آیا میتوان«برجام منطقهای» را متصور بود؟
پنجشنبه گذشته محمدجواد ظریف به دعوت آنجلینو آلفانو، وزیر خارجه ایتالیا، برای حضور در سومین کنفرانس «گفتوگوهای مدیترانهای» به رم سفر کرد. او پیش از سخنرانی در این کنفرانس، با فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، دیدار کرد. موگرینی پس از این دیدار اینگونه توئیت کرد:«در حاشیه کنفرانس گفتوگوهای مدیترانهای با ظریف، وزیر امور خارجه ایران دیدار کردم و راجع به توافق هستهای، سوریه، موضوعات دوجانبه و منطقهای گفتوگو کردیم.» ظریف پس از این دیدار، به سخنرانی در کنفرانس پرداخت. او در بخشی از اظهارات خود با اشاره به تهدیدهایی که کشورهای خاورمیانه با آن دست به گریبان هستند، میگوید:«ما در ایران پیشنهاد گفتوگوی منطقهای برای مقابله با این تهدیدها را دادهایم. ما میخواهیم بر روی منطقه همسایه خودمان یعنی خلیج فارس تمرکز کنیم که محل بسیاری از نزاعهای دهههای اخیر بوده...»
ظریف در جای دیگری با اشاره به رویکرد ایران و آمریکا قبل از شروع مذاکرات برجام، میگوید:«بعد از اینکه همه ما به این نتیجه رسیدیم که در حال از دست دادن [منابع خود] هستیم، نتیجه گرفتیم که باید میان دادوستد، یک تعادل ایجاد کنیم. برجام همین است؛ برجام یک تعادل است. این چیزی نیست که ما میخواهیم؛ چیزی نیست که آمریکا میخواهد؛ چیزی نیست که اروپاییها میخواهند اما چیزی است که همه ما میتوانستیم به آن برسیم. به گمان من هرچه زودتر دولت کنونی آمریکا بتواند به این نتیجه برسد، ما هم زودتر میتوانیم از این مرحله عبور کنیم و وارد مسائل دیگر شویم؛ مسائل مهمتری که مبتلابه منطقه ماست.»
آیا چنین اشاراتی – و دیگر اشارات پرتکرار او به سیاستهای منطقهای ایران و کشورهای خاورمیانه – به معنای آغاز گفتوگوهای ایران در حوزه میدانی خاورمیانه است؟ ایران یکبار چنین الگویی را در رابطه با توانایی هستهای خود آزموده است. گرچه دستاورهای هستهای ایران در مذاکرات برجام پس از آمدن ترامپ با چالشهایی مواجه شد اما همچنان بسیاری از این میگویند که الگوی برجام با همه کاستیهایش الگوی موفقی در حلوفصل چالشها است. حال باید پرسید آیا میتوان مذاکراتی را متصور بود که به یک برجام منطقهای بیانجامد؟ گرچه یکی از لوازم تعمیم آن الگو به دیگر حوزهها، وجود اراده نزد دو طرف است.
چه اینکه به نظر میرسد نزد طرف آمریکایی چنین ارادهای در حال حاضر وجود ندارد. ظریف در بخشی از اظهارات خود در پاسخ به سوالی پیرامون اینکه چرا روحانی درخواست ترامپ برای دیدار را رد کرد، میگوید:«فکر کنم من و جان کری به ازای تمام دوران ۳۵ ساله قطع روابط، با هم دیدار کردیم. اگر ما نتوانیم نشان دهیم که آن دیدارها نتایج پایداری به جا گذاشتهاند چه دلیلی وجود دارد که دیدارهای بیشتری داشتهباشیم؟... ما مذاکره کردیم و دستاوردی داشتیم. حالا یک نفر میخواهد آن دستاورد را نابود کند و از رئیسجمهور ما درخواست مذاکره کند؟ این یک تناقض است.» بخشهایی از این سخنرانی را به نقل از «اعتمادآنلاین» میخوانیم:
به جای گذشتهنگری به آینده فکر کنیم
«من بر روی بحث و تحولات خلیج فارس تمرکز میکنم تا پیچیدگیهای زیادی به بحث اضافه نکنم. برخی در منطقه به مسائل به صورت بازی با مجموع صفر نگاه میکنند و به دنبال تامین امنیت، به قیمت امنیت دیگران هستند. آنها همواره انتخابهای غلطی دارند. بگذارید به چند دهه قبل برگردم، آنها از صدام حمایت کردند و تلاش کردند که ایران را از منطقه حذف کنند. آنها از طالبان حمایت کردند. ما را به جایی رساندند که اکنون هستیم.
