به گزارش ایرنا،کشورهایی که با اهداف و منافع مختلف تلاش داشته اند تا دراین منطقه حضور بادوام و بلندمدت داشته باشند. اما امروز در میانه تحولات و تعاملات جهانی، غرب اسیا در شرایط نوین و تازه ای قرار گرفته که اهمیت این منطقه را دوچندان ساخته است.
در این چارچوب، موسسه ایران یوریکا در نشستی با عنوان «چشم انداز نظم منطقه ای غرب آسیا از نگاه ایران و آمریکا» تلاش کرد تا تحولات و تعاملات این منطقه مهم را از منظر اساتید ایرانی و آمریکایی مورد بررسی قرار دهد. در این نشست که در محل سالن همایش های مرکز استاد کتابخانه ملی ایران برگزار شد، «جان میرشایمر» استاد روابط بین الملل دانشگاه شیکاگو، «ناصر هادیان» و «محمد جمشیدی» اساتید روابط بین الملل دانشگاه تهران نظرات خود را بیان کردند.
**سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه
جان میرشایمر نظریه پرداز آمریکایی روابط بین الملل را در محافل دانشگاهی ایران بیشتر با کتاب های «لابی اسراییل و سیاست خارجی» و «سیاست بین الملل: تراژدی قدرت های بزرگ» می شناسند، موضوع سخنرانی خود را به سیاست خارجی آمریکا در منطقه غرب آسیا اختصاص داده بود.
این استاد دانشگاه ابتدا سخنرانی خود را با این پرسش مهم آغاز کرد که چگونه خاورمیانه در راهبرد کلان ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است؟ وی در یک پاسخ کوتاه با اشاره به به کشف نفت در این منطقه و نیاز کشورهای جهان به بهره برداری از آن در نیازهای صنایع جدید، تاکید کرد که نفت توانست نگاه و تصور سیاستگذاران آمریکایی را درباره منطقه غرب آسیا شکل دهد.
نویسنده کتاب «لابی اسراییلی» در ادامه با بررسی راهبرد و سیاست خارجی آمریکا در دو دوره دولت «جورج بوش پسر» و «باراک اوباما» و سپس دوران یکساله «دونالد ترامپ» رییس جمهوری کنونی افزود: سیاست خاورمیانه ای آمریکا در سال های مختلف رفتارهای مشخصی داشته است. طی سال های ۱۹۶۸-۱۹۴۵ این راهبرد مبتنی بر حضور بریتانیا، سال های ۱۹۷۹-۱۹۶۸ متکی بر ایران، سال های ۱۹۹۱-۱۹۷۹ حضور نیروهای واکنش سریع و موازنه فراساحلی، سال های ۲۰۰۱-۱۹۹۱ مبتنی بر مهاردوگانه ایران و عراق و ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۷ نیز این سو مبتنی بر تغییر رژیم بوده است».
عضو پیشین شورای روابط خارجی آمریکا، با بررسی سیاست خارجی ترامپ به ۳ نکته کلیدی این دولت و شخصیت ترامپ اشاره کرد: نخست اینکه بسیار سخت است که سیاست خارجی دولت ترامپ را شناخت، چراکه ترامپ یک رییس جمهور نامتعارف در میان سایر روسای جمهور دیگر آمریکا است، همچنین ترامپ از جمله رییسان جمهوری محسوب می شود که به سرعت تصمیمات خود در حوزه های کلیدی را تغییر می دهد.
این نظریه پرداز روابط بین الملل در پایان با تشریح سیاست خارجی ترامپ در منطقه غرب آسیا تاکید کرد: آمریکا در این دوره بار دیگر بازگشت به راهبرد موازنه فراساحلی خواهد داشت و سیاست تغییر رژیمی را که در دوره اوباما همراه با انقلاب ها در حوزه کشورهای عربی موسوم به «بهار عربی» دنبال می شد، متوقف خواهد کرد. همچنین دولت ترامپ از میان متحدان خود در منطقه غرب آسیا رژیم صهیونیستی و عربستان را به عنوان دو متحد اصلی انتخاب کرده است.
میرشایمر همچنین تاکید کرد که دولت ترامپ به دنبال تشدید خصومت ودشمنی علیه ایران است و با بازگشت به سیاست موسوم به تاسیس «اسراییل بزرگ» تلاش خواهد کرد تا ایده شکل گیری کشور فلسطین در کنار اسراییل که در دوران ریاست جمهوری جورج بوش پسر و اوباما پیگیری می شد، کنار بگذارد.
**ایران و بی ثباتی منطقه ای
ناصر هادیان استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران در ادامه با بررسی یک نگاه ایرانی به منطقه غرب آسیا افزود: دو نگاه به ایران درباره ثبات منطقه غرب آسیا وجود دارد؛ نخست؛ جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای باید عامل ثبات منطقه ای باشد، در این رویکرد یکی از پیش شرط های اساسی همکاری با آمریکا و عربستان در منطقه است.
در نگاه نخست به نظر می رسد که ایران نیاز به منابع بیشتری برای حفاظت از منافع کلیدی خود و ثبات آفرینی دارد. برای نمونه ایران در افغانستان، لبنان و سوریه دارای منافع کلیدی است. بنابراین ما باید از هزینه ها کم کنیم و میزان مشارکت خود را در منطقه افزایش دهیم. این تلاش های باید با حضور حداقلی در سوریه و عراق و حمایت از یک دولت فراگیر ادامه پیدا کند.
دوم، نگاهی که به ایران از بنیان به عنوان عامل بی ثباتی در منطقه نگریسته می شود و تلاش می شود که ایران از تعاملات منطقه ای کنار گذشته شود.
اما در ایران نیز دو روایت و دو نگاه به تحولات و ثبات منطقه ای وجود دارد: در روایت نخست، مبارزه با تروریسم برای ایران بسیار مهم و با اهمیت تلقی می شود. از دید ایرانی ها، ترریسم به دو حوزه تروریسم سیاسی و تروریسم ایدئولوزیکی تقسیم می شود که تروریسم ایدئولوژیکی اهمیت و خطر گسترده تری برای ایران در منطقه به همراه خواهد داشت. از این منظر، پیامدهای تروریسم ایدئولوزیکی بسیار سخت و از جمله تهدیدات نزدیک محسوب می شود.
در این حوزه، رقابت میان ایران و عربستان به عنوان عامل بی ثباتی منطقه غرب آسیا معرفی می شود. اما باید تاکید کنم که ایران، عربستان را جزو تهدیدات با اولویت نخست قرار نداده است.
در روایت دوم، اختلاف میان شیعه و سنی و دامن زدن به این اختلاف مطرح می شود.اما باید تاکید کنم که در ۳۳ سال گذشته جمهوری اسلامی ایران سیاست خارجی خود را در چارچوب توجه به انگاره های مذهبی تنظیم نکرده است و مناقشه قره باغ به خوبی این روند را نشان می دهد.
این در حالی است که عربستان به عنوان قدرت منطقه ای دیگر در غرب آسیا این تصور را القا می کند.
**ایران پیشران ثبات منطقه ای
محمد جمشیدی استاد دانشگاه تهران به عنوان آخرین سخنران این نشست تلاش کرد تا نگاه ایرانی از راهبردهای آمریکا در منطقه غرب اسیا را مورد واکاوی قرار دهد.
این استاد روابط بین الملل سخنرانی خود را با دو پرسش کلیدی اغاز می کند که منافع و رویکرد راهبردی ایران در منطقه چیست؟ و تصور جمهوری اسلامی ایران از سیاست خارجی آمریکا در منطقه چیست؟
نخست اینکه، جمهوری اسلامی ایران همواره از نگاه آمریکا نسبت به خود احساس ناامنی کرده است. ایران در طی چند دهه گذشته با سیاست تغییر رژیم و تلاش های نظامی آمریکا علیه خود رو به رو بوده است.
نکته دوم، ایران تلاش نمی کند که به هژمون منطقه تبدیل شود. ایران معتقد است، دمکراسی به سود منافع بلندمدت ایران است بنابراین ایران از تغییرات دمکراتیک در کشورهای عربی حمایت و آن را همراستا با منافع ملی خود تعریف کرده است.
در حوزه تغییر سیاست های نظامی و راهبردی آمریکا در قبال منطقه می توان گفت که آمریکا دو نوع جنگ را به رسمیت می شناسد جنگ هایی با احتمال بیشتر و تهدیدات کمتر و جنگ هایی با احتمال کمتر و تهدیدات گسترده تر، تغییری که امروز ایجاد شده، امریکا تروریسم را به عنوان یک تهدید محتمل اما گستره ضعیف تهدید می بیند و این عامل باعث می شود که واشنگتن تلاش کمتری برای مهار این تهدید انجام دهد. آمریکا تنها بازدارندگی را انتخاب کرده است.
دولت ترامپ نیز با مدیریت بحران ناامنی تلاش می کند تنها منافع بلندمدت خود را حفظ کند چراکه با پیگیری چنین سیاستی ایران نیز به یک قدرت منطقه ای پیشرو تبدیل نخواهد شد.در این نگاه، منافع راهبردی آمریکا خاکستری است.
بنابراین می توان تاکید کرد که تغییر در سیاست خارجی دولت ترامپ اغراق شده است و این رویکرد تنها یک پوشش داخلی است.
در پایان باید بگویم که ایران یک نیروی ثبات بخش در منطقه غرب آسیا است و این موضوع که ما باید کنار بنشینیم و اقدامی نکرده و از حامیان خود حمایت نکنیم یک تفکر راهبردی اشتباه است.
- 19
- 1