یکی از دو گزینه مرحله نهایی انتخاب شهردار تهران است، در دولت یازدهم استاندار فارس بود و هماکنون معاون عمرانی وزیر کشور و رئیس سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور. از زمان دولت اصلاحات هم تجربه معاونت وزیر آموزشوپرورش و رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور را با خود دارد. محمدعلی افشانی فارغالتحصیل کارشناسی مهندسی راه و ساختمان از دانشگاه شیراز و کارشناسیارشد مدیریت اجرائی (MBA) از دانشگاه صنعتیشریف.
هر دو رشتهای که او در آنها درس خوانده به نوعی با مدیریت شهری گره خوردهاند، در رشته مهندسی ساختمان (civil engineering) دروسی مثل مهندسی ترافیک، مهندسی شهرسازی، مهندسی آب و فاضلاب و هیدرولیک و سیستمهای انتقال آب و همچنین مدیریت سازهها خوانده است و در رشته دیگرش در دانشگاه شریف دروس اقتصادی مثل اقتصاد توسعه، اقتصاد خرد، اقتصاد کلان و اقتصاد مالی را با چاشنی مدیریت خوانده است.
فردا مشخص میشود که آیا اعضای شورا او را برای مدیریت پایتخت ۱۰میلیونی ایران انتخاب خواهند کرد یا خیر و در این صورت، دانش و تجربه او به کمک تهران و مشکلات هزار رنگش خواهد آمد یا نه. او در گفتوگو با «شرق» از اهم برنامهها و رویکرد و چشمانداز خود برای مدیریت شهر سخن گفته است. افشانی معتقد است باید تهران را به شیوهای مدرن و با در نظر داشتن توسعه پایدار محیطزیستی مدیریت کرد. مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است.
یکی از انتقادهایی که اعضای شورا به شما داشتند این بود که در سمت کنونی خودتان در وزارت کشور، رابطهتان با شورا خوب نبوده است. به تعبیری میگفتند شورا را خیلی تحویل نمیگیرید. این را در شورا هم پاسخ دادید، ولی اگر بخواهید بهصورت تکمیلیتر پاسخ دهید، چه میگویید؟ اساسا این نقد را قبول دارید؟
قبول ندارم، چون من هم بهلحاظ اعتقادی با توجه به نگاهی که به جامعه دارم و میدانم هم تنها راه توسعه یا تنها راه تحقق توسعه در کل کشور، بهخصوص جوامع شهری، دخالت نهادهای اجتماعی انتخابی مردم است؛ یعنی نهادهایی که بهخصوص مردم انتخاب میکنند. چون یکسری نهادهای اجتماعی داریم که بدون انتخاب شکل میگیرند، مانند سمنها و سازمانهای مردمنهاد، اما یکسری نهادهای اجتماعی داریم که با انتخاب مردم و با سازوکار قانونی شکل میگیرند، مانند شوراها.
شورا بهعنوان یک نهاد نوپای انتخابی که پایه دموکراسی و پایه حاکمیت مردم در اداره امور خودشان است، این نهاد باید تقویت شود. اصلا تقویت نهاد شورا، یک وظیفه ملی و دینی است. هر انسان آگاهی میداند که بدون تقویت نهادهای اجتماعی، امکان توسعه در شهر ممکن نیست، بنابراین اینها باید حتما تقویت شوند و در آینده هم راهی جز این نیست که هر روز، اختیارات بیشتری را از بخش دولتی به نهادهای اجتماعی مانند شوراها و شهرداری بهعنوان یک نهاد عمومی غیردولتی واگذار کنیم، بههمیندلیل، من هرجا که تا امروز بودهام، بهعنوان یک وظیفه، در تقویت شوراها تلاش گستردهای داشتهام، الان هم همینطور است.
من هیچ سفر استانیای نرفتم که یک جلسه با تمام رؤسای شوراهای شهرستانهای آن استان نگذاشته باشم و نظرات آنها را نگرفته باشم. هدف اصلی من این بود که در ذهن مدیران، بهخصوص استانداران و فرمانداران، این نکته جا بیفتد که این شوراها اهمیت بالایی دارند. این جلسات را در این سطح میگذاشتم، نظرات شوراها را میپرسیدم و یادداشت میکردم. بعد هم میگفتم این نظرها باید لحاظ شود، بههمیندلیل این را یک وظیفه میدانم و یک ضرورت برای اداره امور مردم.
پس این نقد را کاملا رد میکنید؟
من هیچ نقدی را کامل رد نمیکنم. اگر نقدی به من وارد باشد، سعی میکنم خودم را اصلاح کنم.
یکی از نکات خیلی مهم و لازم برای شهردار تهران، ارتباط او با دولت است، مشخصا تهران در ۱۴،۱۳ سال گذشته و دوره شهرداری احمدینژاد و قالیباف از این منظر، آسیبهای زیادی دیده است. آقای نجفی در ششماهه شهرداریاش تلاش کرد این شکاف را پر کند. شما برای تقویت این ارتباط بین شهرداری و دولت چه برنامهای دارد، به نظرتان پتانسیل این را دارید که این ارتباط را به سود شهر و شهروندان تهران برقرار کنید؟
خوشبختانه ارتباط من با دولت، یک ارتباط سیستماتیک و سازمانی است و نه فردی؛ یعنی تقریبا در تمام سطوح، از شخص آقای رئیسجمهور تا رده تصمیمگیران در سازمانهایی که بسیار مؤثر هستند، مانند سازمان برنامه و بودجه، وزارت اقتصاد و دارایی، تا رده معاونتهای وزارتخانه و معاونتهای سازمان برنامه، یک ارتباط بسیار معنادار و درست و خوب بین من و آنها وجود دارد.
امیدوارم این ارتباط که هم با شخص آقای رئیسجمهور است، هم با معاون اول محترم رئیسجمهور و با وزیران و با معاونان وزارتخانههاست، به بهبود وضعیت کنونی کمک کند. طبیعتا غیر از این، ارتباط با نهادهای حاکمیتی و همه کسانی که بهنوعی دلشان برای مردم این شهر میسوزد هم اهمیت دارد، من با توجه به ارتباطی که دارم مطمئن هستم که همه این نهادها، کمک خواهند کرد. بدون کمک نهادهای حاکمیتی و بدون کمک دولت و همینطور و بهخصوص بدون کمک و مشارکت مردم، همینطور سازمانهای مردمنهاد و اصحاب رسانه و کسانی که در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند، اداره امور شهر، غیرممکن است.
رابطه شما با مجلس چطور است؟ هم رئیس مجلس و هم مجموعه مجلس بهعنوان قوه مقننه.
البته من با هر سه قوه، رابطه خوبی دارم و خوشبختانه رابطهام با مجلس هم مناسب است، با توجه به مسئولیتهایی که در گذشته داشتم، با جمع کثیری از نمایندگان محترم، هم ارتباط سازمانی دارم و هم ارتباط دوستانه و فردی. تاکنون هم در کمیسیونهای مختلف، با هر مسئولیتی که رفتم، معمولا آن چیزی که مد نظر بود، حمایت کردند و خیلی از موارد در کمیسیونها بهراحتی تصویب شد. تقریبا میتوانم بگویم حمایت مجلس را خواهم داشت.
مسئله مدیران و معاونان در شهرداری یکی از موضوعاتی است که هم برای افکار عمومی واجد اهمیت است و هم اعضای شورا روی آن مباحثی را طرح کردند. درصورتیکه شما بهعنوان شهردار تهران انتخاب شوید، در این زمینه چه خواهید کرد؟
همین ابتدا بگویم نگرانیهای بیدلیلی که عدهای بین مدیران شهری کنونی دامن زدهاند، کار واقعا ناپسندی بود که مشخص نیست ریشه و علتش چیست، اما هرچه هست، ربطی به واقعیت ندارد. میخواهم به همه مدیران در همه سطوح، اطمینان دهم که اگر بهعنوان شهردار کار خود را آغاز کردم تغییر مدیران در داخل شهر، جز بر اساس یکسری ضوابط و یکسری شاخصهای مشخص صورت نخواهد گرفت و همه مدیرانی که در سلامت کار میکنند و دارای تخصص و توان لازم هستند، به کار خود ادامه میدهند. مدیران به مرور زمان، خودشان، کارنامه خود را ارائه میکنند.
همه کسانی که دارای کارنامه مثبت باشند، تشویق هم خواهند شد. اما مهمترین شاخص ارزیابی آنها رضایت مردم است؛ آن هم در محدودهای که آنها مسئولیت دارند. بنابراین مدیران این تصور را نداشته باشند که الان از فردا، تعداد کثیری مدیر، جایگزین اینها میشوند و اینها حذف خواهند شد. اصلا اینطور نخواهد بود و البته تلاش من این است که جز موارد بسیار نادر، از بدنه شهرداری، مدیران را انتخاب کنم.
از دغدغههای مهم امروز بهکارگیری و استفاده از پتانسیل زنان و نسل جوان در بدنه مدیریتی شهری است، در این زمینه چه خواهید کرد؟
زنان بهعنوان نیمی از جامعه شهری خاصه الان که بهلحاظ تحصیلات دانشگاهی و شاخصهای ارزیابی منابع انسانی، دقیقا مثل مردان و گاهی هم با مزیتها و امتیازاتی بالاتر در جامعه حضور دارند، بدون تردید از پتانسیل آنها استفاده خواهد شد. به نظر من باید سهم زنان و جوانان با درصدی که از جمعیت هستند، متعادل شود.
باید مدیریت ما، ترکیبی باشد از مدیران باتجربه و مدیران جوان، تا این مدیران جوان تربیت شوند و طی زمان، با مدیران باتجربه قبلی جایگزین شوند. اما باز هم تأکید میکنم شاخص ارتقای همه، شاخصهایی است که تعریف خواهد شد، بهویژه تحصیلات، دانش، تجربه، تواناییهای لازم برای انجام مأموریت سازمانی تعریفشده و سلامتی از هر جهت.
مسئله تخلف و فساد در ساختار مدیریت شهری از بزرگترین معضلات و بدنامیهای تهران است، حتما شما هم میدانید موضوع واگذاری املاک نجومی در دوره قبلی چه حاشیههایی برای شهر درست کرد. درصورتیکه شهردار شوید برای کاستن از تخلفات هم در رابطه میان شهرداری و شهروندان و هم ساختار درونی خود این نهاد چه کاری خواهید کرد؟
یکی از اهداف و برنامههای اصلی من در این زمینه بردن شهر به سمت این سبک مدیریت مدرن و آنلاین است چراکه بهطورکلی، هر چقدر بتوانیم رابطه بین افراد و کارکنان شهرداری را، یعنی رابطه ذینفعان شهر را با کارکنان شهرداری کمتر کنیم، این به بهبود سلامت سیستم کمک میکند.
به صورت مشخص اگر سیستم، به صورت الکترونیکی و هوشمند بهگونهای طراحی شود که شخص نیاز به مراجعه به کارکنان شهرداری نداشته باشد، این مهمترین قدم برای سلامت و کاستن از حجم فساد و تخلف در شهرداری خواهد بود. در این زمینه با استقرار سیستم مدیریت کیفیت و فرایندیکردن همه فعالیتها که این فرایندها، از سوی مدیران ارشد از طریق سامانههای هوشمند، قابل رصد باشد و مشخص کند که کار در کجا و به چه دلیل و چه مدتزمانی متوقف شده سلامت سیستم بهمراتب افزایش پیدا خواهد کرد.
این بخش مربوط به ارتباط با مراجعهکنندگان است، در زمینه حفظ سلامت سیستم مدیریتی و مدیران برای پیشگیری از بروز تخلف و فساد چه برنامهای خواهید داشت؟
اگر مدیران ما، رده به رده، مدیران سالمی باشند، این همینطور به پایین تسری پیدا میکند، اگرچه به هیچوجه در کوتاهمدت امکانپذیر نیست که فساد بهطور کامل از سازمان حذف شود. اما اولین وظیفه این است که فساد، متوقف شود. دوم اینکه کاهش پیدا کند. اگر سرعت کاهش، افزایش پیدا کند، این کمک بزرگی به شهروندان است. یکی از اصول کاری من مطمئنا این موضوع خواهد بود. در کنار این مورد مسئله دیگر حائزاهمیت برای من برخورد با فساد و با تخلف به صورت سریع و بدون وقفه است.
چراکه همه باید بدانند با افراد خاطی و متخلف، به فوریت برخورد میشود. تأخیر در برخورد با متخلف دو اثر منفی دارد؛ اول اینکه با زمانبرشدن ماجرا فرد متخلف به فکر تبرئه خودش میافتد و دوم اینکه افکار عمومی و دیگر کارکنان و... ممکن است اصل موضوع را به فراموشی بسپارند یا در نهایت بگویند طرف دو سال پیش تخلف کرده تا الان با او کاری نداشتهاند و حالا با او برخورد میکنند. این دو سال، یعنی کاستن از اثرگذاری و بازدارندگی برخورد با تخلف، در صورتی که باید در برخورد با متخلف آنقدر این زمان کوتاه باشد که کسی دیگر جرئت نکند دست به چنین کاری بزند.
سبک مدیریت شهری شهردار قبلی بیشتر مبتنیبر تفکرات سازهای بود؛ سبکی که خروجیاش ساخت تونلهای بزرگ، بزرگراه، پل دوطبقه و... بود، اما خیلیها معتقدند الان تهران بیشتر از هر چیز، نیازمند یک نگاه فرهنگی است؛ یعنی نگاه شهردار آینده باید بیش از آنکه سازهای باشد، نگاهی فرهنگی باشد که شهر را برای زندگیکردن، زیبا کند، نه فقط بهلحاظ تصویری، بلکه شهروندان از بودن در این شهر حس خوبی داشته باشند. شما اگر شهردار شوید به چه سبکی تهران را مدیریت خواهید کرد؟
هر اقدامی، اگر بر اساس مطالعات و با رعایت اصول توسعه پایدار محیطزیستی باشد، میتواند مفید باشد. در تعریف توسعه پایدار گفته میشود که توسعه پایدار آن است که پاسخگوی نیاز امروز باشد، بدون فداکردن حقوق نسلهای آینده. برهمیناساس حتی همان کارهای سازهای، مشروط بر رعایت اصول زیستمحیطی و حقوق شهروندان هم کارهای مثبتی خواهند بود، اما به صورت مشخص اگر بخواهم به این سؤال شما پاسخ دهم، میگویم اجازه نمیدهم سوداگران، شهر را مدیریت کنند.
شهر را باید کارشناسان حوزههای مختلف، اعم از حوزههای فرهنگی، اجتماعی، شهرسازی، جامعهشناسان، مهندسان سازه و طراحان با هم مدیریت کنند، همه اینها باید کنار هم بنشینند و برای شهر تصمیم بگیرند تا هر اقدامی که در شهر میشود، سبب ارتقای کیفیت زندگی در شهر شود. هم در برنامههای من آمده است و هم تلاش من این خواهد بود که در این مسیر قدم بردارم. البته میزان خرابی و میزان تخریب به اندازهای زیاد است که اگر من فکر کنم در یک دوره سهساله، همه این مشکلات حل میشود، ناشی از خوشبینی است. در این شرایط باید بهگونهای پایهریزی کنیم که در آینده، وضعیت از این بدتر نشود و بهبود نسبی آغاز شود؛ مثلا در یک دوره ۱۰ ساله، تهران متفاوت از امروز باشد.
ساکنان تهران از همه نقاط کشور هستند و بهنوعی در این شهر ما با یک تنوع فرهنگی عظیم مواجه هستیم. دیدگاه شما در زمینه استفاده از این پتانسیل چیست؟
رویکرد من توجه به این تنوع فرهنگی با هدف اصلی همگرایی ملی است. تهران، پایتخت ایران است و متعلق به تمام کسانی است که در درون این شهر زندگی میکنند. بنابراین اینجا متعلق به یک گروه خاص نیست، بلکه متعلق به تمام ایرانیان است. اقوام ایرانی متعدد، مذاهب و ادیان مختلف در این شهر زندگی میکنند. به همین دلیل، شهر تهران را باید نماد ایران دانست. همه کسانی که اینجا هستند میتوانند نماد همگرایی ملی باشند تا این همگرایی ملی در پایتخت، به تمام استانها سرایت پیدا کند، به تمام مذاهب، به تمام ادیان و به تمام اقوام ایرانی، که بدانند در اینجا مرکزیتی وجود دارد که ترکیبی است از همه اقوام، ادیان و مذاهب. این همگرایی که در اینجا وجود دارد، نمادی است برای همگرایی ملی.
اصلیترین اولویت تهران از نظر شما در شرایط کنونی چیست و رویکردتان در زمینه این اولویت چه خواهد بود؟
اولویت اول یا مهمترین نیازی که در شهر تهران وجود دارد و باید به آن پرداخته شود، مسئله آلودگی هوا و ترافیک است. این دو نیز کاملا بههم مرتبط هستند؛ یعنی اگر بتوانیم مسئله ترافیک را با استفاده از تجربه دنیا و ابزارهای علمی به گونهای ساماندهی کنیم که حملونقل عمومی سهم بالاتری داشته باشد و همینطور خودروهای فرسوده در سطح شهر کاهش پیدا کنند و بخش حملونقل عمومی شامل اتوبوسها، مینیبوسها و تاکسیهای شهر نوسازی شود، بخش درخور ملاحظهای از آلایندگی امروز شهر تهران کاهش پیدا خواهد کرد.
برای توسعه حملونقل مبتنی بر قطار شهری چه برنامههایی دارید؟
از امروز باید شروع کنیم و در سه سال آینده بتوانیم حداقل چیزی حدود هزار واگن به تعداد واگنهای قطار شهری کنونی اضافه کنیم. همین الان قرارداد ۶۳۰ واگن آماده بوده و فاینانس با شرکت برنده انجام شده است. مناقصهای برگزار کردیم و در این مناقصه همه اقدامات لازم انجام شد تا به عقد قرارداد رسید. الان پیشنویس قرارداد کاملا آماده است. امیدوارم گیرهای خیلی جزئی که مانده نیز هم حل شوند که در همین ماه انشاءالله این قرارداد منعقد شود. این نیز کمک میکند تا تعداد مسافرتهایی که در درون شهر انجام میشود، افزایش چشمگیری داشته باشد. باید افق طرح را طوری ببینیم که در حدود هفت میلیون نفر سفر از سفرهای شهر در روز با مترو انجام شود.
بخش زیادی از طرحهایی که شما در چشمانداز خود دارید و در برنامهتان آوردهاید، به بودجههای زیادی نیاز دارند؛ مثلا توسعه مترو. میدانیم که در دوره آقای نجفی، یکی از اصولی که پایهگذاری شد این بود که به سمت منابع پایدار بروند و شهرفروشی نکنند. شما در این زمینه یعنی برای تأمین این بودجهها و همان توسعه درآمدهای پایدار شهری، مشخصا چه برنامهای دارید؟
برای بحث درآمد شهری، اولا لایحه درآمد پایدار شهر را با کمک سازمان برنامهوبودجه و وزارت اقتصاد و دارایی تنظیم کردیم که سهم مالیات بر ارزش افزوده شهرداریها افزایش پیدا کند. این را هم سازمان برنامهوبودجه امضا کرد، هم وزارت اقتصاد و دارایی. به کمیسیون کلانشهرها هم رفت و تصویب شد و الان برای بررسی نهایی به دولت رفته است.
همچنین در بودجه سال ۹۷ با پیگیری فراوان سازمان شهرداریها و حمایت مجلس، پنجهزار و ۵۰۰ میلیارد تومان، فروش اوراق مالی در نظر گرفته شده که میتوانیم از حداقل ۵۰ درصد این بودجه برای قطار شهری استفاده کنیم.
براي حل آسيبهاي اجتماعي تهران چه برنامههایی در نظر دارید؟
پرداختن به آسیبهای اجتماعی و بافتهای فرسوده و حاشیه شهر یکی از اولویتها و برنامههای اصلی من خواهد بود. با توجه به اینکه مقام معظم رهبری نیز بهطور جد روی آن تأکید داشتهاند. در واقع بخش اعظم آسیبهای اجتماعی در همین بافت فرسوده و ناکارآمد شهری رخ میدهد. مشکلات این محلات یکی در حوزه ساختار شهری و امکانات است و یکی وجود تبعیض بین محلات محروم و محلات برخوردار که این فضای عمومی شهر را تبدیل به یک دوگانه کرده است.
این موضوع منجر به بروز حس تبعیض و نابرابری در میان شهروندان میشود و به همین دلیل، رسیدگی به این محلات و پرکردن این شکاف، بسیار حائز اهمیت است. بر همین اساس، برنامه من طوری طراحی شده که میخواهیم در درون همه ۳۵۳ محله تهران، تمام شاخصهای زیستپذیری را تعریف کنیم. بخشی از این شاخصها به این شرح هستند؛ مسکن، حملونقل عمومی، دسترسی به خدمات و امکانات تفریحی، کار، آبوهوا، کیفیت سلامت، التزام مدنی و اجتماعی یا به تعبیری نقش مردم در اداره امور خودشان و... . پس از آن، همه محلات را با هم مقایسه میکنیم، ببینیم هر محلهای در چه شاخصی وضعیت مطلوبی دارد، در چه شاخصی وضعیت نامناسب یا بدی دارد. آنجا که شاخص مطلوب است، ما هزینه نمیکنیم.
آنجا که شاخصها ضعیف هستند، هزینه میکنیم تا به مرور این فاصلهها کمتر شود. با همین هدف در برنامه من که عنوانش هست «شهر زیستپذیر، شهروند مشارکتپذیر»، پایه اصلی از محله است؛ چون محلات بهعنوان سلولهای حیات شهر هستند. این سلولهای حیات، باید تمام لازمههای یک زیست سالم را داشته باشند. با توجه به محدودیت منابع و با توجه به فاصله بسیار زیاد این محلات به لحاظ شرایط زیستی، زمان طولانی طی خواهد شد تا اینها به هم نزدیک شوند؛ اما وظیفه ما این است که با کمک خود مردم برنامهریزی کنیم تا این فاصلهها کمتر شود.
- 11
- 5