شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳
۰۸:۵۳ - ۱۷ مهر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۷۰۴۳۵۷
زنان، جوانان و خانواده

فرجام ازدواج با پسری که ۱۰ سال کوچکتر بود

اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,خانواده و جوانان

زنی تحصیلکرده در دومین ازدواجش به پسری که ۱۰ سال از خودش کوچکتر بود «بله» گفت، اما این ازدواج قبل از برگزاری جشن عروسی به دادگاه کشیده شد تا مهر طلاق بار دیگر بر شناسنامه‌اش نقش ببندد.

 

در یکی از روزهای ماه مهر، «رعنا» پا به دادگاه خانواده گذاشت تا پرونده طلاق توافقی‌اش را پیگیری کند. کوتاه قد و قدری هم چاق بود، با لباس‌های شیک و کیف چرمی. چند روز دیگر ۳۵ ساله می‌شد، اما بی‌حوصله‌تر از آن بود که برای خودش جشن تولد بگیرد. همه ذهن و روحش را تلخی دوران عقد پر کرده بود. وقتی مقابل قاضی «غلامحسین گل‌آور» روی صندلی شعبه ۲۶۴ نشست، بدون درنگ گفت:«آقای قاضی، با اینکه حکم طلاق توافقی ما را صادر کرده‌اید، اما همسرم برای مراجعه به دفترخانه طلاق این پا و آن پا می‌کند...»

 

 قاضی دستی به محاسنش کشید و با لبخند گفت:«چهره هر دو نفرتان را خوب به یاد دارم. همین یک ماه پیش بود که رأی شما را صادر کردم. یادم هست که شما بر جدایی و طلاق بیشتر اصرار داشتید.» رعنا سرش را پایین انداخت و گذشته مثل یک فیلم سینمایی از جلوی چشمانش گذشت... ماجرای آشنایی رعنا و داریوش به یک سال پیش باز می‌گشت. یکی از روزهایی که پشت میز کارش در دفترخانه رسمی نشسته بود، پسر جوانی برای انتقال سند رسمی یک خودروی پراید مراجعه و چند سؤال حقوقی کرد.

 

رعنا هم که احترام به مشتری برایش یک اصل جدی به شمار می‌آمد با حوصله جواب داد. بعد از آن چند بار دیگر هم آن جوان را در همانجا مشاهده کرد. اسم او «داریوش» بود و خود را کارمند یک اداره معرفی کرد، تا اینکه یک روز روی صفحه گوشی‌اش پیامک عاشقانه‌ای دید و وقتی با شماره غریبه تماس گرفت معلوم شد داریوش پشت خط است. رعنا از او خواست تا فقط درباره کار تماس بگیرد و رفتارش را اصلاح کند. اما داریوش دست بردار نبود و اعلام کرد که تحقیقات لازم را انجام داده و می‌داند که رعنا زنی مطلقه است که جز کار و رسیدگی به پدر و مادرش دغدغه دیگری ندارد. رعنا از او خواست تا در بیرون از محل کار قراری بگذارند تا واقعیت زندگی‌اش را توضیح دهد.

 

 در نخستین قرار داریوش با دسته گلی بزرگ و هدیه‌ای گرانقیمت آمد، اما رعنا اهمیتی نداد و به جوان دلباخته توضیح داد که چند سال پیش از همسرش جدا شده و جدا از این ۱۰ سال بزرگتر از داریوش است و به همین دلیل خوشبختی واقعی در این رابطه وجود نخواهد داشت.

 

با این حال پسر جوان تأکید کرد که به‌دنبال دوستی نیست و قصد ازدواج دارد. بعد از آن دیدار یک شب به خواستگاری رفت و همان جا مشخص شد که خانواده و بخصوص مادر داریوش موافق این ازدواج نیستند و فقط به اصرار پسرشان آمده‌اند تا عروس آینده را از نزدیک ببینند. خانواده رعنا هم اعلام کردند موافقتی با این وصلت ندارند ولی انتخاب را به عهده دخترشان می‌گذارند. در این میان رعنا نگران بالارفتن سن و از دست رفتن فرصت مادرشدن بود و ته دلش نمی‌خواست چنین خواستگار عاشق پیشه‌ای را از دست بدهد. داریوش بالاخره رعنا را راضی کرد تا سر سفره عقد بنشینند .

