سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۰۹:۲۲ - ۲۲ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۵۹۶۵
فیلم و سینمای ایران

رویکرد فمنیستی در فیلم جدید نیکی کریمی

نیکی کریمی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

نیکی کریمی، توانسته در فیلم آذر خوب ظاهر شود

 

سکانس‌ها در یک سوم اول بسیار کشدار و توضیحات گزاف هستند

 

نیکی‌کریمی که نقش تهیه‌کننده فیلم را نيز دارد، در بیشتر سکانس ها حضور دارد

 

سیاه نمایی در فیلم آذر به چشم نمی‌آید و حوادثی که رخ می دهد، تا حدی طبیعی است

 

«آذر»، از تازه‌ترین فیلم‌های این ژانر به شمار می‌رود که با رویکرد فمنیستی ساخته شده است

 

نگاه به مشکلات زنان در جامعه مساله‌ای‌ است که در فیلم‌های اکران سال ۹۶ زیاد به چشم می‌خورد و این اهمیت به موضوع زنان در سینمای ایران موضوع پسندیده ای محسوب مي‌شود که البته هرچند دیر ولی بالاخره به بدنه سینمای کشور راه پیدا کرده است. اما نكته جالب توجه‌تر، حضور کارگردانان مرد در کنار کارگردانان زن برای نشان دادن مشکلات جنس زن در سینماست که گاهی تلاش این مردان از خود کارگردانان زن بهتر از آب در می‌آید. (چه کسی می‌تواند کتمان کند که فمنیست‌ترین کارگردان کشورمان بهرام بیضایی و آثار درخشانش است؟) «آذر»، از تازه‌ترین فیلم‌های این ژانر به شمار می‌رود که با رویکرد فمنیستی ساخته شده و به خودی خود نه تنها عیبی ندارد بلکه جای تشویق هم دارد. اما روشی که بیگلری، کارگردان فیلم،پیش گرفته روش چندان درستی نیست.

 

او سعی کرده در فیلمش قهرمان مونث بیافریند و او را یک تنه در برابر مشکلات قرار بدهد تا فیلمش درباره زنان باشد، تا به اینجای کار هم روی کاغذ مشکلی نیست ولی در عمل شخصیت اصلی فیلم بیشتر از آنکه یک قهرمان به نظر بیاید، یک زن مستاصل و درمانده در گیرودارهای زندگی خودش است که آخرسر هم در بازی سخت روزگار می بازد و پا پس می‌کشد. قهرمانی که فقط به صرف کلاه کاسکت سرگذاشتن و موتور سوار شدن، بیشتر نگاهی مردانه به خود می‌گیرد و انگار نمی‌تواند با قدرت‌هاشد. شخصیت های مرد فیلم نيز همگی در زمره شخصیت‌های منفی قرار می‌گیرند و تاختن به جنس مرد، در جای جای سکانس ها وجود دارد؛

 

تاختنی که گاه دلیلی هم ندارد. با تمام این تفاسیر ستایش فیلمی که در جامعه بسته زنان، آن‌ها را ولو به اشتباه و غلط ستاره اصلی یک فیلم سینمایی می‌کند، بجاست و ایرادات فیلم آذر مي‌تواند در پشت پرده این مساله پنهان شود. داستان فیلم در یک سوم اول میانی آن سردرگم است و هدف خاصی را دنبال نمی‌کند. سکانس‌ها در این یک سوم اول بسیار کشدار و توضیحات گزاف هستند. آذر(با بازی نیکی کریمی) و امیر(با بازی حمیدرضا آذرنگ)، زن و شوهری هستند که به همراه تک فرزندشان زندگی می‌کنند و قصد دارند با صابر، پسر عموی امیر (با بازی هومن سیدی) یک رستوران بزنند. آن‌ها قرار است پولی را از پدر صابر بگیرند تا به وسیله آن رویای صاحب رستوران شدن را به حقیقت برسانند. امیر با هزار مکافات این پول را از عموی خود می‌گیرد اما صابر در آخرین لحظه جا زده و مشخص می‌شود که پول‌ها را خرج مساله دیگری کرده است و همین موضوع دعوای شدیدی را با خود به همراه می‌آورد که منجر به حادثه ناگوار و جبران نشدنی می شود... .

