پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
۰۹:۴۷ - ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ کد خبر: ۱۴۰۳۱۱۱۵۶۰
دولت

محمد مهاجری: برخی انتصابات دولت نمود نقص‌ ایده «وفاق» است

انتقادات گسترده از دولت پزشکیان | روزنامه جمهوری اسلامی: چرا تیم اقتصادی دولت برکنار نمی‌شوند و مدیران ناکارآمد کنار نمی‌روند؟

دولت پزشکیان,انتقادات گسترده از دولت پزشکیان
گرانی‌های سرسام‌آور را نمی‌بینید؟ خبر بالا رفتن لحظه‌ای قیمت‌ کالاهای اساسی به گوشتان نمی‌رسد؟ این روزها نشنیده‌اید حتی قیمت حبوبات و سیب‌ زمینی و سایر مایحتاج روزمره زندگی مردم که در داخل تولید می‌شوند چگونه به صورت سرسام‌آور بالا رفت؟

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: حالا که طبق نظر مسئولین نظام قرار است خودمان مشکلات داخلی به‌ویژه گرفتاری‌های اقتصادی و معیشتی مردم را حل کنیم و چیزی را به مسائل مرتبط با خارج موکول نکنیم، پس چرا حضرات وارد میدان عمل نمی‌شوند و فقط حرف می‌زنند و شعار می‌دهند؟

گرانی‌های سرسام‌آور را نمی‌بینید؟ خبر بالا رفتن لحظه‌ای قیمت‌ کالاهای اساسی به گوشتان نمی‌رسد؟ این روزها نشنیده‌اید حتی قیمت حبوبات و سیب‌ زمینی و سایر مایحتاج روزمره زندگی مردم که در داخل تولید می‌شوند چگونه به صورت سرسام‌آور بالا رفت؟

اینکه وزیر جهاد بگوید برای حل مشکل سیب ‌زمینی با سران سه قوه هماهنگ کرده‌ایم! آیا برای این کشوری پهناور با تنوع آب و هوائی شرم‌آور نیست؟! اینکه پول ملی ما هر روز چند پله سقوط کند بطوری که حتی فقیرترین کشورهای منطقه هم برای آن اعتباری قائل نباشند آیا خجالت‌آور نیست؟! اینکه به مردم کشوری با اینهمه ثروت و امکانات وعده داده شود برای ماه مبارک رمضان و شب عیدتان کالابرگ و بسته حمایتی به شما خواهیم داد به معنای اعتراف به گسترش فقر نیست؟!

این واقعیت تلخ در کشوری با وسعت ایران، با ثروتی که داریم، با تنوع آب و هوائی، با خاک حاصلخیز و مهم‌تر از همه اینها با نیروی انسانی کارآمد و هوشمند و با غیرتی که این مردم دارند بهیچوجه قابل پذیرش نیست. اگر طبق نظر مسئولین نظام، ما می‌توانیم با اراده خودمان این مشکلات را برطرف کنیم، با توجه به اینکه تمام امکانات را داریم، پس چرا به این وعده عمل نمی‌شود؟ حق مردم فداکار و صبور ایران این نیست.

اکنون نظر عموم درباره پاسخ این سؤال اینست که مشکل اصلی در ناکارآمدی بعضی از متصدیان است. کشورما همانطور که امکانات طبیعی فراوانی دارد،افراد لایق و کاردان فراوانی هم دارد ولی متأسفانه از آنها استفاده نمی‌شود و مسئولان بالاتر اصرار عجیبی بر ابقاء کسانی دارند که ناکارآمدی خود را به اثبات رسانده‌اند. 

درست است که در روزهای اخیر قیمت ارز و سکه اندکی به طرف کاهش میل پیدا کرده، ولی وقتی همین ارز و سکه با سرعت سرسام‌آور گران می‌شوند و آثار بشدت منفی خود را روی معیشت مردم می‌گذارند و اقشار ضعیف را زمین‌گیر می‌کنند، چرا اصرار بر اینست که رئیس کل بانک مرکزی همچنان محکم بر صندلی خود تکیه بزند و سایر مسئولین اقتصادی هم خم به ابرو نیاورند؟ وزیرانی که ثابت کرده‌اند نمی‌توانند به وظایف خود عمل کنند، چرا نباید کنار بروند و جای خود را به افراد کاربلد بسپارند؟

ایران، پر است از نیروهای قوی، باتجربه و کاربلد که متأسفانه به دلیل وابسته نبودن به این یا آن حزب و جناح و خاندان و مافیا گوشه‌نشین و منزوی هستند. در اینکه دولت چهاردهم می‌خواهد خدمت کند تردیدی نیست ولی تصمیم‌گیرندگان باید بدانند که تغییر وزراء و سایر مسئولین ناکارآمد در هر زمان حتی در اولین ماه‌های فعالیت‌ دولت به نفع کشور و ملت و حتی خود دولت است. از اینهمه نیروی کاردان استفاده کنید و کشور و ملت را از این تنگنا نجات دهید.

