به گزارش خبر آنلاین، رضا صالحیامیری، رییس کمیته المپیک در گفتوگویی بار تاکید بر لزوم گفتوگو تاثیر آن در کشور بیان کرد: گفتوگو معجزه ای است که می تواند بسیاری از منافع را بدون جنگ تامین کند و اساسا جنگ زمانی آغاز می شود که گفتوگو به شکست بیانجامد. من چندین مقاله در فضیلت گفتوگو نوشته ام. هیچ کشوری در شرایطی که با دشمنان جدی مواجه و در تخاصم است، فرمانده جنگ خود را تخریب و تضعیف نمی کند. کج سلیقگی برخی از آقایان است که در این شرایط سخت سیاسی به کسی که فرمانده دیپلماسی کشور است حمله و تهاجم می کنند و این را در تضاد با منافع ملی می دانم.
مهمترین بخشهای این گفتوگو را در زیر بخوانید:
هیچ گونه اطلاعات مستندی درباره پولشویی ندارم. اما فضای پولشویی در فوتبال ایران وجود دارد. هر نوع ادعایی باید مستند به یک دلیل عقلانی باشد و من اطلاعی درباره پولشویی در ورزش ایران ندارم که منطقی باشد، اما فضای آن در ورزش کشور وجود دارد.
گفتوگو معجزه ای است که می تواند بسیاری از منافع را بدون جنگ تامین کند و اساسا جنگ زمانی آغاز می شود که گفتوگو به شکست بیانجامد.
هیچ کشوری در شرایطی که با دشمنان جدی مواجه و در تخاصم است، فرمانده جنگ خود را تخریب و تضعیف نمی کند. کج سلیقگی برخی از آقایان است که در این شرایط سخت سیاسی به کسی که فرمانده دیپلماسی کشور است حمله و تهاجم می کنند و این را در تضاد با منافع ملی می دانم.
تصمیم سیاسی گرفته بودند که من به هر قیمتی نباشم. یکی از اعضای آن جمع که جانباز و متدین است، صبح زود یکی از روزهای زمستان ۹۲ به دفتر من آمد. من هفت صبح در دفتر حضور یافتم اما این فرد از من زودتر آمده بود. او به من گفت «حامل یک پیام و یک رضایت هستم و بعد از شما خداحافظی می کنم». گفتم «چرا؟»، برای من صحنه ای را شرح داد که قرار بود چند روز بعد در مجلس رخ بدهد. به من گفت «شما روز یکشنبه در مجلس با چنین صحنه ای مواجه می شوید، قرار است آقای نادران چنین صحبتی کند، آقای توکلی چنین بگوید و من هم چنین حرفی بزنم».
گفتم «چرا؟»، گفت «اینها معتقدند حضور شما در دولت، کاملا فضا را به زیان اینها خواهد کرد بنابراین باید به هر قیمتی مانع این اتفاق شوند». آنها یک تحلیلی داشتند و آن تحلیل شان هم انحرافی بود. او از من درخواست حلالیت طلب داشت و من هم قبول کردم. این آقا به من گفت «به شما در مجلس رای خواهم داد اما در مجلس با شما سلام و علیک نخواهم کرد چون از این آقایان می ترسم». همان اتفاق در مجلس رخ داد. من هم دچار شوک شدم چون حرف هایی که زده شد از اساس جعل بود و بعد هم ثابت شد که حرف ها جعلی بودند. من شکایت کردم اما هیچ امیدی به رسیدگی نداشتم. مسیر رسیدگی به شکایت من پنج سال طول کشید.
آقای توکلی که من ایشان را فرد دینداری می دانم، در دادگاه حاضر شد، حرف هایش را زد و مباحث من را شنید. وقتی در دادگاه قبل از صدور رأی برایش حجت شد که دچار یک نوع فریب اطلاعاتی شده است و حرف هایش نقل قول صحیح نبود، همانجا یک کاغذ گرفت، نوشت و ضمن عذرخواهی، از من حلالیت طلب کرد و من هم همان جا رضایت نوشتم و خداحافظی کردم. بعد از آقای توکلی خواهش کردم و گفتم «نمی خواهد منبع خبرتان را معرفی کنید، با او تماس بگیرید بگذارید روی آیفون تا سئوال کنم کجا این خبر را تولید کرده است؟».
