پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان درباره انگیزه طالبان برای جنگ با ایران به انتخاب گفت: اگر صرفا طالب را در نظر بگیرید، اینطور نیست، زیرا طالب تنها نیست. در آن معاملهای که در دوحه صورت گرفت، صحبت از ۴۰۰ صفحه مذاکرات است که فقط ۱۰ صفحه از آن منتشر شده است. یعنی ۳۹۰ صفحه از مذاکرات آمریکا و طالبان محرمانه است. اینکه معامله فوق در چه شرایطی بود که آمریکا پذیرفت دولت ساختهی خود را در افغانستان سرنگون کند و کشور را به دست طالبان بدهد جای بحث وجود دارد. بحث داعش در افغانستان نیز مهم است.
او افزود: رابطه داعش و القاعده و طالبان با یکدیگر شفاف نیست. درست است که طالبان مدعی اند با داعش درگیر شده اند، اما هنوز مبهم است. داعش خلافت جهانی را میخواهد، طالبان امارت اسلامی افغانستان را میخواهد. در این نقطه طالب و داعش با هم دچار اختلاف میشوند. طالب میگوید من امیرالمونین هستم، اما داعش مخالف است. اما به لحاظ ایدئولوژیک این دو جریان به یکدیگر نزدیک اند؛ بنابراین بحث این است که اگر سیاست آمریکا در یک زمان به سمت حمله نظامی به ایران بچرخد یا کشورهای همسایه ایران را درگیر کند، در آن صورت میتوان گفت که طالبان انگیزه جنگ دارند. مجموعه اختلافات طالبان با ایران بر سر آب و مسائل عقیدتی میتواند در یک شرایط جدی تبدیل به جنگ شود، اما طالبان محاسبات خاص خود را دارند.
وی افزود: این تصور که طالب قدرتاش را از دست میدهد و اختلافاتی با جهان دارد، تصور خامی است. طالب یک گروه کوچک نیست و پشتوانه قومی پشتون را دارد. پشتونها از زمان کشته شدن نادرشاه و احمدخان ابدالی نیروهایش را به قندهار میبرد و خود را پادشاه اعلام میکند، تا امروز که نزدیک ۳۰۰ سال میگذرد، فقط در دو مقطع کوتاه که حبیب الله کلکلی به عنوان یک تاجیک حکومت را میگیرد، بعد هم ربانی پس از جهاد به مدت دو سال آن هم ۱۰ درصد خاک افغانستان در دستش بود، جکومت کرده اند. طالب ترکیبی از پشتونیسم، مکتب هندی و گرایشهای خاورمیانهای سلفیهاست. این طالب تنها نیست که فکر کنیم گروههای دیگر میتوانند او را به راحتی از قدرت حذف کنند. طالب آمده است و مدتها نیز خواهد بود. افغانستان یک جامعه متکثر است، اما گروههای قومی که به دنبال سرنگون کردن طالبان هستند مهمترین آنها جبهه ملی احمدمسعود است که عملا از کشور خارج شده اند. در حال حاضر نیرویی نیست که علیه طالبان بجنگد.
او افزود: در شرایط کنونی آمریکا و اروپا دنبال رابطه با اروپا هستند، چین و روسیه نیز خود را برای بازگشایی سفارت آمادگی میکنند. مسائل حقوق بشری در افغانستان نیز اصلا مطرح نیست. به آرامی طالبان مسائل را با جهان حل میکنند، اما مشکلات درونی نیز وجود دارد. جناح حقانی، شورای کویته و جریان قندهار و کابل اختلافاتی بر سر قدرت دارند.
ملازهی در پایان درباره سیاست ایران نسبت به طالبان گفت: ایران سیاست روشنی نسبت به افغانستان ندارد. ما یک سری مسائل مرزی با طالبان داریم. ما اشتباهی با کشیدن دیوار مرزی در زابل کردیم و بخشی از زمینهای کشاورزی مردم ایران آن طرف دیوار قرار گرفته و طالب معتقد است مرز همان دیوار است؛ بنابراین به کشاورزان ایرانی اجازه نمیدهند که کشاورزی کنند و زمینها را تصاحب کرده اند. این مشکل ما بود، ما اگر میخواستیم دیوار بکشیم باید روی مرز میکشیدیم. یعنی بخشی از خاک ایران به دست طالب افتاده است. مشکل دیگر این است که رودخانه هیرمند بر اساس جغرافیای منطقه اینگونه است که با باران زیاد تغییر مسیر میدهد و بخشی از خاک ایران باز هم به آن طرف رفت. ما این دو مشکل مرزی را با طالب داریم. در موضوع سد کمال خان هم مشکلاتی داریم که باعث شده سیستان از نظر جمعیتی تخلیه شود. سیستانیها بیشتر در اطراف تهران و گرگان ساکن شدهاند.
طالبان حقابه هیرمند را به مزارع کشت موادمخدر سرازیر کرده است
روزنامه جمهوری اسلامی با محسن روحی صفت، دیپلمات سابق ایران در افغانستان درباره حقابه هیرمند گفتوگو کرده است.
بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
عکسهای هوایی نشان میدهند که در مسیر منشا آب تا مرز ایران زمینهایی که پیشتر خشک بودند؛ به مزارعی سرسبز تبدیل شدهاند. حتی مواد مخدر هم در این مزارع کشت میشود. این نشان میدهد که تمام آب هیرمند را دارند در این مزارع استفاده میکنند.
درحال حاضر یک کانال انحرافی تازهای در بند بخشآباد احداث کردهاند که دیگر هیچ آبی به سمت ایران نیاید.
اینکه مردم افغانستان از طالبان ناراضی هستند و آن را نمیخواهند. چرا ما باید سفارت یک گروه اقلیت در افغانستان را که هیچ حقوقی برای مردمش قائل نیست و آنها را رعیت خود میداند بدون هیچ مذاکره و پیش شرطی در ایران بپذیریم؟! اصلا برای منفعت خودمان نباید به این سادگی سفارت طالبان را میپذیرفتیم.
کسانی که در راس امور هستند دید نظامی و امنیتی به همه مسائل دارند نه دید تمدنی و فرهنگی. آنوقت در همان مسائل امنیتی و نظامی هم دچار برداشتهای اشتباه و محاسبات غلط هستند.
این به این معنا نیست که الان باید با طالبان برای گرفتن حقآبه بجنگند بلکه میبایست اهرمهای قدرت لازم را علیه طالبان حفظ میکردند تا در چنین روزی توان چانهزنی داشته باشند.
آقایان دید اشتباه و درک نادرستی از این روابط دارند. تلقیشان از این مسائل اشتباه است. با ریش گرو گذاشتن و خواهش و تمنا که کاری را نمیتوان پیش برد.
باید به مسئولان گفت هم آنقدر که سرمایهگذاری در بخش نظامی مهم است، تشنگی و کمبود آب مردم یک استان هم اهمیت دارد باید از الان برای آن فکری بکنند. منتها هیچ نیتی و هیچ عزمی در این زمینه وجود ندارد.
- 15
- 2