حقوقدانان به بررسی و مقایسه انتخاب شهردار در کلانشهر تهران و سایر کلانشهرهای جهان میپردازند انتخاب غیرمستقیم شورای شهر واسطه مردم در انتخاب شهردار تهران است
شهرداران در جهان با میزان تواناییهایشان در جمعآوری زباله، روانسازی ترافیک، توسعه مراکز تجاری و تفریحی، رفع مشکل مسکن و کنترل جرم مورد قضاوت عموم قرار میگیرند. آنها به وسیله این کارها اعتبار کسب میکنند و این اعتبار با رأی مردم، اعضای شورا یا هر نوع انتخاب دیگری تایید میشود و به کار آنها استحکام میبخشد. شهرداران با فعالیتهای متفاوتشان شناختهمیشوند، فعالیتهایی که محبوبیت آنها را دچار نوسان میکند.
عملگرایی نه تصویرگرایی موضوعی است که شهروندان روی آن حساب میکنند. اما در این بین نوع نظامی که مدیریت شهری در آن به فعالیت میپردازد نیز دارای اهمیت بالایی است، چراکه این نظام میزان قدرت مدیران شهر را مشخص میکند. نظامی که میتواند در آن دولت حرف اول را بزند و به نوعی مدیریت شهر تحت سلطه دولت باشد یا اینکه وظایف آن به مردم تنفیذ شده باشد. در هر یک از این نظامها مدیر شهر یا شهردار و همچنین شوراها دارای میزان قدرت متفاوتی هستند که براساس این قدرت ارتباط آنها با مردم مشخص میشود.
امروزه تمام کشورهای دنیا با توجه به افزایش جمعیت شاهد بروز مشکلات عدیدهای هستند که ازجمله ميتوان به آلودگيهاي صوتي و هواوآب، مشكلات حملونقل درونشهري، زاغهنشيني و... اشاره كرد. درحال حاضر، با توجه به اينكه بخش عمده جمعيت كشورها درشهرها هستند، لزوم بكارگيري تدابيري موثر از سوي سازمانها و ارگانهايي كه در مديريت شهري نقش تعريفشدهاي دارند، بهخوبی احساس ميشود. یکی از مهمترین این نهادها که نقشی محوری در جهت بالابردن کیفیت زندگی در محيطهاي شهري با فراهمآوردن امكانات و ارایه خدمات دارد، شهرداریهاست.
در كشورهاي پيشرفته جهان این وظایف روزبهروز گستردهتر شده و شهرداريها بهعنوان نهادي مدني، محلي، عمومي و غيرانتفاعي وظايف بيشتري را نسبت به کشورهای درحالتوسعه برعهده ميگيرند. شهرداری توسط فردی بهعنوان شهردار اداره میشود. به تعریف لغوی شهردار کسی است که شهر را در اختیار دارد. در کشورهای غربی معمولا شهرداران از همه حیث بر سایر قوای سیاسی ارجحیت دارند و مردم بیشتر شهردار خود را میشناسند تا فرماندار یا والی.
شهردار تهران نباید عضو شورای شهر باشد
سبک فعلی انتخاب شهردار در ایران که توسط شوراهای شهر صورت میگیرد، یکی از دو مدل رایج در شهرهای جهان است. مدل نخست انتخاب بیواسطه و با رأی شهروندان است که عمدتا در کشورهای توسعهیافته مورد استفاده قرار میگیرد. اما مدل دوم درواقع مدلی است که درحالحاضر در تهران نیز با همان روش شهردار انتخاب میشود. براساس قانون تشكیلات شوراهای اسلامی كشور، مصوب اول آذرماه ۱۳۶۱ شورای اسلامی شهر، بنا بر بند ۱۸ ماده ۱۹ كه به وظایف و اختیارات شوراهای اسلامی اشاره دارد، میتواند شهردار را نصب و عزل كند.
این قانون اگرچه در سالهای آغاز انقلاب اسلامی تدوین شد و به تصویب رسید، به دلیل جنگ تحمیلی و مشكلات متعدد كشور، تا سالها به اجرا درنیامد و بالاخره پس از دوران سازندگی، هنگامی كه كشور آمادگی توسعه در تمام ابعاد را یافته بود، لایحه تشكیل شوراها دوباره به مجلس رفت و در اول خردادماه ۱۳۷۵ به تصویب رسید و با تغییراتی در متن مصوبه قبلی، به صورت یك قانون در اختیار دولت گذاشته شد تا به اجرا درآید.
طبق ماده ٥٠ این قانون، انجمن شهر مکلف است پس از رسمیتیافتن بلافاصله و قبل از شروع به کار، یک نفر را که در انجمن شهر عضویت نداشته و واجد شرایطی باشد که طبق تبصرهیک این ماده تعیینشده برای مدت دوسال با رأی مخفی به اکثریت تام از دوثلث اعضای انجمن شهر به سمت شهردار انتخاب و به فرماندار اعلام کند. فرماندار نیز شهردار منتخب را به وزارت کشور معرفی میکند و مراتب را به انجمن شهر اطلاع میدهد. شهردار منتخب پس از معرفی به وزارت کشور بلافاصله شروع به کار خواهد کرد.
اگرچه دوره فعالیت شورا در متن قانون قبلی دوسال پیشبینی شده بود، در قانون اصلاحی جدید، دوره فعالیت شورا به چهارسال تبدیل شد و بالطبع فعالیت شهردار نیز از دوسال به چهارسال تغییر كرد. در متن قانون اصلاحی ۱۳۷۵ بر چگونگی انتخاب شورا و نحوه اجرای آن نیز دستورالعملهایی ذكر شده بود، این قانون مشروحتر از قانون قبلی بود و فارغ از بسیاری از ابهامات تمامی وظایف و نحوه اجرای آن را تفهیم میكرد. در بند یک ماده ۷۱ این قانون، نخستین وظیفه شورای اسلامی انتخاب شهردار برای مدت چهار سال عنوان شده است. در تبصرههای یک، ۲، ۳ و ۴ این بند بر نحوه انتخاب شهردار و ویژگیهای آن تاكید شده است.
قانون انتخاب شهردار در مواردی سکوت کرده است
مصطفی ترکهمدانی، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری در پاسخ به این سوال که آیا قانون انتخاب شهردار در ایران در مقایسه با سایر کشورها نیاز به اصلاح و بازنگری دارد؟ به «شهروند» گفت: کسانی که در شورای شهرها و روستاها هستند، نمایندگان مردمند، بنابراین میتوان گفت تعیین شهردار با انتخاب مردم صورت میگیرد و اینگونه نیست که مردم در آن نقشی نداشته باشند، بلکه تعیین اعضای شورای شهر هم به انتخاب مردم است و از طرفی هم نماینده مردم هستند. بنابراین شهردار به نوعی با رأی مردم انتخاب خواهد شد، ولی با واسطه و این نوع انتخاب، انتخاب مردمی محسوب میشود. هر سازوکاری که قانونگذار دراینباره پیشنهاد کرده، رأی از طریق نمایندگان مردم در شوراهای شهر است. برای افراد حقوقدان ملاک قانون است و مواردی که در قانون ذکر شده است.
ترکهمدانی در ادامه با اشاره به این موضوع که قانون فعلی انتخاب شهردار در مواردی سکوت کرده است و نیاز به اصلاح دارد، به ارایه پیشنهادات خود برای اصلاح این قانون پرداخت و گفت: پس از انقلاب اسلامی ما دو قانون درباره شورای شهر داشتیم؛ یکی از آنها مصوب سال١٣٦٨ و دیگری سال ١٣٧٥ بود. در ابتدا این موضوع را صراحتا نقل کرده بودند که یک شهردار بیشتر از دو دوره فعالیت نمیتوانست انتخاب شود، مانند رئیسجمهوری و کانون وکلای دادگستری انتخاب دوباره این افراد ممنوع است. در قانون دوم شورای شهر که نوشته شده موضوع آن ساکت است و اظهارنظری درباره آن نشده است. زمانی که اظهارنظر نمیشود، برداشت ما این بود که شهردار کل تهران بیش از دو بار نمیتواند شهردار شود، این نقد هست که ایجاد ابهام کرد و مورد انتقاد هم قرار گرفت که چهبسا شهردارانی هستند که پس از چند دوره فعالیت باز هم انتخاب میشوند. این ضعفهایی است که در این قانون وجود دارد و ما معتقدیم چون قانون در این مورد ساکت است، تغییری باید در آن صورت گیرد.
