تصور عمومی این است که نوکیسه کسانی میگویند که در اقتصاد در یک شب ره صدساله را طی میکنند. اما از این دسته از افراد در حوزه سیاسی هم کم نیست. نوکیسههای سیاسی که با رانت پلههای ترقی را خیلی سریع طی میکنند. در کنار آنان فرزندانی هستند که با عنوان نورچشمیهای خوب یاد میشود. این عزیز شدهها نیز از جمله همان نوکیسههایی هستند که با پشتوانههای خانوادگی وارد عرصه قدرت میشوند و بدون اینکه پیه رقابت سالم سیاسی را به تن خود بمالند خیلی سریع به مزایای قدرت میرسند.
فرزندانی که حضور در یک خانواده سیاسی یا صاحب منصب برایشان دلیل موجهی میشود، تا همچون «ولی» خود طعم فعالیتهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را در ردههای بالا بچشند و حتی گاهی به چنان اطمینانی دست مییابند که از روی دست پدران خود مشق کرده و جا پای آنها میگذارند. آقازاده بودن دستهبندی سیاسی نمیشناسد و از هر دو جناح یارگیری کرده است. گاهی پدران همراه و همدل با فرزندان خود بودهاند و گاهی هم مخالف. اما در کنار این فرزندان رجل سیاسی و نظامی، هستند چهرههایی که فاصله خود را از قیلوقالهای سیاسی و لابیگریهای اقتصادی و فرهنگی دور نگهداشتهاند و فقط به همان نقش «فرزند خلف» یک چهره شناخته شده کفایت کردهاند.
البته هستند آقازادههایی که با شناختی که از رسانه دارند، خود را از هر بگو و مگویی دور نگه داشته و بدون جلب توجه آنها، به کار خود مشغول هستند. بعضی هم علاقه به طرح نظرات و ایدههای سیاسی خود دارند، علاقهای که گاهی به جای شفافسازی، موجبات حاشیهسازی را مهیا میکند؛ مانند مصاحبهای که از سوی فرزند یکی از چهرههای سیاسی انجام و از سوی جناح موافق و مخالف با موجی از توئیتها و هشتگهای خاص همراه شد.
نوکیسه کیست؟
قشری که از نظر درآمد به طبقه بالا و از نظر فرهنگی به طبقه پایین و حتی لمپنها بسیار نزدیک است. لمپنهای فرهنگی، علاقه بسیاری به خودنمایی، دیده شدن، عرض اندام و نوچهپروری دارند. نوکیسهها، از یک طبقه اجتماعی مبدا به یک طبقه اجتماعی مقصد پرتاپ شدهاند. این پرتاب ناگهانی بر اثر یک اتفاق یا استفاده از رانت و شرایط و التهابات اقتصادی رخ میدهد. آنها، دیگر نه خود را به طبقه اجتماعی مبدا متعلق میدانند و نه با جایگاهی که اکنون کسب کردهاند، آشنایی دارند. یعنی از گذشته خود نفرت و از اکنون خود ترس و احساس حقارت دارند.
بحران خویشاوندسالاری
حالا تحلیلها حکایت از آن دارد که این نوکیسههایی که احتمالا ژن خوب هم هستند، برای کشور دردسرساز شدهاند. دردسری که ساختن آن تنها به یک جناح محدود نشده است. در تازهترین اظهارنظر درباره پدیده نورچشمیها و آقازادهها روز گذشته ابراهیم اصغرزاده، دبیرکل انجمن اسلامی مهندسان و عضو حقوقی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به مهر گفته: «در این چند ساله بخش مهمی از فساد مملکت به خاطر پیدایش یک طبقه نوکیسه از نورچشمیهاست؛ خانوادههایی که فرزندانشان، دامادها و عروسهایشان درگیر مسائل اقتصادی شدهاند. بحران خانوادهسالاری یا خویشاوندسالاری دارد مملکت را از پا درمیآورد و اصولگرایان و اصلاحطلبان را هم شامل میشود.»
سینهام خزانهالاسرار اتهامات آقازادههای مسئولان است
این موضوع را حتی رئیس سابق قوهقضاییه هم تایید کرده است. همین چند ماه پیش بود که در نامه معروف آیتالله صادق آملی لاریجانی خطاب به شیخ محمد یزدی بحث نورچشمیها و آقازادهها مطرح شد. در نامه آملی لاریجانی آمده بود: «بنده سینهام خزانهالاسرار اتهامات مجموعهای از معاونان، قائم مقامان و آقازادههای مسئولان و شخصیتهاست و ظاهراً امروز هم هزینه ایستادگی در رسیدگی به آنها را میپردازم.
اما نکته این است که آیا کسانی که امروز برای شفافیت و مبارزه با فساد سینه چاک میکنند و ماهها برای دستگیری فردی که نه معاون بنده بوده و نه رئیس دفتر بنده، بلکه مدیر یکی از اجزاء حوزه ریاست تحت اشراف شخصیتی سالم، فاضل و شریف، چون آقای خلفی بوده، فضاسازی کردهاند، آیا همین کار را برای آقای شریفی قائم مقام شهردار اسبق تهران و آقای سیف معاون اقتصادی اطلاعات سپاه و... کردهاند و فساد آنها را به آقای قالیباف و آقای طائب و دیگران سرایت دادهاند؟! وا اسفا از این ظلم و بیعدالتی و بی مروتی.»
