يکي از موضوعاتي که همواره جريانهاي سياسي حاضر در فضاي سياسي کشور را به خود مشغول کرده، بحث ساختار احزاب سياسي فعال در هر يک از دو جريان اصلاحطلب و اصولگراست. نداشتن الگو و مدل سياسي مشخص و مدون از پيش تعيين شده سبب شده که در سه دهه گذشته شاهد نوعي ازهمگسيختگي درونتشکيلاتي در هريک از اين دو جريان باشيم و در بزنگاههاي حساس و سرنوشتساز، بهجاي برنامه و انسجام تشکيلاتي،
اين اشخاص و چهرهها يا همان ژنرالهاي اين دو جناح سياسي هستند که به ياري آنها ميآيند. ازهمينرو پس از انتخابات ارديبهشت ۹۶ بسياري از کنشگران سياسي اصلاحطلب باب گفتوگو، همانديشي و عمل درباره سازماندهي جريان اصلاحات را گشودند و در نخستين گام، ترميم و تقويت شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان را در دستور کار خود قرار دادند.
وحدت حول محور رئيس دولت اصلاحات
در همين خصوص، غلامرضا ظريفيان درباره تشکيل اتاق فکر که اين روزها از سوي اصلاحطلبان مطرح ميکنند در گفتوگو با ايلنا گفت: اصلاحطلبان يک شوراي مشورتي با محوريت خاتمي که از جوانان، زنان، سياسيون و فعالان اجتماعي تشکيل شده است، دارند که درواقع همان اتاق فکر محسوب ميشود.
اين فعال سياسي اصلاحطلب ادامه داد: شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان از دل همان اتاق فکر بيرون آمد که حاصل خوبي با خود به همراه داشت.
ظريفيان خاطرنشان کرد: بعضا اشکالاتي به نحوه مديريت، برخي از سازوکارهاي انتخاباتي يا ديگر کارها در شورايعالي سياستگذاري گرفته ميشود که تا حدودي درست است اما اين را به ياد داشته باشيم که اگر اين شورا وجود نداشت، مشخص نبود چه اتفاقي ميافتاد.
وي تأکيد کرد: شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان در بزنگاه تاريخي توانست يک انسجام پايدار ايجاد کند.
معاون وزير علوم در دولت اصلاحات در پاسخ به اين سؤال که باتوجه به شرايط فعلي، اصلاحطلبان بايد براي ادامه فعاليت چه سازوکاري انجام دهند، عنوان کرد: کار اصلي اين است که به سمت فعاليتهاي حزبي حرفهاي قدم برداريم تا زماني که احزاب نتوانند اينگونه عمل کنند، به ناچار بايد کار تلفيقي انجام دهيم.
وي در ادامه افزود: شورايعالي سياستگذاري از احزاب اصلاحطلب تشکيل شده و با توجه به تجربهاي که به دست آورده است، بايد خود را ترميم کند؛ البته اين ترميم نبايد فقط در اعضا صورت گيرد.
معاون وزير علوم در دولت اصلاحات با بيان اينکه تصميمات بايد براساس اجماع جمعي صورت بگيرد، عنوان کرد: شورايعالي سياستگذاري بايد به شکلي عمل کند که هم از پايين و هم از بالا تصميمسازي شود و سپس در يک جا ميانگين اين تصميمات اتخاذ و اجرايي شود.
وي تأکيد کرد: باتوجه به سه انتخاباتي که گذشت، فرصت خوبي است که يک بازنگري در شورايعالي سياستگذاري يا همان اتاق فکر صورت گيرد؛ البته از اصل آن نبايد فاصله گرفت.
ظريفيان خاطرنشان کرد: گاهي اوقات ما در ترميم و بازسازي دست به خودزني ميزنيم که نبايد اين اتفاق بيفتد، بايد به ياد داشته باشيم شورايعالي سياستگذاري آثار مثبتي داشته است.
وي با اشاره به تشکيل جبهه مردمي نيروهاي انقلاب گفت: در انتخابات مشاهده کرديد که جريان مقابل سعي داشت با تقليد از شورايعالي گام سياستگذاري بردارد که موفق نشد.
اين فعال سياسي اصلاحطلب افزود: ما بايد از تجربه جهاني براي ترميم و گسترش اين اتاق فکر استفاده کنيم.
معاون وزير علوم در دولت اصلاحات ادامه داد: حدود ۱۱۰ سال که از فعاليتهاي حزبي در ايران ميگذرد اما هنوز بهطور حرفهاي نميتوانند اقدام کنند. چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب احزاب نتوانستند قوام و دوام داشته باشند؛ بنابراين نميتوانيم بگوييم که فعاليتهاي سياسي در کشور ما مبتنيبر احزاب است و ناچاريم دست به فعاليتهاي جمعي بزنيم. بايد يک اجماع بين احزاب شکل بگيرد و از دل آنان چندين حزب قوي بيرون بيايند و فعاليت کنند تا در کشور فعاليتهاي حزبي معنا و مفهوم خودش را به دست بياورد.
اصولگرايان و اصلاحطلبان الگوي حکومتداري ارائه کنند
جهانبخش خانجاني در گفتوگو با ايسنا، در ارزيابي خود از وضعيت آرايش سياسي دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا گفت: نکته قابلتوجه اين است که جريانهاي سياسي بايد مبنايي براي فعاليتهاي خود داشته باشند و درحالحاضر نياز است تا اين دو جريان براي آينده کشور و نحوه حکومتداري الگويي ارائه دهند و براساس آن وجود و حضور خود را براي نوع حکومتداری و رابطه با مردم تبيين کنند.
وي ادامه داد: بايد ديد چه مدلها و الگوهايي توسط اين دو جريان ارائه ميشود زيرا هيچکدام از جريانات سياسي اصولگرا و اصلاحطلب از ابتداي انقلاب تاکنون الگوي مناسبي ارائه ندادهاند. در ابتداي انقلاب اسلامي شهيد بهشتي، شهيد مطهري و رهبر انقلاب مدلهايي از حکومتداري و ارتباط با مردم ارائه کردند اما ما در روند کار اصولگرايان و اصلاحطلبان ميبينيم که تا اين زمان الگويي بر مبناي توسعهيافتگي و عقلگرايي ارائه نکردهاند.
اين فعال سياسي اصلاحطلب اظهار کرد: بههميندليل است که تاکنون برنامهها، عملکرد و رويکردشان تغييرات زيادي داشته و در هر دو جريان چه اصلاحطلب و چه اصولگرا، روزي نسبت به موضوعات اقتصادي و فرهنگي شاخصها و پارادایمهايي داشتند که الان عکس آن عمل ميکنند. درحاليکه هر جريان بايد يک مانيفست و الگو ارائه دهد که مردم بدانند براساس چه سرمشقهايي بايد به آن جريان اعتماد کنند.
خانجاني خاطرنشان کرد: جريان اصولگرا تاکنون الگوي مناسبي ارائه نکرده و ديدگاهها در همان جريان با يکديگر فاصله دارند. بهطوريکه عدهاي از جمهوريت سخن ميگويند و عدهاي حکومت را به ماهوی حکومت با نگاههاي نسبي مطرح ميکنند. جرياني که به جاي پويندگي، تکليفگراست.
اين عضو حزب کارگزاران سازندگي تصريح کرد: در جريان اصلاحطلبي مقداري از اين مرحله عبور شده و طبقه متوسط جامعه بيشترين همپوشاني را با اين جريان دارند و بهطور تقريبي الگوها و سرمشقهاي متوالي براساس ارتباط با حاکميت ارائه شده است. هرچند لازم است اصلاحطلبها استراتژيهاي مناسبتري براي پيوند مردم با جريان خود ارائه دهند و اين الگوي کامل و مناسب نيز هنوز در جريان اصلاحطلبي نيز ارائه نشده است اما بههرحال ما وضعيت بهتري داريم و تنوع ديدگاه از ليبرالدموکرات تا سوسيالدموکرات در ميان اصلاحطلبان در جريان است؛ هرچند پايه همه اين نگاهها حرمت نهادن به دين مبين اسلام بوده و هست.
خانجاني با بيان اينکه اصلاحطلبان درحالحاضر توسعهيافتهتر از اصولگرايان عمل ميکنند، افزود: به نظر ميرسد آنها در آينده نيز موفقتر باشند؛ زيرا گسست اصلاحطلبان با جوانان کمتر از اصولگرايان است اما بايد براي توسعهيافتگي، نوع حکومتداري و ارتباط با مردم الگوي مناسب و منظمي ارائه شود.
وي همچنين تأکيد کرد: جامعه ما نيازمند فکر و طرح نو است اما متأسفانه دو جريان تاکنون سر اينکه چه کسي حکومت کند، ستيز کردند و سعي داشتند از ابزار حذف استفاده کنند و تنها راه مقابله با طرف مقابل را ابزار حذف دانستند، درحاليکه بايد الگوهاي توسعهيافتگي را بشناسند و تعريف خود را ارائه دهند و با يک تعريف مشخص از حفظ منافع ملي و حرکت به سمت توسعه هر دو جريان ميتوانند به دو حزب قدرتمند سياسي تبديل شوند که رويکردهاي مختلفي به مسائل دارند. با اين روش، کشور سرعت بيشتري به سمت رشد پيدا ميکند.
اين فعال سياسي اصلاحطلب خاطرنشان کرد: هيچکدام از رؤسايجمهوری پيشين در حاکميت مشاور نيست زيرا رويکرد، رويکرد حذفي است، درحاليکه در همه دنيا از تجارب جريانهاي گذشته خود استفاده ميکنند تا کشور را روبهرشد ببرند ولي مبنا در کشور ما هميشه حذف بوده است.
اصلاحطلبان هميشه بهدنبال تعامل با قدرت و تأثيرگذاري بر حاکميت بودهاند
محمد کيانوشراد نيز در گفتوگو با ايسنا درباره پرهيز از افراطيگري و تعامل در چارچوب قانون در جريانهاي حامي اصلاحات اظهار کرد: در طيف اصلاحات گستره متفاوتي از انديشهها را ميتوان تعيين کرد اما گروهي که بهعنوان جريان اصلي اصلاحات شناخته ميشوند، آن گروهي است که آقاي خاتمي آن را هدايت ميکند و افراد و جرياناتي که حرکت خود را در چارچوب مواضع ايشان پيش ميبرند نيز جزء اين گروه به حساب ميآيند.
وي در بخش ديگري از اين گفتوگو در ارتباط با تغيير تاکتيک و رويکرد جريانهاي سياسي کشور اظهار کرد: هر جريان سياسي که ميخواهد با مردم ارتباط خوبي داشته باشد، بايد حرکت خود را طبق قانون اساسي تنظيم کند. دوري از قانون توسط هر جناحي قاعدتا بايد به شکست منجر شود.
کيانوش راد افزود: امروز همه ميدانند بهتر است بهجاي افراطگري با پذيرش چارچوبهاي قانوني و تلاش در جهت کسب نظر مردم براساس برنامههايي که اعلام ميکنند با حکومت به تعامل بپردازند. ازسويديگر، نهادهاي حاکميتي غيرسياسي بايد روح قانون اساسي را که بر حق حاکميت مردم مبتني است را به صورت کامل اجرا کنند. آنها به هيچ بهانهاي نبايد مانع آزاديهاي مردم شوند. آنها بايد حق حاکميت مردم بر سرنوشت خويش را فراهم کنند.
وي افزود که در چنين صورتي همه جناحهاي سياسي با رعايت چارچوبهاي قانوني، امکان رقابت و اجراي آرمانها و برنامههاي خويش را خواهند يافت.
- 19
- 3