تغییر قانون انتخاب شهردار مخالف اصول قانون اساسی است
پیمان حاج محمود عطار، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری در پاسخ به این سوال که آیا در مقایسه قوانین انتخاب شهردار در تهران و سایر کلانشهرها و با توجه به اینکه در بسیاری از کلانشهرها، شهردار توسط رأی مستقیم مردم انتخاب میشود و این انتخاب برای مردم بسیار بااهمیت است، آیا قانون انتخاب شهردار در تهران مناسب است، به «شهروند» گفت: در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان پس از نامزدشدن افرادی که حایز شرایط انتخابشدن برای شهرداری هستند، بین نامزدها رقابت صورت میگیرد و از طریق رأی مستقیم شهروندان شهر مورد نظر از بین نامزدهای حایز انتخابات یکی از افراد با رأی مستقیم مردم بهعنوان شهردار انتخاب میشود. شهردار در این شهرها مانند کشور ایران اختیارات محدودی ندارد، بلکه در بسیاری از کشورها علاوه بر اینکه شهردار عهدهدار اداره شهر از حیث نظافت و احداث ساختمانها و اماکن مسکونی و تجاری و اداری، پلها، بزرگراهها و سایر خدمات عمومی برای شهروندان و نهادهای عمومی و دولتی است، اختیارات انتظامی و شبهقضائی نیز دارد. به عبارت سادهتر در برخی از کشورها شهرداران نیروی انتظامی و پلیس شهر را از جهت نظم و انضباط و رعایت مقررات تحت مدیریت و سیطره خود دارند که متاسفانه در ایران این موضوع رعایت نشده است.
این حقوقدان در ادامه افزود: در اینکه آیا ما بخواهیم انتخاب شهردارها در تهران و شهرهای دیگر را مطابق تجربه سودمند کشورهای پیشرفته دیگر با رأی مستقیم مردم تعیین کنیم، این موضوع به جهت مخالفت با اصول قانون اساسی که مربوط به وظایف و اختیارات شوراهای شهر و روستاست و براساس این اصول قانون اساسی، قانون عادی شوراهای شهر و روستا درسال ١٣٧٥ خورشیدی به تصویب مجلس شورای اسلامی ایران رسید، به موجب این قانون که در اجرای اصول مربوطه در قانون اساسی به تصویب رسید، انتخاب شهردار توسط اعضای شورای شهر انجام میپذیرد. اگر سیاست کلان دولت ایران به پیروی از سیاست کشورهای دیگر بر انتخاب شهردار به واسطه رأی مستقیم مردم باشد، ما نیازمند اصلاح قوانین اساسی و عادی کشور هستیم.
انتخاب شهردار با رأی مستقیم در ١٣ شهر بزرگ
در ایالات متحده از دیرباز اشکال مختلفی از حکومتهای شهری وجود داشتهاند که در این بین نوع «شهردار شورا» آزمایش خود را بهعنوان یکی از انواع حکومتهای شهری موفق پس داده است. درحالحاضر در ۲۶ شهر اصلی آمریکا این نوع حکومت شهری حاکم است که در آن روابط بین شهردار و شورا بدون ابزار خاصی همسو و هماهنگ میشود، ولی بهطورکلی شوراهای شهر که در دوران استعمار حاکمیت زیادی داشتند، با گسترش نقش شهردار قدرت خود را از دست دادند.
