طی سالهای گذشته شاهد کاهش کارکرد و نقش خانواده در جامعه هستیم؛ اتفاقی که بهیقین میتواند زمینهساز بروز مشکلات و آسیبهای اجتماعی عدیده شود، چراکه بنا به گفته کارشناسان خانواده این موضوع خود میتواند نقش بسزایی در فرهنگسازی، آموزش و همچنین کاهش معضلات اجتماعی داشته باشد.
در سایه الگوبرداریهای نامناسب و همچنین تغییر خردهفرهنگها امروزه خانواده دیگر مانند گذشته از نقش تاثیرگذاری برخوردار نیست که این مهم میتواند عاملی برای افزایش خودکشی، اعتیاد، تجردگرایی و مواردی از این دست شود؛ اتفاقی که بنا به اظهارنظر جامعهشناسان زنگ خطری جدی برای سلامت جامعه محسوب میشود.
تغييرات اجتماعي عامل تغيير کارکرد خانواده
امانا... قراييمقدم در گفتوگو با «آرمان ملي» درباره پيامدهاي منفي کاهش کارکرد خانواده ميگويد: با گذشت زمان بهيقين ديگر خانواده نميتواند مانند گذشته نقشآفريني کند، چراکه ايجاد تغييرات يک اصل انکارناپذير محسوب ميشود. اين جامعهشناس در ادامه ميافزايد: خانواده در طول زمان به تناسب اينکه جامعه و تکنولوژي تغيير ميکند، روابط اجتماعي نيز بهتبع آن تغيير مييابد و در نهايت نيز شاهد ايجاد تغييرات در خانواده خواهيم بود، چراکه در غير اين صورت خانواده از ايفاي نقشها و کارکردهاي کليدي خود بازميماند.
وي ميگويد: ما در جامعهشناسي، دو بخش جامعهشناسي ايستا و جامعهشناسي پويا داريم. در جامعهشناسي پويا به اين نکته اشاره شده که خانواده در طول زمان تغيير ميکند و چون افرادي که بايد در گذشته بر روي خانواده برنامهريزيهاي دقيق را انجام ميدهند از اين کار غفلت داشتهاند امروزه با مشکلات ناشي از تغيير کارکرد خانواده مواجه شدهايم، اين در حالي است که در کشورهاي اروپايي با انجام فرهنگسازي يا آموزش، کارکرد خانواده بهطرز صحيحي تغيير يافته و ايفاي نقش آن براساس نيازهاي جامعه تعريف شده است که اين خود ميتواند نشان از برنامهريزيهاي اصولي و کارشناسيشده براي خانواده در کشورهاي ديگر باشد؛ اتفاقي که در کشور ما مورد غفلت قرار گرفته است.
ضرورت برنامهريزيهاي اصولي
قراييمقدم در ارتباط با ايجاد تغييرات در کارکرد خانواده امروزي ميگويد: در حال حاضر متاسفانه تغييرات در جامعه ما بسيار تندتر رخ ميدهد که اين خود عاملي براي کاهش کارکرد و نقش اساسي خانواده شده است، چراکه سرعت تغييرات بهقدري است که برنامهريزيهاي لازم براي آن صورت نميگيرد که اين خود ميتواند بسيار آسيبزا باشد. وي در ادامه تصريح کرد: امروزه متاسفانه ديگر ارزشهايي مانند قدرت احترام وغيره براي برخي خانوادهها چندان باقي نمانده، چراکه برنامهريزيهاي لازم براي انتقال ارزشها صورت نگرفته که اين خود ميتواند باعث ايجاد مشکلات عديده در جامعه و يا خانواده شود. قراييمقدم ميگويد: متاسفانه در جامعه ما برنامهريزيهاي چنداني براي تقويت بنيان خانواده و افزايش ارزش آن از گذشته تا به امروز آنگونه که بايد صورت نگرفته است. بارها اين اتفاق از سوي جامعهشناسان گوشزد شده بود اما مسئولان براي مقابله با پيامدهاي منفي تغيير کارکرد خانواده برنامهريزيهاي اصولي را ارائه ندادند که اين خود ميتواند زمينهساز بروز آثار منفي شود.
