فمینیست
شکل گیری تفکر فمینیسم بر مبنای برابری میان زن و مرد می باشد. به این معنی که مردان و زنان، باید از حقوق و موقعیت های برابری، بدون توجه به جنس برخوردار باشند. ادعای عموم مخالفان با تمسک به تفاوت های بین زن و مرد اینست که حرف زدن از تساوی بین جنس ها اشتباه است. آنها همواره سعی می کنند تفاوت های فیزیکی میان جنس نر و ماده ی انسان را بیان کنند و زن را به گونه ای جلوه دهند که ضعیف تر و بالطبع در رده ی دوم قرار گرفته است. درصورتی بعنوان یک فمینیست شناخته میشوید که بپذیرید حقوق و موقعیت های افراد فارغ از جنس باید با هم برابر باشد.
جنبش های فمینیستی در تلاشند که برای حقوق زنان نظیر حق رأی، حق مالکیت، حق کار، حق کار دولتی، حق تحصیل، درامد یکسان، حق امضای قرارداد، پرداختی برابر میان زنان و مردان و از بین بردن فاصله موجود در این مسئله، حقوق برابر در ازدواج و حق مرخصی زایمان، مبارزه کنند. فمینیست ها همچنین برای زنان در تلاش برای یکپارچه سازی اجتماعی و تضمین حق سقط جنین قانونی هستند.
تاریخچه فمینیسم
در سال ۱۸۳۷ میلادی واژه فمینیسم برای نخستین بار به زبان فرانسه وارد شد؛ به همین خاطر منشأ این واژه به فرانسه برمی گردد و ریشه آن Feminine میباشد که دارای معانی ماده، زنانه و مونث میباشد درحالیکه معنای کلمه Female، جنس ماده، مونث و زن می باشد. از معانی واژه فمینیسم در زبان فارسی می توان به زن گرایی، زن سالاری، زنانه نگری، زن وری، زن مداری، زن محوری، جانبداری از حقوق زنان، نهضت زنان، عقیده به برابری زن و مرد و... اشاره کرد. فمینیسم در اصطلاح به معنی آیینیست که قصد دارد حقوق و نقش زن را در جامعه گسترش دهد.
در اواخر دوره قاجاریه، جنبش های برابری خواهانه در ایران شکل گرفت. در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست، حقوق زنان در ایران با انطباق این کشور با ارزش های غربی، تغییراتی کرد و بهبود یافت. جنبش های سکولار، لیبرال، ناسیونالیست و چپ گرا در طول قرن بیستم، به مطرح کردن حقوق زنان بعنوان بخشی از دغدغه هایشان پرداختند ولی مانع اصلی بهبود حقوق زنان در ایران، واکنشی بود که بنیادگران و محافظه کاران مذهبی نسبت به این مسأله نشان دادند. از نظر نظام حاکم بر ایران از زمان انقلاب ۱۳۵۷، فمینیسم با« بی عفتی » برابری می کند ولی سیاست های جمهوری اسلامی، میزان آگاهی جنسیتی در میان مردم ایران را به صورت ناخواسته افزایش داده است.
دین
الهیات فمینیستی به عنوان جنبشی شناخته میشود که قصد دارد از دیدی فمینیستی، سنت ها ، اعمال، نوشته های مقدس مذهبی و الهیات را مورد بازبینی قرار دهد. الهیات فمینیستی به این خاطر بوجود آمد تا در میان روحانیون و مقامات دینی، نقش زنان را افزایش دهد، به بازبینی تصویر مردانه ای بپردازد که از خدا ارائه شده است، در رابطه با شغل و مادری، جایگاهی را برای زنان تعيين کند و در متون مقدس ادیان به پژوهش دربارهٔ تصویر زنان بپردازد.
یکی از شاخه های الهیات فمینیستی تحت عنوان فمینیسم مسیحی شناخته میشود که قصد دارد مسیحیت را تفسیر و برداشت کند تا قادر به رسمیت شناختن برابری زنان و مردان باشد و همچنین برای درک کامل از مسیحیت، چنین تفسیری الزامیست. با این که باورهای فمینیست های مسیحی یکسان نیست ولی عقیده ی اکثرشان اینست که خداوند بر پایه جنسیت تبعیض قائل نمی شود. از زمینه ی فعالیت های این نوع فمینیست می توان به سلطه مردان بر و بالانسی در فرزندپروری در ازدواج مسیحی، رفتار کلی کلیسا با زنان فعال، ورود زنان به مراتب دینی، ادعای نقص اخلاقی زنان و جایگاه پایین تر زنان نسبت به مردان اشاره کرد.
فمینیسم اسلامی در چارچوب اسلامی به دنبال حقوق زنان، برابری جنسیتی و عدالت اجتماعی می باشد. فمینیست های مسلمان، قصد پر رنگ کردن آموزه های برابری عمیق در قرآن را دارند و به بازبینی برداشت های پدرسالارانه اسلامی از آموزه های قرآن، حدیث و شریعت می پردازند تا جامعه ای پایه ریزی شود که عدالت و برابری بیشتری در آن وجود دارد. باتوجه به منشأ این جنبش در اسلام، رهبرانش به پیروی از گفتمان های سکولار و فمینیستی غربی می پردازند و از نظر آن ها فمینیسم اسلامی به عنوان بخشی از جنبش جهانی فمینیسم شناخته میشود.
ادبیات فمینیستی
اغلب آثار در ادبیات فمینیستی، حول سه محور اعتراض، نارضایتی و تلاش برای رسیدن به هدف به هر قیمتی، حرکت می کنند. یعنی خانواده در چنین ادبیاتی نفی می شود. زن بعنوان کسی شناخته میشود که مشغول بیگاری است؛ درواقع نقش یک زن در خانواده، فراهم کردن موجبات رضایت و آسایش همسرش از هر جهتی میباشد و درصروت عدم انجام این کار، به صورت وحشتناکی تنبیه می شود. پس علت محصور کردن زن در حصاری چون خانه و خانواده چیست؟ آزادی و رهایی زنان باید بگونه ای باشد که توانایی تصمیم گیری برای خودشان را داشته باشند و درصورت فراهم کردن این آزادی و رهایی، بسیاری از آن ها بدون حضور مردان به زندگی آزادانه رضایت می دهند.
حضور زن در این نوع ادبیات به این معنی نیست که او بعنوان یک همسر و مکمل شوهرش بوده و موجب رشد و تعالی خانواده می شود. درواقع در این نوع ادبیات از وظیفه مادری زن نیز غفلت میشود و چنین برداشت می شود که درصورت مادر شدن زنی در خانواده، بهتر است که برای تربیت فرزندان، به خصوص دخترانش از این وظیفه به صورت افرادی ناراضی استفاده کنند. ادبیات فمینیستی در تلاش است تا در زندگی و سرنوشت زنان به کمرنگ جلوه دادن حضور مردان بپردازد و علاوه بر آن چهره هایی خشن و حریص را از مردان بسازد.
جایگاه نقش مادری در اسلام و فمنیسم
خصوصیات زن و مرد از نظر جسمانی و روحانی در آفرینش خداوند، متفاوت است. زن به عنوان یک موجود لطیف شناخته میشود که مسئولیت مقدس مادری را بر عهده دارد ولی در ایدئولوژی فمنیسم، نقش مادری متفاوت است؛ بدین دلیل که باور نوع افراطی و رادیکال فمنیسم اینست که باید به کتمان و انکار این تفاوت ها برای رسیدن به برابری پرداخت.
اصل جنسیت توسط فمنیست های افراطی و تند رو، تائید نشده است و باورشان اینست که نقش های جنسیتی در اثر بیولوژیک و زیست و موجودیت انسان بوجود نمی آید بلکه در اثر پذیرش جامعه بوجود می آید. عامل اصلی تحت سلطه بودن زنان و تقسیم کار جنسی از نظر آنان تولید مثل می باشد؛ به همین علت تمایل به رواج ازدواج با همجنس و همنجس بازی دارند.
باورهای فمنیستی
عقیده ی فمینیست ها اینست که مرد به عنوان یک انسان« برتر» شناخته نمیشود بلکه حقوق او با زن، برابری میکند. در جامعه کنونی بطور هولناکی، زن به عنوان« جنس دوم» و« انسانی فرومایه تر» از یک مرد، نهادینه و پذیرفته شده است و تنها راهش اینست که زنان و مردان دانا، برای از بین بردن سنت ها و رفتارهای ناشایست در جامعه با هم دیگر مشغول به فعالیت شوند تا چنین مبارزاتی منتهی به آزادی و برابری واقعی شود.
درصورت تذکر به دختران برای نحوه ی رفتارشان، باید به پسران هم به همان اندازه تذکر داده شود که نحوه ی رفتارشان با دختران انسانی به چه صورت باشد. هر دو جنس با وجود تفاوت هایی که با هم دارند باید بدانند که در هر صورت« انسان» هستند؛ انسان هایی که از پس هر کاری بطور مساویانه برمی آیند، این قابلیت ها از« زنانگی» و« مردانگی» آنها چیزی کم نمیکند. بدین ترتیب، مقاله ها و سخنرانی های افراد در خصوص زنان و شعارها در دادخواهی های جمعی زمانی با ارزش و فمینیستی هستند که حقوق برابر اول در خانه های شان حاکم باشد.
گردآوری: بخش سیاسی سرپوش
- 16
- 1