به گزارش ایسنا، در این میزگرد شخصیتها و اساتیدی از اسپانیا، انگلیس، کامرون، ایران و همچنین چند تن از خانوادههای قربانیان ترور حضور داشتند و به ایراد سخنرانی پرداختند.
در این نشست خانم روث استافل استاد دانشگاه کاردینال هررا اسپانیا با تاکید بر ضرورت توانمندسازی زنان قربانی ترور اظهار کرد: همه قربانیان ترور از جمله قربانیان مستقیم و غیرمستقیم حوادث تروریستی به طور برابر قربانیاند، اما در اصل، قربانی اصلی تروریسم، جامعه، مردم و خانوادههایی هستند که مورد حمله قرار گرفتهاند.
این استاد دانشگاه در سخنرانی خود تاکید کرد: در بیشتر جهان، حتی جوامع پیشرفته، زنانی که در اثر تروریسم بیمار یا معلول شدهاند، از شانس کمتری برای ادامه زندگی برخوردارند از دیگر سو در جوامعی که مردان مسوولیت اقتصادی خانواده را بر عهده دارند، کشته شدن یا معلولیت مردان روی تمام خانواده تاثیرگذار است و به دلیل تبعیضاتی که بر ضد زنان اعمال میشود، زنان قربانی ترور، صدمات بیشتری نسبت به مردان میبینند.
وی در سخنرانی خود، پیشنهادهای زیر را برای توانمندسازی زنان قربانی ترور ارائه کرد: اول اینکه به طور کلی تبعیض در تمام جهان باید کاهش یابد. دوم، تمامی قربانیان را باید قربانی ترور به حساب آورد و آنان نباید دستهبندی کرد، سوم اینکه باید پرداخت غرامت به قربانیان صورت پذیرد، چهارم باید در جهت التیام دردهای قربانیان اقداماتی از قبیل روان درمانی و حمایتهای اجتماعی صورت گیرد، پنجم اینکه باید زنان قربانی ترور دیده شده و به تجارب، دردها و پیروزیهای آنان توجه شود، ششم باید صدای قربانیان ترور تقویت شود و در نهایت اینکه باید در جهت دستیابی قربانیان به تحصیلات اقدام کرد.
سلامی استاد دانشگاه تهران که مدیریت این میزگرد را برعهده داشت، در سخنانی اظهار کرد: زنان قربانی ترور، پتانسیل فراوانی برای مقابله با تروریسم دارند. برای این منظور باید آنها را مورد حمایت قرار داده و توانمند ساخت، چراکه عدم دخالت آنان برای ایفای نقش به عنوان فعالان جوامع مدنی به انزوای بیشتر آنان منجر میشود.
وی تاکید کرد: با روشهای نظامی میتوان به طور موقت گسترش گروههای افراطی و تروریستی را متوقف کرد، اما نمیتوان ایدئولوژی افراطی را شکست داد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه توانمندسازی زنان قربانی ترور و تلاش برای دستیابی آنها به عدالت، باید در اولویت قرار گیرد، تصریح کرد: اگر چنین افرادی مورد حمایت و کمک قرار نگیرند، مشکلاتشان نسل آینده را نیز تحت تاثیر قرار میدهد و در مقابل اگر به سلامت جسم و روان آنها توجه کافی شود، نسلهای آینده نیز از آن سود خواهند برد.
سلامی تاکید کرد: یکی از راههای توانمندسازی زنان قربانی ترور، تکریم آنها به عنوان اسوههای صبر و استقامت است. با انجام این کار، قربانیان ترور به عنوان ارزش و در مقابل گروههای تروریستی به عنوان ضدارزش معرفی میشوند. این راهحلی فرهنگی برای مقابله با تروریسم است. در واقع تروریستها با صلح، امنیت و حقوق بشر مخالفند و قربانیان ترور هزینه آن را میپردازند. به همین دلیل گرامیداشت قربانیان ترور «نه» به خشونت و افراطیگری است.