روزنامه هم میهن: تیم اقتصادی دولت پزشکیان، زنگ هشدار افزایش تورم را نمی شنیدند؟

روزنامه هم میهن نوشت: جهش نرخ ارز در روزهای گذشته، هم نمایندگان را به تک و تا انداخته تا وزیر اقتصاد را استیضاح کنند و هم باعث شده شایعه برکناری رئیس بانک مرکزی در فضای مجازی شنیده شود.

در این میان مردم نیز اگر نقدینگی داشته باشند تلاش می‌کنند آن را به طلا و دلار تبدیل کنند تا از تورم عقب نمانند و اگر پولی ندارند افزایش قیمت‌ها را تماشا می‌کنند.

در این میان عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد دولت چهاردهم که سکان اقتصادی کشور را در دست دارد، چند ماهی هست که نزدیکی نرخ بازار آزاد به نرخ نیما را دنبال می‌کند و مخالفان او در پارلمان این را بهانه کرده و افزایش این روزهای نرخ ارز را دلیل محکمی برای استیضاح همتی می‌دانند و در این میان محمدرضا فرزین، رئیس بانک مرکزی همراهی چندانی با این ایده‌های وزیر اقتصاد نداشته و از دولت قبل در این سمت باقی مانده، می‌تواند از افرادی باشد که احتمال از دست دادن صندلی ریاست را احساس می‌کند؛ هرچند این شایعه تکذیب شده باشد. 

آن زمان که همتی سیاست نزدیک شدن نرخ نیما به بازار را دنبال می‌کرد، مشخص بود که این سیاست تبعات تورمی دارد. اما شاید خود همتی هم فکر نمی‌کرد چنین جهشی اتفاق بیفتد. وقتی می‌گوییم جهش، یعنی از رشد ۴۵ درصدی از زمان تحلیف پزشکیان تا امروز صحبت می‌کنیم. ۲۷ هزار تومان رشد قیمت دلار در ۵ ماه، آن هم پیش از آنکه بسیاری از سیاست‌های ارزی دولت فرصت اجرا پیدا کرده باشد، زنگ هشداری بود که برای تیم اقتصادی به صدا درآمد.

در این چند روز نه عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد از چرایی این رشد چیزی گفت و نه محمدرضا فرزین رئیس کل بانک مرکزی اشاره‌ای به این ماجرا کرد. تنها محمد شیریجیان معاون بانک مرکزی دیروز به مردم اطمینان داد که قیمت کالاهای اساسی تغییر نمی‌کند چون همچنان ارز ترجیحی به این کالاها اختصاص می‌یابد. 

اما این اطمینان‌خاطر هم چندان قابل اتکا نیست چون  دولت در بودجه سال بعد پیش‌بینی کرده نرخ ارز ترجیحی از ۲۸۵۰۰ تومان به ۳۸۵۰۰ تومان افزایش یابد و این یعنی رشد دوباره قیمت کالاهای اساسی. هرچند هنوز مجمع تشخیص مصلحت نظام با این مصوبه موافقت نکرده ولی در صورت تصویب نهایی، بازار کالاهای اساسی نیز شوک قیمتی را تجربه خواهد کرد.

البته بازار به سیاست‌های ارزی دولت کاری ندارد و راه خود را می‌رود. چنانکه در همین مدت یک ماه اخیر قیمت برنج و حبوبات رشد عجیبی داشت. یعنی پیش از افزایش نرخ ارز ترجیحی قیمت‌ها دستخوش تغییرات شد. این تغییرات هم بیش از آنکه تحت تاثیر اقلیم و میزان تولید باشد، به انتظارات تورمی بازار برمی‌گردد.

بانک مرکزی البته برای مهار قیمت طلا، در چند روز گذشته چندین نوبت حراج شمش برگزار کرد و خبر داد از هفته آینده پیش‌فروش سکه مرکزی انجام می‌شود و گواهی سکه منتشر خواهد شد. قیمت سکه امامی که داشت کانال ۸۰ میلیون تومان را تجربه می‌کرد تحت تاثیر این سیاست‌ها، کمی عقب نشست و ۷۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان قیمت خورد اما این‌ها نیز راه‌حل‌های موقت و دم‌دستی است. راه علاج باید به طور جدی پیدا شود تا این بیمار رو به احتضار نیفتد.

ایده تک‌نرخی کردن ارز برای جلوگیری از فساد ارز چندنرخی، سیاست مورد تاییدی است ولی برای کاهش تبعات اجرای این سیاست باید راه‌حل‌هایی را همزمان در دستور کار داشت تا هم جلوی انتظارات تورمی گرفته شود و هم رشد واقعی تبدیل به جهش نشود.

مهمترین پیش‌زمینه برای اجرای سیاست ارز تک‌نرخی، داشتن ذخایر کافی ارز است. بنابراین برای دست یافتن به هدف یکسان‌سازی نرخ ارز لازم است موانعی که جلوی ورود ارز به کشور را می‌گیرد از سر راه برداشت. امروز با دو مانع بزرگ در این زمینه مواجه هستیم. سد اول ترامپ و سیاست فشار حداکثری به تهران است و سد دوم عدم عضویت ایران در FATF.

روزنامه دولت هم به ایده وفاق پزشکیان طعنه زد/ وفاق مانع اقتدار دولت شده و بیشتر صورتی اخلاقی داشته است

روزنامه ایران نوشت: هرچند وفاق ایده بسیار مناسبی است که اثر مثبتش در چند ماه نیز قابل مشاهده بود، اما وفاق امری دوجانبه است. در هر تضادی، از جمله در سیاست، اگر یک طرف نخواهد به وفاق بگراید و همچنان بر طبل انشقاق بکوبد و توهین و تهدید روانه بازار سیاست کند، وفاق با او بی‌معناست.

تا امروز مفهوم وفاق بیشتر صورتی اخلاقی داشته است. شیوه آقای پزشکیان در رعایت مقتضیات وفاق موجب شد بتواند با قوا و دیگر نهادها آسوده‌تر به گفت‌وگو بنشیند و منازعات کاهش یابد. اما دولت نتوانسته است از وفاق، ترجمانی برای آیین حکمرانی ارائه کند. درویشی و حکمرانی دو آیین متفاوت هستند. تأکید بر اخلاق درست است، بویژه در سیاست. عمل به فضیلت‌های اخلاقی همیشه پسندیده است و ارزش‌آفرین. اما تا وقتی که وفاق در بحث‌های فلسفی، دینی و اجتماعی ترجمان حقوقی پیدا نکند، نمی‌تواند در قالب آیین حکمرانی موفق شود.

در سطح نظریه حقوقی وفاق، باید به سه پرسش بنیادین پاسخ داده شود؛ وفاق با چه کسانی؟ وفاق در چه موضوعاتی؟ وفاق تا چه سطحی؟ و در هر لایحه، تصویب‌نامه، آیین‌نامه و ابلاغیه، عزل و نصب، خواه اجتماعی باشد و فرهنگی یا سیاسی، مفهوم وفاق جریان داده شده و از آن تبعیت شود.

به عنوان مثال وقتی با سیاست‌های پولی دولت، قیمت دارو گران می‌شود، اقشار فرودست برای درمان و تأمین داروی خود ناتوان می‌شوند. در این سیاست پولی با اثری که بر اقشار فرودست می‌گذارد، وفاق با دهک‌های پایین چه معنا و مفهومی دارد؟ آیا در وفاقی که مطرح می‌شود، این گروه‌های اجتماعی هم جایی دارند؟ نمی‌دانیم. یا با مدیرانی که فقط با اتکا به روابط سیاسی منصوب می‌شوند و جز کسب منافع و اتلاف منابع اثری ندارند، چه وفاقی ممکن است؟

غرض اینکه تا زمانی که دولت نتواند ایده وفاق را، بدان‌گونه که گفته شد، به آیین حکمرانی بدل کند، قادر نخواهد بود چنان که ضرورت مقتضای وجود دولت است، اقتدار خود را به عمل درآورد.

هاشمی طبا خطاب به پزشکیان: شما از وفاق گفتید و در صداوسیما خواهان استعفای شما شدند/ بر فرض که وفاق کردید، بعدش چی؟

مصطفی هاشمی طبا در روزنامه شرق نوشت: رئیس‌جمهور محترم حسب تفکر ملی و آرمانی خود از ابتدای کار وفاق و دعوا نکردن را اعلام کرد و گفت باید همه دست به دست هم بدهیم تا ایران را بسازیم و معیشت مردم را بهبود بخشیم.

صد البته ایشان در عمل نشان داد که حتی مخالفان صریح و گستاخ خود را به هیئت وزیران می‌پذیرد یا به استانداری یا پست‌های دیگر می‌گمارد. 

به گمانم و البته به صورت پیش‌بینی‌پذیر، گروهی از صدادارهای ایمن برخلاف شیوه ایشان، طبل مخالفت را فروکوبیدند و حتی در رسانه ملی از او خواستند به دلیل ناتوانی در حل مسائل استعفا بدهد و بدیهی است که ریسمان اینان همچنان به کسانی که رئیس‌جمهور ایشان را به‌عنوان وفاق پذیرفته است، متصل باشد.

به نظر می‌رسد سیاست وفاق رئیس‌جمهور، هرچند ایشان همچنان بر آن معتقد و پای‌فشار است، پاسخی مطلوب نداده باشد و آنان که به موهبت سیاست وفاق سر از مشاغل دولت چهاردهم درآورده‌اند، بیشتر به جای وفاق به نفاق روی آورده و به قول معروف «مِستر هاید و دکتر جکیل» شده‌اند.

حال گیریم کمی بدبین هستیم و آش آن‌قدر هم شور نیست و به هر حال وفاق وجود دارد و اصلا فرض می‌کنیم وفاق افراد به عالی‌ترین درجه ممکن حضور و ظهور دارد. اینک این سؤال پیش می‌آید که به قول علما، ثم ماذا؟ یعنی حال که وفاق شد، می‌خواهیم چه کنیم؟ آقای رئیس‌جمهور در اجتماعات استانی و دیگر سخنرانی‌ها می‌گوید آمده‌ایم که مشکلات را حل کنیم و می‌توانیم.

بسیار خوب. همه حرف شما قبول، اما کدام مشکل را می‌فرمایید. آیا مجموعه حکمرانی ما بر اینکه مشکلات کدام است -و البته نه راه‌حل‌ها- و مسئله کشور ما و مسائلی که با آن روبه‌رو هستیم، کدام است و اولویت حل کدام محرز است، به وفاق رسیده‌اند؟

حاصل وفاق افراد می‌خواهد کدام مسئله ملی را حل کند و اصلا آیا به مسائل به صورت ملی نگاه و آن را درک کرده‌اند؟

مسئله امروز ایران کدام است؟ واردات بیشتر نهاده‌های کشاورزی؟ جلوگیری از نشست دشت‌ها و شهرها؟ رفع ناترازی بنزین و گازوئیل و برق و آب؟ مبارزه با خشک‌سالی؟ افزایش تولید ناخالص ملی؟ مبارزه با فساد؟ خصوصی‌سازی و واگذاری امکانات دولتی به صورت مولدسازی؟ رفع تحریم‌های اقتصادی؟ شکوفایی کشور با وجود تحریم‌های اقتصادی؟ جلوگیری از انهدام محیط زیست؟ گسترده‌کردن سفره مردم و ارتقای معیشت مردم؟ یکسان‌سازی ارز بازار؟ حل بحران حمل‌ونقل کشور؟ آلودگی هوا؟ صندوق‌های بازنشستگی؟ تبدیل کاخ الیزه به حسینیه و کاخ سفید به مسجد (به کاخ کرملین کاری نداریم)؟ تجزیه آمریکا (قرار بود در سال ۲۰۰۹ آمریکا تجزیه شود)؟ ریشه‌کن‌کردن دلار از معادلات اقتصادی جهان؟ حل مسائل خودرو؟ دودسته‌کردن مردم به مؤمن و غیرمؤمن طبق آخرین نظریه امام‌جمعه مشهد (که حتما کارت ملی دوگانه‌ای برای آنها به رنگ آبی و قرمز صادر خواهد شد) و دیگر مسائل.

