید متقابلی متخصصان ما از چین داشتند و قرار است متخصصین چینی هم از تاسیسات ما بازدید داشته باشند.
اما در برجام به صراحت ذکر نشده که ساخت سوخت اولیه باید در چین باشد و گفته شده اولین بارگذاری سوخت مدرن اراک در خارج ایران تولید می شود و بارگذاری های بعدی در ایران ساخته می شود. علت هم این بود که در زمان مذاکره حدس زده می شد سوخت اول این راکتور ممکن است با محدودیت ذخیره ۳۰۰ کیلو تعارض داشته باشد لذا برای اجرای روان برجام مقررشد بارگذاری اول این راکتور با مشارکت متخصصان ایرانی در خارج کشور ساخته شود که در پاراگراف ۹ آمده است.
خارج از کشور می تواند هر کشوری که ایران انتخاب کند باشد که ما با چین در حال تفاهم هستیم. اولویت ما چین است چون روابط خوبی داریم و آن ها تجربه خوبی نیز در زمینه سوخت راکتورهای مشابه این راکتور دارند.
راکتور مدرن شده اراک توان تست سوخت هم خواهد داشت؟
طبق پاراگراف ۲ برجام الزامات راکتور مدرن شده تست سوخت، تست مواد و تولید رادیوایزوتوپ های پزشکی و صنعتی تعیین شده اما ما تست سوخت و تولید رادیوایزوتوپ ها را اولویت خود گذاشته ایم و بحث تست مواد در اولویت بعدی است چون تست مواد بر خلاف حمل و نقل مواد پرتوزا تشریفات کمتری دارد و می توانیم از کشورهای دیگر این سرویس ها را با هزینه کمتری بگیریم.
سومین راکتور ما در بوشهر قرار دارد که یک راکتور قدرت است. در این مورد هم کاری برای تولید سوخت انجام شده؟
هدف غایی ما ساخت سوخت راکتورهای قدرت است زیرا شرایط پیچیده تری دارند و سطح فناوری و اطمینان بیشتری باید داشته باشند. ۲۰ فروردین سال ۱۳۹۴ ما اولین مجتمع مجازی سوخت راکتور قدرت را با تمام فناوری تولید سوخت واقعی ساختیم اما نکته این جاست که تمام این فرآیندها باید صحه گذاری و تست شود تا از عملکرد نهایی اطمینان حاصل شود. اگر روسیه همکاری کند مسیر ما میان بر می شود و در غیر این صورت مسیر طولانی تر خواهد شد. برای تست هم طبق مطالبی که در برجام گنجانده شده در حال تهیه ابزارهایی هستیم که این سوخت را در موقع ساخت تست کنیم.
همکاری ما با روس ها در این حوزه چگونه است؟
روسیه کشور صاحب نام و تولید کننده مطرح سوخت هسته ای در دنیاست و اگر کارهای ما در حوزه سوخت توسط روسیه تایید شود ما اطمینان بیشتری پیدا می کنیم و تست های کمتر و هزینه های پایین تری هم خواهیم داشت. ما با روس ها در زمان عقد قرارداد واحدهای جدید، یک یادداشت تفاهم در مورد همکاری در تولید سوخت امضا کردیم و مذاکرات دو سال گذشته منجر به نهایی شدن یک نقشه راه شده تا مطابق آن در یک زمان بندی مشخص و میان مدت فعالیتهای خود را تدوین کنیم و جلو ببریم. این نقشه راه تقریبا نهایی شده و جزئیات نقشه راه تعیین می کند در چه زمانهایی چه کارهایی انجام بدهیم و نتیجه هر مرحله چه خواهد بود.
وارد موضوع ذخایر اورانیومی کشور شویم. وضعیت ما در منابع کیک زرد و اورانیوم طبیعی ما را چگونه ارزیابی می کنید و می توانید آماری از این ذخایر بدهید؟
ما با حدود ۵۰۰ تن کیک زرد که از خارج از کشور وارد کرده بودیم کار را در سال ۱۳۸۲ شروع کردیم که تقریبا تا اواخر سال ۹۰ بهUF6 تبدیل شد. اگر مقداری از UF6 را که در نطنز و فردو به اورانیوم غنی شده تبدیل شد، کسر کنیم ما طبق آخرین گزارش های آژانس بیش از ۴۰۰ تن UF6 طبیعی دست نخورده داشتیم یعنی آن ۵۰۰ تن به حدود ۵۵۰ تن UF6 طبیعی تبدیل شد که ۱۶۰ تن آن به فرآیند غنی سازی رفت و حدود ۴۰۰ تن هم دست نخورده باقی مانده است. در اجرای برجام ما حدود ۱۱ تن مواد غنی شده را با ۱۴۰ تن کیک زرد تبادل کردیم البته همه این اعداد بر مبنای اورانیوم خالص است و اگر بخواهید کیک زرد آن را محاسبه کنید باید بر ۸۵ صدم تقسیم کنید که می شود حدود ۱۶۵ تن کیک زرد.
بابت ضایعات ۲۰ درصد هم که قابل استفاده نبودند و اگر می خواستیم مسیر عادی پاراگراف ۵۸ را برای آن ها طی کنیم نه تنها به جای آن ها اورانیوم نمی دادند بلکه باید هزینه سنگینی می دادیم که به عنوان پسماند به خارج برای نگهداری حمل شود. با تدابیری که اندیشیده شد و غیر قابل گفتن است، ما به ازای ۲۰درصدهای ضایعاتی هم کیک زرد گرفتیم. این که گفته می شود در فرایند اجرای برجام ۲۰۰ تن کیک زرد وارد کشور شد با احتساب ۶۰ تن تضمینی است که بابت نگهداری موقت مواد نیمه ساخته دریافت شد که از نظر وزنی ۲۴۸ تن کیک زرد حاوی ۲۰۰ تن اورانیوم خالص است.
به تازگی در فرآ یند فروش آب سنگین به روسیه نیز که مسئولیت این مذاکرات نیز با بنده بود توافق کردیم به جای دریافت پول، کیک زرد دریافت کنیم که تقریبا همین ۱۴۰ تنی است که به تازگی (زمستان ۹۵) با ۴ پرواز وارد شد. البته در ابتدا مقدار کیک زرد پیشنهادی طرف روسی زیر ۱۰۰ تن بود که با تدابیری که در جریان مذاکرات و با هدایت جناب آقای دکتر صالحی اندیشیده شد مقدار این کیک زرد به ۱۴۰ تن افزایش یافت.
ناگفته نماند همکاری طرف روسی در این زمینه قابل تقدیر است. با احتساب این واردات ذخایر کیک زرد ما مجدد به حدود ۴۰۰ تن رسید. خلاصه این که امروز می گوییم با ۵۰۰ تن کیک زرد شروع کردیم اما الان ۴۰۰ تن کیک زرد داریم که باید حدود ۱۰۰ تن تولیدات داخلی از بندرعباس را نیز به این میزان اضافه کنید که تقریبا همان ۵۰۰ تن اولیه می شود. ضمن این که ۴۰۰ تن UF6 طبیعی نیز در انبار داریم که نشان می دهد ذخایر ما در یک سال بعد از برجام تقریبا دو برابر ابتدای کار شده است. ضمن این که در داخل هم با تجهیزات جدیدی که در این سال ها نصب کردیم، تولید کیک زرد افزایش خواهد یافت لذا وضع اورانیوم کشور خوب است.
این خرید اخیر ۱۴۰ تنی کیک زرد از روسیه با استفاده از کانال خرید برجام صورت گرفت؟
در مورد روسیه ما آب سنگین را به روسیه فروختیم و با معادل ارزش آن کیک زرد خریدیم. لذا چون تبادل با اورانیوم غنی شده نبود این موضوع باید در کانال خرید مطرح می شد که مصوبه کانال خرید را گرفت.
بحث واردات ۹۰۰تن کیک زرد از قزاقستان به کجا رسید؟
ما در تعاملی که برای فروش آب سنگین به روسیه داشتیم به صورت مستقیم کیک زرد گرفتیم اما مسئولیتی که در موضوع قرارداد با قزاقستان داریم و از طرف دکتر صالحی (معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی) به بنده سپرده شد از زمان فروش آب سنگین به آمریکا شروع شد. درآن مقطع بنده با هماهنگی های صورت گرفته در سطوح مختلف مذاکراتی با همتای قزاقستانی خود داشتم که منجر به قراردادی شد که در بهار سال ۹۵ در حضور جناب آقای دکتر صالحی امضا شد.
اما چون از کانال خرید برجام باید مصوبه دریافت می شد نیاز به مقدماتی داشت که متاسفانه انتهای کار با تغییرات در آمریکا همزمان شد و انگلیس به رغم اینکه همه کشورها حتی دولت قبلی آمریکا با این خرید موافقت کرده بودند در آخرین لحظه خباثت خود را نشان داد و همراهی نکرد در حالی که این خرید هیچ منافاتی با برجام ندارد. در شرایط فعلی به دلیل آماده نبودن شرایط تصویب، موضوع در دستور کار کانال خرید نیست و بنا بر مصالحی، موضوع از کانال خرید خارج شده تا رایزنی هایی انجام گیرد و زمانی به کانال خرید بازگردد که همه موافق باشند. البته همه کارها و اعتبارات مورد نیاز برای این خرید از سوی سازمان و با دستور مساعد ریاست محترم جمهور انجام گرفته است. اگر موضوع عملی می شد خیلی خوب بود اما الان هم با چند سال تاخیر ان شاء ا... همین مقدار را در داخل تولید می کنیم.
چرا از قزاقستان این خرید انجام می شود؟
طبق گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، قزاقستان هم اکنون رتبه یک تولید کیک زرد دنیا را دارد ضمن این که همسایه ماست و رابطه خوبی هم با این کشور دوست داریم. ما در فرآ یند اجرای برجام هم ۶۰ تن کیک زرد از قزاقستان دریافت کردیم و تعاملات خوبی داشتیم.
تولید کیک زرد داخل ما متکی به تاسیسات اردکان خواهد بود؟
در اردکان تا انتهای سال ۹۶ به ظرفیت اسمی حدود ۵۰ تا ۷۰تن تولید کیک زرد می رسیم. هم اکنون در حال تولید است اما برای رفع برخی گلوگاه ها و ارتقای کیفیت محصول با ظرفیت پایین تر کار می کنیم. * به تازگی صحبتی شد مبنی بر اینکه آمانو گفته ممکن است دسترسی های بیشتری از ایران بخواهیم. در مواد ۷۶ تا ۷۸ برجام هم تا حدی راه هایی برای این کار نشان داده شده است.
نظر شما چیست؟ تاکنون درخواستی از آژانس که خارج از محدوده پادمان، پروتکل الحاقی یا برجام باشد نداشتیم اما سازوکاری در برجام بابت دسترسی های خاص به اماکن خاص داریم که تا الان استفاده نشده است. در صورت درخواست آژانس، جمهوری اسلامی ایران مطابق پادمان، پروتکل الحاقی و در نهایت مطابق برجام با آژانس رفتار خواهد کرد.
این روزها گاهی از سوی آمریکایی ها صحبت از اسناد محرمانه برجام می شود. داستان این اسناد چیست؟
توافق محرمانه ای در کار نیست. در فرآیند اجرای برجام ترتیب اجرایی که در زمان مذاکرات قابل نوشتن نبود و باید توسط کمیسیون برجام در زمان خودش اتخاذ می شد، به اسناد محرمانه یا توافقات محرمانه مشهور شد. برخی از مفاد این توافقات در آمریکا توسط برخی از اندیشکده ها منتشر شد.
اگرچه ایران از انتشار این اسناد استقبال نمی کرد اما نگرانی هم از انتشار آن ها نداشت چون در همه این توافقات منافع کشور به نحو احسن تامین شده است. مثلا دو سند درباره دو پاراگراف ۵۴ و ۵۵ برجام است که باید توسط کمیسیون مشترک تصمیم گیری می شده و تا روز اجرا نهایی می شد. برخی دیگر راجع به ضایعات ۲۰ درصد یا انبارداری موقت بوده که طبق آن اسناد هم عمل می شود. الان که این اسناد محرمانه منتشر شده همه در آمریکا انتقاد می کنند که امتیازاتی فراتر از برجام به ایران داده شده و حتی برخی از آن ها گفتند که به ایران مجوز داشتن بیشتر از ۳۰۰ کیلو مواد غنی شده یا در اختیار داشتن اورانیوم با غنای ۲۰ درصد داده شده است.
به تازگی مباحثی از سوی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی مطرح شده مبنی بر اینکه ایران در حوزه تولید آب سنگین خود سقف ۱۳۰تن را که در ماده ۱۴ آمده رعایت نکرده یا حداقل دو بار به مرز نقض برجام رسیده است . این ادعا را چگونه پاسخ می دهید؟
در این باره باید بگویم که برخی از طرف های مذاکره کننده با جمهوری اسلامی ایران برای تعطیلی تاسیسات تولید آب سنگین ایران تلاش بسیار زیادی کردند که البته موفق هم نبودند. در غیر این صورت متن برجام از عرضه مازاد به بازارهای بین المللی چیزی نمی گفت زیرا در آستانه روز اجرای برجام ذخایر آب سنگین ایران حدود ۲۰۰ تن بود و مشخصا همان زمان باید می گفتند که ایران باید تاسیسات خود را تعطیل کند. ولی دیدیم که نه تنها تاسیسات ما تعطیل نشد بلکه ۷۰ تن آب سنگین نیز به دو کشور مهم دنیا فروختیم.
هم اکنون نیز موجودی آب سنگین در کشور زیر ۱۳۰ تن است و برای ۱۱ تن با چند مشتری معتبر اروپایی وارد مذاکره شده ایم و توافقات ما نهایی شده است اما دولتها هنوز به این شرکت ها مجوز واردات آب سنگین نداده اند که از طریق مختلف پیگیر حل مشکل هستیم. به نظر بنده آن چه به تازگی مدیر کل درباره تعهد ایران مبنی بر لزوم تعطیلی تاسیسات در صورت رسیدن به مرز ۱۳۰ تن مطرح کرد مبنای حقوقی مطابق نص صریح پاراگراف ۱۴ ندارد و انعکاس زیاده خواهی برخی از اعضای ۱+۵ است.
البته ممکن است برخی از کشورهای عضو گروه ۱+۵ در فرآیند فروش آب سنگین ایران کارشکنی کنند که جمهوری اسلامی ایران در حال رصد اقدامات این کشورها نیز است. در هر حال تاسیسات آب سنگین ایران هیچ گاه تعطیل نخواهد شد و به تولید ادامه می دهد اما اگر کشور یا کشورهایی بخواهند از فروش مازاد آب سنگین تولیدی ایران به خریداران بین المللی جلوگیری کنند، از سوی ایران نقض تعهدی صورت نگرفته چرا که مازاد بر ۱۳۰ تن نیاز احتیاطی کشور همیشه در دسترس بازارهای بین المللی است و به محض انعقاد قرارداد، مطابق شرایط قرارداد به خریدار تحویل می شود که درباره فروش ۳۲ تن به آمریکا و ۳۸ تن به روسیه موضوع تحویل به خریدار مطابق پاراگراف ۱۴ انجام شد.
بنابراین وزارت امور خارجه نیز باید با هرگونه سوء استفاده از تفسیر یک طرفه برجام برخورد جدی داشته باشد و به تازگی نیز طی نامه ای تعهد کشورمان را به مدیر کل یادآوری کرد. البته باید توجه کرد که آژانس عضوی از مذاکرات نبوده و نمی تواند بگوید که برجام چه هست و چه نیست. اگر اختلافی در متن برجام باشد، باید در کمیسیون مشترک به آن رسیدگی شود. در آنجا همه اعضا می دانند که توافق ما درباره آب سنگین در پاراگراف های ۱۴ و ۱۵ چیست.
در موضوع بازرسی ها بحث تعداد و ملیت بازرسان و ایجاد محدودیت در تعداد و ملیت به کجا رسید؟
چون دادن روادید حق هر کشوری است ما هنوز با آژانس قواعد خودمان را درباره تعداد و ملیت بازرسان داریم البته در برجام پیش بینی شده که تعداد بازرسان از ۱۲۰ نفر به ۱۵۰ نفر برسد. آن هم مرحله به مرحله انجام می شود و هنوز به ۱۵۰نفر نرسیده است.
در هر مرحله آژانس بازرسانی را معرفی می کند و جمهوری اسلامی ایران نیز پس از بررسی های لازم، هم برای تعدادی روادید صادر می کند. چون الان پروتکل الحاقی را داوطلبانه اجرا می کنیم وظایفی را طبق پروتکل انجام می دهیم و چیز اضافه ای تحمیل نشده است. درباره ملیت نیز از کشورهایی که رابطه دیپلماتیک با آن ها نداریم بازرس قبول نمی کنیم مثل کانادا و آمریکا.
انگلیس هم که در گذشته بود جزو چنین کشورهایی بوده است. * بحث تامین مالی اجرای برجام چگونه است و ما هم هزینه ای می دهیم؟ ما هیچ هزینه ای راجع به راستی آزمایی برجام به آژانس نمی دهیم و این تعهد شورای حکام است. حتی اسکان و غذا و حمل و نقل بازرسان نیز برعهده خودشان است.
- 14
- 5