پیشرفت، توسعهیافتگی و واژههای مترادف آن از ملزومات جهان امروزی است؛ جهانی که جوامع تشکیلدهنده آن سعی دارند تا نامهایی همچون پیشرفته یا توسعهیافتگی را از آن خود کنند؛ تلاشی که جوامع توسعهیافته رمز موفقیت آن را در مشارکت، عقلانیت و کار گروهی یافتهاند، به این معنا که برای رسیدن به چنین هدفی جوامع نیازمند مشارکت مناسب شهروندان در اداره جامعه هستند، چون در چنین مسیری بیشک ارتقای سطح زندگی نیز مشهود خواهد بود. یکی از برنامههای پیشروی جامعه ایران رسیدن به توسعه پایدار است؛ فرآیندی که سازمانهای مردمنهاد یا همان سمنها از گروههای تاثیرگذار چه در سطح محلی و چه ملی در حال پیمودن آن هستند، چون پایداری و نهادینهشدن طرحهای توسعه مستلزم توجه به نقش این سازمانها در برنامههای اجتماعمحور است. اگرچه نباید از نظر دور داشت که در قوانین و سازمانهای بینالمللی نیز بر حضور سمنها و مشارکت شهروندان تاکید شده است.
درواقع جوامع امروزی در سطح کلان درگیر مسائلی هستند که مجموعههای تصمیمگیر و مجری نظیر دولتها و مدیران شهری آنها را برعهده دارند، اما نکته قابل تامل این است که با توجه به دقت حداکثری در این اداره امور برخی از مسائل مغفول باقی میمانند که میتوان با ورود روحیه کار داوطلبانه که در سمنها نهفته است، گوشهچشمی به آنها داشت و از چنین ظرفیتی برای حل مسائلی از این دست بهره برد، اما متاسفانه با ساختارهای پیچیده، ناکارآمد و فربهبودن چارچوب اداری جوامع و همچنین عدمآشنایی مردم با رسالت این سازمانها، بسترها و الزامات ورود تشکلهای مردمنهاد در عرصههای اجرایی بهویژه در حوزههای شهری کمتر فراهم شده است، بستری که با ایفای نقش حمایتی دولتها و نهادهای مسئول ازجمله شورای شهر و شهرداریها مهیا میشود. واقعیت جوامع امروزی این است که نهادهای مسئول آحاد جامعه را با معضلات واقعی و ملموس درگیر نمیکنند تا بتوانند از مشارکت عمومی در حل آنها بهره ببرند. ایران نیز جزو جوامعی است که توسعه پایدار را در برنامه بیستساله خود درنظر گرفته و تا حدودی میتوان گفت طی دودهه اخیر نیز حضور و فعالیت مردم در قالب سازمانهای مردمنهاد را شاهد بوده است، اگرچه طی این دو دهه میشد به نحوه شایستهتری از این ظرفیت استفاده کرد. از آنجایی که سمنها غیرسیاسی و غیردولتی هستند و همیشه به شکل خودجوش و قانونمند و شفاف به اموری همچون علمی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، شهری، نیکوکاری و امور خیریه، بشردوستانه، امور زنان، آسیبدیدگان اجتماعی، حمایتی، بهداشت و درمان، توانبخشی، محیطزیست، عمران و آبادانی میپردازند، این پتانسیل را در اختیار نهادهای مسئول قرار میدهند تا به شکل برنامهریزیشده در بهبود شرایط و بالابردن سطح زندگی شهروندان به کار برند.
