محمدصالح جوکار، کارشناس امور سياسي و بينالملل: بحران عربي، يک جنگ خانوادگي است که بين قطر و ديگر کشورهاي عربي با رهبري عربستان درگرفته است. قطر پيشازاين عضو همين خانواده عربي بوده و حالا هم هست. خواهناخواه اين بحران پايان مييابد و کشورهاي عربي با قطر مصالحه خواهند کرد.
قطعنامهاي که پيشازاين تصويب شده بود و حاوي بيش از ۱۰ درخواست از قطر براي عاديسازي روابط بود نيز گوياي اين مطلب است که اين کشورها فقط با تحقق تعداد محدودي از خواستههايشان با هم به توافق ميرسند؛ اگرچه قطر هنوز زير بار اين شروط نرفته است.
آنچه مسلم است، کشورهاي عربي زير چتر آمريکاييها فعاليت ميکنند، چنانکه درحالحاضر آمريکا در قطر هم پايگاه دارد؛ ازسويديگر، کشورهاي عربي که وارد ائتلاف شدهاند، منافع مشترکي را براي خود ترسيم کردهاند که تحت حمايت آمريکا محقق ميشود و اختلافات کنوني قطر و ديگر کشورهاي حاضر در ائتلاف عربي هم فقط بهدليل سهمخواهي بيشتر عربستانسعودي است که به دنبال اين است تا همه کشورهاي منطقه را تابع و مريد خود کند.
دراينراستا، برخي کشورهاي عربي اين چارچوب را به گونهاي پذيرفتهاند که در آن آزادي عمل داشته باشند و اگر احساس کنند که آزادي آنها گرفته ميشود، در نهايت اعتراضاتي را مطرح کنند و آلسعود هم درپي اين است که با تهديد، تبعيت اين کشورها را به دست آورد. کشورهاي متحد عربستان هم بهدنبال اين هستند که جايگاهي براي خود در منطقه به دست آورند.
بهطور قطع در چنين شرايطي، روابط ديپلماتيک قطر با ايران تداوم نمييابد زيرا امروز سياستگذاري اين کشورها توسط آمريکا انجام ميشود و حتي تداوم روابط قطر با جمهورياسلامي ایران نيز به اين برميگردد که سياست آمريکاييها چه باشد؛ البته نفوذي که امروز ما در سطح منطقه داريم، شايد فيزيکي يا سخت نباشد اما اين را آمريکاييها بهخوبي ميدانند.
وقتي سياستهاي آمريکا در منطقه جلو نميرود، آلسعود هم ميبيند کارد قدرتش کند شده است و حتي برخي کشورها از ائتلافي که تشکيل داده است، خارج ميشوند يا جنبشهايي شکل ميگيرد که مخالف سياستهاي استکباري آلسعود هستند و اين نشاندهنده نفوذ جمهورياسلامي ايران در منطقه است.
امروز بسياري از کشورهاي منطقه، جمهورياسلامي ايران را بهعنوان يک الگوي موفق در جامعهداري و سياستهاي بينالمللي قلمداد کرده و راه آن را درپيش گرفتهاند که اين تهديدي است براي آمريکاييها و بازيگران ديگر منطقهاي که چرا ايران در کشورهاي عربي نفوذ پيدا کرده است؛ هرچند آمريکاييها براي رفع مسائل و مشکلاتي که در سوريه، لبنان و عراق ايجاد شده است، به جمهورياسلامي نياز دارند که عمق راهبردي ايران را نشان ميدهد.
در گذشته بروز مسائل منطقهاي با تصميمات آمريکاييها و عربستان همراه بوده است و موضعگيري برخي کشورهاي عربي در شرايط کنوني، هم فقط بهدليل اختلافاتي بوده که ايجاد شده است؛ تاجاييکه اگر قطر به سمت جمهورياسلامي ايران آمده است، بهدليل تأمين منافع اين کشور است.
براي مثال قطر بزرگترين شرکت هواپيمايي منطقه را در اختيار دارد که اگر تعطيل شود، منافعش به خطر ميافتد يا وقتي از نظر مواد غذايي مورد تحريم قرار گرفته و از هر طرف محاصره شده، چارهاي ندارد جز اينکه از حمايت جمهورياسلامي ایران بهرهمند شود.
اين درحالي است که روابط ديپلماتيک مؤثر، آن است که در اوج قدرت شکل بگيرد و اينکه قطر در اوج ضعف و ايجاد شرايطي خاص به سمت کشوري قدرتمند همچون ايران بيايد، نشانه بهبود روابط نيست. هرچند هماکنون ديپلماسي فعالي در منطقه شروع شده و عربستان هم بهدنبال اين است که تمام شروط خود را به قطر تحميل کند و آن را تحت قيوميت خود قرار دهد؛ بنابراين رابطه کنوني قطر با ايران نميتواند در آينده منافعي براي کشورمان دربرداشته باشد؛
البته جمهورياسلامي ايران سياستهاي منطقهاي شفافي را دنبال ميکند و درپي اين است که با حفظ وحدت ملل مسلمان بتوانيم در منطقه امنيت برقرار کرده و اقتصاد خود را شکوفا کنيم و بههميندليل با ديگر کشورها تعامل برقرار ميکنيم.
با اين تفاصيل، اگر برخي کشورها از در دشمني با ما وارد ميشوند، قابلقبول نيست و به آن براساس چارچوب سياستهايي که داريم، پاسخ جدي خواهيم داد. ضمن اينکه شرايط ايجاد شده از سوي اينقبيل کشورها نيز فرصتي را براي جمهورياسلامي ايران در عرصه ديپلماسي ايجاد کرده که بايد از آن استفاده کنيم ولي اين فرصت راهبردي نيست.
ما در مسائل منطقهاي بايد روش خودمان را دنبال کنيم و از طريق رايزني با کشورهاي عربي، بهويژه قطر ائتلافي که را آلسعود ايجاد کرده است، به هر طريقي به هم بزنيم. هماکنون عربستان در حوزه سياست خارجي خود از وضعيت محافظهکاري خارج شده و وارد کنش متقابل با همسايگانش شده است که اين امر قطعا در آينده احتمال بروز درگيريهايي را قوت ميبخشد.
امروز عربستان با برخي کشورها از طريق تطميع برخورد کرده است و با دادن پول و امکانات، آنها را تحت قيوميت خود قرار داده است و برخي کشورها ازجمله قطر را نيز با تهديد سعي میکند که تحت قيوميت خود قرار بدهد و دليل تقابل آن با جمهورياسلامي ايران نيز بهعنوان قدرت برتر منطقهاي، اين است که سعي میکند به جايگاه قبلي خود در منطقه برگردد.
ضمن اينکه ايران به دنبال اين است که ائتلاف عبري-عربي- غربي در سطح منطقه شکل نگيرد و با ورود نيروهاي آمريکايي به بهانه تأمين امنيت منطقه مخالف است. آلسعود اما با تغيير و جابهجايي قدرت که در نظام پادشاهي و ساختار سياسي خود در پيش گرفته و با انتقاد از تحرکات بالاي ايران در عرصه سياسي و دفاعي، نشان ميدهد
روش و منش ديگري را در پيش گرفته است و تا زماني که عربستان زيادهخواهي خود در سطح منطقه را دنبال و از تروريستها حمايت و در امور داخلي کشورمان و کشورهاي دوست مداخله ميکند، بهطور قطع ايران نميتواند روابط ديپلماتيک مناسبي با اين کشور داشته باشد.
- 11
- 1