در ادامه این میزگرد خانم انیسه ون انگلند، استاد دانشگاه کرانفیلد انگلستان در سخنانی اظهار کرد: صحبت درباره برابری جنسیتی به این معنی است که بپذیریم زنان هم میتوانند قربانی ترور و هم تروریست باشند. واقعیت این است که تعداد زنان قربانی ترور بیشتر از زنانی است که به عنوان تروریست ایفای نقش میکنند. این نشان میدهد که در این زمینه برابری وجود ندارد؛ چه زنانی که برده جنسی بوکوحرام، عروس جهادی داعش هستند و تبدیل به ابزار آنان شدهاند، و چه مادری که فرزندانش به سازمانی تروریستی پیوسته باشد یا عضو خانوادهای باشد که در حادثه تروریستی انفجار بمب در کنسرت منچستر آسیب دیده است. در هر صورت وقتی خشونت رخ میدهد زنان اول آسیب میبینند. با این وجود در راهبردهای ضدتروریستی ارتباط و آسیبپذیری آنان کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
وی تاکید کرد: حقوق بینالملل در زمینه حفاظت از زنان هنوز ناقص است. محافظتی که از طریق کنوانسیون ژنو اعطا شده در جنگها کافی نیست. علاوه بر این، تروریسم در حال پیچیدهتر شدن است و برای حفاظت از زنان در برابر تروریسم باید رویکردی پویاتر در پیش گرفت.
چونگسی جوزف رئیس مرکز حقوق بشر کامرون و یکی از قربانیان گروگانگیری بوکوحرام، درباره نقش گروههای تروریستی در کشورهای مختلف و قربانی شدن زنان از سوی این گروهها تاکید کرد: مبارزه با تروریسم مبارزه یک فرد یا یک کشور نیست بلکه باید تلاش جمعی برای مبارزه با آن وجود داشته باشد که یکی از مهمترین راههای کمک به زنان قربانی ترور و توانمندسازی آنهاست تا آسیبهای وارده بر آنها به نسلهای بعد منتقل نشده و باعث گسترش تروریسم نشود.
مهدی ذاکریان، استاد حقوق دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات در این میزگرد درباره عدالت انتقالی و قربانیان ترور صحبت کرد و در بخشی از سخنان خود گفت: یکی از آسیبپذیرترین گروههای قربانی ترور، زنان هستند. زنان بازمانده از تروریسم باید توانمند شده و به زندگی عادی بازگردند. بر این اساس، اعتقاد دارم عدالت انتقالی میتواند نقش به سزایی در توانمندسازی زنان داشته باشد. تحلیل بنده از عدالت انتقالی این است که نشان دهد میتوان به بازماندگان یک زندگی صلحآمیز و دموکراتیک اهدا کرد. این در صورتی اتفاق میافتد که تروریستها را وادار کرد غرامت آسیبهای وارد شده به زنان را بدهند. در نتیجه بر این باورم که اهداف عدالت انتقالی و توانمندسازی زنان قربانی ترور ، همپوشانی دارند و هر دو رویکرد به دنبال زندگی پر از صلح، دموکراسی و حقوق بشر است.
منصوره کرمی، یکی از زنان قربانی ترور و عضو انجمن دفاع از قربانیان تروریسم نیز در سخنان خود اظهار کرد: امروز ما در اینجا جمع شدیم تا با هم در مورد عدالت و حقوق بشر صحبت کنیم. این که واقیعت چه بود و برای زنان قربانی ترور چه اتفاقی افتاد، یک طرف قضیه است، ولی فقط مسئله این نیست، بلکه مساله مهم، آگاهی بخشی به افکار عمومی در خصوص پشت پرده و واقعیت تروریسم و آسیبهای آن برای جامعه بشری است.
وی ادامه داد: پس باید دانست چه کسانی این خشونتها را به وجود آوردهاند و یا چه کسانی دچار این خشونتها شدهاند. اغلب کسانی که ترور شدهاند از افراد عادی و بیگناه جامعه بودهاند که فقط جرمشان زندگی کردن در ایران بوده است. پس دنیا نباید این جنایات را فراموش کند و آن را نادیده بگیرد.