واقعا آیا مشکل و مسئله امروز ایران را تشخیص می‌دهیم؟ آقای میرسلیم در آخرین اظهارنظرشان فرموده‌اند باید اقتصاد مقاومتی اجرا شود. این را که رهبر انقلاب در سال ۸۹ فرمودند، ولی مجلس و عناصر حکومتی از جناح‌های مختلف نتوانسته‌اند آن را اجرا کنند و هیچ‌کس هم دلیل آن را نمی‌داند. آیا لوازمش فراهم نیست یا نمی‌خواهند یا نمی‌توانند؟ 

آخرین مسئله ایران هم که از سوی نایب‌رئیس مجلس مطرح شده، تعلق‌نداشتن درآمد نفت (حتما معادن و کشاورزی و...) به ایران است و باید بین ایران و کشورهای یمن و فلسطین و لبنان و عراق و حتما بعدا می‌گویند سومالی و نیجریه و سودان تقسیم شود و البته ثروت‌های آنها مثل معادن و گاز و عقیق مال خودشان ‌(مال ما مال آنها، مال آنها مال خودشان)! باز جای شکرش باقی است که ایران را حذف نکرده‌اند و البته مردم حق ندارند که بدانند درآمد نفت چقدر است و چه مقدار آن صرف ایران می‌شود و چه مقدار صرف دیگر شرکا. 

وفاقی که در پشت لبخند صاحبان آن نفاق حاکم باشد، به چه کار می‌آید. لبخندی که در نهان به کینه و توطئه تبدیل می‌شود، کجای کار فروبسته را می‌گشاید؟ واقعا حکمرانی ما دنبال چه چیز است؟ مردم ما که دنبال صلح و حداقل زندگی هستند، اما تشخیص مسائل، راه‌حل‌ها و تشخیص اولویت‌ها در اختیار حکمرانی است و صد البته تشخیص مصلحت مردم و خواست مردم.

دولت پزشکیان,انتقادات گسترده از دولت پزشکیان

محسن هاشمی: دولت پزشکیان استراتژی و برنامه مدونی برای رفع تحریم‌ها ‌دارد یا خیر؟

روزنامه شرق در یادداشتی به قلم محسن هاشمی رفسنجانی نوشت: ‌با آغاز دوران دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، بار دیگر اظهارات ضدونقیض مذاکره با آمریکا، در فضای رسانه‌ای و سیاسی کشور مطرح شده است.

در این میان، چند طیف‌ مواضع خود را ‌پررنگ و با صدای بلند مطرح می‌کنند؛ طیف نخست‌ از بستن تنگه هرمز و خروج از ان‌پی‌تی و تغییر دکترین هسته‌ای کشور سخن می‌گویند و به نوعی به استقبال جنگ می‌روند. طیف دوم ساده‌انگارانه از حل چندماهه مسئله و توافق با آمریکا می‌گویند و گویا به دخالت ایلان ماسک‌ امید بسته‌اند.

نتیجه مشترک مواضع این دو طیف، ‌حل‌نشدن مسئله کشور یعنی تحریم‌های فزاینده و بحران اقتصاد ملی و معیشت عمومی است؛ چراکه نه با بزرگ‌کردن، پیچیده‌کردن و لاینحل نشان‌دادن یک مسئله می‌توان به سوی حل آن رفت و نه با ساده‌سازی، ساده‌انگاری و رؤیاپردازی، مسائل ملی‌ حل‌شدنی است. زیرا آنها به دنبال مهار و کنترل ایران هستند و نمی‌خواهند ایران قدرتمند شود.

برای حل مسئله ابتدا باید صورت‌مسئله را درست فهمید. 

تخاصم میان ایران و آمریکا و تحریم‌های اقتصادی، سابقه‌ای ۴۵‌ساله دارد؛ یعنی از زمان تسخیر سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸. در این ۴۵ سال، به تدریج بر شدت و وسعت تحریم‌ها افزوده شده است. نسل دوم تحریم‌ها در دوره ریاست‌جمهوری بیل کلینتون تحت عنوان قانون داماتو به  تصویب رسید. 

نسل سوم تحریم‌ها در دوران ریاست‌جمهوری اوباما، تحت عنوان تحریم‌های هسته‌ای با تصویب قطع‌نامه‌های شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد و نسل چهارم تحریم‌ها نیز در دوران اول ریاست‌ جمهوری ترامپ، ذیل عناوین تروریسم، حقوق بشر و موشکی به تصویب کنگره آمریکا رسید.

با تصویب برجام، تحریم‌های هسته‌ای توسط دولت اوباما تعلیق شد؛ اما در دوران ترامپ و با خروج آمریکا از برجام، این تحریم‌ها احیا شد. بنابراین اکنون با چهار عنوان تحریم مواجه هستیم: تحریم‌ های هسته‌ای، تحریم‌های موشکی، تحریم‌های حقوق‌بشری و تحریم‌های تروریستی. 

