یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳
۱۰:۵۹ - ۲۸ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۶۶۵۵
رفاه و آسیب های اجتماعی

پشت‌پرده زباله‌گردی کودکان/ میانگین سنی کودکان زباله‌گرد ١٢ سال است

دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک: کارت کودکان زباله‌گرد هر ماه با ٣٠٠ هزار تومان شارژ می‌شود قائم مقام معاونت خدمات شهری: کار کودکان در تفکیک زباله خلاف است،ببینیم برخورد قضائی می‌کنیم یک عضو جمعیت امام علی: میانگین سنی کودکان زباله‌گرد ١٢ سال است.

 «برخی از پیمانکاران شهرداری برای هر نفر که در گاراژهای تفکیک زباله کار می‌کند، ٨٠٠‌ هزار تومان از صاحبان گاراژها پول می‌گیرند. این پول را زباله‌گردها نمی‌دهند، صاحبان گاراژها می‌دهند و در مقابل زباله‌ها را با قیمت پایینی از این بچه‌ها می‌خرند. کارگران اغلب ١٠تا ١٢ساله هستند و روزی تا ٦٠کیلو زباله تفکیک‌شده را جمع می‌کنند و تحویل صاحبان گاراژها می‌دهند. آنها در خیابان‌ها امنیت ندارند،

 

برخی از ماموران شهرداری، هروقت آنها را می‌بینند، کارت‌شان را چک می‌کنند، کارت‌ها فصلی است و هر فصل بین ٢٠٠ تا ٤٠٠‌هزار تومان باید شارژ شوند.» اینها بخشی از روایت سوسن مازیارفر، یکی از اعضای جمعیت دانشجویی امام علی(ع) درباره شرایط کاری این کودکان است. کسی که برای یک کار پژوهشی متعلق به این جمعیت، کار شناسایی کودکان زباله‌گرد تهران را عهده‌دار بود. او پشت پرده فعالیت کودکان در گاراژهای تفکیک زباله را خوب می‌داند.

 

کودکان خردسالِ ١٠ساله، ١٢ساله و حتی در موارد  کمی  ٤ساله. کودکانی که اغلب افغان غیرمجاز هستند و اول و آخر کارشان، خم‌شدن تا کمر روی سطل‌های مکانیزه فلزی کثیف و گاهی متعفن شهرداری است؛ متعفن از باقیمانده غذاها و هرچه می‌شود در زباله‌های شهری پیدا کرد: « تفکیک زباله مناطق مختلف تهران به صورت جداگانه به مزایده گذاشته می‌شود، پیمانکاران شهرداری، مزایده را که برنده شدند، کار را به یکی از گاراژهای خصوصی که در همین زمینه فعالیت می‌کنند، می‌سپرند و به ازای هر نفری که در این گاراژها کار می‌کنند، ٨٠٠‌هزار تومان می‌گیرند، فرقی نمی‌کند، کارگر کودک ١٢ساله باشد یا مرد ٤٠ساله. همه یک قیمت دارند.

 

هر منطقه گاراژهای مخصوص به خودش را دارد، مثلا پیمانکاری که در مزایده منطقه ٦ برنده شده، زباله‌های آن منطقه مال خودش است، تفکیک‌اش را می‌سپرد به یکی از گاراژها و به این صورت کاسبی‌اش شروع می‌شود.» مازیارفر اینها را به «شهروند» می‌گوید. ماجرا اما با واگذاری تفکیک زباله به گاراژها تازه برای کارگران کوچک، کارگران صورت‌های سیاه، دست‌های سیاه و لباس‌های سیاه، شروع می‌شود: «بخش زیادی از گاراژهای تفکیک زباله در زمان‌آباد و شهرری است، این گاراژها شخصی است و به جایی وابسته نیستند، آنها پول را به پیمانکاران می‌دهند اما از آن طرف، زباله‌ها را کیلویی از بچه‌ها می‌خرند.

