عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشت امروز خود در اعتماد برنامه دستاوردسازی دولت ابراهیم رئیسی را به نقد کشید.
او نوشت: کاری که دولت محترم و مجموعه رسانهای آن در دستاوردسازی میکنند بیش از هر چیز نشانهای روشن از فقدان دستاورد است.
تا اینجا چندان جای نگرانی نیست، چون افتتاح فلان راه و فرودگاه و... هیچ کدام دستاورد اصیل نیست. از این طرحها در هر دولتی هست. از دریافت این همه بودجههای کلان نفتی و مالیاتهای فراوان و سایر درآمدها باید چند تا طرح هم درآید، حتی اگر صفر تا صد آن را هم این دولت ساخته باشد.
این موارد در بهترین حالت، مقدمات یک دستاورد هستند و نه محصول نهایی آن. این نوع دستاورد رسانهای بیش از اینکه موجب آرامش و امید مردم شود، برای اقناع مقامات دولتی و برخی تبلیغاتچیهای دور و بر آنان مفید است.در واقع خطر این صنعتِ نوپدید این است که به جای اقناع کردن مردم، نقش آرامبخش برای خودشان را بازی کند.
البته از این موارد در دوره اول اصولگرایان هم کم نبود اما نتیجه آن صنعت پر زیان بعدها روشن شد که دولت معجزه هزاره سوم با درآمد سالانه نفتی بالای یکصد میلیارد دلار، در سه شاخص مهم دستاورد، یعنی نرخ تورم، ایجاد اشتغال، رشد تولید به صورت فاجعهباری شکست خورده بود.
دستاورد واقعی چیست؟ دستاورد را باید سیستمی تعریف کرد. مقایسه میان «ورودی» به سیستم و «خروجی» آن.اضافه بر این منطق، هر حرف دیگری بیهوده و داعیههای اضافی است.
برای نمونه دو خودرو را درنظر بگیرید که با توان و ظرفیت مشابه و حتی با قیمت یکسان تولید میشوند، اولی در هر ۱۰۰ کیلومتر ۶ لیتر و دومی ۱۸ لیتر سوخت مصرف میکند. روشن است که دومی هم حرکت میکند و به مقصد میرسد ولی با راندمانی برابر یکسوم اولی. این دستاورد نیست شکست و زیان مطلق است.
دستاورد را باید در بخش خروجی سیستم دید چون این ورودی در زمان دولت اول اصولگرا بسیار بیشتر از این بود که الان هست.
دستاورد اصلی را یک بار مقام رهبری در سخنانی با هیات دولت به روشنی توضیح دادند:تورم، اشتغال، تولید و سرمایهگذاری.
در واقع کارهای مثبتی که در اقتصاد انجام میشود درنهایت باید در این شاخصها خود را بازتاب دهند، بقیه موارد ذاتا دستاورد نیست، بلکه به علت نقشی که در این شاخصها دارند دستاورد محسوب میشوند.
جالب اینکه در همه این شاخصها، دولت کنونی یا تکلیف قانونی دارد یا ازسوی دیگر، وعدههای روشن داده است.
بدون تردید و مطابق ادعاهای رسمی و مکرر، ورودیهای به سیستم دولتی فراتر از انتظار بوده در مقایسه با آن خروجیها به نسبت اندک و حتی منفی است. برای نمونه علیرغم تاکید بر کاهش تورم، همچنان تورم مهر ماه صعودی شد و در خوشبینانهترین حالت تورم در پایان سال کمتر از ۳۵درصد نخواهد شد.
به جای ارایه آمارهای اشتغال مولد، ارقام سرمایهگذاری و بهبود تولیدات و رفع فقر و نابرابری، پرداختن به افتتاح فلان طرح نیمهکاره یا افتتاح دوباره طرحهای قبلی مشکلی را حل نمیکند. همین تورم نیز با فشار به جیب اقشار پایین اندکی مهار شده و شاید دوباره اوج گیرد. هنگامی که طی دو سال ۱۴۰۱ و تا پایان امسال احتمالا مجموع تورم صددرصد باشد، ولی رشد دستمزد و حقوق ۲۷درصد باشد، برای سال آینده باید حدود ۷۵درصد به دستمزدها اضافه شود تا زندگی کارگران بدتر نشود، در این صورت ابعاد دستاوردسازی دولت روشنتر میشود.
این صنعت سرگرمی است، ولی سرگرمی که حالش را تبلیغاتچیهای رسمی میبرند و بدبختی آن نصیب مردم و کشور میشود.
- 20
- 2