دیپلماسی ایرانی: مجموعه ای از رویدادهای ناخوشایند اتفاق افتاده در ماه نوامبر، وضعیت نا به سامان امور جهان عرب را نشان داد. نخست وزیر لبنان در خارج از کشور تقاضای استعفا کرد و سپس آن را پس گرفت. موشکی از سمت یمن به سمت ریاض، پایتخت عربستان شلیک شد، دولت عربستان عملیات ضد فساد عظیمی انجام داد که ده ها نفر از اعضای عالی رتبه را در تحت تأثیر قرار داد. در همین حال، مصر شاهد بدترین حمله تروریستی سالهای اخیر بود. ویدیویی از فروش بردگان در لیبی منتشر شد که آشفتگی و سقوط کامل دولت لیبی را بیش از پیش نشان داد. پیروزی های نظامی علیه داعش و روابط میان جناح های فلسطینی در غزه و کرانه باختری، تاثیری بر فرونشاندن تنش ها نداشت. مداخله کشورهای خارجی به امری عادی در سوریه، لینان، عراق، و یمن تبدیل شده است.
در واقع، با توجه به این که در سال های اخیر هیچ کشور عربی تلاشی برای پایان دادن به درگیری ها در لیبی، سوریه، و یمن نکرده و هیچ گونه راه حلی برای مشکل فلسطین و اسرائیل ارائه نشده است، وضعیت خاورمیانه تعجب آور نیست. در بسیاری از این درگیری ها، خارجی ها تأثیر بسیار بیشتری نسبت به اعراب داشته اند.
در طول تاریخ، از جنگهای صلیبی گرفته تا استعمار اروپاییان، خاورمیانه مورد هدف تجاوز کشورهای متعدد خارجی، قرار گرفته است. منابع طبیعی آن به طرز وحشیانه غارت شده و در طول جنگ سرد، به صحنه نمایشی از جنگ های نیابتی تبدیل شده است. حتی امروز نیز مناطق عرب تحت اشغال هستند.
اما با این که دلایل زیادی برای مقصر دانستن قدرت های خارجی برای وضعیت امور کشورهای منطفه وجود دارد، مقصر دانستن دیگران، مشکلی را حل نخواهد کرد. هرچه باشد، دنیای عرب مشکلات داخلی زیادی نیز در زمینه رشد و تکامل داخلی دارد؛ از جمله حکومتهای ناکارآمد و ضعیف، متحدان شیطان صفت، و ظرفیت های توسعه نیافته ملی.
فاجعه در کمین تمام مناطقی است که ناتوان از شکل دادن آینده خود بوده، و اکثر شهروندان عادی آن، خود را در تصمیم گیری ها سهیم نمی بینند. با اینکه کشورهای عرب، به طور سنتی محافظه کار هستند، اما حدود %۷۰ مردم آن زیر ۳۵ سال بوده و نرخ بالای بیکاری میان جوانان این کشورها وجود دارد. این امر نه تنها باعث اتلاف عظیم منابع می شود، بلکه در دراز مدت موجب به وجود آمدن مشکلات جدی سیاسی-اجتماعی خواهد شد.
اعراب باید رشته امور را در دست خود بگیرند و خودشان آینده کشورشان را تعیین کنند. البته برای تحکیم روابط استراتژیکی و پیدا کردن متحدان قابل اعتماد، باید با جهان خارج همکاری کنند. اما در عین حال باید وابستگی کم تری به دیگر کشورها داشته باشند.
برای شروع، دولت های منطقه باید ظرفیت های ملی امنیتی خود را توسعه دهند تا بتوانند در برابر تهدیدات از خود دفاع کنند. این امر به نوبه خود باعث افزایش نفوذ سیاسی آنها شده و ابزارهای دیپلماتیک بیشتری برای حل مشکلات منطقه ای و جلوگیری از درگیری های نظامی در اختیار آنان خواهد گذاشت.
علاوه بر این، اعراب باید از هویت ملی خود دفاع کنند. برای جلوگیری از بی ثباتی بیشتر در منطقه، کشورهای مهم منطقه نیازمند مؤسساتی قدرتمند برای حکومت کارآمد و شمول اجتماعی هستند. متأسفانه، بیشتر نهادها در کشورهای عربی چنین قدرتی ندارند.
اعراب باید متوجه شوند که اصلاحات داخلی بهترین راه جلوگیری از دخالت خارجی و دفاع از منافع ملی است. بیداری اعراب طی چند سال گذشته، اشتیاق متمرکز طبقه متوسط به تغییرات را نشان داد.
همچنین اعراب برای سازگار شدن با شرایط در حال تغییر، باید انواع مختلفی از گزینه های اقتصادی، سیاسی و امنیتی ارائه دهند.
در نهایت، جهان عرب باید با رفتار برتری جویانه در منطقه و اشغال غیر قانونی سزمین های متعلق به اعراب مقابله کند. راه حل های ارائه شده برای حل این مشکلات باید آرمان های مردم در خصوص دولت و حاکمیت را در نظر بگیرد. در نهایت، هر سیاستی که نتواند حقوق اولیه مردم را حفظ کند، موفق نخواهد شد.
کشورهای عربی، به صورت جداگانه و جمعی، نیازمند راهبردی جامع برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی موجود هستند. وقت آن است که رهبران عرب، چشم اندازی برای روابط میان اعراب و دیگر کشورها در آینده ارائه داده و برنامه ای برای همکاری با همسایگان غیر عرب خود در زمینه فرصت ها و چالش های منطقه ای، طرح کنند. در آخر، اعراب باید به مردم خود توضیح دهند چه برنامه ای برای حکومت بهتر داخلی دارند. اگر جهان عرب می خواهد خودش آینده خود را شکل دهد، نباید به خود مغرور باشد، بلکه حاکمان و مردم آن باید از هم اکنون شروع به برنامه ریزی کنند.
- 15
- 1