محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران، با اشاره به قتل بابک خرمدین خاطرنشان کرد:جسد وی روز گذشته در اکباتان پیدا شد.
او خاطر نشان کرد :در تحقیقات به عمل آمده پدر و مادر این کارگردان دستگیر شدند و به قتل او اعتراف کردند.
شهریاری با اشاره به اعتراف آنها بیان کرد:مطابق با اقرار، پدر این شخص با او اختلاف داشته و ابتدا او را بیهوش و بعد جسد را با چاقو تکه تکه کرده است.
وی تصریح کرد :البته تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
واکنشها به قتل فجیع «بابک خرمدین» توسط پدر و مادرش / تصاویر
یک خبر کاملا عجیب، صبح امروز (دوشنبه ۱۴۰۰/۰۲/۲۷) فضای عمومی را منفجر کرده، قتل فجیع یک کارگردان سینما در اکباتان تهران، آن چه که به ماجرا ابعاد ویژهای داده، یکی قتل توسط پدر و مادر است و دیگری دلیل قتل: «مجرد بودن»!
یک خبر کاملا عجیب، صبح امروز فضای عمومی را منفجر کرده، قتل فجیع یک کارگردان سینما در اکباتان تهران، آن چه که به ماجرا ابعاد ویژهای داده، یکی قتل توسط پدر و مادر است و دیگری دلیل قتل: «مجرد بودن»! در این جا به زوایای مختلف ماجرا نگاهی مختصر داشتهایم.
لوکیشن: سطل زباله، متهم ردیف اول: پدر و مادر
«جسد مثله شده "بابک خرمدین" کارگردان سینمای ایران عصر یک شنبه در سطل زبالهای واقع در شهرک اکباتان تهران کشف شد و پلیس عاملان قتل را بازداشت کرد»
قتل بابک خرمدین کارگردان سینمای ایران به دست پدر و مادرش بود قاتلان که تاکنون گفته میشود پدر و مادرش هستند مثله شده و به سطل آشغال، در فاز ۳ اکباتان انتقال داده شده است
پدر بابک خرمدین کارگردان سینما در اعترافات خود گفت: پسرم «مجرد» بود، به خاطراختلافاتی که داشتیم صبح قتل - روز یکشنبه- او را با خوراندن مواد بیهوشی بیهوش کردم سپس با ضربات چاقو به قتل رساندم و برای خارج کردن جسدش آن را تکه تکه کرده و در نزدیکترین سطل آشغال خیابانی انداختیم.
پدر بابک خرمدین در بازجوییهای ابتدایی گفته: پسرم مجرد بود او ما را آزار و اذیت میکرد جانمان به لب رسیده بود هر روز از دستش در امان نبودیم ناسزا میگفت و هرکاری دلش میخواست انجام میداد من و مادرش تصمیم گرفتیم از شر او رها شویم تا بیش از این آبرویمان نرفته است ابتدا قرص خوراندیم وقتی بی هوش شد با چاقو او را کشتم و جسدش را داخل حمام بردم بعد برای اینکه بتوانم از خانه خارج کنم جسدش را تکه تکه کردم داخل چمدانی گذاشتم و با همدستی همسرم جنازه را از خانه بیرون بردم و داخل سطل آشغال انداختم.
فلاشبک؛ من سرهنگ پیاده ستاد خرمدین هستم
محمد تاجیک با یک یادآوری از روزی که بابک برای «سوگنامهای برای یاشار» پدر و مادرش را روی سِن آورد، برگ دیگری از ماجرا را ورق زده:
بابک خرمدین کارگردان «سوگنامهای برای یاشار» از پدر و مادرش تشکر کرد و تقاضا کرد روی صحنه بیایند. پدر کارگردان در سخنانی گفت: به نام خداوند آموزگار و به نام شهدای گلگون کفن جنگ هشت ساله و درود به شرافت آن شهدا که مملکت را حفظ کردند. من سرهنگ پیاده ستاد خرمدین هستم.
۳۰ سال خدمت کردم، ۶۹ ماه در مناطق عملیاتی بودم، دو مرتبه شیمیایی شدم و ۴ بار ترکش خوردم و خوشحالم که در مقابل ممکلت انجام وظیفه کردم. به جوانان توصیه میکنم از این گهواره وطن غافل نباشند، چون رشد و سربلندی آنان در همین مملکت اتفاق میافتد.
از این ۳۰ سال خدمت ۱۷ سال را دور از خانواده انجام وظیفه کردم و تمام زحمات خانواده روی دوش این خانم عزیزم بود که وطن دوم من هستند.
اگر «دختر» بود!
بهروز جاوید، اما بعد دیگری از ماجرا را تحلیل کرده: «هولیشت. تو این مملکت مرد استرایت هم اگر حاضر به ازدواج نشه میکشن. فکر کن همین اگر دختر بود الان چه قمه زنیای داشتیم وسط توییتر»
و توئیتهای نیره خادمی و علی لاهوتی:«این که مجرد بوده و توسط پدر و مادرش کشته شده، اینکه توسط پدر و مادرش هم مثله شده، اینکه فیلمساز بود، اینکه ۴۷ ساله بوده، اینکه به خاطر دلتنگی پدر و مادرش از لندن اومده بوده ایران»
«سال ۸۹ برای درس خواندن میره لندن، بخاطر غربت، و دوری از خانواده برمیگرده، بعد همون خانواده که تحمل دوری شون رو نداشته، دیروز بعد بیهوش کردنش با چاقو تکه تکه میکننش، همیشه وابستگی به خانواده خوب نیست، چون از پشت بهت خنجر میزنند.»
این زاویه دید فرشته خیراللهی هم جالب توجه است: «خیلی عجیبه برای دومین بار تاریخ تکه تکه شدن فردی به نام بابک خرمدین را تجربه میکنه، یکی بیش از هزارسال پیش و یکی دیروز، بابک خرمدین ۱۷ دی ۲۱۶ خورشیدی در کنیسه بابک به دست اعراب، و بابک خرمدین دومی ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ در محله اکباتان تهران به دست پدر!»
در هر صورت جوانی که برای دیدن پدر و مادرش از لندن به تهران آمده بود، سرنوشت تلخ و عجیبی داشت و حالا این تغییر نگاه به جایگاه قدسی پدر و مادر شاید اولین تاثیر چنین فجایعی باشد، پبش از این مثلا ماجرای «رومینا» را هم داشتیم. حالا باید منتظر بمانیم و ببینیم در روزهای آینده چه چیزهایی دیگری از این ماجرا فاش میشود.
- 16
- 3