به گزارش جهان صنعت، شاید این نکته محل توجه باشد که چرا باوجود فراهم بودن همه شرایط عینی و ذهنی به بار نشستن برجام و بهرهگیری از مزایای پیشبینی شده در آن از سوی ایران، هنوز برجام به فرجام نرسیده و آنگونه که درباره آن از سوی تحولخواهان و اعتدالیون گفته میشد نهتنها ایران نتوانسته از مزایای پیشبینی شده در آن استفاده کند بلکه به مهمترین موضوع مناقشهآمیز غرب با ایران تبدیل شده و به نظر نیز نمیرسد که با توجه به افقهای موجود و اما و اگرها، به زودی به پایان برسد.در ایران و بنا به سنت مالوف، اغلب دیدگاهها و نظرات تمایل دارند که عهدشکنی و زیادهخواهیها و سناریوهای ایرانآزاری غرب را دلیل عقیمشدن برجام بدانند. به عبارت دیگر در ایران متهم ردیف اول در عقیم کردن و محتملا امحای برجام در آینده واشنگتن و تروئیکای اروپای برجام بوده است. به این معنی که آمریکا به جهت خروج از آن و اروپا نیز به جهت بدعملی یا بیعملی. به همین دلیل است که بسیاری از تحلیلگران و جریانهای دستراستی برجام را کارگاهی برای غربشناسی و غربپژوهی دانستهاند.
اما بیان واقعیات، حقایق و شجاعت به اظهار آن میتواند ما را به این نکته رهنمون شود که نخواهیم همه تقصیرها و مانعسازیها و در نتیجه عقیمسازی برجام را به نقش غیرسازنده و سناریوهای ایرانآزاری واشنگتن و متحدان نسبت دهیم. واقعیت آن است که نقش واشنگتن و شرکای اروپایی او همه علل و عوامل در عقیم کردن برجام نیست، بلکه بخشی از آن است و نمیتوان از کارشکنیهای جریان اصولگرا و محافظهکار یا همان (نابرجامیان) غافل ماند. به ویژه آنکه در شرایط حاضر فایلی از دکتر ظریف منتشر شده که در آن دکتر ظریف به عدماطلاع از محتوای برجام اعتراف میکند. در این اعتراف جدید دکتر ظریف اعلام کرده که در محتوای برجام به جای (لغو تحریمها) چهار بار لفظ (تعلیق تحریم) به کار رفته که او از آن مطلع نبوده است.
بیان چنین اعترافی از سوی دکتر ظریف به معنای آن است که جدای از کارشکنیهای واشنگتن و متحدان مخالفان ایرانی برجام، تیم مذاکرهکننده هستهای نیز در برجام دچار اهمال شده و این مفهوم را تداعی میکند که شاید تیم مذاکرهکننده متن برجام را نخوانده و در وضعیت بیاطلاعی کامل از متن برجام به پای میز مذاکره رفته و آن را امضا کرده است. البته دکتر ظریف برای مصونیت از چنین اشتباهی و برای آنکه در آینده این غائله اسفناک گریبانگیر او نشود، چنین اشتباهی را به دستورالعملی احاله میدهد که از سوی برخی مشاوران تیم هستهای در آخرین لحظات به برجام ضمیمه و الحاق شده بود.
به هر ترتیب چه این اشتباه و اهمال از سوی ظریف و تیم مذاکرهکننده صورت گرفته باشد و چه از طرف مشاوران، متهم ردیف اول این غائله و جنجال، خود دکتر ظریف است و دکتر ظریف با وجود آنکه در دولت جدید مسوولیتی ندارد، باید پاسخگوی چنین اهمالی باشد. در سطحی دیگر این اعتراف بیان کرده که سهمخواهیهای واشنگتن و تروئیکای اروپای برجام در تاخیر نتایج برجامی بیدلیل نیست. محققا تفسیر از بار حقوقی مفاهیمی چون (تعلیق) و (لغو) در متن برجام به واشنگتن و متحدان اجازه میدهد که برجام متوازن طبق معیارهای ایران را به برجام نامتوازن خود تنظیم و تفسیر کنند.
بنابراین نگرانیهای غرب بابت برنامههای موشکی و همچنین رفتارهای منطقهای از چنین تفسیر و اهمالی آب میخورد و مایه میگیرد و اگر ایران بتواند هزاران بار نیز متعهد به برجام باشد، چنین اهمال و اشتباهی به غرب اجازه نمیدهد که روند بازسازی و ترمیم برجام در وضعیت طبیعی خود قرار بگیرد و ادامه حیات دهد.
جدای از وضعیت بغرنج و اسفناک اعتراف دکتر ظریف، این اعتراف و بیان اهمال، حسن و فایدهای را نیز داراست. در واقع اگرچه چنین اهمالی از سوی تیم مذاکرهکننده توانسته است دستمایه ایرانآزاری غرب شود، اما در مقابل کمک کرده که ایران به نقطه «گریز هستهای» برسد. گریز هستهای یا همان دسترسی به اورانیوم بیشتر از حد در نظر گرفته شده در برجام، در شرایط حاضر کابوسی برای غرب محسوب میشود و آنچنان که حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه دولت رییسی گفته است، از همین گریز هستهای میتوان برای (موازنه تهدید) برای اخذ امتیاز از غرب استفاده کرد. در واقع چنین اهمالی سبب شده که ایران و تیم مذاکرهکننده هستهای در مذاکرات احتمالی آینده با نقطه ضعف و دست خالی به پای میز مذاکره نروند.
دکتر صلاحالدین هرسنی*
- 14
- 6