به گزارش ایسنا، جواد اطاعت در نشست «اسلام، سکولاریسم و بنیادگرایی» در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی بیان کرد: برای فهم بیشتر و تبیین جایگاه منتقد و مخالف در نظام اسلامی باید ابتدا این پرسش را مطرح کنیم که منظور از نظام اسلامی چیست؟ چرا که تفاسیر و برداشتهای متفاوتی از اسلام وجود دارد. از نظر من چهار دسته مسلمان وجود دارد؛ اسلامگرایان سنتی، بنیادگرایان، اصلاحگرایان و سکولارها.
وی ادامه داد: اسلامگرایان سنتی به تشکیل حکومت در عصر غیبت اعتقاد ندارند. حتی اقامه نماز جمعه را قابل قبول نمیدانند. از سویی دیگر رویکرد مسلمانان سکولار نیز وجود دارد و آنان نیز آموزههای اسلام را در سطح فردی به اجرا درمیآورند و به نوعی دین را از سیاست جدا میکنند. در بحث مذکور چندان به این دو گروه نمیپردازیم چرا که این دو گروه معتقد به حکومت اسلامی نیستند.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: گروه دیگر اصلاحگرایان هستند که معتقدند میان اسلام و دموکراسی تضادی وجود ندارد. این گروه با استفاده از آیات و روایات تبیین میکنند که نه تنها میان اسلام و دموکراسی تضادی وجود ندارد بلکه اسلام مقوم دموکراسی است. مسلمانان اصلاحگرا معتقدند میتوان حکومت اسلامی دموکراتیک تشکیل داد که در آن حقوق منتقد و مخالف به رسمیت شناخته شود.
او اضافه کرد: گروه چهارم در حقیقت نقطه مقابل اصلاحگرایان هستند. این گروه بنیادگرایان رادیکال هستند. آنها عقیده دارند که بین اسلام و دموکراسی هیچ سنخیتی وجود ندارد و بر مبنای نظر بنیادگرایان مسلمان معتقد به دموکراسی و حقوق بشر مهدورالدم است. مانند اینها امروز در جهان اسلام فراوان یافت میشود و نمونه شناختهشده آن داعش است.
اطاعت گفت: اما این دو گروه مسلمان بر اساس چه منابعی چنین برداشتهای متضادی پیدا کردهاند؟ آنانی که مسلمانان اصلاحگرا نامیده میشوند، بر اساس آیات و روایات مختلفی چنین برداشتی پیدا کردهاند. بر مبنای قرآن آیاتی چون «فبشر العباد...» کاملا بر مساله وجود آزادی بیان دلالت دارد.
وی ادامه داد: از سویی دیگر خداوند بیان کرده که تغییر سرنوشت یک ملت به دست خود آن ملت است و این آیه بر اراده انسان و آزادی انتخاب او دلالت دارد. جدال احسن نیز که در قرآن بیان شده، مستلزم آزادیهای فردی برای بیان و نشر عقاید است.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی اظهار کرد: از سویی بر اساس فلسفه معاد، خلقت انسان برای آزمایش انسان است و کارنامه او مورد بررسی قرار میگیرد. بنابراین فلسفه حیات انسان بر اراده و اختیار عنوان است که به نوعی بر دموکراسی تاکید دارد. بنابراین از فلسفه معاد نیز میتوان حق مخالف و منتقد را استنتاج کرد.
او افزود: از سویی خداوند انسان را خلیفه زمین نامیده است. در قانون اساسی ایران نیز آمده حاکمیت مطلق بر جهان و انسان ازآن خداست و خداوند حاکمیت بر انسان را به او داده است.
اطاعت گفت: خداوند در قرآن اشاره میکند زمینه کرامت انسان، قوه عقل اوست و این آیه بر اراده انسان اشاره دارد. از سویی آیه مشورت در قرآن وجود دارد که بر دموکراسی و حق رای تاکید دارد. همچنین از همین آیات توسط بنیادگرایان تفسیرهای معکوسی صورت گرفته است و اینگونه نیست که بنیادگرایان این آیات را قبول نداشته باشند.
وی اضافه کرد: بنیادگرایان بیان میکنند که حاکم اسلامی میتواند برای افزایش آگاهی خویش مشورت کند اما تصمیم نهایی را حاکم اسلامی میگیرد. از نظر من طی این تفسیر، مشورت عمل بیهودهای محسوب میشود.
این مدرس علوم سیاسی تصریح کرد: از اصل وفای به عهد، حاکمیت انسان را برداشت میکنم. اصل وفای به عهد تنها منحصر به بخشهای خصوصی نیست. اگر در حاکمیت اسلامی میثاقی را پذیرفتیم، باید به آن پایبند باشیم. از سویی امانتداری نیز چنین حالتی دارد و بر حفظ آرای مردم در حاکمیت اسلامی تاکید دارد.
- 17
- 5