بروکسل در نظر دارد به بوریس جانسون، رهبر حزب محافظهکار و نخستوزیر احتمالی انگلیس پیشنهاد بدهد اگر مایل است تاریخ خروج از اتحادیه اروپا بدون توافق را از ضربالاجل کنونیاش، یعنی ۳۱ اکتبر، به تعویق بیندازد اما جانسون اعلام کرده تا تاریخ تعیین شده با توافق یا بدون توافق از این اتحادیه خارج خواهد شد.
بهگزارش ایران و به نقل از گاردین، در حالی که سهشنبه ۲۳ جولای (اول مرداد) تکلیف رهبر جدید حزب محافظه کار انگلیس و به تبع آن نخستوزیر این کشور روشن میشود، بروکسل برای حفظ اتحاد و انسجام این حزب انگلیسی میخواهد به جانسون پیشنهاد بدهد، تاریخ اجرا شدن برگزیت سخت یا خروج از اتحادیه اروپا بدون توافق، به تعویق بیفتد و فرصت تازهای برای پیگیری مذاکرات و رسیدن به توافق حاصل شود. این فرصت اضافه هم میتواند باعث شود مذاکرات به جریان بیفتد و هم میتواند به محافظهکاران حامی برگزیت فرصتی بدهد تا بیشتر خودشان را مهیای خروج بدون توافق کنند. یک دیپلمات ارشد در اتحادیه اروپا در این باره گفت: «این فرصت اضافه میتواند یک تأخیر فنی باشد تا جانسون را از تحقیر سیاسی نجات بدهد اما بعدش ما فرصت کافی خواهیم داشت تا به توافقی برسیم».
پس از آنکه هفته پیش مجلس عوام به طرحی رأی داد که بتواند مانع انحلال مجلس توسط نخستوزیر آینده شود، رفتهرفته اعضای کلیدی دولت اطمینان بیشتری پیدا کردند که خروج بدون توافق کاملاً قابل پیشگیری است. با وجود این، بوریس جانسون گفته تا ضربالاجل تعیین شده، چه بتواند به توافق برسد و چه نتواند، از اتحادیه اروپا خارج خواهد شد. مواضع تندروانه جانسون در داخل حزب خودش نیز با مخالفان متعددی روبهرو است.
ریشه این اختلافها آنقدر عمیق شده که حتی دیوید گائوک، وزیر دادگستری، فیلیپ هاموند، وزیر دارایی و روی استوارت، وزیر توسعه بینالملل، اعلام کردهاند اگر جانسون بر کرسی نخستوزیری بنشیند، از سمتهای خود استعفا خواهند کرد. شاید از همین رو است که پاتریک کاکبرن، تحلیلگر سیاسی ایندیپندنت، در یادداشتی در این روزنامه انگلیسی نوشته است: «بوریس جانسون اغلب با دونالد ترامپ مقایسه میشود. اما او به مراتب خطرناکتر از رئیسجمهوری امریکا است. آیا افزایش احتمال نخستوزیر شدن جانسون، نتیجه یک کودتای نرم است؟
حامیان جانسون میگویند او شاید طی تبلیغات انتخاباتیاش شعارهای داغ انتخاباتی زیادی سر بدهد، اما زمانی که وارد دفتر نخستوزیری بشود، مواضع نرمتری اتخاذ میکند. من روی چنین ادعایی حساب باز نمیکنم. شاید در واشنگتن نیز همین را درباره ترامپ گفته باشند و شاید واقعاً چنین چیزی اتفاق افتاده باشد. اما نمیتوان این را به تمام سیاستمداران تعمیم داد. تحلیلگران رهبرانی را که سعی میکردند با دشمنسازی از خارجیها و اقلیتها قدرت را به دست بیاورند، فراموش کردهاند. تنها چند روز پس از حمله ترامپ به چهار زن اقلیت کنگره، جانسون نیز در مراسمی درباره رگولاسیونهای شدید اتحادیه اروپا سخنرانی کرد. جانسون که در سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۴ بهعنوان خبرنگار دیلی تلگراف فعالیت کرده است، از این روش برای جلب توجه و اقناع افکار عمومی استفاده کرد. گفتههای او برای یک هدف بیان میشود: نشان دادن اینکه اتحادیه اروپا یک هیولای بوروکراتیک است که میخواهد پول و سرمایه انگلیس را ببلعد.
عوامفریبی سمی ترامپ در امریکا شاید بتواند باعث اتحاد کسانی شود که او را باور میکنند اما از سوی دیگر باعث میشود واکنشهایی نسبت به آن ایجاد شود. اما در مقابل، عوامفریبی جانسون مورد تمسخر قرار میگیرد و این پیام را میفرستد که «این مرد را جدی نگیرید». به نظر من روش جانسون خطرناکتر از رویکرد ترامپ است.
جانسون و ترامپ هر دو از اینکه جدی گرفته نشوند، راضی هستند. زیرا وقتی جدی گرفته خواهند شد که دیگر بسیار دیر شده است. رهبران پوپولیست ملیگرا در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰میلادی هم چنین شرایطی داشتند. همگی آنها یک ویژگی مشترک دارند: رهبری جنبشهای پوپولیستی عوامگرایانه که با مخالفت با جهانی شدن تعذیه میشود؛ یک زمان اگر هیتلر یهودیها را مقصر شرایط میدانست، امروزه مخالفان اتحادیه اروپا بروکسل را مقصر میدانند. جوزف گوبلز، وزیر تبلیغات سیاسی نازی، میگفت: «ما میخواهیم دیوار بسازیم، یک دیوار محافظ». ترامپ به طور قطع امریکا را دو دسته کرده است اما همیشه امریکا بر سر نژاد و میراث بردهداری دو دسته بوده است. انفصالهای جنگ داخلی ۱۶۰ سال پیش هسته انفصالهای امریکای امروزی است.
اما در بریتانیا اوضاع کمی خطرناکتر است. دو دستگی بر سر برگزیت تازهتر است و هر لحظه عمیقتر هم میشود و آینده این کشور را نامعلومتر میکند.»
فرحناز دهقی
- 12
- 5