در این نظام، هم اعضای شورا و هم شهردار به صورت مستقیم با آرای عمومی انتخاب میشوند، ولی شهردار، دستگاه اداری و قدرت اجرایی قویای دارد، همچنین شهردار با اشراف بر شورا میتواند مصوبات آن را «وتو» کند. حق وتو میتواند مطلق باشد یا با طرح سوالاتی موضوع به شورا عودت داده شود تا با اکثریت آرای اعضا، شورا تغییرات مورد نظر در طرح را ایجاد کند. معمولا شهردار بودجه شهر یا منطقه تحت پوشش خود را برای ارایه به شورا تنظیم و تهیه میکند و از شورا میخواهد تا با تشکیل جلسه به سوالات مشخص پاسخ دهد. نوع دیگر حکومت شهری در ایالات متحده آمریکا نوع «مدیر شورا»ست که هماکنون در ۱۳شهر آمریکا حاکم است. چنین الگویی از شیوه سازماندهی شرکتهای تجاری که در دهه نخست قرن بیستم وجود داشتند، نشأت گرفت. در آن زمان شرکتهای تجاری یک مدیرعامل با هیأتی از مدیران تحت مسئولیت خود را برای انجام فعالیتهایی انتخاب میکردند. با استفاده از این مفهوم در حکومت شهری، شورای کوچکی با ٣ الی ۹ عضو که از سوی مردم انتخاب میشدند، شکل گرفت. ازجمله وظایف این شوراها صدور حکم، تنظیم و تصویب بودجه، تصمیمگیری در مورد نرخ مالیاتها و معرفی «مدیر شهر» است. چنانچه شهردار وجود داشته باشد، او یک نقش تشریفاتی خواهد داشت، بنابراین رئیس اجرایی واقعی مدیر شهر است. جایگاه مدیر شهر بهطور معمول در آییننامهها و منشور شهری تعریف شده است، بنابراین شورا در امور اداری مربوط مداخله نمیکند، البته او موظف است تمام اطلاعات لازم برای تصمیمگیری شورا را تامین کند. در برخی از شهرها، شهردار در این نظام میتواند رئیس یا اعضای انجمن را انتخاب کند، ولی بعد از آن دیگر حق اعمال نفوذ مستقیم در امور آن انجمن را ندارد یا این نقش بسیار کمرنگ خواهد بود.
آخرین نوع حکومت شهری در ایالات متحده نوع کمیسیونی است که تشکیلات کوچ مرسوم به کمیسیونهای انتخابی جایگزین شوراها هستند و سیاستهای عمومی اداره شهر را برعهده دارند. در شکل کمیسیونی یکی از اعضای کمیسیون بهعنوان شهردار از سوی اعضای کمیسیون انتخاب میشود و در برخی موارد این عضو کمیسیون از طریق آرای مستقیم مردم برای تصدی سمت شهردار برگزیده میشود.
نیم قرن پیش در شیکاگو، سومین شهر بزرگ ایالات متحده فردی بر مسند شهرداری این شهر نشست که درحالحاضر پسر ارشدش میراثدار او در شهرداری شیکاگو است. سال ۱۹۵۵ انتخابات شهرداریهای شیکاگو درحالی برگزار شد که ریچارد ژوزف دالی، نماینده حزب دموکرات در این انتخابات به شمار میرفت و درنهایت با ۱۵۹هزارو۷۶۲ رأی بر رقیب جمهوریخواه خود پیروز شد. او بعد از این انتخابات با مدیریت بسیار مدبرانهاش در شیکاگو، پنج بار دیگر نیز کلیددار شهر شد تا درنهایت بعد از ۲۱سال «آقای شهردار»بودن، بر اثر سکته در دفتر کارش با شیکاگو خداحافظی کند.
اما خاطره خوش شهردار بودن دالی در ذهن اهالی شیکاگو باقی ماند و ۱۳سال بعد پسر ارشد فرعون آمریکایی -لقبی که برخی به دالی میدادند- توسط مردم بر مسند ریاست شهر شیکاگو نشست. سال گذشته دالی پسر، پنجمین دوره مدیریت خود بر شهرداری این شهر را آغاز کرد تا به رکورد پدرش در میزان سالهای شهرداربودن، نزدیک شود.
همگان بر این باورند که اعتبار نخستین انتخاب دالی بهعنوان شهردار، توسط پدرش شکل گرفت، اما در دورههای بعد این اعتبار با فعالیتهای موثرش در شهر محکم شد و مردم شیکاگو به خون «شهردار بودن» در رگهای «دالی»ها اعتقاد پیدا کردند.
بریتانیا دیر به فکر انتخاب شهردار با رأی مستقیم افتاد
شرکتکنندگان در انتخابات محلی انگلستان در دهه ۱۹۹۰ میلادی به شدت سقوط کرده بودند و بریتانیا در قعر جدول لیگ انتخابات کشورهای عضو در اتحادیه اروپا از نظر میزان شرکتکنندگان قرار داشت. نتایج انتخابات شورای محلات شهرهای انگلیس نسبت به سطح ملی بسیار ناامیدکننده بود. با توجه به این اوضاع و احوال شهرداران انتخابی میتوانستند این چرخه نادرست را به چرخهای کارا تبدیل کنند. همچنین جدایی بین قدرت شهردار و شورا این عقیده را محکمتر کرده بود که با انتخاب مستقیم شهردار شفافیت در تصمیمگیریها به وجود میآید. بهطور خلاصه برای حمایت از اصلاحات در سطح محلی انتخاب شهردار یک سیاست در راستای تمرکززدایی به حساب میآمد و اعتماد عمومی را در روشی دموکراتیک افزایش میداد. بعد از برگزاری نخستین انتخابات شهرداری در لندن نظرسنجیهایی هم از اهالی لندن به عمل آمد که یکی از موارد این نظرسنجیها نشان میدهد داشتن شهردار نسبت به داشتن انجمن شهر از محبوبیت بیشتری برخوردار است. ۳۴درصد لندنیها بعد از انتخابات معتقد بودند که انتخاب شهردار باعث واگذاری قدرت بیشتر به این فرد میشود، ولی در عین حال ۸۳درصد وجود شورای لندن بزرگ را برای نظارت بر کار شهردار لازم میدانستند. پیش از انتخابات سال ۲۰۰۰ در انگلیس شهرهای این کشور شهردارانی تشریفاتی داشتند که فاقد قدرت اجرایی بودند و قدرت بیشتر در دست شوراهای محلی بود.
کن لیوینگستون، شهردار جنجالی لندن تنها ٦ سال است که بهعنوان نخستین شهردار با رأی مستقیم مردم انتخاب شده و نیمی از دوره دوم شهرداربودنش را در پایتخت انگلیس گذرانده است. او که سابقه طولانی در شورای لندن بزرگ دارد، خواهان معرفیشدن از طرف حزب کارگر در نخستین سال انتخابات سراسری شهرداری در لندن بهعنوان کاندیدای رسمی این حزب بود، اما مقامات حزب، فرانک دابسون را بر او ترجیح دادند. این موضوع باعث شد تا لیوینگستون که اعتقاد جدی به خود در تحول شهر لندن داشت، بهطور مستقل وارد رقابتهای انتخاباتی شود. این اقدام، مسئولان حزب کارگر را وادار کرد تا او را از حزب اخراج کنند، اما درنهایت لیوینگستون پیروز انتخابات بود و بهخاطر سابقهای که در شورای لندن داشت توانست رأی لندنیها را به خود جلب کند. سال ۲۰۰۴ دومین دوره انتخابات شهرداری در لندن برگزار شد و این بار لیوینگستون با حزب کارگر آشتی کرد تا کاندیدای رسمی این حزب در این انتخابات باشد. حال او یک سابقه چهار ساله در اداره شهر داشت و مهمترین اقداماتش در فعالیتهای ترافیکی خلاصه میشد. مهمترین این فعالیتها گرفتن بهای تردد خودرو در مراکز شهر بهطور روزانه بود که تا ۳۰درصد از حجم ترافیک آن مناطق کاست. گفته میشود دوستداران و دشمنان نخستین شهردار مردم لندن به یک میزان هستند، ولی دوستداران او با شرکت گسترده در دومین دوره انتخاب شهردار، او را بار دیگر نماینده خود در کلانشهر لندن کردند. اما مردم جهان میپرسند، کشوری که سابقه طولانی در تشکیل پارلمانهای محلی دارد چرا اینقدر دیر به فکر انتخاب مستقیم شهردار افتاد؟ سوالی که درسال ۱۹۹۷ مسئولان حزب کارگر به آن پاسخ گفتند و با ارایه مانیفست انتخاباتی خود، گامی را برای اصلاحات در حزب کارگر نیز برداشتند. انتخاب مستقیم شهردار در آن زمان میتوانست بهترین وسیله برای احیای سیستم رو به زوال دولتهای محلی باشد.
شهرداریدر یکی از پرجمعیتترین کلانشهر جهان
شهرداری پکن یکی از شهرداریهایی است که مستقیما تحت رهبری دولت مرکزی اداره میشود و شهردار آن مستقیما به دولت مرکزی گزارش میدهد. شهردار و معاونان او توسط کنگره خلق شهرداری انتخاب میشوند. طبق قوانین چین، کمیته ثابت کنگره خلق در سطح محلی اختیار تعیین مقامات محلی تا سطح معاونان ارشد را دارد، اما فقط در جلسه سالانه با حضور تمام اعضا، حق انتخاب رئیس دولت محلی شهردار را پیدا میکند. کنگره خلق شهرداری پکن یک نماینده مقتدر دولتی است که نمایندگان آن توسط نمایندگان کنگرههای خلقی مناطق و بخشها انتخاب میشوند. این کنگره برای مدت پنجسال خدمت میکند و شهردار و معاونان وی در جلسات از طریق رأیگیری انتخاب میشوند. کمیته حزب کمونیست شهردار پکن از اقتدار و قدرت بالایی در تصمیمگیریها و رهبری امور پکن برخوردار است. دولت شهری پکن از شهردار، معاونان شهردار، دبیرکل رؤسای کمیتههای مختلف، ادارات و دفاتر تشکیل میشود. دولت خلق شهرداری پکن برای یک دوره پنج ساله تعیین میشود و از اختیاراتی مانند اجرای تصمیمات کنگره شهرداری پکن و کمیته ثابت آن اجرای تصمیمات و دستورات شورای دولتی، اتخاذ معیارهای اداری و صدور آییننامه، هدایت و نظارت بر کار دپارتمانهای کاری مربوط به خود، تدوین برنامههای شهری و بودجه برای برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی، مدیریت اداری، اقتصادی، آموزشی، پرورشی، علوم، فرهنگ، بهداشت عمومی و... برخوردار است. شهرداری پکن هشت شهرداری منطقه دارد، اما همیشه سطح پایینتر تابع سطح بالاتر است.
در شهرهای دیگر جهان نیز با مدلهای مختلف انتخاب شهردار مواجه میشویم، اما درنهایت اعتبار شهرداران با نوع فعالیت آنها ارتباط دارد. اعتباری که ژاک شیراک را به کاخ ریاستجمهوری فرانسه هدایت کرد یا لی میونگ باک، شهردار سئول را در رویاهای ریاستجمهوری میبرد.
دموکراسی در انتخاب شهردار با رأی مستقیم مردم
در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان، شهردار در کلانشهرها و شهرهای اصلی با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود. البته که در همین شهرها اعضایی بهعنوان شورای شهر یا محله نیز فعالیت میکنند و در بسیاری از موارد شهردار از میان همان اعضا انتخاب میشود. اما در تهران با توجه به اینکه جمعیت بسیار زیادی در آن زندگی میکند، شهردار توسط اعضای شورای شهر و با رأی مخفی این اعضا به فرد مورد نظر منتصب میشود.
طبیعتا شهردارهایی که با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند، دموکراسیتر و مردمیتر از شهردارهایی هستند که با واسطهای مانند شورای شهر انتخاب میشوند. شهرداری یک نهاد عظیمتر و مهمتر از شورای شهر است و درحالحاضر هم در کشور ما شهردار از طریق رأی شورای شهر انتخاب میشود و به همین دلیل بهتر است که شهردار هم از طریق رأی مستقیم مردم انتخاب شود، زیرا این کار، عملی همراه با دموکراسی است.
در مورد قانون انتخاب شهردار، قانون ما مشکل دارد و در طی سالها برای اصلاح قوانین تلاش فراوان کردیم و هیچ اتفاقی هم رخ نداده است. در اینجا باید بگویم که قانون در این مورد مشکل دارد، ولی چه کسی به حرف ما گوش میدهد. در صورتی که بسیار راحت میشود بدون اینکه انتخابات جدیدی هم به قانون اضافه شود، همان انتخابات شورای شهر را که از آن صحبت و تبلیغ میشود، تغییر دهیم. آن زمان هر فردی که رأی بیشتری دارد، البته با یکسری شرایط خاص کما اینکه من برای ریاستجمهوری هم گفته بودم باید یک شرایط خاص مانند میزان تحصیلات یعنی حداقل و حداکثر اتخاذ شود، برای شهردار هم طبیعتا چنین شرایطی باید باشد، بهخصوص تحصیلات و نوع تحصیلات بسیار مهم است. اگر این شروط گذاشته شود همان شخصی که بالاترین رأی را در شورای شهر میآورد، میتواند بهعنوان شهردار انتخاب شود، مگرنه نیاز به اینکه قانون خاصی تصویب شود وجود ندارد. اگر قانون موجود اصلاح شود دیگر شاهد باندبازیهایی که درحالحاضر وجود دارد، نخواهیم بود.
- 14
- 2