عضو انجمن دفاع از قربانیان تروریسم، با اشاره به لزوم توانمندسازی زنان قربانی ترور تاکید کرد :، زن پایه و اساس زندگی اجتماعی است. اگر زن سالم باشد، میتواند فرزندان سالم و شاد و عاری از خشونت را تحویل جامعه دهد. اما اگر زنان خود دچار مشکلات روحی و روانی باشند، هرگز جامعه هم روی خوش نمیبیند، زیرا آن زنان، فرزندان بیمار و شرور و خشونتگرا تحویل جامعه خواهند داد.
صفییاری یکی دیگر از قربانیان ترور در این میزگرد به بیان روایت چگونگی آسیب دیدگی خود در حادثه تروریستی پرداخت.
وی افزود: من منیژه صفییاری، دختری ۱۷ ساله بودم که در اثر بمبگذاری گروه مجاهدین خلق در بازار تهران قطع عضو شده و پای راستم از بالای زانو قطع شد. مادرم نیز که همراهم بود، به شدت مجروح شدند و اکنون جانباز هستند. من در این سن با نداشتن یک پا، تمام تلاش خود را کردم تا علاوه بر خودم، اطرافیانم را نیز به آرامش برسانم و از حالت انزوا در بیایم، برای این کار به درس خواندن ادامه دادم، به دانشگاه رفتم و مدرک کارشناسی دریافت کردم، اکنون با پای چپ رانندگی کرده و به ورزش شنا میپردازم. همچنین در مسابقات ورزشی رشتههای دو میدانی پرتاب دیسک و وزنه و نیزه، تیر و کمان و تیراندازی با تپانچه شرکت کردم و در آخرین مراحل به مسابقات دارت کشور ملحق شده و در تمام این رشتهها مقام کشوری و مدالهای گوناگون را به دست آوردهام.
زهره حقپناهی یکی دیگر از قربانیان ترور در این میزگرد گفت: بنده زهره حقپناهی جانباز ۵۰ درصد و همسر شهید محمد توسلی هستم. من در شب ۹ مهر ماه سال ۶۱ در میدان امام خمینی در سن ۲۲ سالگی در حالی که تنها ۵ ماه از ازدواجم میگذشت، در انفجار بمب توسط مجاهدین خلق دچار سوختگی شدید شدم و همسرم نیز به شهادت رسید. من تا مدتها به معالجه زخمها و جراحتهای دست و پایم پرداختم ولی مهمتر از این جراحات جسمی، اثرات نامطلوبی بود که این انفجار بر روی اعصاب و روان من بر جای گذاشته بود؛ طوری که کابوس انفجار لحظهای از من جدا نمیشد و خواب را از من سلب میکرد و مدتها فقط با قرص خوابآور تنها به مدت کوتاهی میتوانستم بخوابم. هم اکنون خدا را شاکرم که در حال حاضر تشکلهای مردمی (NGO ها) تشکیل شده و در صدد خدمت به آسیبدیدگان تروریسم و متحد کردن ملل مختلف در مبارزه با تروریسم و جلوگیری از آسیب بیشتر مردم در جهان هستند.
زهرا سبحانی مدیرعامل انجمن دفاع از قربانیان تروریسم بیانیه و طرح انجمن در حمایت از زنان قربانی ترور را قرائت و موارد زیر را از سازمانهای بینالمللی درخواست کرد:
نسبت به توانمند سازی زنان قربانی ترور در قالب افزایش آگاهی و اطلاع رسانیو افزایش اعتماد به نفس آنان تلاش کنند؛
در جهت ترویج "توانمند سازی زنان آسیب دیده از اقدامات تروریستی" در قالب رسیدگی های رواندرمانی، پزشکی، بازیابی بازماندگان، ایجاد اعتماد به نفس، ایجاد حس امید به زندگی، ایجاد رضایت به آرامش و امنیت روانی بعد از حادثه و دوران پس از حادثه تلاش کنند،
تلاش برای ایجاد یا تقویت موارد حقوقی جامع و فراگیر حمایت از زنان آسیب دیده از تروریسم در قالب توانمندسازی این قشر و ایجاد برنامههای ملی و بینالمللی گرامیداشت یاد و خاطره زنان آسیب دیده از تروریسم و ارائه راهکارهای نوین در احیا و تقویت اعتماد به نفس و افزایش امید به زندگی در آنها.
- 10
- 6