آقای توکلی گفت «شب گذشته به من کسی تلفنی این حرف را گفته بود». از ایشان خواستم به همان فرد زنگ بزند تا تلفنی با او صحبت کنم اما آقای توکلی گفت «من تلفن او را ندارم چون شماره ناشناس بود». از ایشان پرسیدم «آیا یک فرد ناشناس تلفنی مطالبی را به شما گفت و شما یادداشت و از تریبون مجلس قرائت کردید؟» گفت «بله». می خواهم این پیام من را به جامعه منعکس کنید والله نظام اسلامی با این رویکرد امکان ادامه حیات نخواهد داشت.
جامعه ای که در آن کادرهای سیاسی با یک تلفن ناشناس در تریبون رسمی مجلس با آبروی رقبای سیاسی خود بازی می کنند. با صراحتا می گویم قطعا نظام اسلامی با این رویکرد پایدار نخواهد بود.
آقای نادران حاضر به عذرخواهی کتبی نشد و در دادگاه محکوم به ده ماه حبس شد و چون در فرصت قانونی به حکم اعتراض نکرد،۱۰ماه خبس قطعی و به اجرای احکام ابلاغ شد. این خبر را نخستین بار من در این برابر شما اطلاع می دهم و این جای تأسف دارد. در واقع دارم به رجال سیاسی پیام مهم می دهم. آقای نادران که محکوم شد و می خواست حکم به او ابلاغ شود، آدرسی جعلی خیابانی در گرگان را داده که اصلا وجود خارجی ندارد، در حالیکه در تهران زندگی می کند و ما هم مطلع هستیم اما تلاش می کند که از قانون فرار کند. حکم در اجرای احکام است.
اگر در نظام جمهوری اسلامی بین جناح های سیاسی گفتگو، مذاکره و مناقشه از مرزهای اخلاقی عبور کند، همه چیز منهدم خواهد شد. از این به بعد مردم به همه گفتارها شک می کنند. من انگیزه داشتم پنج سال دنبال کردم تا به نتیجه برسم و ثابت کنم این حرف ها بی اساس بود و بی گناهی هستم، خیلی ها این انگیزه و امید را ندارند بنابراین ما دچار یک بحران اخلاقی در سیاست هستیم و آن این است که ما برای حذف رقیب هر نوع پرونده سازی، تخریب، انگ زنی و شایعه مجاز است و این آغاز یک انحراف در نظام اسلامی است. اگر ما در اوایل انقلاب جلوی این روند را می گرفتیم، امروز با این چالش مواجه نبودیم.
رییس دولت به مجلس می آید و علیه رییس دولت دیگر افشاگری می کند و وقتی در نظرسنجی خیابانی از مردم سوال می شود، می گویند آنها در تقسیم قنائم با هم دعوای شان شده است. مردم باور ندارد اینها افشاگری است. این نوع رفتار در نظام اسلامی را سرطان بدخیم انقلاب می دانم. به این معنا که برای حذف رقیب از همه ابزار های غیر اخلاقی استفاده کنید.
آیا امکان بازسازی برای کسی که پنج سال قبل تخریب شده است وجود دارد؟ و پنج سال بعد تازه یک قاضی حکمی را صادر کند تا فرد تخریب کننده بیاید و عذرخواهی کند. آیا این حکم باعث بازگشت آن اعتبار خواهد شد؟ وقتی تخریب انجام می شود، حداکثر بازسازی ۳۰ درصد خواهد بود و ۷۰ درصد ذهنیت آن تخریب در جامعه باقی می ماند. چون می گویند اگر نبود چرا چنین حرف هایی زده شد. این فرهنگ عمومی ماست. سخن من با سیاسیون این است که برای رقابت سیاسی نباید از مرز های اخلاقی خارج شوند. این خلاف اندیشه امام و رهبری است.
- 10
- 4