سونامی فراگیر آقازادهها
از دیگر سو دو سال پیش هم علیاکبر ولیزاده، مدیرسیاسی مرکز پژوهشهای مجلس در مصاحبه با ایلنا از سونامی فراگیر آقازادهها در کشور گفته بود. او در این باره توضیح داده بود:«یک نسلی از آقازادهها در ایران وجود دارند که نه سواد خاصی دارند و نه توان مدیریتی، اما خواهان سهم مدیریتی هستند و به مسئولیتهای جزئی نیز راضی نیستند.
اکنون عدهای از آنها برخی از مناصب را گرفته و در سیستم مشغول به کار هستند. بخشی از این بههمریختگی در نظام مدیریتی، تصمیمگیری و تصمیمسازی در ساختار، به خاطر همین آقازادههایی است که در سیستم حضور دارند. وقتی شما آمار میدهید که در انگلیس بیش از چهار هزار آقازاده در حال تحصیل هستند آیا آنها دچار ماندگاری در کشور انگلیس میشوند؟ خیر. عمده آقازادهها به کشور بازمیگردند و سهمخواهی میکنند. حضور پررنگ این آقازادهها در ارکان تصمیمگیری و تصمیمسازی، بحرانساز میشود.»
آقازادهها و بحرانی برای انتخابات
نورچشمیها تنها به مناصب انتصابی فکر نمیکنند، آنها احتمالا درصدد تصاحب پستهای انتخابی نیز هستند. حالا که فصل انتخابات مجلس است بیم آن وجود دارد که اینها برای ورود به مجلس نیز خیز بردارند. آنهایی که پیوند خانوادگی دارند خود را در لیستی جا بیندازند. غیر از آن اگر هم به این سمت نروند قطعا منتظر نتیجه هستند و برای آنکه نتیجه به دلخواه خودشان باشد برای آن سرمایهگذاری خواهند کرد. همین اتفاق ممکن است به نوع مواجهه مردم در انتخابات اثر بگذارد. آنچه در دورههای گذشته اتفاق افتاده است بیشتر نشان میدهد که فرصت مناسبی برای فرزندان پیش آمده است که موجب رشد و تقویت بنیههای اقتصادی آقازادهها را فراهم میکند.
یک فعال سیاسی در گفتوگو با «همدلی»
احتمالا نورچشمیها برای انتخابات نقشه بکشند
همدلی| با نزدیک شدن فصل انتخابات کمکم تنور رقابتهای انتخاباتی بین احزاب و مسئولان گرم میشود و در شبکههای اجتماعی شاهد بحثها، گفت.گوها و نقطه نظرات مختلف و متفاوت هستیم. در این میان یکی از موضوعهایی که کمتر به آن پرداخته میشود، تاثیر آقازادهها در عرصههای انتخابات است. آقازادهها اصطلاحا به کسانی گفته میشود که شهرت و افتخار و سیاست را از پدران خود به ارث بردهاند. یک فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید: «آقازادهها ترجیحشان این بوده که از موقعیت پدران استفاده کنند و با سوءاستفاده از این وضعیت در پی کسب ثروت و دنبال رانتجویی بودهاند.»
داریوش قنبری، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «همدلی» میگوید: «آقازادهها خیلی کمتر اتفاق افتاده است که مستقیم دنبال پست و مقام بوده باشند. نه اینکه دنبال پست و مقام نبودهاند، بلکه در پی آن بودهاند که از قدرت پدران و خود استفاده کنند و از قدرت فردی که به آن وابستگی داشتهاند برای کسب ثروت و تلاش کردهاند که خواسته خود را پیش ببرند و سعی کردهاند از آن قدرت استفاده کنند. عمدتا در این راستا و در این مسیر حرکت کردهاند، ولی بعضا اتفاق افتاده است برخی آقازادهها دنبال این بودهاند که به پست و مقام برسند و در این مسیر هم تلاش کردهاند که جای پای پدرانشان بگذارند.»
قنبری در پاسخ به این سوال که آقازادهها چه تاثیری میتوانند در انتخابات داشته باشند؟ میگوید: «عموما همانطوری که گفتم بیشتر آقازادهها ترجیحشان این بوده که از موقعیت پدران استفاده کنند و با سوءاستفاده از این وضعیت در پی کسب ثروت و دنبال رانتجویی بودهاند و بنابراین از موقعیت رانتی که از ناحیه قدرتی که داشتند، استفاده کنند.»
او میافزاید: «این اشخاص میتوانند به نوعی قدرت را ابزاری در راستای رانتجویی تقویت کنند. این احتمال وجود دارد که در آینده وارد مسیر انتخابات بشوند و در انتخابات مجلس آینده هم اقداماتی انجام دهند و دنبال این باشند که به نوعی از اموالی که به دست آوردهاند تلاش کنند که نزدیکانشان به مجلس راه بیابند.»
قنبری در پاسخ به این سوال که آیا در گذشته مواردی از این دست مشاهده شده، تصریح میکند: «در گذشته اطلاعاتی کسب کردیم که آقازادهها نامهای دیگری انتخاب کردهاند که از نامهای پدران خود متفاوت است که اگر این صحت داشته باشد مقداری دشوار میکند که نقش اینها را بسنجیم. اینها به نوعی فعالیت زیرزمینی را آغاز کردهاند و اقداماتی را انجام میدهند. با توجه به تغییر هویتها نمیشود به راحتی درباره اقدامات آنها قاطعانه حرف زد. چون اطلاعات زیادی درباره عملکرد آنها وجود ندارد.»
- 13
- 4