شهرداران، مدیران شهری
مادههای ٦٨ و ٥٥ قانون بر این مسأله تاکید دارند که سازماندهی امور مختلف شهرها همچون حملونقل عمومی، زیباسازی شهری، سازماندهی پسماندها، توسعه فضای سبز، مبلمان شهری، ساختوساز، احداث و بهسازی پیادهروها و معابر، آتشنشانی و خدمات ایمنی و... توانمندکردن آنها بهعهده شهرداران و شوراهای شهری است. درواقع این شوراها و شهرداران هستند که مدیریت شهری و عموم شهروندان را بهعهده دارند تا با عملکرد شایسته خود رضایت شهروندان را افزایش دهند، البته این مدیریت کمی با تناسب گذشته متفاوت شده، چون شهرها تحولات گستردهای را به خود دیدهاند و شاید به ضرورت همین تحولات است که حضور داوطلبانه مردم در عرصههای عمومی و مشارکت اجتماعی گسترده آنها احساس میشود. راهحلی که کشورهای پیشرفته آن را پیموده و در حوزههایی به جز جنگ و دیپلماسی بینالمللی آن را آزمودهاند و به همین منظور است که در مسائلی همچون محیطزیست، بهداشت و درمان، آموزش، مدیریت شهری و... ردپای انجیاوها دیده میشود، البته در پیش گرفتن این راهحل سبب شده این کشورها با کاهش هزینههای مجموعه مدیریت شهری و افزایش رضایت شهروندان و همچنین تحقق برنامهها و طرحهای تعریفشده در کوتاهترین زمان ممکن روبهرو شوند. درواقع این جوامع با بهرهبردن از ظرفیت موجود در این سازمانها- احساس مشارکت و درگیرشدن با مسائل جامعه- توانستهاند شهروندان را نسبت به برخی موضوعات مهم شهری و حل آنها نظیر آلودگی هوا، محیطزیست، ترافیک، آسیبهای اجتماعی، سلامت عمومی و... حساس کنند. در حقیقت سمنها در دنیای کنونی وظیفههای بسیار مهمی را به دوش میکشند، بهطوری که نمیتوان نقش آنها را نادیده گرفت، به همین منظور فراهمسازی بسترهای لازم برای شکلگیری اولیه این سازمانها و همچنین ایجاد امکانات و تسهیلات لازم برای ورود انجیاوها به مجموعه مدیریت شهری بیش از گذشته احساس میشود.
سازمانهایی به قدمت تاریخ
سازمانهای مردمنهاد پیشینهای بس طولانی در جوامع بشری دارند و در طول تاریخ هر جامعهای به فراخور خود شکلوشمایل و نام خاصی برای آن برگزیده است، البته با گذر زمان این سازمانها رنگولعاب جدید به خود گرفتهاند و سعی دارند با همان ماهیت و هدف اولیه خود که مشارکت و کار داوطلبانه است به مسیر ادامه بدهند. طی دو قرن اخیر جامعه بشری شاهد انجمنهای داوطلبانه امروزی بوده است- پدیدهای قرن بیستمی- که برخی از آنها نیز توانستهاند در سطح بینالمللی دیده شوند. صلیبسرخ جهانی و هلالاحمر جزو یکی از نخستین سازمانهای اینچنینی بودند که در سال ١٨٦٣ تأسیس شد، اگرچه عبارت سازمان غیردولتی با تاسیس سازمان ملل متحد در سال ١٩٤٥ رواج یافت. بررسی ریشههای تاریخی این سازمانها نشان میدهد که بشر از قرن هجدهم با چنین پدیدهای روبهرو بوده است، اگرچه ریچارد داگلاس جنفر، استاد ارتباطات و سیاست عمومی دانشگاه ایالتی نیوجرسی براین باور است که آمریکا نخستین کشوری بود که در قرن هجدهم شاهد شکلگیری این سازمانها بود؛ در این دوران مهاجران عمدتا اروپایی مجبور بودند برای رفع نیازهای اجتماعی در مدارس، عبادتگاهها، جادهها و... به خود متکی باشند، بنابراین ناگزیر به همکاری با یکدیگر بودند، البته در سطح جهانی نیز قدمت این سازمانها به اواسط قرن نوزدهم میرسد؛ دورانی که جنبشهای ضدبردهداری و حق رأی زنان دیده میشدند. البته سمنها در ایران نیز از پیشینه طولانیای برخوردارند و برخی حتی مساجد، تکایا، هیأتهای مذهبی و زورخانهها را نهادهای غیردولتی سنتی میدانند و در ادامه بر این باورند که صندوقهای قرضالحسنه و خیریهها نیز انواع دیگر تشکلهای داوطلبانه مردمی هستند. اگرچه شکلگیری امروزی سازمانهای مردمنهاد را باید همزمان با تصویب آییننامه تاسیس و فعالیتهای سازمانهای غیردولتی در ٢٩/٣/٨٤ بنا به پیشنهاد ٨/٥/٨٣ وزارت اطلاعات و به استناد اصل ١٣٨ قانون اساسی دانست.
سمنها نقشآفرینان مناسب مدیریت شهری
احمد بختیاری- دبیر کارگروه تشکلهای مداخلهگری در بحران استانداری| اگر منظورمان از مدیریت شهری، مدیریت کلان شهری است، باید گفت در دنیا با در نظر گرفتن اجزای مختلف آن، مدیریت یکپارچه شهری مطرح میشود. اگر ما نیز مدیریت شهری را کلان ببینیم و بپذیریم که این مدیریت باید به شکل کامل شکل بگیرد، انجیاوها میتوانند در مدیریت شهری نقش گستردهای ایفا کنند، چون سمنها اغلب برای رفع یک مشکل یا حمایت از قشر خاصی پدید میآیند- برای رفع مشکلات محیطزیستی یا موسسات خیریه با بیماران، معلولان، اماسیها و...- و همگی با شهروندان یک شهر سروکار دارند و یکی از وظایف مدیریت شهری خدماتدادن به همه شهروندان است که چون گاهی این خدماتدهی مختل میشود، انجیاوها میتوانند ورود پیدا کرده و نقشآفرینی کنند. احمد بختیاری، دبیر کارگروه تشکلهای مداخلهگری در بحران استانداری در ادامه میگوید: با این تفاسیر با جرأت میتوان گفت سمنها نقش مهمی میتوانند در مدیریت شهری ایفا کنند. ورود این سازمانها بیشک آثار مثبتی برای تمام شهروندان خواهد داشت، اما نکتهای که در این میان نباید از نظر دور داشت این است که در حالحاضر مدیریت شهری ما اینقدر پویا نیست که بخواهد سازمانهای مردمنهاد را مشارکت بدهد. واقعیت امر این است که ما دو، سه دوره را پشتسر گذاشتهایم.
یکی از این دورهها زمانی بود که انجیاوها مورد پذیرش نبودند و این باور وجود داشت که سازمانهای مردمنهاد یکسری افراد دستنشانده خارجی هستند که فرهنگ خارجی را رواج میدهند، اما به مرور زمان متوجه شدند انجیاوها سبب گسترش مشارکت مردمی میشوند و نمونههایی همچون محک کمک کرد به ماهیت واقعی سمنها پی برده شود. بختیاری بر این عقیده است که در میان انجیاوهای موجود سازمانی که بتواند در حوزه مدیریت شهری ورود پیدا کند وجود ندارد. بیشتر سمنها در حوزه بیماری خاصی، محیطزیست، خیریه و... ورود کردهاند، درحالیکه اگر به این فکر کنیم که سیستم مدیریت شهری درست عمل کند معلول کمتری خواهیم داشت. اگر آلودگی هوا را نداشته باشیم برخی بیماریها را نخواهیم داشت. در این شرایط است که سمنهایی میتوانند به مسأله ورود کنند و بهعنوان مثال سمنی در حوزه زیستمحیط شهری تشکیل دهند و به واکاوی مشکل ترافیک بپردازند تا به مرور کمی از آلودگی هوا و سایر مشکلاتی از این دست حل شود، البته درحال حاضر با آنچه ما هستیم فاصله چشمگیری دارد. دبیر کارگروه تشکلهای مداخلهگری در بحران استانداری به چالشهای پیشروی سمنها اشاره میکند و ادامه میدهد: یکی از موانعی که بر سر راه سمنها وجود دارد این است که درحال حاضر تنها سه، چهار مرکز در زمینه دادن مجوز فعالیت میکنند، به همین دلیل سازمانهای مردمنهاد متولی مناسبی ندارند؛ متولی که میتوانست بسترهای ورود سمنها به مدیریت شهری را فراهم بیاورد، البته شورای شهر و شهرداریها نیز میتوانند در این بسترسازی نقشآفرینی کنند. درحال حاضر شورای شهر ستادی به نام ستاد هماهنگی فعالیتهای سازمانهای مردمنهاد را به این منظور در نظر گرفته است، البته باید به شکل پویا فعالیت کند و بیشک سمنها نیز از آن استقبال خواهند کرد و مسئولیتهایی را به عهده خواهند گرفت.
از پتانسیلها بهره ببریم
ورود سمنها به مدیریت شهری بلامانع است و در برخی کشورها این اتفاق افتاده و سبب شده سطح زندگی شهروندان ارتقا بیابد. البته ایران نیز این تجربه را به شکل محدود داشته است. طبق یکی از برنامههای شهرداری برخی از انجیاوها که در زمینه محیطزیست، آموزش مسائل شهروندی و سمنهای خیریه مشارکت و نهادهایی که مدیریت شهری را بهعهده داشتند توانستند از یک ظرفیت کار داوطلبانه بهره ببرند، درواقع این همکاری سبب شد سمنها به نقاط ضعف و قدرت خود در عرصه مدیریت شهری پی ببرند. سپهر پاشاییخامنه، فعال اجتماعی در ادامه میافزاید: شهرداری دبیرخانهای را به همین بهانه راهاندازی کرده بود- دبیرخانه طرحهای دانشجویی- سمنها سازمانهایی هستند که با شهروندان سروکار دارند و هدف از تشکیلشان برطرف کردن مشکلات و مسائل اقشار مختلف جامعه است و برای همین ما سمنهای مختلفی را در حوزههای محیطزیست، بهداشت و درمان، آموزش و... شاهدیم که اگر بسترهای لازم ورود آنها برای ورود به عرصه مدیریت شهری مهیا شود، میتواند بسیاری از مشکلات را در مدتزمان کوتاهتری حلوفصل کند. این رویه در جوامع دیگر در پیش گرفته شده و نتایج مثبتی را نیز در پی داشته است. مدیریت شهری از مولفههایی است که با مسائل شهروندان در ارتباط است و سعی دارد این مسائل را از پیشرو بردارد. سازمانهای مردمنهاد پتانسلی هستند که میتوان از آن در بخشهای مختلف بهره برد. بهعنوان نمونه موادمخدر و آسیبهای مرتبط با آن مقولهای است که جوامع مختلف با آن درگیر هستند و سمنها به خوبی میتوانند با ورود به آن این معضل اجتماعی را پوشش دهند.
پاشاییخامنه بر این عقیده است که بسترسازی در این امر سبب میشود سمنهایی تخصصیتر در حوزه مدیریت شهری به وجود بیایند و بخشی از فعالیتهای این حوزه را به دوش بگیرند. سمنها فعالیتهای داوطلبانه را رواج میدهند و در برخی جوامع شراکت در این دست از فعالیتها به نوعی سبب تفاخر است و موجب ترغیب بیشتر افراد به کارهای عامالمنفعه میشود، البته یکی دیگر از بازتابهای این نوع از مشارکت این است که افراد جامعه به شکل مستقیم با مسائل و مشکلات شهری آشنا میشوند و این مسأله کمک میکند تا برخی از مشکلات با همین آگاهی و شناخت حلوفصل شوند. البته شهرداریها یکی از نهادهایی هستند که بخش اعظمی از مدیریت و مسائل شهری را به عهده دارند و میتوانند با کمک گرفتن از سازمانهای مردمنهاد این کار و ارایه خدمات را تسهیل کنند. انجیاوها این پتانسیل را دارند تا در حوزه جمعآوری و تفکیک زباله ورود کنند یا در عرصه آموزش حقوق شهروندی راهگشا باشند.
نیاز به بسترسازی داریم
جواد بای- مدیرکل اسبق تشکلهای مردمنهاد سازمان جوانان و جامعهشناس| سازمانهای مردمنهاد در کشورهای جهانسوم متاسفانه بهجای اینکه در کنار دولتها قرار بگیرند و دولتها احساس کنند که این نیروهای فعال جامعه میتوانند در کنار آنها بهعنوان بازوی توانمندی قرار بگیرند و خدمات ارزشمندی ارایه بدهند، براساس یک باور اشتباه آنها را در مقابل خود میبینند. درحالیکه در جوامعی که دولتها در ایجاد تامل با مردم ناتوانند، تشکلهای مردمنهاد مناسبترین گزینه برای انجام فعالیتها یا کمک به دولتها برای حصول به اهدافشان هستند. جواد بای، مدیرکل اسبق تشکلهای مردمنهاد سازمان جوانان چنین ادامه میدهد: ارتفاع سازمانهای مردمنهاد فوقالعاده است. این سازمانها میتوانند گامهای بسیار بزرگی از انجام یکسری فعالیتهای معمولی و ساده تا کارهای بزرگ و مهم بردارند. مهمترین بخشی که سمنها بهعنوان یک ظرفیت ناشناخته مطرح هستند این است که جایی که دولتها در ایجاد تامل و ارتباط با مردم ناکارآمد است و مسائلی را بهعنوان تهدید یا مانع میبیند تشکلهای مردمنهاد در ایجاد تعامل میتوانند بهعنوان بهترین گزینه ورود پیدا کرده و ایفای نقش کنند. بای در مورد حضور سمنها به مدیریت شهری میگوید: این عرصه توسط کشورهای دیگر آزموده شده؛ آزمونی که نتایج مثبتی برای جامعه در پی داشته است.
بهعنوان مثال در لندن بارندگی زیاد است و به همین منظور تشکلی مردمنهاد تشکیل شده و وظیفهای را برای خود تعریف کرده بود؛ جا انداختن شیشه شکسته پنجرهها از ١٠شب تا ٨صبح به شکل رایگان برای خانوادههای کمبضاعت انجام میشد؛ ساعاتی که مغازههای شیشهبری بسته بودند و ارایه خدمات نداشتند. این نمونهای بسیار ساده است و میتواند در سطوح کلانتر نیز وجود داشته باشد. در کشورهای اروپایی و آمریکایی سقطجنین فراوان به چشم میخورد و برای رفع این مشکل تشکلی شکلگرفته که کارش به این شکل است که در مراکزی که چنین اقدامی صورت میگیرد، حضور پیدا میکنند و با افرادی که چنین قصدی دارند وارد گفتوگو میشوند تا به دلیل این تصمیم برسند و از این طریق فرد را از چنین اقدامی منصرف و مشکل مدنظر را تا حد ممکن برطرف میکنند. بهعنوان مثال اگر دلیل شرایط مالی باشد، تشکل موردنظر تعهد مالی میدهد تا فرد از سقط منصرف شود. این مثالها نشان میدهند که سازمانهای مردمنهاد میتوانند در فعالیتهای مختلف اجتماعی ایفای نقش کنند. این جامعهشناس معتقد است که سازمانهای مردمنهاد میتوانند در تمام فعالیتهای خدماتی، آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و ... ورود پیدا کنند، درواقع در تمام مسائلی که جامعه بشری با آن سروکار دارد، فعالیت کنند. بای در ادامه میافزاید: در کشورهای پیشرفته عضویت در تشکلهای مردمنهاد یک امتیاز اجتماعی است. در این جوامع داشتن کارتهای عضویت در سمنها یک تفاخر و درواقع انگیزهای است برای ورود افراد به فعالیتهای داوطلبانه که درنهایت به مشارکت آنها در مدیریت شهری میانجامد.
سازمانهایی که بینالمللی شدند
جنگ جهانی دوم، بهانهای شد تا در سال ١٩٤٥ یکی از بزرگترین سازمانهای امدادرسانی در دنیا در ایالاتمتحده آمریکا به نام «کر» شکل بگیرد تا به پناهندگان و آوارگان جنگ جهانی دوم کمک کند. اما حالا با گذر زمان ماموریت اصلی این بنیاد تغییر کرده و سعی دارد با تعاون و مشارکت به فقر در آمریکا و نقاط مختلف جهان پایان بدهد. «کر» حالا با ١٢هزار کارمند در ٧٢کشور دنیا درحال اجراییکردن برنامههای خود است و در آمریکا، انگلیس، ژاپن و هشت کشور دیگر شعبه دارد. «کر» تنها در آمریکا بیش از ٣٥٠هزار اعانهدهنده دارد. شعبه آمریکایی این بنیاد در سال ٢٠٠٤ به تنهایی بودجهای معادل ٥١٧میلیون دلار برای هدایت ٨٧٠پروژه کاهش فقر در ٧٠ کشور دنیا هزینه کرد؛ پروژهای که ٤٥میلیون نفر را پوشش داد و توانست اجرای برنامههای آموزشی برای یکمیلیون دانشآموز، کمک به برنامههای آموزشی پیشگیری از ابتلا به ایدز برای ٧میلیون نفر، کمک به پیشبرد برنامههای کشاورزی برای ٦,٥میلیون نفر و بهبود طرحهای بهداشتی و سلامت برای حدود ٩میلیون نفر را اجرایی کند.
بزرگترین سازمان خیریه خصوصی در جهان بیلوملیندا گیتس نامیده میشود؛ سازمانی که بودجهای معادل ٣٣میلیارد دلار را وقف کارهای خیریه کرده است؛ بنیادی که به یکی از اصلیترین منابع کمک مالی در بخش بهداشت و سلامت در دنیا بدل شده است. کمکهای مالی این بنیاد در بخش سلامت به ٦میلیون دلار میرسد، درحالیکه بودجه سالانه سازمان بهداشت جهانی یکمیلیارد و ٦٥میلیون دلار است. مرکز این بنیاد در سیاتل ایالت واشنگتن واقع شده است و توسط وران بافت، میلیاردر آمریکایی و بیلگیتس و همسرش ملیندا گیتس اداره میشود.
مبارزه با فقر و بهبود شرایط زندگی مردم در سراسر جهان هدفی بود که سبب شد سازمان آکسفام شکل بگیرد؛ سازمانی مستقر در آکسفورد انگلیس. سازمانی که همانند سازمانهای مردمنهاد بزرگ در سراسر دنیا توسعهیافته و حالا به یک سازمان مردمنهاد بینالمللی بدل شده است. آکسفام درحالحاضر در ٧٠کشور در زمینههای مبارزه با فقر، برابری جنسیتی، آموزش و مبارزه با بیماریهای مختلف فعالیت میکند. آکسفام در سال ٢٠٠٣ یکی از موفقترین برنامههای خود را در ویتنام اجرایی کرد و توانست میزان حضور کودکان را در مدرسه افزایش بدهد.
یکی از بزرگترین موسسات انساندوستانه دنیا در بنگلادش شکل گرفت؛ گرامین بانک. موسسهای که ابتکار جالبی برای اعطای کمکهای مالی به اقشار محروم در پیش گرفته است؛ اعطای وامهای کوچک به وامگیرندگان فقیر که بهطور معمول فاقد وثیقه، اشتغال پایدار و سابقه اعتباری اثباتشدنی هستند. این بانک در حوزه «اعتبارات خرد» فعالیت میکرده و کارش را از بنگلادش شروع کرده است. مخترع و مبتکر این سیستم کمکهای مالی «محمد یونس» است و توانست از این روش به میلیونها فرد کمدرآمد در بنگلادش بهخصوص زنان خدمات مالی ارایه بدهد.
سال ١٩٤٩ فدراسیونی در سطح ملی کار خود را در چین شروع کرد؛ فراگیرترین سازمان غیردولتی و تشکیلات ادبی و هنری که ٤٠سازمان و تشکیلات ادبی و هنری را در سطح ملی مدیریت میکند. فدراسیون سراسری ادبی و هنری چین با بیش از ٨٠هزار نویسنده و هنرمند، گستردهترین تشکیلات در نوع خود در چین و سراسر جهان است. «بگذار یکصد گل بشکفد و صدمکتب فکری رشد کند» شعار اصلی این فدراسیون است و تلاش میکند روح فرهنگ و تمدن سوسیالیستی حزب حاکم کمونیست را از طریق ادبی و هنری در چین گسترش بدهد، البته این فدراسیون در فعالیتهای تجاری و اقتصادی نیز وارد شده است و در زمینههای انتشارات، تولیدات سمعی و بصری، آژانسهای مسافرتی و هتلهای در اختیار فعالیت میکند.
- 19
- 3