پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۰:۳۶ - ۲۷ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۷۳۴۶
سایر حوزه های اجتماعی

گزارشی از حال‌و‌‌روز رفتگران شب‌کار شهرداری

رفتگران شهرداری,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,جامعه

بامداد، همیشه ساعت خواب آدم‌ها نیست. درست همان موقع که غالب جامعه به خواب می‌روند و خسته از پایان یک روز کاری، شب را پشت سر می‌گذارند، عده‌ای تازه روزشان را آغاز می‌کنند و سر کار می‌روند. تصور کنید یک روز عصر ساعت هفت بعدازظهر بخوابید و ۱۲ شب بیدار شوید و کار کنید. زندگی پاکبانان و رفتگران شهرداری همین است. از ساعت ۱۲ شب تا ۶ صبح مشغول جارو کردن و جمع‌آوری زباله‌های روی خیابان هستند. تازه پس از آن همه مشقت و دشواری کار، بازهم به کار دیگری مشغول می‌شوند تا چرخ زندگی‌شان بچرخد. همان‌طور که وقت کار این افراد با حالت عادی مردم جامعه همخوانی ندارد، به تبع آن ساعت استراحت‌شان هم خارج از ساعت عرف استراحت است. ساعت یک بعدازظهر است؛ وقتی همه در همه‌جا سخت مشغول کار هستند، رفتگران تازه پس از کار شیفت دوم، باید استراحت کنند و به خانواده خود برسند؛ خانواده‌ای که معمولا هم پرجمعیت است و فرزندان‌شان آن ساعت مشغول تحصیل یا کار خودشان هستند.

 

شب در سرمای خیابان به‌طور اتفاقی، محل اسکان رفتگران را پیدا کردیم. جلوی در محل اسکان‌شان، یک خاور پارک بود تا رفتگرانی که از خواب بیدار می‌شوند و آماده انجام ماموریت هستند را سر پست‌شان منتقل کند. با نگهبان صحبت کردیم و داخل ساختمان مربوطه شدیم. اسکان در این‌گونه محل‌ها فقط برای کارگران غیر ایرانی است و آن‌هایی که ایرانی هستند، نمی‌توانند در محلی خاص اسکان داشته باشند. آن‌ها هر شب از منزل خودشان، سر ساعت مقرر، سر پست‌شان حاضر می‌شوند. محل اسکان کارگران غیر ایرانی که عمدتا افغانستانی هستند، یک ساختمان نوساز بود و به ظاهر، شکل و شمایل بدی نداشت، اما نظافت این محل چنگی به دل نمی‌زد.  این ساختمان‌ها چندین اتاق دارد که کارگران برای استراحت آن‌جا حضور دارند.

 

به اتاق‌ها سر زدیم. یک فضای ۵۰ متری با چند تخت دو طبقه، سهم کارگرانی است که معمولا ۳۰ نفری در این اتاق‌ها استراحت می‌کنند و باید با هم توافق کنند که هریک چه روزهایی روی تخت بخوابند و بقیه افراد روی زمین باشند؛ البته دغدغه این افراد به‌مراتب بزرگ‌تر از این هاست که جای خواب روی تخت یا روی زمین برایشان معضل بزرگی به‌حساب بیاید؛ بوی نامطبوع اتاق‌ها که ناشی از نبود نظافت شخصی کارگران است، تمام فضای اتاق را پر کرده بود؛ به‌طوری‌که به‌سختی می‌شد، یک دقیقه در آن‌جا نفس کشید.

 

کم‌کم به ساعت کاری‌شان که نزدیک می‌شدند، از خواب بیدار شده و به‌سمت کمدهایشان می‌رفتند برای تعویض لباس؛ لباس‌های نامرتبی که فسفری‌رنگ هستند و به اسم، خاصیت شبرنگی دارند ولی در عمل این‌گونه نیست. به‌صورت خواب‌آلوده و چشم‌هایی قرمز می‌روند که آماده شوند و می‌دانند که فضای بیرون تاریک است و قرار نیست حالاحالاها سپیده بزند.کارگران شهرداری لباس می‌پوشند و سریع خود را به خاور بیرون ساختمان می‌رسانند تا سوار آن شوند و طبیعتا آن‌ها که زرنگ‌تر باشند و زودتر حاضر شوند و به خاور برسند، جای بهتری نصیب‌شان شده تا موقع رسیدن سر پست‌شان، در رفاه نسبی به‌سر ببرند.

 

در واقع زندگی این رفتگران به این شکل است که کلا در شرایط سخت زندگی می‌کنند و اگر خیلی خوشبخت باشند، جای خواب‌شان روی تخت خواهد بود و جای رفت‌وآمدشان بهتر از بقیه می‌شود. پدیده رفتگر دوچرخه‌سوار هم ابتکار تازه شهرداری است که کارگران را با دوچرخه سر پست‌شان می‌فرستد و پاکبان، جارویش را به دوچرخه‌اش می‌بندد و تا محل ماموریتش رکاب می‌زند.

 

معمولا یک خیابان را به یک پاکبان می‌سپارند و اگر خیابان طویل باشد، تقسیم‌بندی، حدفاصل چهارراه‌هاست. رفتگران وقتی به شهر می‌روند، اتباع ایرانی و غیرایرانی از هم قابل تمییز نیستند و همه با هم برای نظافت شهر تلاش می‌کنند. همان موقع که شهر خواب است و چراغ‌های خانه‌ها خاموش، رفتگران شهرداری مشغول کار هستند. خش‌خش صدای جارویشان موزیک متن بامداد شهر است. فقط کافی است یک‌دفعه ناگهان از خواب بیدار شوید و از پنجره بیرون را تماشا کنید. معمولا رفتگران شهرداری از اتفاقات جامعه باخبر نیستند و دغدغه آن‌ها، دغدغه عادی مردم نیست.

 

برای آن‌ها اهمیت ندارد تیم فوتبال کشورشان در کدام گروه جام‌جهانی قرار گرفته است. برایشان فرقی ندارد در جشنواره فجر، سیمرغ بلورین نصیب کدام هنرمند خواهد شد و در سیاست چه کسی موفق می‌شود و رأی بیشتری کسب ‌می‌کند. برای رفتگر در همه‌حال همه‌چیز ثابت است. زندگی آن‌ها خلاصه شده در همین ساعت کاری، همین لباس نامناسب، حقوق کم و رفاه حداقلی. هر قدر هم که فرهنگ‌سازی شود و مردم زباله‌هایشان را روی زمین نیندازند، باز عده‌ای پیدا می‌شوند که رعایت نمی‌کنند. مردم هم رعایت کنند، برگ درخت که نمی‌تواند رعایت کند. چه رنجی می‌کشد پاکبان وقتی پاییز می‌رسد و باید بیشتر از گذشته جارو بکشد و بیشتر خم شود و زباله‌های خیابان‌ها را جمع کند.

 

سعید شمیرانی

 

 

asemandaily.ir
  • 31
  • 9
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۱۶
غیر قابل انتشار: ۱۹
جدیدترین
قدیمی ترین
زیبا نوشتی
لطفا ب حقوق رفتگر توجه کنید
واقعا این جوون هایی ک غرور خود را زیرپا گذاشتن وبا رنج و بدبختی وبه اجبار شغل رفتگری رو انتخاب کردن حداقل یه توجهی ب زحماتشون بشه
مرسی
عالی نوشتی
خیلی قشنگ نوشتی من هیچوقت برای هیچ سایتی نظر نگذاشته بودم.
چگونه داد طلب رفتگر بشم
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش