به گزارش خبر آنلاین، رئیس جمهور وظایفی دارد و کارهایی می کند. نباید او را تضعیف کرد. وقتی حزب قوی و سراسری نداریم، اگر رئیس جمهور نباشد ۲۹۰ نماینده مجلس هر کدام برای خود رئیس جمهور می شوند، یعنی با ۲۹۰ رئیس جمهور مواجه خواهیم بود. آخرش این مسیر چه می شود؟ مگر اینکه مثل سایر کشورهای دنیا باید مجلس حزبی داشته باشیم تا حزب اکثریت دولت را در دست گیرد و اداره کند یا اگر حزبی نتوانست اکثریت کرسی ها را به دست آورد با احزاب دیگر ائتلاف کند و دولت ائتلافی تشکیل دهد.
آقایانی که از نظام پارلمانی صحبت می کنند هیچ کدام حاضر نیستند حزب بزرگ تشکیل دهند. هرکسی می خواهد برای خودش یک حزب تأسیس کند و یک ید و بیضایی داشته باشد. اگر واقعا نظام پارلمانی را می خواهند نخست احزاب بزرگ تشکیل دهند و دوم شوراهای شهر و روستا را بسیار تقویت کنند تا مردم مسائل خود را از طریق شوراها پیگیری کنند چون نماینده مجلس نباید مدرسه و جاده بسازد. این کارها، کار شورای شهر است.
تغییر نظام از ریاستی به پارلمانی -چه فقط نخست وزیر باشد و چه نخست وزیر و رئیس جمهور- را یک جور بازی سیاسی می دانم چون ما یک مرتبه نظام پارلمانی را تجربه کردیم، چرا دوباره می خواهیم به آن روال برگردیم.
نمایندگان مجلس به جای آنکه بخواهند به سمت تغییر نظام از ریاستی به پارلمانی بروند، باید برای تقویت جایگاه مجلس تلاش کنند یعنی کوشش کنند به عنوان نماینده، وظایف نمایندگی شان را انجام دهند، یعنی قانون گذاری و نظارت بر اجرای آن در همه شئون کشور، نه اینکه دنبال درست کردن راه و جاده باشند.
این کار شورای شهر و روستا است. نمایندگان باید به مردم عادت دهند که چه مواردی را از شوراها و چه مواردی را از نمایندگان مجلس بخواهند. اگر قوانین شورای شهر و شورای روستا ضعف دارد، نمایندگان بزرگوار بنشینند و آن قوانین را تکمیل کنند. ما نباید راهی را برویم که خدای ناکرده دوباره ما را به استبداد بکشاند. معتقدم برگرداندن نظام ریاستی به پارلمانی از قدرت دموکراتیک نظام کم می کند.
نجفقلی حبیبی
- 17
- 5