به گزارش انتخاب، پرسش ها و پاسخ های این مصاحبه به شرح زیر است:
در ابتدای بحران فعلی، که با تاخیر در تشکیل دولت شدیدتر شد، احزاب وعده داده بودند که نخست وزیر جدید در انتخاب وزرایش آزاد است، اما انچه اکنون در حال وقوع است، با بیانیههای حزبی سابق منطبق نیست و آنچه به اصطلاح سهمیه بندی نامیده میشود، بازگشته است. چگونه این مساله را تفسیر میکنید؟
تشکیل حکومت فعلی به شکلی بدتر از سهمیه بندی انجام شد؛ چرا که تنها ادعاهای سیاسی حزبی مبتنی بر کناره گیری از سهمیه خواهی مطرح شد، اما در باطن، پستها و مقامها تنها بین برخی جریانهای سیاسی تقسیم شد. ما در ائتلاف النصر، سهمیه خود از وزرا را به عادل عبدالمهدی واگذار کرده و به او گفتیم شما در مورد انتخاب هر کس که میخواهید، آزاد هستید. اما آنچه اتفاق افتاد، این بود که سهمیه ائتلاف النصر به دیگر تشکلها داده شد. نباید پشت شعارها پنهان شد، یا دولت، دولت سهمیه بندی، یا یک دولت تکنوکرات مستقل است. اما آنچه جریان دارد، تنها شبیه به یک بازار سیاسی است که متاسفانه اکثر معاملهها در آن، زیر میز و به صورت پنهانی انجام میشود.
صحنه سیاسی عراق در مورد حضور نظامیان خارجی در کشور، درگیر تنشهای زیادی است؛ آیا این نیروها طبق یک توافق امنیتی در زمان حکومت نوری مالکی در عراق حضور دارند؟ یا براساس درخواست عراق در دوران مبارزه با داعش به این کشور آمده اند؟ و اینکه ایا امکان اخراج نیروهای خارجی از عراق، با استفاده از قانون پارلمانی وجود دارد؟
بله، نیروهای آمریکایی براساس درخواست دولت نوری مالکی در عراق حضور پیدا کردند و زمانی که قدرت به من واگذار شد، نیروهای آمریکایی حضور داشتند و درگیر جنگ با داعش بودند. کاری که من کردم، توسعه بخشیدن به تابعیتهای این قدرتها و تبدیل آنها به قدرتهای مشترکی از تمام دولتهای خواهان مبارزه با داعش بود. هدف از این اقدام، نیاز ما به تنوع کشورهایی بود که از عراق حمایت میکردند؛ تا به این وسیله، تنها متکی بر یک دولت نشده و تحت تحکم آن درنیاییم. باقی ماندن این نیروها و نیاز به آنها، یک مساله دولتی است و امروز، دولت مسئول ارزیابی آن است. این موضع نباید در معرض مزایدههای سیاسی قرار گیرد، به این دلیل که امنیت و استقرار کشور، بر همه چیز اولویت دارد.
اینکه گفته میشود درخواست عقب نشینی نیروهای خارجی و بویژه، آمریکاییها از عراق، تحت فشارهای ایران به قوای سیاسی عراق مطرح میشود، تا چه اندازه صحت دارد؟
خجالتآور است که در مورد منافع کشور و امنیت آن، براساس کم و کیف درگیریهای منطقهای و بین المللی، تصمیم گیری شود و امیدوارم اینگونه نباشد. منافع عراق باید عراقیِ صرف باشد و سیاستمداران باید مسئولیت تصمیمهای خود را پذیرفته و پشت دیگران مخفی نشوند. ما با هیچ کس دشمنی نداریم، نه علیه ایران هستیم، نه عربستان یا آمریکا. ما با منافع خود هستیم و این، منافع است که قطب نمای تصمیمات را مشخص میکند، اگر طبق جهت نمای ایرانی، آمریکایی یا سعودی حرکت کنیم، امیدی به استقرار و بازگشت سلامت به دولت نیست.
مردم میخواهند در مورد واقعیت وتوی ایرانی علیه العبادی بدانند، دلیل آن چه بود؟
اجازه بدهید صریح باشم: من دولت را براساس منافع عراق اداره میکردم، و این مساله به مزاج خیلیها خوش نمیآید. اما باید بر این نکته تاکد کنم که نه ضد ایران هستم، و نه ضد آمریکا با عربستان؛ و در طول ریاستم روابط سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی ما با همه در بهترین حالت قرار داشت. برخی قوای عراقی و منطقهای از آزادی اراده ما و شیوه اداره کشور رضایت نداشتند و همین مساله موجب میشود امکان بنا نهادن روابط مستحکم بین دولتها، سخت شود. برای عراق، منطقه و جهان بهتر آن است که این کشور، آزاد بوده و تبدیل به یک مرکز توازن مثبت بین استراتژیهای درگیر، شود. منطق ماجراجوییهای جنگی تنها باعث نابودی منطقه میشود. خوانش من از موضع ایران، از زاویه منافع آن و میزان تحقق این منافع، از طریق اسلوب اداره دولت عراق در زمان نخست وزیری من، صورت میگیرد.
العبادی را به عنوان نماینده محور آمریکا در عراق میدانند، در حالی که دولت نوری مالکی، نماینده محور ایران شناخته میشود. تا چه میزان با این نامگذاریها موافق هستید؟ و ایا دولت عبدالمهدی با یکی از این دو محور است؟
هیچگاه آمریکایی نبوده ام و نخواهم بود. هر کس میخواهد العبادی را دارای گرایش آمریکایی، ایرانی یا سعودی بداند، انتظارش به طول خواهند انجامید. من اصل و نسب عراقی دارم و تصور میکنم قرار دادنم در محور آمریکایی نیز جزئی از رقابتهای سیاسی است. اما در مورد عبدالمهدی، ما با اشخاص تعامل نداریم، بلکه با سیاستها مواجه هستیم. این سیاست است که بر جهان حکومت میکند.
تا چه حد بقای نیروهای حشد الشعبی در مناطق آزاد شده را امری ضروری میدانید؟
حشد الشعبی یک قدرت مبارز ملی است که وابستگیهای قومی و طایفهای دارد. دیدگاه من این بود که حشد الشعبی باید از تصمیمات سیاسی دوری کند، علاوه بر اینکه حضور این قوا برای حفظ دستاوردهای مربوط به آزادسازی و مقابله با تهدیدات احتمالی، ضروری است؛ بویژه انکه دو استان الانبار و نینوا همچنان نگران بازگشت حملات تروریستی داعش هستند.
بله، ما داعش را شکست دادیم و کمرش را شکستیم، اما هنوز برخی گروهکهای پنهان وابسته به آن وجود دارند که دستگاههای اطلاعاتی عراق به دنبال آنها هستند. به عقیده من، تهدید اساسی و چالش بزرگ، در سیاستهایی است که باید اتخاذ شود؛ لازم است شهرها بار دیگر اباد شوند و اقدامات منظمی صورت گیرد تا شرایط ظهور دوباره داعش فراهم نشود.
- 9
- 3