ما اعتقاد داریم که همه باید در کنار هم در این منطقه زندگی کنیم. من فکر میکنم باید به جای اینکه گذشتهنگر باشیم به آینده نگاه کنیم. تهدیدهایی که ما در منطقه با آن مواجه هستیم فقط تهدید علیه ایران یا تهدید علیه عربستان سعودی یا عراق و سوریه نیستند، تهدیدهایی علیه همه ما هستند. میتوانیم به ریشههای این تهدیدها نگاه کنیم. برخی ریشههای داخلی، مانند فقدان مشارکت، فقدان امید هستند و برخی ریشههای خارجی دارند، آنگونه که برخی از ما برای امنیت خودشان چشم به خارج دارند، امید دارند امنیت را از خارج خریداری کنند به جای اینکه از درون به امنیت دست پیدا کنند. این تهدیدها هرچه باشند، تهدیدی علیه همه ما هستند و ما باید برای دست یافتن به فرمولی از طریق همکاری، با یکدیگر برای حل آنها دست پیدا کنیم.»
تهران به دنبال جلوگیری از تنشهای منطقهای است
«ما در ایران پیشنهاد گفتوگوی منطقهای برای مقابله با این تهدیدها را دادهایم. ما میخواهیم بر روی منطقه همسایه خودمان یعنی خلیج فارس تمرکز کنیم که محل بسیاری از نزاعهای دهههای اخیر بوده. اگر بخواهیم جنگ ایران و عراق را حساب کنیم، دستکم دو دهه است محل جنگ محسوب میشود. از طریق این پیشنهاد ما میخواهیم پویشهای منطقهای را تغییر بدهیم و به یک بحث و گفتوگو تبدیل کنیم تا از شرایطی مانند حمله عراق به کویت و تنشهای کنونی میان قطر و عربستان و اختلاف نظرهای جاری میان ایران و عربستان پیشگیری کنیم.»
برجام بهترین توافق گذشته و آینده است
«ما به استثنای برخی تازهواردها، هیچ اختلاف نظر و شکافی در میان آنان که در مورد توافق هستهای گفتوگو کردند نمیبینیم. آنها بخشی از مذاکرات نبودند و برخی نظرات متفاوت دارند. درست بر اساس همان مفهوم اصولی که من در مورد امنیت خلیج فارس گفتم، این توافق زمانی حاصل شده که همه ما درک کردیم که همه نمیتوانند هر چیزی را که میخواهند به دست بیاورند. میتوانم قطعا بگویم که این توافق چیزی نبود که من میخواستم، میتوانم قطعا بگویم این توافق چیزی نبود که جان کری بخواهد، در عین حال دقیقا آن چیزی هم نبود که بقیه شرکتکنندگان در مذاکرات میخواستند اما این در واقع زیبایی توافق است،
این دقیقا چیزی نیست که ما میخواستیم، بلکه چیزی بود که توانایی دستیابی به آن را داشتیم. حالا برخی از افرادی که در مذاکرات مشارکت نداشتند، فکر میکنند که میتوانند بیایند و با استفاده از یک طراحی معجزهوار، وارد شوند و نتیجه خیلی بهتر بگیرند. ما چنین افرادی را در کشور خودمان داریم و چنین افرادی را اکنون در واشنگتن میبینیم، کسانی که فکر میکنند اگر خودشان مذاکره میکردند نتیجه خیلی بهتری برای ایالات متحده آمریکا کسب میکردند. من میتوانم به شما قول بدهم، برجام بهترین توافقی است که میشد به دست آورد، بهترین توافقی که در گذشته میتوان به دست آورد و بهترین توافقی که در آیند ممکن بود به دست آید. وقتی همه ما درک کردیم که روابط بینالملل، بر محور یافتن نوعی تعادل میان داد و ستد است،
آنگاه میتوانیم بفهمیم که باید دنبال دستیابی به یک ساز و کار قابل اجرا باشیم. ایالات متحده آمریکا در سالهای اولیه قرن بیست و یکم دنبال گزینه غنیسازی صفر برای ایران بود. برخی از افرادی که همین الآن رسمی یا غیررسمی به دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، مشاوره میدهند، در آن دوران در برنامهریزی برای آن هدف مشارکت داشتند. آنها از هر توافقی جلوگیری میکردند. در آن دوران ایران کمتر از ۲۰۰ سانتریفیوژ داشت، در آن دوران یک توافق هستهای با ایران روی حدود ۱۰۰۰ سانتریفیوژ ممکن بود اما ایالات متحده آمریکا نتیجه صد درصدی میخواست. هدف آنها صفر سانتریفیوژ بود. نتیجه این بود که سال ۲۰۱۳ وقتی دوباره مذاکرات از سر گرفته شد، ایران ۲۰ هزار سانتریفیوژ داشت. قطعا طی این مدت ما هم ضررهایی دادیم، ما از رشد اقتصادی ۷ درصدی به افول اقتصادی منهای ۷ درصدی رسیدیم. وقتی که هر دو طرف دنبال رسیدن به یک گزینه با حاصل جمع صفر بودند، هر دو شکست میخورند. اینگونه نیست که یکی ببرد و دیگری ببازد.
هر دو میبازند و تفاوت نتیجه در میزان باخت دو طرف است. بعد از اینکه همه ما به این نتیجه رسیدیم که در حال از دست دادن هستیم، نتیجه گرفتیم که باید میان داد و ستد، یک تعادل ایجاد کنیم. برجام همین است، برجام یک تعادل است. این چیزی نیست که ما میخواهیم. چیزی نیست که آمریکا میخواهد. چیزی نیست که اروپاییها میخواهند اما چیزی است که همه ما میتوانستیم به آن برسیم. به گمان من هرچه زودتر دولت کنونی آمریکا بتواند به این نتیجه برسد، ما هم زودتر میتوانیم از این مرحله عبور کنیم و وارد مسائل دیگر شویم؛ مسائل مهمتری که مبتلابه منطقه ماست.»
افرادی تصمیمات غلط گرفتند
«افرادی تصمیمهای غلط گرفتهاند و اکنون در حال رویارویی با نتایج این انتخابهای غلط هستند. آنها از صدام حسین در برابر ایران دفاع کردند، به صدام حسین همهچیز دادند، میلیاردها و میلیاردها دلار، در حوزه اقتصادی و نظامی و هر چیزی که فکر کنید. به نیروی دریایی آمریکا اجازه دادند وارد منطقه خلیج فارس شود، به بهانه چیزی که روی آن آزادی رفتوآمد نامگذاری کرده بودند. در همین شرایط بود که هواپیمای غیرنظامی ایران با ۲۹۰ مسافر را سرنگون کردند. همه این کارها را کردند تا از منجی پشتیبانی کنند، از صدام حسین. درست یک سال بعد [از ایران] صدام حسین سلاحهایش را به سمت همان کسانی برگرداند که آنها را در اختیارش قرار داده بودند.
ما کجا بودیم؟ خیلی مهم است که واقعیتهای گذشته را به خودمان یادآوری کنیم. ما همان زمان برای کمک به کویت وارد عمل شدیم. ما در آن زمان نگفتیم که این حق شماست و چون از او [صدام] حمایت کردید [از شما حمایت نمیکنیم]، زمانی که سلاح شیمیایی به کار میبرد از او حمایت کرده بودند اما ما از کویتیها حمایت کردیم. آنگاه از طالبان حمایت کردند. این روایت بیمعنی را که سیا سعی میکند به عنوان روابط ایران طریق بنیاد دفاع از دموکراسیها یا هر اسمی که روی خودشان گذاشتهاند، غالب کند، باور نکنید. چه کسی طالبان را به عنوان دولت رسمی افغانستان به رسمیت شناخت؟ من خدعه نمیزنم! این عربستان سعودی، امارات متحده عربی و پاکستان بودند که آنها را به رسمیت شناختند.
فرض میکنیم پاکستان همسایه بود، عربستان سعودی و امارات متحده عربی از کجا وارد قضیه شدند؟ بعد از آن نوبت داعش شد. اصلا به نقل قول من تکیه نکنید. به نقل قولهای هیلاری کلینتون، وزیر خارجه پیشین آمریکا یا وزیر خارجه پیشین قطر رجوع کنید. چه کسی از داعش و جبههالنصر دفاع کرد و امید داشت که در طول شش هفته دولت مرکزی سوریه را سرنگون کنند؟ حالا بعد از شش سال به قضایا نگاه کنید. چه کسی پشت این محاصره کامل قطر قرار داشت؟ چه کسی تلاش کرد نخستوزیر لبنان را مجبور به استعفا کند؟ آیا ایران بود؟ اگر در مورد همه این قضایا صحبت میکنیم، بگذارید جدی صحبت کنیم.»
هرگز منطقه را ترک نخواهیم کرد
«ما در این منطقه هستیم. هیچکس قرار نیست به خانهاش برگردد. ما در منطقه هستیم. به همین دلیل است به این منطقه میگوییم خلیج فارس. اسمش خلیج مکزیک نیست. ما آنجاییم. ما در خانه هستیم. ما نمیخواهیم هیچ بازیگر منطقهای را حذف کنیم. ما تلاش نمیکنیم عربستان سعودی را حذف کنیم. تلاش نمیکنیم امارات متحده عربی را حذف کنیم یا سوریه را یا مصر را. ما معتقدیم همه این کشورها باید در کنار هم زندگی کنند و با هم همکاری کنند تا به سمت صلح حرکت کنیم اما برخی از کشورها سعی میکنند که همه تمرکزشان را روی این بگذارند که چه زمانی منطقه را ترک میکنید؟ هرگز! ما نمیتوانیم از خانهمان برویم. اینجا خانه ماست. ما از کسی نمیخواهیم که آن را ترک کند و ما هم آن را ترک نمیکنیم اما آیا به دیگران کمک میکنیم که امنیت در منطقه ایجاد شود؟ قطعا این کار را میکنیم. منفعت ما در این است. این منفعت همه است که با هم کار کنند تا این منطقه را امن کنند.»
هراسی از گفتوگو در مورد مسائل دیگر نداشته و نداریم
«برجام روی یک موضوع ویژه متمرکز شده است. به این معنی نیست که ما هراسی از گفتوگو در مورد مسائل دیگر داشته باشیم. نداشتهایم و نداریم. من هر جا میروم در مورد مسئله منطقه و مسئله موشکی هم صحبت میکنم و ما خیلی چیزها برای گفتن و خیلی خواستهها داریم. بگذارید بگویم اگر قرار باشد توافقی روی این مسائل انجام بگیرد قطعا یک توافق یکجانبه نخواهد بود، همانگونه که توافق هستهای توافق یکجانبه نبود. ما در مذاکرات برجام آگاهانه تصمیم گرفتیم که مسائل منطقهای را وارد نکنیم، مسئله موشک را وارد نکنیم؛
چون که باعث پیچیدگی گفتوگوها میشد و اجازه نمیداد به نتیجه برسیم اما برخی میگویند برای اینکه ما بتوانیم از منافع توافق هستهای بهرهمند شویم باید کارهای دیگری بکنیم. هیچکس وارد توافق با کسی که نتایج مورد نظرش از یک توافق را بگیرد و از طرف مقابل چیز اضافه بخواهد نمیشود. کسی با آنها که میگویند آنچه مال من است مال من میماند و آنچه مال تو است قابل مذاکره است، توافق نمیکند. در توافق هستهای طرفهای مقابل آنچه را که ایران باید انجام میداده نقد کردهاند و برای آنچه خودشان باید انجام دهند شرط و شروط میگذارند. نهتنها ایران هرگز این را قبول نمیکند بلکه این کار پیامی را به دیگران ارسال میکند. چنین نوع توافقی قطعا پایدار نمیماند.»
- 12
- 1