 

وقایع ذکر شده، نزدیک به چهل و پنج دقيقه از زمان فیلم را اشغال می‌کنند؛ در صورتی که می‌شد با تدوین درست و فیلمنامه ای منسجم‌تر آن‌ها را بسیار زودتر به مخاطب نشان داد و به اصطلاح وقت کشی نکرد. ضرباهنگ فیلم به دلیل همین مساله بسیار یکنواخت است و تا ضربه اصلی ماجرا ممکن است بیننده را به خواب بکشاند. بعد از اتفاق ناگواری که در دعوای امیر و صابر می‌افتد، آذر تازه تبدیل به قهرمان اصلی قصه می‌شود. قهرمانی که همان طور که گفته شد،‌فقط با پوشیدن لباس و موتورسواری و پیک موتوری شدن تبدیل به این شخصیت می‌شود و کاریزمای دیگری از خودش نشان نمي‌دهد.

 

یکی از گره‌های اصلی ماجرا نیز در تمام مدت ، بی پاسخ می‌ماند و به جای آنکه با پایانی باز طرف باشیم، با سوالی باز طرف هستیم که انگار خود فیلمساز نيز جوابش را درست نمی‌داند. البته در زندگی واقعی پیش می‌آید که فردی از فرد دیگر بی‌دلیل بدش بیاید (همان‌طور که عموی صابر از آذر خوشش نمی‌آید) ولی در اصول سینمایی این مساله نمي‌تواند بدون دلیل پیش برود؛ به‌خصوص اینکه ابن موضوع یکی از دلایل اصلی به جریان افتادن روند داستان است. نیکی‌کریمی که نقش تهیه‌کننده فیلم را نيز دارد، در بیشتر سکانس ها حضور دارد و از مدت زمان دو ساعته فیلم، شاید ۱۱۰ دقیقه متعلق به او باشد. این مساله با توجه به اینکه بازی او در فیلم یک بازی روان و بی نقص است،

 

آزار دهنده نیست ولی شانس را برای دیگر بازیگران گرفته و به نظر می‌رسد این حجم از فوکوس و تمرکز بر کاراکتر اوف تنها برای بیشتر قهرمان در آمدن آن شکل گرفته و نه چیز دیگر. آذر، قهرمانی است که در برابر مردانی که اذیتش می‌کنند،سكوت كرده و می‌خواهد الگوی زنانی باشد که به پای فیلم می‌نشینند! کاراکتر وی، تمام تهمت‌های مردان اطرافش را به جان می‌خرد ، در مقابل عموی شوهرش از خود دفاع چندانی نمی‌کند ، در مقابل تهمت شوهرش نيز صحبتی ندارد و از خود دفاع نمی‌کند و در کل در مقابل هیچ یک از ناملایمت‌هايي که مردان اطرافش بر سرش مي‌آورند، هیچ سخنی نمی‌گوید.

 

با این وجود سوالی که پیش می‌آید این است که فیلمساز چطور می‌تواند چنین شخصیت پردازی را یک قهرمان مونث بداند؟

سیاه نمایی در فیلم آذر به چشم نمی‌آید و حوادثی که رخ می دهد، تا حدی طبیعی است ولی کشته شدن یک انسان در وانفسای بسیار آرام فیلم، کمی تعجب برانگیز است. فیلم حادثه دردناکی در عمق خود دارد ولی آرامش صحنه‌ها و بازیگران تضادی با آن دارند که معلوم نیست از قصد صورت گرفته یا خیر اما در هر صورت به یک ایراد بزرگ تبدیل می‌شود. پایان‌بندی آذر در کنار این مورد نقطه ضعف دیگر فیلم است که در ردیف سوال‌های بی پاسخی که پیشتر به آن اشاره شد، قرار می‌گیرد؛ چرا که نمي‌توان توجیه منطقی‌اي برای این پایان بعد از این همه بالا و پایین شدن قصه متصور شد.

 

نیکی کریمی، توانسته در فیلم آذر خوب ظاهر شود اما این خوبی در کنار مولفه ها و نقص های دیگر فیلم باعث کمرنگ شدن آن شده است؛در هر حال همان‌طور که در آغاز سخن گفته شد، فیلمسازی درباره مشکلات زنان می تواند اندک روزنه‌ای برای اصلاح شرایط سختی که به آنان تحمیل شده است، بسازد. فقط کاش این فیلم‌ها بتوانند از چیزی که اكنون هستند، بهتر باشند تا تاثیرگذاری عمیق‌تری در بین تماشاگران (چه مرد و چه زن از هر قشری) حاصل شود.

 

 

 

 

ghanoondaily.ir
  • 12
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش