وتو به چه معناست؟
واژه «وتو» در لاتین به معنای «منع میکنم» است. عمل وتو را می توان در روم باستان ردیابی کرد، جایی که تریبون ها قدرت وتوی قوانین پیشنهادی سنای روم را داشتند. این قدرت به عنوان محافظی برای منافع پلبی ها در برابر سوء استفاده های احتمالی از قدرت توسط طبقه پاتریسیون عمل کرد.
حق وتو ابزار مهمی است که در سیستمهای مختلف سیاسی، سازمانهای بینالمللی و فرآیندهای تصمیمگیری به کار میرود. به افراد یا نهادهای خاصی این اختیار را می دهد که یک پیشنهاد را رد یا مسدود کنند و از پذیرش یا اجرای آن جلوگیری کنند. مفهوم وتو هم مزایا و هم معایبی دارد و کاربرد آن می تواند پیامدهای گسترده ای داشته باشد.
حق وتو چیست؟
حق وتو، آن واژهی سنگین که به معنای "منع کردن" آمده، قدرتی است مانند کلیدی در قفل تصمیمگیریهای بینالمللی. این امتیاز انحصاری به پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد - آمریکا، روسیه، چین، فرانسه و بریتانیا - اعطا شده است و این حق را به آنها میدهد تا با مخالفت خود، هر پیشنهادی را در شورا، علیرغم موافقت سایر اعضا، باطل کنند. حق وتو، مانند یک شمشیری دو لبه است، در عین حال که میتواند ضامن ثبات و جلوگیری از اقدامات نسنجیده باشد، پتانسیل نقض عدالت و اعمال منافع فردی بر منافع جمعی را نیز در خود دارد.
حق وتو از جنگ جهانی تا صلح دو قطبی
حق وتو، زادهی ویرانههای جنگ جهانی دوم بود. تجربهی تلخ آن جنگ ویرانگر، رهبران جهان را بر آن داشت تا نهاد تازهای برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی بنیان گذارند. اما نگرانی از تکرار فجایع گذشته و رقابت میان دو قدرت نوظهور، آمریکا و شوروی، منجر به گنجاندن حق وتو در منشور سازمان ملل متحد شد. به اعتقاد برخی، این امتیاز در راستای جلوگیری از اقدامات تندروانهی هر یک از قدرتهای بزرگ و حفظ صلح دو قطبی اتخاذ گردید.
موارد استفاده از حق وتو
در طول تاریخ، حق وتو بارها و بارها مورد استفاده قرار گرفته است اما به طورکلی استفاده از حق وتو چندین مرحله متمایز را پشت سر گذاشته است که نشان دهنده تغییر موازنه سیاسی در شورای امنیت است.
از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۹، اکثریت شورای امنیت با ایالات متحده همسو بودند که هیچ حق وتویی نداشت زیرا هر رأیی را به دست آورد، برای جلوگیری از قطعنامه های اکثریت غربی بود. اتحاد جماهیر شوروی نیز ۹۳ درصد از تمام وتوها را به کار گرفت و فرانسه و بریتانیا گهگاه از حق وتو برای حفاظت از منافع استعماری خود استفاده می کردند (در حالی که حق وتو تنها توسط فرانسه فقط یک بار در ۶ فوریه ۱۹۷۶ استفاده شد) و جمهوری چین فقط یک بار از وتو استفاده کرد.
اکثریت غربی در دهه ۱۹۶۰ از بین رفتند، کشورهای تازه استقلال یافته جهان سوم مکرراً علیه قدرت های غربی رأی می دادند که باعث شد ایالات متحده به حق وتو متوسل شود. ایالات متحده ۵۶ درصد از وتوها را اعمال کرد که گاهی اوقات وتوهای فرانسه و انگلیس به آنها می پیوست. اتحاد جماهیر شوروی نسبت به هر یک از قدرت های غربی کمتر وتو کرد و جمهوری خلق چین تنها یک بار از وتو استفاده کرد.
پس از پایان جنگ سرد، یک دوره کوتاه هماهنگی در شورای امنیت وجود داشت. دوره ۳۱ می ۱۹۹۰ تا ۱۱ مه ۱۹۹۳ طولانی ترین دوره در تاریخ سازمان ملل بدون استفاده از حق وتو بود. تعداد مصوبات هر سال نیز افزایش می یافت.
استفاده از حق وتو پس از پایان جنگ سرد کاهش یافت، با کاهش میزان وتو به کمتر از یک سوم سطح قبلی، علیرغم افزایش قابل توجهی در تعداد قطعنامه های در نظر گرفته شده، استفاده از حق وتو در اوایل قرن بیست و یکم، به ویژه به دلیل جنگ داخلی سوریه افزایش یافت.
از سال ۱۹۹۲، روسیه بیشترین استفاده کننده از حق وتو بوده و پس از آن ایالات متحده و چین قرار دارند. فرانسه و بریتانیا از سال ۱۹۸۹ از حق وتو استفاده نکرده اند.
تا ماه مه ۲۰۲۲، روسیه/شوروی ۱۲۱ بار، ایالات متحده ۸۲ بار، انگلستان ۲۹ بار، چین ۱۷ بار و فرانسه ۱۶ بار از وتوی خود استفاده کرده اند. در ۲۶ آوریل ۲۰۲۲، مجمع عمومی قطعنامه ای را تصویب کرد که بر اساس آن بحث در مورد حق وتو در شورای امنیت الزامی است.
ثبات، جلوگیری از جنگ و توازن قدرت
موافقان حق وتو معتقدند این امتیاز نقش مهمی در حفظ ثبات و جلوگیری از اقدامات نسنجیدهای دارد که میتواند پیامدهای ناگواری داشته باشد. آنها استدلال میکنند که وجود حق وتو، قدرتهای بزرگ را در فرآیند تصمیمگیری سهیم میکند و از اقدامات تکجانبه آنها که میتواند به جنگ و درگیری منجر شود، جلوگیری میکند. همچنین، موافقان بر این باورند که حق وتو، توازن قدرت میان قدرتهای بزرگ را حفظ میکند و مانع از سلطهی یک قدرت بر سایر کشورها میشود.
نقض عدالت، منافع فردی و فقدان مشروعیت
مخالفان حق وتو، انتقادات تندی به این امتیاز وارد میکنند. آنها معتقدند این امتیاز، ابزاری برای نقض عدالت و اعمال منافع فردی بر منافع جمعی است. به عنوان مثال، مخالفان به استفادهی مکرر آمریکا از حق وتو در حمایت از اسرائیل اعتراض دارند و آن را مانعی بر سر راه برقراری عدالت برای مردم فلسطین میدانند. همچنین، فقدان مشروعیت و دموکراسی در اعطای حق وتو تنها به پنج عضو دائم، از دیگر مواردی است که مورد انتقاد قرار میگیرد.
اصلاحات حق وتو
بحث اصلاحات حق وتو، همواره یکی از مباحث جدی در عرصه روابط بینالملل بوده است. پیشنهادهای مختلفی برای اصلاح این امتیاز مطرح شده است، از جمله:
- کاهش تعداد اعضای دارای حق وتو
- محدود کردن دامنهی قابل استفادهی حق وتو
- ایجاد سازوکارهایی برای لغو استفادهی غیرمنصف
تبعات جهانی حق وتو
استفادهی مکرر از حق وتو تبعات گستردهای به دنبال داشته است که بر اعتبار و کارایی سازمان ملل متحد و امنیت جهانی سایه افکنده است. میتوان به برخی از این تبعات اشاره کرد:
کاهش اعتبار سازمان ملل متحد:
هنگامی که شورای امنیت در بحرانهای بینالمللی به دلیل استفاده از حق وتو ناتوان از اتخاذ اقدام مؤثر میشود، مشروعیت و اعتبار این نهاد تضعیف شده و کشورهای جهان نسبت به تواناییاش برای حفظ صلح و امنیت جهانی دچار تردید میشوند. این امر میتواند به بیاعتمادی به نهادهای بینالمللی و افزایش اقدامات یکجانبهی کشورها منجر شود.
انفعال و بیعملی در بحرانها:
حق وتو میتواند شورای امنیت را در شرایطی که نیاز به اقدام سریع و قاطع است، فلج کند. به عنوان مثال، در بحرانهایی مانند درگیریهای داخلی سوریه یا یمن، استفادهی حق وتو توسط برخی اعضا مانع از تصویب قطعنامههای لازم برای برقراری آتشبس و ارسال کمکهای انسانی شده است و نتیجه، تداوم و گسترش بحرانها و رنج بیپایان مردم غیرنظامی بوده است.
گسترش بحرانها و بیثباتی:
عدم امکان اعمال فشار بینالمللی از طریق شورای امنیت به علت حق وتو میتواند باعث جسورتر شدن طرفهای درگیر در مناقشات منطقهای و تداوم یا تشدید درگیریها شود. این امر میتواند پیامدهای ناگواری از جمله افزایش بیثباتی منطقهای، گسترش آوارگی و مهاجرتهای اجباری و نقض گسترده حقوق بشر را به دنبال داشته باشد.
دوگانگی معیارها و تضعیف عدالت بینالمللی:
استفادهی گزینشی از حق وتو و حمایت از برخی کشورها علیرغم نقض آشکار قوانین بینالمللی، به ایجاد معیارهای دوگانه و تضعیف عدالت بینالمللی منجر میشود. این امر میتواند اعتماد کشورها به قوانین و نهادهای بینالمللی را کاهش داده و انگیزه آنها برای رعایت معاهدات و مقررات بینالمللی را تضعیف کند.
آینده حق وتو
بحثهای داغ دربارهی آیندهی حق وتو همچنان ادامه دارد. موافقان حفظ این امتیاز بر اهمیت آن در جلوگیری از جنگ و حفظ ثبات جهانی تأکید میکنند، اما مخالفان معتقدند که با تغییرات ژئوپلتیکی و ظهور قدرتهای جدید، این امتیاز دیگر مشروعیت نداشته و مانعی بر سر راه تحقق عدالت و امنیت جمعی است. برخی از اصلاحات بالقوهی حق وتو عبارتند از:
- محدود کردن موارد قابل استفادهی حق وتو، مثلا صرفا به مسائلی که مستقیما امنیت یکی از اعضای دائم را تهدید میکند.
- افزایش تعداد اعضای دارای حق وتو به نحوی که انعکاسدهندهی واقعیتهای قدرت در جهان امروز باشد.
- ایجاد سازوکارهایی برای لغو استفادهی غیرمنصفانه از حق وتو، مثلا از طریق رأی موافق اکثریت اعضا یا الزام به ارائه توجیهات موجه برای مخالفت.
هر راه حلی برای آیندهی حق وتو باید مبتنی بر حفظ صلح و امنیت جهانی، ترویج عدالت و انعکاس واقعیتهای قدرت در جهان امروز باشد. اصلاحات و تغییرات احتمالی در این امتیاز باید به نحوی صورت گیرد که مشروعیت و اعتبار سازمان ملل متحد را تقویت کرده و توانایی آن را برای برخورد مؤثر با چالشهای پیش روی جهان افزایش دهد.
سخن پایانی درباره حق وتو
حق وتو، ابزاری قدرتمند و جنجالی در عرصهی روابط بینالملل است. در حالی که موافقان بر نقش آن در جلوگیری از جنگ و حفظ ثبات تأکید میکنند، منتقدان آن را مانعی بر سر راه عدالت و نقضکنندهی اصول دموکراسی و مشروعیت بینالمللی میدانند. تبعات گستردهی ناشی از استفادهی حق وتو یا عدم استفاده کامل از آن اشاره شد.
گردآوری: بخش سیاسی سرپوش
- 13
- 5