ايجاد تغييرات وسيع در جامعه
اين جامعهشناس در ادامه اذعان داشت: يکي ديگر از مهمترين دلايل کاهش کارکرد خانواده را ميتوان ايجاد تغييرات وسيع در جامعه عنوان کرد؛ تغييراتي که امروزه شاهد رويدادن آن در بسياري از ادارات و يا حتي مدرسهها هستيد، چراکه دانشآموزي که ميبيند بهراحتي معلم باسابقه از کار برکنار ميشود و جاي آن را معلمي تازهکار و کمسابقه ميگيرد راحتتر اين موضوع را نيز ميپذيرد که ميتواند جايگاه و نقش ديگران را در زندگي و يا جامعه تغيير دهد که اين مهم امروزه در خانواده و جامعه به وفور به چشم ميخورد.
وي در ارتباط با نقش الگوبرداريهاي نامناسب درباره کاهش کارکرد خانواده ميگويد: بارها اين مساله را به مسئولان گوشزد کردهايم که ميتوانيم ايراني بمانيم ولي از تمدن غرب فاصله نداشته باشيم؛ همان حرفي که ژاپنيها در سال ۱۹۴۷ زدند و حاصل اين نوع الگوبرداريها و نگرشها در کشوري مانند ژاپن پيشرفت روزافزون با افزايش کارکرد خانواده بود. کاهش کارکرد خانواده خود ميتواند عاملي براي افزايش تجردگرايي، خودکشي و مواردي از اين دست باشد.
معضل خوداستقلالي فرزندان
قراييمقدم در خصوص مهمترين پيامدهاي منفي کمرنگشدن نقش خانواده در جامعه ميگويد: در حال حاضر متاسفانه يکي از بارزترين پيامدهاي منفي کمرنگشدن نقش خانواده را ميتوان خوداستقلالي فرزندان نام برد؛ اتفاقي که خود ميتواند باعث افزايش زندگيهاي مجردي و در نهايت بروز مشکلات اجتماعي و يا روحي و رواني عديده شود.
بالارفتن سن ازدواج
وي درخصوص بالارفتن سن ازدواج و کاهش نقش خانواده ميگويد: يکي ديگر از پيامدهاي منفي کمرنگشدن نقش خانواده بالارفتن سن ازدواج است، چراکه ديگر فرزندان تمايل چنداني به تشکيل زندگي مشترک ندارند و به بهانههاي واهي از انجام آن سر باز ميزنند که خود در ايجاد آنومي اجتماعي و ازهم گسستي فرهنگي تاثيرگذار است.
اين جامعهشناس در پاسخ به اين سوال مبني بر اينکه کاهش کارکرد خانواده چه تاثيري در روند فرهنگسازي دارد، ميگويد: خانواده داراي نقشهاي بيبديل است که نميتوان وظايف آن را برعهده نهاد موازي قرار داد، چراکه هيچ نهاد موازي براي خانواده وجود ندارد.
بنابراين فرهنگسازيهايي که بايد از طريق خانواده انجام شود امروزه چندان تحقق نمييابد که اين خود در بروز ناهنجاريها بسيار موثر واقع ميشود. قراييمقدم در ادامه افزود: امروزه احساس ميشود که خانوادهها بايد تقويت شوند در غير اين صورت جامعه آسيبهاي بيشتري را متحمل خواهد شد. براي انجام اين کار بايد اقدام به ارزشگذاريهاي بهينه نمود. قراييمقدم ميگويد: خانواده محور اقتصاد کشور به حساب ميآيد، چراکه اگر خانواده تشکيل نشود اقتصاد نيز شکل نميگيرد و همچنين آداب و رسوم اجتماعي نيز منتقل نميشود که هريک از اينها بهتنهايي ميتواند بسيار مشکلساز باشد.
وي در پايان خاطرنشان کرد: افزايش طلاق، ازدواجهاي صوري، طلاقهاي عاطفي و مواردي از اين دست را ميتوان از ديگر آثار منفي کمرنگشدن کارکرد خانواده عنوان کرد. بنابراين در حال حاضر بايد مسئولان بهدنبال راهکاري اساسي براي آموزش و فرهنگسازي در اين خصوص باشند.
- 19
- 2