 

گرفتاری‌های رعنا از همان روز عقد محضری و تهیه مقدمات جشن عروسی شروع شد. چرا که رعنا بتدریج متوجه شد همسر آینده‌اش همه جزئیات زندگی آینده‌اش را با مــــــــــــــــــــــادرش در میان می‌گذارد و حتی بدون اجازه او حق هزینه کردن ریالی از حقوقش را ندارد.

 

رعنا فهمیده بود که داریوش پسر سالم و با محبتی است، اما وابستگی به مادرش را نمی‌تواند کنار بگذارد. جدا از این داماد جوان به رعنا اصرار می‌کرد در نبود مادرش کارهای شخصی‌اش را انجام دهد و این دو موضوع نه تنها با روحیه رعنا سازگار نبود، بلکه مشغله کاری‌اش نیز چنین امکانی را فراهم نمی‌کرد.

 

بنابراین رعنا ناچار شد راز جدایی از همسر اولش را به داریوش بگوید و توضیح بدهد که معمولاً یک زن حتی اگر شغل پردرآمد و سن زیادی داشته باشد، باز هم تمایل دارد به همسرش تکیه کند و از آنجا که همسر قبلی‌اش نتوانسته در برابر مشکلات زندگی مقاومت کند و معتاد شده است از هم جدا شده‌اند. کم کم بحثشان بالا گرفت و برای چندمین بار مادر داریوش به میدان مجادله وارد شد. این بار اما رعنا گذشت نکرد و با عصبانیت جواب مادرشوهرش را داد. داریوش هم قهر کرد و رفت تا روزی که پدر رعنا پیشنهاد طلاق را مطرح کرد.

 

درست یک ماه پیش بود که رعنا به تنهایی و داریوش با مادرش به دادگاه خانواده آمدند تا حکم طلاق توافقی بگیرند، بدون آنکه حتی یک روز با هم زندگی مشترک داشته باشند. سه ماه نامزدی پر از تنش برای رعنا تلخ‌تر از زندگی مشترک گذشته‌اش بود، برای همین ۱۰۰ سکه مهریه‌اش را بخشید و حتی هدیه‌ها را پس داد. با طی مراحل قانونی در کمتر از چند روز حکم طلاق را دریافت کردند و فقط باید ظرف سه ماه و ۱۰ روز به دفترخانه مراجعه می‌کردند تا رسماً راهشان را از هم جدا کنند. اما داریوش در محضر حاضر نشده و پیغام داده بود که همچنان رعنا را دوست دارد.

 

یک ماه بعد از ابلاغ رأی دادگاه، رعنا به شعبه ۲۶۷ آمده بود تا پرونده‌اش را پیگیری کند. همان‌طور که در افکار گذشته‌اش غرق بود، قاضی گل‌آور گفت:«نگران نباشید دخترم...».

 

سپس به زن جوان توضیح داد وقتی که رأی طلاق توافقی صادر و ابلاغ شود، در صورتی که زن و شوهر همچنان موافق جدایی باشند می‌توانند با هم یا بدون حضور دیگری به دفترخانه رسمی مراجعه و طلاق خود را ثبت کنند. رعنا وقتی این جملات را شنید نفس راحتی کشید و بلند شد تا دادگاه را ترک کند. در آن لحظه قاضی پرسید:«می‌دانم تصمیمتان را گرفته‌اید، اما شاید همسرتان توانایی مقابله با چنین شکستی را نداشته باشد.» رعنا جواب داد:«مشکل همین است که با هیچ مشکلی نمی‌تواند روبه‌رو شود. او به مادر بیشتر احتیاج دارد تا همسر!» و راهش را کشید و بیرون رفت.

 

iran-newspaper.com
  • 14
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش