روایتهایی بسیار درباره وجود و گسترش فسادهای سیاسی- اجتماعی در سدههای گذشته تاریخ ایران، بر برگهای تاریخ ثبت شده است. جهانگردان نیز همچون پارهای تاریخنگاران ایرانی در اینباره سخن راندهاند. روایتها اما دگرگونه است؛ روایان، هریک از دریچه نگرش خویش- درست یا نادرست- کوشیدهاند وضعیت را بازتابانده،
تحلیلهایی متفاوت نسبت به آن ارایه دهند. ویتا سکویلوست، نویسنده و جهانگرد انگلیسی که در روزگار پهلوی اول به ایران آمده است، در کتاب «مسافر تهران» درباره فسادهای مالی و اداری در جامعه ایران در آن روزگار، به تلخی مینویسد «امور مالی را در ایران یکروزه نمیتوان عوض کرد و سر و صورت داد. ...
هرکس که میخواهد این کشور را اداره کند با مشکل دومی هم روبرو است و آن طبیعت و سرشت این ملت است. به چنگآوردن این ملت آسان است زیرا مقاومت نمیکند، اما همینکه به چنگ آمد بکارگرفتن او مشکل است. با کمک او هیچ نمیتوان ساخت.
مانند هر ملت بیحالی، ایرانیها هر ادارهای را درهم میشکنند و بزودی از هر ملت دیگری که نافرمانتر ولی فعالتر است چارهناپذیرتر میشوند». وی سپس میکوشد از نگرش اروپایی خویش، ریشههای روانشناختی و جامعهشناختی پیدایش آن وضعیت فسادگونه و پیامدهای آن را بشناساند «شاید درست باشد که با آنها نیازی به جنگیدن نیست، اما آنها هم برای جنگیدن در کنار رئیس خود نخواهند ایستاد.
اینچنین سرشتی طبعا کار را به زیادهرویهای بیشمار میکشاند و فسادی به بار میآورد که ایران از آن بیمار است. داد و دادرسی نیست. مقامات و مناصب خرید و فروش میشود. فساد، قانونشکنی، اختلاس، حیف و میل کردن اموال عمومی، و نادرستی همگانی به اندازهای است که بیننده را خشمگین میکند، نه تنها از دیدگاه اخلاقی، بلکه به سبب تاروپود احمقانه نظام که بیننده را از کوره بدر میبرد».
این زن انگلیسی نیز دخالتهای دولتهای روس و انگلیس را در تقویت آن فسادها و مسایل سیاسی- اجتماعی بیتاثیر نمیداند «این پوسیدگی و فساد درون با فشارهای سیاسی که روسیه و انگلیس وارد میکنند در مشکلتر کردن کار هر فرمانفرمایی دستبهدست هم میدهند».
ویتا سکویلوست نیز مانند هر تحلیلگر، راه چاره را مینمایاند «نخست باید این دردها را زود چاره کرد و سپس به مسائل دیگر پرداخت، همچون حملونقل، رشد جمعیت، آبیاری، بهسازی زندگی کشاورزان، و کشتوکار زمینها».
- 10
- 2