البته این تحریم‌ها به‌صورت یک‌جانبه از سوی دولت آمریکا اعمال می‌شود و تعدادی توسط غربی‌ها به دلیل روابط اقتصادی با آمریکا دنبال و اعمال می‌شوند. 

یکی از شعارهای مهم دکتر پزشکیان در انتخابات، رفع تحریم‌ها بود؛ اما پرسش اینجاست که آیا فراتر از شعار و وعده، دولت استراتژی و برنامه مدونی برای رفع تحریم‌ها ‌دارد یا خیر؟

البته در دولت و شورای امنیت، چهره‌هایی نظیر دکتر ظریف و دکتر عراقچی و تیم مذاکرات هسته‌ای، از نیروهای باتجربه و توانمند در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی هستند، اما حل مسئله‌ای به این پیچیدگی و گستردگی فراتر از دیپلماسی به راهبرد ملی نیاز دارد؛ موضوعی که در ۳۰ سال گذشته آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در مقاطع مختلف سعی می‌کرد این حلقه مفقوده را جبران کند. 

تجربه نخست در سال ۱۳۶۴ آغاز شد. تحریم‌های تسلیحاتی کشور، شرایط دشواری را برای رزمندگان به‌خصوص در حوزه پدافند و نیروی هوایی ایجاد کرده بود. آیت‌الله هاشمی به‌عنوان فرمانده جنگ و رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، با تأیید سران قوا و امام خمینی، مسئله تأمین نیازهای تسلیحاتی جبهه‌ها را در برابر آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان‌ هدایت کرد که در ابتدا با موفقیت همراه بود، ولی ‌افشای این مسئله، موجب بروز یک رسوایی برای دولت وقت آمریکا و توقف موضوع شد.

تجربه دوم در دولت سازندگی و حمله عراق به کویت به وقوع پیوست. دولت آمریکا که به صلح‌طلبی و رفتارهای قانونمند جمهوری اسلامی‌ در برابر جنگ‌طلبی صدام اذعان داشت، در پی رفع تخاصم با ایران بود و بوش پدر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، با ارسال پیام‌ها و حتی تماس تلفنی شخصی با دفتر رئیس‌جمهور وقت ایران، آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، حل این مسئله را دنبال می‌کرد و آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی نیز در شورای عالی امنیت ملی مسئله را طرح و برای رفع تخاصم با آمریکا، جمع‌بندی کرد، ولی مورد موافقت قرار نگرفت‌ که شرح تفصیلی آن در خاطرات ایشان تحریر شده است.

تجربه سوم، در دوران ریاست‌جمهوری اوباما شکل گرفت که بلافاصله پس از آغاز به کار، اقدام به ارسال نامه به رهبر انقلاب کرد و سپس مذاکرات دوجانبه میان معاون وزیر خارجه آمریکا و دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در سال ۱۳۸۸ انجام شد و پس از آن در مذاکرات عمان میان وزیر خارجه وقت و نمایندگان دولت آمریکا دنبال شد. با آغاز دولت دکتر روحانی، دولت برای رفع تحریم‌ها اقدام به مذاکره با ۱+۵ کرد که در نهایت به برجام و رفع تحریم‌ها منجر شد که البته سه سال بعد در دوران ترامپ، آمریکا از برجام خارج شد.

تجربه چهارم نیز در سال ۱۴۰۱‌ و هم‌زمان با پیروزی بایدن و آغاز جنگ اوکراین‌ رخ داد و پیشنهاد احیای برجام در تابستان ۱۴۰۱ به ایران ارائه شد؛ اما شعار زمستان سخت اروپا، مانع به‌نتیجه‌رسیدن مذاکرات دولت مرحوم رئیسی شد.

اکنون ایران در شرایط حساسی قرار دارد و در چشم‌انداز ‌آینده، اگر راهبرد و برنامه دقیقی برای مدیریت تنش در سیاست خارجی وجود نداشته باشد، امکان انتقال از وضعیت تحریم حداکثری به تهدید حداکثری وجود دارد. بنابراین ما نیازمند برنامه‌ای فراتر از رویکردهای افراطی و تفریطی، ماجراجویانه و ساده‌انگارانه هستیم.

محمد مهاجری: برخی انتصابات دولت نمود نقص‌ ایده «وفاق» است

محمد مهاجری با انتشار توئیتی به برخی انتصابات در دولت پرشکیان انتقاد کرد و گفت شاید وقت تعییر برخی اعضای دولت رسیده است.

دولت پزشکیان,انتقادات گسترده از دولت پزشکیان

  • 12
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش