جامعه روحانیت مبارز نهادی دینی، روحانی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که با انگیزهای دینی و با شعار حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در آستانه انقلاب شکل گرفت. جامعه روحانیت مبارز از زمان شکلگیری تا به امروز تغییر و تحولات چندانی نداشته است. به جز یک انشعاب درونی که بعدا منجر به شکلگیری دو جریان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا شد، خیلی در ساختار آن تحول چشمگیری مشاهده نشده است.
اما گویا این نهاد با توجه به تغییر و تحولاتی که لاجرم در طول زمان هر نهاد و جنبشی را ملزم به تغییرات و همسویی با تحولات میکند، باعث شده تا این نهاد سیاسی- روحانی نیز خود را با شرایط جامعه امروزی وفق دهد تا بتواند همچنان به حیات سیاسی خود ادامه دهد. به نظر میرسد این تحولات با تغییر نام «جامعه روحانیت مبارز تهران» به «جامعه روحانیت مبارز کشور» شروع شده است.
یکی از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت روز گذشته در گفتوگو با یکی از خبرگزاریها با تایید خبر تغییر نام این تشکل از «جامعه روحانیت مبارز تهران» به «جامعه روحانیت مبارز کشور» گفت: با تغییراتی که در اساسنامه به وجود آمد این تشکل حیطه فعالیت خودش را کشوری کرد.
سیدرضا اکرمی افزوده: در اساسنامه جدید علاوه بر تغییر نام، سمتهایی چون رئیس جامعه روحانیت، معاون رئیس و دبیر جامعه روحانیت به این تشکل سیاسی افزوده شده است. هر چند پیش از این غلامرضا مصباحی مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز سیام اردیبهشت امسال از تصویب اساسنامه جدید جامعه روحانیت مبارز خبر داده و گفته بود: این اساسنامه دارای ۳۹ ماده و ۱۳۸ بند است که توسط هیئت موسس در هجدهم اردیبهشت ماه به تصویب رسید.
به گفته مصباحیمقدم یکی از ارکان جدید، دبیرکل به عنوان رئیس شورای مرکزی است ولی چون رئیس این شورا در اساسنامه جدید جایگاهش متفاوت شده است، ما دبیرکل را برای امور اجرایی نهاد جامعه روحانیت قرار دادیم. دبیر کل از میان اعضای شورای مرکزی و تصویب مجمع عمومی انتخاب میشود. وی گفته: شورای مرکزی بالاترین رکن پس از هیئت موسس است و از وظایف خاصی برخوردار است و تشکیل جلسات این شورا با حضور حداقل دو سوم اعضای مقیم تهران رسمیت مییابد. مجمع عمومی از نمایندگان شورای استانها، شهرها و مناطق تهران تشکیل میشود و دستکم هر ۲ سال یک بار باید نشست داشته باشند.
گذری داریم به یکی از تشکلهای سیاسی روحانی کشور
جامعه روحانیت مبارز با شعار حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۶ و در آستانه انقلاب شکل گرفت.برنامهریزی راهپیماییها، سخنرانی در مساجد، تهیه شعارها و هماهنگی و سازماندهی مبارزه ضدحکومت پهلوی عمدتا برعهده این جامعه بود. پس از انقلاب ۱۳۵۷، جامعه روحانیت مبارز به یکی از تشکلهای سیاسی با نفوذ در ایران تبدیل شد بهطوریکه کاندیداهای مورد حمایت این تشکل تا سال ۱۳۷۶ در شش دوره از انتخاباتهای ریاستجمهوری ایران پیروز شدند. در واقع جامعه روحانیت بعد از انحلال حزب جمهوری، بـه عنوان تنها تشکل روحانی وفادار به نظام درآمد.
موسسین و اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در ابتدای انقلاب عبارت بودند از: سیدمحمد بهشتی، مرتضی مطهری، محمدجواد باهنر، محمدرضا مهدویکنی، محمد مفتح، مهدی شاهآبادی، فضلالله محلاتی، ملکی، خسروشاهی، عباسعلی عمیدزنجانی، عرفانی، محمدعلی موحدیکرمانی، سیدمحسن هزاوهایهمدانی، علیاکبر ناطقنوری، مهدی کروبی و سیدمحمد موسویخوئینیها. در سالهای اخیر جامعه روحانیت مبارز در کنار تشکلهای همسوی خود (از جمله حزب موتلفه اسلامی، جامعه اسلامی مدرسین، انصار حزبالله، جامعه اسلامی دانشگاهیان و انجمنهای اسلامی اصناف بازار تهران)، نقش مهمی در تحولات سیاسی ایران داشتهاست.
فضلالله محلاتی نخستین دبیر جامعه روحانیت مبارز بود و طی سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۰ این مسئولیت را بر عهده داشت. پس از او (به جز دوره کوتاهی در سال ۱۳۷۵) تا سال ۱۳۹۳، محمدرضا مهدویکنی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز بود اما با درگذشت وی، محمدعلی موحدیکرمانی به اتفاق آراء دبیرکل جامعه روحانیت مبارز شد.
تغییر در اساسنامه
اساسنامه مفصل جامعه روحانیت مبارز در ۱۳۵۷، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران تدوین شد. پاسداری مکتبی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن، نظارت بر امور کشور به منظور استقرار حق و عدالت، برقراری روابط منظم با مراکز خبری و تبلیغی داخل و خارج، ایجاد مراکز تحقیقاتی دینی و فرهنگی، برخورد متعهدانه و فعال با رویدادهای مهم داخلی و خارجی و تقویت کلیه سازمانها و نهادهای خدمتگزار جمهوری اسلامی از جمله اهداف جامعه روحانیت بود.
در آذر ۱۳۵۸، به توصیه امام خمینی(ره)، حوزه عملکرد اساسنامه جامعه محدود و جامعه موظف شد ضمن تجدیدنظر در تشکیلات خود، اعضای شورای مرکزی را انتخاب کند لذا اساسنامه جدیدی تنظیم شد که بسیاری از بندهای اساسنامه پیشین در آن حذف شد و نام جامعه روحانیت مبارز به جامعه روحانیت مبارز تهران تغییر یافت که حاکی از محدود شدن قلمرو فعالیت آن بود. آخرین تغییر در اساسنامه جامعه، در ۲۹ مرداد ۱۳۷۵ روی داد که عنوان رسمی آن جامعه روحانیت مبارز استان تهران شد. مرکز جامعه روحانیت ابتدا در شمیران بود، بعد به سرعت در هر منطقه تهران یک نماینده در بخش مرکزی یافت.
انشعاب در جامعه روحانیت و شکلگیری روحانیون مبارز
در سال ۱۳۶۶ افزایش اختلافات درونگروهی باعث شد تا انشعابی تاریخساز در این تشکل انجام شود که تا سالها صحنه سیاست ایران را تحتتاثیر خود داشت. گروهی از اعضای جامعه روحانیت مبارز با اجازه و تایید امام خمینی، از آن خارج شده و مجمع روحانیون مبارز را تاسیس کردند. در اصل، مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت منشعب شد. در نیمه دوم دهه ۱۳۶۰ خورشیدی، روحانیت و روحانیون، معرف دو جناح راست و چپ در سپهر سیاسی ایران بودند و سایر گروههای سیاسی فعال در داخل نظام متحد یکی از این دو محسوب میشدند.
داستان انشعاب چه بود؟
اختلافات بین طیف راست و چپ جامعه روحانیت آنقدر بالا گرفته بود که عملا امکان ماندنشان زیر چتر یک نهاد ممکن نبود. طیف چپ پس از انتخابات مجلس سوم و پس از نامه به امام در فروردین ۶٧ رسما از جامعه روحانیت جدا شد. اختلافات اگرچه ریشهدار بود اما بهانه اصلی کنارگذاشتن هادی غفاری و فخرالدین حجازی از فهرست انتخاباتی جامعه روحانیت بود. علت مخالفت هم آن بود که طیف راست جامعه روحانیت معتقد بود این افراد صلاحیت حضور در مجلس را ندارند و حائز ویژگیهای کافی نیستند.
در این زمان رئیس دولت اصلاحات و موسویخوئینیها با مهدی کروبی ملاقات کرده و پیشنهاد انشعاب را مطرح کردند. سیدعلیاکبر محتشمیپور (از اعضای برجسته مجمع روحانیون) نقل کرده است: «در این زمان رئیس دولت اصلاحات و موسویخوئینیها به دیدن کروبی رفته و با توجه به جمعبندیهای به عمل آمده درباره عملکرد جامعه روحانیت مبارز پیشنهاد انشعاب و تاسیس یک تشکیلات روحانی مستقل از جامعه روحانیت مبارز مطرح شد؛ از این رو تصمیم بر این شد که درباره تشکیل این تشکیلات جدید با امام صحبت کنند و نظر موافق ایشان را جلب کنند و با توجه به آنکه در آن زمان کروبی در بیمارستان بستری بود، آقای خوئینیها به تنهایی در اسفند ١٣۶۶ با امام ملاقات کرد و برخلاف آنچه برخی تصور میکردند، امام با ایجاد انشعاب در جامعه روحانیت موافقت کردند».
الهام برخوردار
- 16
- 3