 

هرکدام از این کودکان روزی ٦٠ تا ٧٠کیلو زباله تفکیک‌شده جمع می‌کنند، پلاستیک، بطری، کاغذ، شیشه و... برای همین ٦٠تا ٧٠کیلو در ماه، حقوقی نزدیک به ٨٠٠‌هزار تومان به این بچه‌ها می‌دهند، گاهی کمی بیشتر و گاهی کمتر.» ماجرا اما فقط همین کار روزانه نیست، این کودکان خسته از کار، تنها حساب کارشان صاحبان گاراژها نیستند که زباله‌ها را ارزان از آنها می‌خرند، گروهی از ماموران شهرداری هستند.

 

آنطور که مازیارفر می‌گوید؛ برخی از ماموران شهرداری، از این کودکان کارت می‌خواهند، کارت هم اسم خاص و مهر خاصی ندارد، فقط این بچه‌ها موظف هستند به صورت فصلی، کارت‌ها را شارژ کنند، هربار شارژ هم ٢٠٠ تا ٤٠٠‌هزار تومان می‌شود: «این بچه‌ها شارژ کارت را از حقوقشان باید پرداخت کنند و به نوعی این کارت‌ها مجوز فعالیت‌شان است. فرقی هم نمی‌کند افغان باشند یا ایرانی. مجاز یا غیرمجاز.» بعضی از این گاراژها، ٣٠ کارگر، بعضی ١٠ کارگر و بعضی تا ١٠٠ کارگر هم دارند.

 

همه اینها بستگی به بالابودن میزان زباله‌های هر منطقه دارد: «زمان‌آباد پر از گاراژهای تفکیک زباله است، بیشتر این کارگران کودک هستند که هر روز با گونی‌های پر از زباله به گاراژ برمی‌گردند تا گونی‌هایشان وزن‌کشی شود، هر کارگر مسئول تفکیک یک بخش است، برخی شیشه جمع می‌کنند، برخی پلاستیک، بعضی هم کاغذ و... هر زباله قیمت خودش را دارد.» او می‌گوید که تفکیک زباله خیلی وقت است که تبدیل به تجارت پرسودی شده و تمام بارش بر دوش همین کودکان است که چندین برابر وزن خودشان گونی‌های زباله را به دوش می‌کشند.

 

جمعیت امام علی(ع) از پارسال که احد و صمد، دو کارگری که در یکی از این گاراژها، زنده‌زنده در آتش سوختند، یک کار پژوهشی روی این کودکان شروع کرد. آنها در قالب طرح کعبه کریمان این‌بار به سراغ شناسایی این کودکان و برآورده‌کردن آرزوهایشان پرداختند؛ در پژوهش آنها ٦٥٠ تا ٧٠٠ کودک زباله‌گرد مورد بررسی قرار گرفتند: «براساس این پژوهش که در تهران و چندین شهر کشور انجام شد، در تهران افغان‌ها، بیشترین تعداد زباله‌گردها را به خود اختصاص دادند، اما مثلا در جایی مانند کرمانشاه، ایرانی‌ها، رتبه اول را در زباله‌گردی داشتند.

 

در میان آنها دختران زباله‌گرد هم داریم. تعدادشان هم کم نیست. در قرچک، زورآباد و جعفرآباد تعداد زیادی از زباله‌گردها دختر هستند. در این طرح ما از بچه‌ها درباره آرزوهایشان پرسیدیم، یکی از آنها به ما گفت که کاش مردم زباله‌هایشان را از خانه تفکیک کنند تا کار ما سخت نشود. این آرزوی یک بچه ١٠ساله زباله‌گرد است.» شرایط کار این کودکان بد که نه بغرنج است و تلخ. درد آنها فقط بهره‌کشی‌ها نیست، ‌هزار درد و بلاست که از همین سطل‌های زباله، به جانشان می‌افتد: «بعضی از کودکان تا روزی ٢٠ساعت هم کار می‌کنند، از صبح زود از خانه بیرون می‌روند و دو، سه شب برمی‌گردند، نزدیک ٦٠، ٧٠درصدشان در همان گاراژها می‌خوابند و آنهایی هم که خانه می‌روند،

 

شرایط‌شان خیلی با آن گاراژهای پر از زباله فرقی نمی‌کند. گاراژها بشدت آلوده هستند، کودکان در همان گاراژها غذا می‌خورند» دستکش و ماسک آرزوی این کودکان است، کودکانی که بی‌محابا، دست‌های سیاهشان را در سطل‌ها فرو می‌کنند، بیرون می‌آورند و ویروس‌ها و عفونت‌ها را با خود هرجا می‌برند: «بررسی‌های ما نشان داد که حدود ٧٠‌درصد از این کودکان، بدون دستکش کار می‌کنند، ایدز، هپاتیت، اسهال، سل و قارچ‌های پوستی، انگل و وبا و گال هم در میان این کودکان دیده می‌شود.

 

آنها به جز این درد استخوان هم دارند؛ چرا که بارهای سنگینی به دوش می‌کشند؛ به دلیل برخورد ماموران شهرداری نمی‌توانند از چرخ استفاده کنند.» مازیار‌فر می‌گوید که تمام این مشکلات در جلسه‌ای به مسئولان شهرداری و وزارت رفاه اعلام شده و قرار است تا کارگروهی برای بررسی این موضوع تشکیل شود: « شهرداری در ابتدا این موضوع را نپذیرفت و گفت که این بچه‌ها زباله‌گرد هستند؛ اما درنهایت قبول کردند که روی این موضوع کار کنند؛ خواسته ما این است که کار تفکیک زباله به صورت مکانیزه انجام شود و از این چرخه غیرانسانی خارج شود.» ماجرا زمانی فاجعه‌آورتر می‌شود که خیلی از این بچه‌ها شب‌ها به خیابان می‌روند و صبح دیگر خبری از آنها نمی‌شود. جنازه آنها کف خیابان می‌افتد:

 

«خیلی از این بچه‌ها، زباله‌هایشان را نصف شب تفکیک می‌کنند و در خیابان برایشان اتفاقات بدی می‌افتد؛ تصادف یکی از آنهاست. ما موارد زیادی داریم که شب‌ها راننده‌ها این بچه‌ها را نمی‌بینند و با آنها تصادف می‌کنند. مرگ این بچه‌هایی که هیچ هویتی هم ندارند، خیلی دردآور است، چون هیچ‌کس از آن باخبر نمی‌شود.» مازیار فر، یکی از اعضای شورای مدیریت خانه ایرانی لب خط جمعیت امام علی(ع) است.

 

مسئولان توضیح دهند

هر آنچه مازیار فر به «شهروند» گفت، مظفر الوندی، دبیر مرجع کنوانسیون حقوق کودک هم در حاشیه رونمایی از کتاب طنین سکوت به «انصاف‌نیوز» گفته بود. او با اطلاع از جزییات کار این کودکان، اتفاقاتی که برای آنها در سوله‌های تفکیک زباله می‌افتد را استثمار می‌داند و تأکید می‌کند که شهرداری در این ماجرا دست دارد: «یک‌سری انحرافات در تنظیم قرارداد بین شهرداری و پیمانکاران وجود دارد که خود آنها هم متوجه این موضوع هستند. از مراحل ابتدایی تفکیک زباله تا زمانی که زباله‌ها به مکان صنعتی بازیافت زباله می‌رسند، بیشتر کسانی که فعالیت می‌کنند، کودکان هستند و همه اینها به صورت رسمی انجام می‌شود.»

 

به گفته او، کودکان زباله‌گرد بدون داشتن کارت‌های فصلی، اجازه کار در محلات و مناطق را ندارند: «افرادی مربوط به شهرداری و پیمانکارانش، این کودکان را کنترل می‌کنند تا افراد دیگری وارد کار نشوند.» الوندی وزارت کار را مسئول پیگیری وضع کودکان زباله‌گرد ایرانی می‌داند؛ با این توضیح که «حدود دو ماه پیش برای بازدید به مکانی رفتیم که بیشتر اتباع و به هر حال کودکان در حال کار بودند. از طرف مرجع حقوق کودک برای تمام بخش‌هایی که زیر مدخل این موضوع هستند، یک گزارش تهیه شد.

 

در ادامه این گزارش، از قوه قضائیه، رئیس دادگستری تهران، وزارت رفاه و شهرداری خواستیم در مورد روند بازیافتی که در تهران انجام می‌شود، توضیح بدهند.» به گفته او، این مکان‌ها پنهانی نیستند و این استعمار به ‌طور آشکار اتفاق می‌افتد و کودکان اعم از ایرانی و غیرایرانی در شرایط بد زندگی و کار می‌کنند. بعضی از این کودکان در همان سوله‌ها شب را سر می‌کنند. حدود ١٠ روز پیش این گزارش به بخش‌های مربوطه تقدیم شده است. الوندی همچنین از رایزنی‌ها با اعضای جدید شورای شهر و وعده‌ همکاری بخش اجتماعی شورای پنجم خبر داده است.

 

در شهرداری چنین اتفاقاتی نمی‌افتد

کار کودکان در تفکیک زباله تخلف است

همه این اتفاقات در شهر رخ می‌دهد و شهرداری انکار می‌کند. منصورباقرصاد، قائم‌مقام معاونت خدمات شهری شهرداری تهران یکی از آنهاست که از وجود چنین سازوکاری در شهرداری تهران، اظهار بی‌اطلاعی می‌کند و می‌گوید که از طرف شهرداری چنین اتفاقاتی نمی‌افتد:

 

«همه اینها که گفتید، خلاف قانون است؛ هر کسی هم که این کار را انجام داده، تخلف کرده، اصلا در شهرداری چنین اتفاقی نمی‌افتد که مامور شهرداری از کارگران تفکیک زباله کارت بخواهد و بابت آن هم پول بگیرد. اصلا ماموران شهرداری حق گرفتن چنین کارتی ندارند.» این مسئول در شهرداری تهران، در عین حال که می‌پذیرد تفکیک زباله به صورت مزایده در اختیار پیمانکاران شهرداری قرار می‌گیرد، اما همه آنچه درباره سوءاستفاده‌هایی که از کودکان فعال در تفکیک زباله گفته می‌شود را رد می‌کند و به «شهروند» می‌گوید:

 

«براساس قراردادی که ما با پیمانکاران تفکیک زباله داریم آنها تنها حق دارند که این زباله‌ها را از در منازل، در مدارس، در مغازه‌ها و شهرک‌های مسکونی و... تحویل بگیرند؛ چنین چیزی وجود ندارد که این بخش را به گاراژهای مخصوص این کار بسپارند و آنها هم از کودکان کار برای این بخش استفاده کنند.» واگذاری کار تفکیک زباله از سوی پیمانکاران شهرداری به گاراژها و سپردن کار به کودکان افغان و ایرانی و بهره‌کشی از آنها در قالب گرفتن کارت و شارژ همان کارت‌ها، روندی است که قائم‌مقام معاونت خدمات شهری شهرداری تهران تمام آن را خلاف می‌داند: «ما این موضوع‌ها را قبول نداریم و در صورتی که ببينیم برخورد می‌کنیم، حتی به دادگستری شکایت می‌کنیم.»

 

و تأکید می‌کند: «البته اگر چنین اتفاقی بیفتد.» او در پاسخ به این سوال که «اگر کودکان در کار تفکیک زباله نیستند، پس این تعداد کودکی که در این زمینه فعالیت می‌کنند، برای کجا مشغولند؟» می‌گوید: «اینها به شهرداری ارتباطی ندارند، اصلا چنین چیزی وجود ندارد که کودکان برای این بخش فعالیت کنند.» اما وجود این کودکان زباله‌گرد غیرقابل انکار است. اینها برای چه بخشی فعالیت می‌کنند؟ «روزانه ١٨‌هزار تن زباله خشک در کشور تولید می‌شود، این زباله‌ها در بخش‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند.»

 

زهرا جعفرزاده

 

 

 

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 17
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش