یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۰۸:۱۲ - ۰۵ دي ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۱۰۰۳۲۶
بین الملل

۳۱ سالگی شکست امپراتوری سرخ؛ شوروی چگونه فروپاشید؟

فروپاشی شوروی,شوروی چگونه فروپاشید
امروز سالروز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است. با به قدرت رسیدن ژوزف استالین در سال۱۹۲۴، مالکیت خصوصی به کلی از میان رفت و اقتصاد متمرکز دولتی موجب شد تا بهره‌وری و رفاه مردم به‌شدت کاهش پیدا کند. اصلاحات دیرهنگام اقتصادی اگرچه در سال۱۹۸۵ آغاز شد، اما رویکرد اصلاحات به‌گونه‌ای بود که تا حدودی مالکیت خصوصی را به رسمیت می‌شناخت؛ اما به باورهای سوسیالیستی پایبند بود. این سیاستگذاری ناکارآمد، در نهایت به فروپاشی شوروی انجامید.

۳۱ سال پیش در چنین روزی، اتحاد جماهیر شوروی دچار فروپاشی شد. فروپاشی دلایل متعددی داشت اما ریشه‌های اقتصادی آن بسیار پررنگ بود. در سال ۱۹۲۴ انتقال قدرت از ولادیمیر لنین به ژوزف استالین موجب برچیده شدن بقایای مالکیت خصوصی شد. نتیجه این سیاست، ظهور برنامه‌ریزی متمرکزی بود که بر اساس آن دولت تعیین می‌کرد مردم به چه چیزی نیاز دارند و چه چیزی باید تولید شود. هرچند که گذر از اقتصاد کشاورزی توسعه‌نیافته روسیه تزاری به اقتصاد صنعتی دولتی موجب رشد اقتصادی در سال‌های اولیه شد، اما در نهایت سیاهی‌های نهان اقتصاد متمرکز دولتی رخ نمود. بهره‌وری اقتصاد کاهش یافت و صف‌های طولانی برای تامین نیازهای اساسی مردم به یک امر عادی بدل شد.

در سال ۱۹۸۵ درحالی‌که شوروی در آستانه فروپاشی قرار داشت، میخائیل گورباچف به عنوان رهبری جوان و طالب اصلاحات به قدرت رسید. او با برنامه‌های اصلاحی خود تحت عنوان پرسترویکا و گلاسنوست توانست کنترل متمرکز بسیاری از مشاغل را کاهش داده و به برخی از کشاورزان و تولیدکنندگان این امکان را داد تا خودشان تصمیم بگیرند چه محصولی تولید کنند. اما دیگر برای همه چیز دیر بود و اجرای اصلاحات این‌چنینی که میزانی از مالکیت خصوصی را به رسمیت می‌شناخت اما همچنان بر عقاید سوسیالیستی خود اصرار می‌ورزید، نمی‌توانست جلوی فروپاشی این امپراطوری را بگیرد.

حکومت اقتدارگرای حزب کمونیست با ایجاد خفقان سیاسی و کنترل همه‌جانبه اقتصاد و معیشت مردم، راهی برای نجات این امپراطوری باقی‌ نگذاشته بود. شوروی با تولد خود آزادی اقتصادی را از بین برد و همین مساله موجب مرگش شد. این در حالی است که اصلاحات اقتصادی چین با رویکرد آزادی اقتصادی در همان سال‌ها توانست اقتصاد، حکومت و حزب را نجات دهد.

۷۰ سال سرگذشت شوروی

سال ۱۹۱۷ تاریخ روسیه شاهد تحول بزرگی بود. امپراطوری تزاری روسیه توسط گروه‌هایی از انقلابیون، از جمله بلشویک‌ها، سقوط کرد و یک دولت سوسیالیستی در مرزهای امپراطوری تشکیل شد. پنج سال پس از آن اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به وجود آمد. با وجود آنکه انقلاب از همان روزهای نخست با مالکیت خصوصی ناسازگار بود، اما الغای مالکیت خصوصی در سال ۱۹۲۴ رنگ‌و‌بوی دیگری به خود گرفت؛ استالین به قدرت رسید و فرماندهی متمرکز اقتصادی را بر عهده گرفت. سکان اقتصاد در دست رهبران حزب بود و آن‌ها در مورد اهداف کلان اقتصادی تصمیم‌ می‌گرفتند.

 بدیهی است سیاستگذاری‌های متمرکز این‌چنینی آغازی برای کنترلگری هرچه بیشتر حکومت به شمار می‌رفت. رشد اقتصادی شوروی در سال‌های ۱۹۲۸ تا ۱۹۶۰ موجب شگفتی بسیاری بود و موجب شد عده‌ای شوروی را آینده اقتصاد دنیا تلقی کنند. گذشت زمان اثبات کرد چنین تصوری غلط بود. رشد اقتصادی شوروی در دومین دهه قرن بیستم به این دلیل بود که اقتصاد روسیه تزاری یک اقتصاد توسعه‌نیافته و مبتنی بر کشاورزی بود که می‌خواست مسیر صنعتی شدن را بپیماید.

 شوروی با استفاده از فناوری‌های مدرن غربی و بسیج نیروی انسانی، بر شهرنشینی و صنعتی شدن تاکید داشت و آغاز این مسیر با رشد قابل‌توجهی همراه بود. البته در سال‌های بعدی دشمنی با غرب موجب شد استفاده از فناوری آن‌ها و الگو‌برداری برای تقلید از مدل‌های توسعه میسر نباشد. مشکلات اقتصادی در دهه ۱۹۵۰ موجب شد نیکیتا خروشف در اواخر این دهه دست به اصلاحات اقتصادی تحت عنوان سوناخوز بزند. این اصلاحات تلاشی برای غیرمتمرکزسازی اقتصاد بود.

در اوایل دهه ۱۹۶۰ خروشچف سیستم هماهنگی و متمرکز اقتصادی را بازگرداند. در دهه ۷۰ تلاشی برای اصلاحات مجدد رخ داد. البته این اصلاحات نتوانست اقتصاد راکد شوروی را احیا کند و بهره‌وری اقتصاد تا اوایل دهه ۱۹۸۰ به زیر صفر رسید. عملکرد ضعیف اقتصاد موجب شد میخائیل گورباچف دست به اصلاحات رادیکال‌تری بزند. گورباچف در‌حالی‌که سعی می‌کرد آرمان‌های سوسیالیستی را حفظ کند، تمرکززدایی از فعالیت‌های اقتصادی و تجارت خارجی را هدف خود قرار داد. تلاش‌های او که در راستای نجات اقتصاد متزلزل شوروی بود به انحلال کشور انجامید. در نهایت در ۲۶ دسامبر سال ۱۹۹۱ شوروی دچار فروپاشی شد.

شگفتی انباشت سرمایه

رشد اقتصادی به محرک نیاز دارد. عموما محرک‌های پایدار از دل بازارهایی بدون مزاحم سر بر می‌آوردند؛ اما این مساله در مورد شوروی صادق نبود و اقتدارگرایی دولت برای مدتی نقش انگیزه برای کسب سود را بازی کرد. در میان سال‌های ۱۹۲۸ تا ۱۹۶۰، تولید ناخالص ملی شوروی سالیانه حدود ۶درصد رشد کرد که رشد حیرت‌انگیزی بود. پس از مرگ لنین در سال ۱۹۲۴، استالین به قدرت رسید و تلاش برای به‌ثمر رساندن ایده‌های اقتصادی خود را آغاز کرد.

برنامه‌های او مبتنی بر آن بود که با دستور دولت منابع لازم از طریق نرخ‌های بالای مالیات کشاورزی تامین و سپس این منابع در مسیر توسعه صنعتی به‌کار گرفته شود. از آنجایی که چنین کاری به سیستم مالیات‌ستانی کارآمدی نیاز دارد و شوروی عاری از آن بود، استالین مالکیت خصوصی را لغو و کشاورزی اشتراکی را به ‌وجود آورد. در این نقطه از تاریخ شوروی، دخالت دولت در زندگی مردم به اوج می‌رسد. حزب کمونیست شوروی محصولات کشاورزی را تصاحب کرد و پس از آن دولت بود که تصمیم‌ می‌گرفت مردم به چه میزانی به مواد غذایی نیاز دارند. این نوع تصمیم‌گیری قابل‌تعمیم به تقریبا تمامی کالاهای مصرفی است. در آن زمان، دولت تصمیم می‌گرفت چه میزان کفش تولید شود؛ در واقع اوست که می‌داند هر فرد به چه کفشی، با چه جنس و وزنی و چه تعدادی نیاز دارد. پرسش آنجاست که آیا دولت قادر به انجام چنین کار بزرگی هست؟ آیا دولت می‌تواند در تمام امور اقتصادی، از صدر تا ذیل مداخله و تمام نیازها را نیز برطرف کند؟

با از میان رفتن بازار، تخصیص منابع توسط یک تشکیلات مرکزی، جای داد‌و‌ستد داوطلبانه و کشف سود را گرفت. چنین تشکیلاتی باید بتواند نیازها را تشخیص دهد، تهیه و تخصیص منابع را بر عهده بگیرد و در‌نهایت تعیین کند به هرکس چه مقداری برسد. از همان سال‌های ابتدایی تولد شوروی، برخی از اقتصاددانان معتقد بودند چنین چیزی قابل‌اجرا نیست. تشکیلات مرکزی هر چقدر هم که عظیم باشد نمی‌تواند در هر لحظه تعداد قابل‌توجهی از ترجیحات را مورد پردازش قرار دهد و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. نتیجه آنکه دولت با عدد در مورد نیازهای مردم تصمیم‌گیری می‌کند. برای مثال معیار تولید کفش که یکی از پوشاک اساسی انسان است، چیست؟ اگر دولت دستور بدهد کارخانه‌اش وظیفه دارد وزن مشخصی از کفش را تولید کند، آنگاه فارغ از جنس و کیفیت، کارخانه مدنظر دولت شروع به تولید کفش‌های سنگین می‌کند.

بدیهی است که تعداد پایینی از کفش‌های سنگین نیاز مردم را برآورده نکرده و تعدادی بی‌کفش می‌مانند. حال اگر معیار دولت تغییر کرد و از وزن به تعداد تبدیل شود، آنگاه کفش‌های زیادی با نازل‌ترین کیفیت ممکن تولید می‌شوند. بنابراین برای تولید ساده‌ترین محصولات تعداد قابل‌توجهی از افراد حزب کمونیست به تصمیم‌گیری می‌پرداختند و این تصمیمات به زمان زیاد و بروکراسی غیرقابل‌تصوری نیازمند بود. این شکل از تخصیص منابع در شوروی موجب می‌شد عرضه کالا همواره با محدودیت مواجه باشد. در‌واقع مردم نه به خاطر نداشتن پول یا کوپن بلکه به خاطر عدم‌وجود کالای مورد‌نظرشان، در به دست آوردن و استفاده از آن بی‌بهره می‌مانند.

همین مساله موجب شد مفهوم صف برای به دست آوردن مایحتاج مردم ساکن شوروی شکل تازه‌ای به خود بگیرد. مساله صف آن‌قدر جدی بود که به ادبیات شوروی نیز راه پیدا کرد. در سال ۱۹۲۸ ایلف و پتروف کتابی تحت عنوان «دوازده صندلی» منتشر کردند که در آن کاغذبازی‌های بی‌معنا و زیان‌آور در سال‌های ابتدایی تشکیل شوروی را در قالب طنز به باد انتقاد می‌گرفتند. برای مثال یکی از شخصیت‌های کتاب در جایی می‌گفت: «مغازه‌هایمان را بگو! دیگر فقط صف داریم، نه مغازه! اسم‌های مغازه هم آدم را زهره‌ترک می‌کند: تعاونی واحد معلولان استارگورود!» واکنش حزب کمونیست به انتشار این کتاب بسیار سرد بود. در سال‌های بعدی میزان خفقان سیاسی آن‌قدر زیاد شد که دیگر امکانی برای چاپ چنین کتاب‌هایی وجود نداشت.

اصلاحات نیمه‌کاره حزب

در سال‌های میانی دهه ۱۹۸۰ میلادی شور و حرارت انقلابی در میان مردمی که قادر به تامین نیازهای اساسی نبودند از میان رفته بود. تعدادی از پیرمردان سکان‌دار سیاستگذاری همچنان شعارهای بی‌روح انقلابی را تکرار و به دنبال رهبر جوانی‌ برای ایجاد اصلاحات بودند. در سال ۱۹۸۵ در‌حالی‌که زمزمه‌هایی مبنی بر فروپاشی شوروی به گوش می‌رسید میخائیل گورباچف ۵۴ساله به ریاست حزب کمونیست رسید. او در همان سال تلاش برای ایجاد اصلاحات را آغاز کرد. تحولات ۶ سال بعدی این امر را ثابت کرد که برای اصلاحاتی با رویکرد او دیر شده بود. برنامه‌های اصلاحی او تحت عناوین پرسترویکا و گلاسنوست تشریح و اجرا شد. اهداف اصلی گلاسنوست آزادی سیاسی و مشارکت مردم در امور کشور بود. درواقع قرار بود تحت تاثیر آن، آزادی‌های سیاسی مورد‌نظر ایجاد و قدرت از حزب کمونیست اتحاد شوروی به شوراها منتقل شود. بر همین اساس او در یک نشست حزب در سال ۱۹۸۸ خواستار برگزاری اولین انتخابات واقعا دموکراتیک پس از انقلاب روسیه شد.

گورباچف در راستای پروسترویکا توانست کنترل متمرکز بسیاری از مشاغل را کاهش داده و به برخی از کشاورزان و تولیدکنندگان این امکان را داد تا خودشان تصمیم بگیرند چه محصولی تولید کنند. در‌حالی‌که هیچ‌گاه از اصلاح مالکیت خصوصی استفاده نشد، سیاست‌هایی اعمال شد که در اثر آنها بخش‌های کوچک اقتصادی مانند فروشگاه‌ها و رستوران‌ها خصوصی شدند. بسیاری معتقدند اصلاحات نیمه‌کاره گورباچف منجر به فروپاشی شوروی شد، اما گذشت زمان ثابت کرد رویکرد شوروی نسبت به اصلاحات به گونه‌ای بود که در هر شرایطی به بن‌بست می‌رسید. گورباچف با وجود آنکه اصلاحات اقتصادی در شوروی را در آن زمان ضروری می‌دانست، همزمان به آرمان‌های سوسیالیستی‌اش باور داشت. نطق او در جمع اعضای حزب این مساله را به‌خوبی روشن می‌کند.

 او در این جلسه گفت: «بعضی از شماها به بازار آزاد به‌چشم جلیقه نجات اقتصاد نگاه می‌کنید. اما رفقا شما باید به جای جلیقه نجات، به ‌فکر کشتی باشید، و نام این کشتی، سوسیالیسم است.» در واقع شاید همین جملات بتواند بیان کند چرا اصلاحات اقتصادی مدنظر او راه به جایی نبرد و منجر به فروپاشی شد. این در حالی است که در همان سال‌ها چین با وجود فضای بسته سیاسی به سوی آزادی اقتصادی رفت و توانست با نجات اقتصاد، حکومت خود را حفظ کند.

فاطمه نصیری

  • 16
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
جالب بود امپراتوی شوروی ... امید وارم روسیه هم سقوط کنه لاقل مردم ایران خوشحال میشن
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش