به گزارش ایسنا، آیتالله محمدتقی مصباح یزدی در دیدار با حجت الاسلام محمدیان مسئول ارتباطات حوزوی دفتر رهبری با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی سبب جهشی در عالم اسلام و مخصوصا در ایران شد، اظهار کرد: اتفاق و تحولی که در حوزهها به وقوع پیوست، برای هیچکس قابل تصور هم نبود. این جهش نعمتی بود که هرچه به خاطر آن خداوند را شکر گوییم، حقش ادا نمیشود.
مصباح یزدی افزود: وجود نعمت مقام معظم رهبری به عنوان جانشین و نسخه بدل امام(ره) نعمت بزرگ الهی دیگری است و این در حالی است که در اوایل انقلاب، حتی فکر اینکه بعد از امام(ره) چه خواهد شد، برای ما ناراحت کننده بود؛ اما خدای متعال از خزانه غیبش چنین شخصی را نصیب ما کرد که کفار و دشمنان ما هم به عظمت و لیاقت ایشان اعتراف دارند.
وی با اشاره به لوازم تصدی مقام ولایتفقیه اظهار کرد: نهاد ولایتفقیه اصلا قابل مقایسه با بیوت مراجع نیست؛ زیرا به قدری کار و فعالیت لازم است که شاید رهبری روزانه نتواند حتی چهار–پنج ساعت خواب راحت داشته باشد و دایم باید مشغول فعالیت باشد. طبیعتا نهادها و معاونتهای مربوط نیز هرکدام به تناسب خود، مسئولیت سنگینی دارند که باید انجام دهند، و البته چه بسا مشکلاتی هم داشته باشند که مسایل مادی و بودجه فقط یکی از آنها است.
استاد حوزه علمیه قم با اشاره به کمبودهای معیشتی طلاب گفت: البته باید توجه داشت که غالبا حق با فقر توأم بوده است اما از سوی دیگر، وضع امروز حوزه – با وجود مشکلات مادی و معیشتی – اصلا قابل مقایسه با حوزه هفتاد- هشتاد سال پیش نیست.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به وضعیت حوزهها در زمان پهلوی، به خصوص پهلوی اول گفت: اگر وضع آن روز را با حال حاضر مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که خداوند چه عزتی به روحانیت داده است؛ البته اینکه غالبا حق، با فقر توأم بوده است، به معنای بیتفاوتی نسبت به وضعیت معیشت نیست؛ بلکه باید ببینیم وظیفهمان چیست و چگونه میتوانیم به افراد ضعیفتر – ولو کافر باشند – کمک کنیم؛ وقتی خداوند کمک به مسکین ولو غیر مسلمان، را مطلوب و مأجور میداند، قطعا کمک به مسلمان شیعه طلبه، اجر فراوانی دارد؛ لذا اگر کاری از دست ما بر میآید، نباید کوتاهی کنیم.
مصباح یادآور شد: هر چند طلاب، با شهریه کم، در مضیقه هستند، اما خطر اصلی که آنها را تهدید میکند، کم بودن شهریه نیست؛ بلکه گاهی روی آوردن دنیا به افراد، سبب ایجاد نگرانی میشود. زمانی که طلبه را در دانشگاه راه نمیدادند، از این بابت جای نگرانی برای طلاب نبود، اما امروز ممکن است طلبه به دام بیفتد و در ایمان و رفتارش زاویه پیدا شود.
وی با اشاره به اینکه زمانی کمبودها فقط مادی بود، اظهار کرد: زمانی مدرسهها مخروبه شده بود؛ یادم میآید اولین حجرهای که با زحمت بسیار در مدرسه فیضیه، در آن ساکن شدم، زیر پلهای در یک راهرو بود که سقف نمناکی داشت؛ نه اثاثی و نه فرشی داشت، هیچ وسیلهای برای محافظت از خود در سرما و گرما هم نداشتیم؛ اما در عین حال بسیار خوشحال بودیم که بالاخره حجرهای نصیبمان شده است! مشکل اصلی این نیست تا صرفا تلاش کنیم که نان و آبی فراهم شده و حقوقی به طلبه برسد؛ مشکل اصلی احتمال بروز ضعف اخلاقی و دنیاطلبی است که اتفاقا هر اندازه که وسایل رفاه بیشتر فراهم شود، زمینه ظهور این آفات نیز بیشتر میشود.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم عدم شناخت جریانات اجتماعی و سیاسی و دشمنان داخلی و خارجی را از دیگر آفتها و خطراتی دانست که طلاب را تهدید میکند و افزود: در همان اوایل انقلاب، کمتر طلبهای مانند امام(ره) فکر میکرد؛ اغلب روحانیون فکر میکردند که آمریکا صرفا به دنبال منافع مادی خویش است، و اگر منفعتش از نفت ایران تأمین شود، دشمنیاش با ما کاسته شده و دچار مشکل نمیشویم!
وی کمبودهای آموزشی در حوزه را از دیگر مشکلات حوزه دانست و افزود: مردم باید دینشان را از چه کسی غیر از طلاب یاد بگیرند؟ آیا واقعا دروس امروز حوزه پاسخگوی نیازهای مردم است؟ امروز رسانههای مجازی دائما افکار کفرآمیز و شبهات الحادی را به ذهن بچههای کوچک هم تزریق میکنند؛ ولی حوزه، و حتی کسانی که در حوزه دغدغهمند بودهاند، در این زمینه چه کردهاند؟
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به مسئولیت بزرگی که حوزه در مقابل بیدین شدن مردم دارد و هشدار نسبت به دینورزی نسل آینده، ادامه داد: البته خدا عنایت فرموده و فطرتی پاک به جوانهای ما داده است که مقام معظم رهبری نیز دائما از آن یاد میکنند که البته جای شکر هم دارد؛ اما بالاخره آیا ما وظیفهای در این باره نداریم؟! این که خدا خودش چگونه عالم را اداره میکند به ما مربوط نیست؛ آنچه به ما مربوط است این است که بدانیم در چنین شرایطی چه وظیفهای داریم.
مصباح یزدی افزود: هر چند معیشت سخت طلاب، آنها را واقعا آزار میدهد، اما آنها را کافر نمیکند؛ البته باز تأکید میکنم ما وظیفه داریم به هر ضعیفی کمک کنیم؛ اما این خیلی نگرانی ندارد؛ نگرانی از آن موارد دیگر مثل ضعف اخلاقی، دنیا طلبی و عدم بصیرت است. آنچه عمرسعد را عمرسعد کرد، نداشتن مدرسه یا شهریه و این حرفها نبود، عشق به ملک ری بود که مثال امروزیاش نمایندگی مجلس، ریاست جمهوری، استاندار شدن و چیزهایی از این قبیل است.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با طرح این سؤال که جز طلاب، وظیفه چه قشری است که برای این کمبودها و مشکلات فکری بکند، ادامه داد: اگر روزی از ما بپرسند که چرا هیچ اقدامی نکردی و هیچ حرفی نزدی، چه باید بگوییم؟ اگر بگویم دلار و سکه گران شده بود، از ما میپذیرند؟ اگر بگویم شهریهها کم بود، میپذیرند؟ مخصوصاً اینکه وقتی تجربه نشان داده که افرادی با وجود کمبودهای مادی، قدمهایی برداشتند و چقدر خدا به آنها کمک کرده است.
وی در پایان گفت: امروز در گوشه و کنار حوزه، کسانی پیدا میشوند که میخواهند رهبری را تضعیف کنند، درباره ایشان شبهه ایجاد میکنند، با لحن سبک از ایشان یاد میکنند، این نعمتهایی که خدا به دست ایشان نصیب ما کرده را ندیده میگیرند و ناسپاسی میکنند؛ با این که شاید استصحاب قهقرا را بهتر از من بلد باشند!
- 12
- 3