دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۰۹:۴۶ - ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۰۲۲۰۱۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

همه چیز درباره قتل هولناک آقای کارگردان؛حکم پدر و مادر بابک خرمدین چیست؟

بابک خرمدین کارگردان سینما,قتل بابک خرمدین کارگردان سینما

بابک خرمدین که بود؟ به گزارش خبرگزاری ها، بابک خرمدین سال ۱۳۵۳ در تهران متولد شد. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد سینما از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانش آموخته ۱۳۸۸ است.

بابک خرمدین در سال ۱۳۸۹، بورسیه شد و به لندن رفت؛ اما غربت و دلتنگی برای پدر و مادر مانع ماندگار شدن او در انگلیس شد و به ایران بازگشت.

او مجرد بود و با پدر و مادرش در فاز یک شهرک اکباتان تهران زندگی می کرد که روز شنبه به طرز فجیعی به قتل رسید و جسد مثله شده او بامداد یک شنبه توسط رفتگری در یکی از سطل های زباله فاز ۳ شهرک اکباتان کشف شد.

ماجرای قتل به گزارش رکنا، پدر و مادر با هم، آبگوشت مرغ درست می کنند، آبگوشتی با طعم قرص های بیهوش کننده، پسر می خورد و بیهوش می شود. طبق ادعای پدر، پسر که می خوابد، او با چاقو به جان پسرش می افتد. پسر را می کشد. سپس بر جسد جنایت را مرتکب می شود و پیکر بی جان پسر را تکه تکه می کند. جسد مثله شده پسرش را با همدستی همسرش در ۸ کیسه می کنند و با همکاری هم در چمدانی می چینند و از خانه خارج و در اولین سطل زباله محله، در منطقه فاز ۳ شهرک اکباتان رها می کنند.

رفتگر محل، نیمه شب با چمدان مشکوک مواجه می شود و ماجرا را به پلیس اطلاع می دهد. ماموران کلانتری ۱۳۵ آزادی پس از تماس کارگران شهرداری از پیدا شدن جسد مثله شده یک مرد در یکی از سطل های زباله فاز ۳ شهرک اکباتان مطلع شدند و تیمی از ماموران برای تحقیقات به محل رفتند و مشاهده کردند سرشانه، دو کف دست، دو بازو و دو مچ پای یک انسان داخل یک چمدان گذاشته و در سطل زباله رها شده بود.

همین کافی بود تا تیمی از ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس محمد جواد شفیعی از شعبه ۵ دادسرای امور جنایی تهران و تیم تشخیص هویت برای بررسی موضوع در محل حاضر شوند. بررسی های ابتدایی نشان از آن داشت که تکه های جسد کشف شده متعلق به یک مرد است و چند ساعتی از مرگ و این جنایت فجیع می گذرد.

تیم جنایی در ادامه با دستور بازپرس ویژه قتل، تحقیقات میدانی را برای بررسی دوربین های مداربسته آغاز کردند و جسد تکه تکه شده برای تحقیق به پزشکی قانونی منتقل شد.

احراز هویت پس از ۶ ساعت شش ساعت پس از پیدا شدن جسد تکه تکه شده، کارشناسان پزشکی قانونی با انگشت نگاری از دستان جسد، موفق به شناسایی هویت او شدند. جسد مثله شده متعلق به بابک خرمدین کارگردان سینما بود و همین کافی بود تا تیم جنایی با دستور بازپرس ویژه قتل به سراغ خانواده این کارگردان سرشناس در فاز یک شهرک اکباتان بروند.

تیم جنایی با حضور در خانه پدر و مادر بابک خرمدین تحقیقات را آغاز و در همان ابتدا پدر و مادر این کارگردان به قتل فجیع پسرشان اعتراف کردند و با دستور بازپرس شفیعی، پدر و مادر بابک خرمدین بازداشت شدند.

شکرگزاری پدر بابک خرمدین  پس از قتل پسر!

صبح دیروز اکبر به همراه همسرش در حالی که دست بند و پابند به دست و پاهایش زده شده بود، در کنار ماموران بدرقه پلیس آگاهی تهران پا در شعبه ۵ دادسرای امور جنایی تهران گذاشتند و یکی پس از دیگری پیش روی بازپرس جنایی اعتراف کردند.

اکبر ۸۱ ساله، مرد لاغر اندام و قد بلند با چهره ای آرام و خونسرد وارد شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران شد و در همان ابتدای اعترافاتش، برای قتلی که انجام داده بود از خدا شکرگزاری کرد.

پدر بابک خرمدین در اعترافاتش گفت: پسرم از بچگی ما را اذیت می کرد و با هر بدبختی که بود او را بزرگ کردیم، همیشه از مدرسه اخراج می شد و یک روز آرام نداشتیم؛ اما با کار و تلاش توانستم او را راهی دانشگاه کنم و پسرم فوق لیسانس گرفت و یکی از فیلم هایش نیز در جشنواره جایزه گرفت و در دانشگاه نیز تدریس می کرد.

وی افزود: بابک در دانشگاه کرج استاد فیلم سازی و کارگردانی بود اما از زمانی که کرونا آمد، کلاس های دانشگاه به صورت آنلاین بود و بابک هفته ای سه روز به بهانه این که به شاگردانش درس خصوصی بدهد، آن ها را به خانه می آورد و جالب این بود که بابک فقط دانشجویان دختر را به خانه می آورد و نمی دانستیم که همه آن ها دانشجوهایش بودند یا نه!

پدر بابک خرمدین ادامه داد: پسرم با دخترها به داخل اتاق می رفت و از مادرش می خواست برای خودش و مهمانش غذا درست کند و مادرش از آن ها پذیرایی می کرد و این در حالی بود که می دانستیم پسرم با دختران در خانه رابطه جنسی برقرار می کند.

مرد ۸۱ ساله گفت: از رفتارهای پسرم خسته شده بودم و او بعضی اوقات ما را کتک می زد و می خواست کارهایش را انجام دهیم. باور کنید از وجود پسرم یک روز آرام نداشتم و جانمان به لبمان رسیده بود. حتی از پسرم خواستم برای خودش خانه ای تهیه کند و حاضر شدم خودروام را بفروشم و حتی سهم ارث او را بدهم که برای خودش خانه بگیرد و با ما زندگی نکند اما بابک می گفت جنازه من از این خانه بیرون می رود و هیچ وقت نپذیرفت از خانه خارج شود.

روایت  پدر بابک خرمدین  از روز قبل از قتل  وی افزود: جمعه ۲۴ اردیبهشت با بابک برای ورزش در محیط شهرک اکباتان بودیم و همان جا باز هم به بابک گفتم که خانه را می فروشم و سهم تو را می دهم، همچنین  خودروی دوو سیلو را هم می فروشم تا بتوانی خانه ای برای خودت اجاره کنی و از ما جدا شوی که بابک دوباره تاکید کرد من هیچ جایی نمی روم. او را تهدید کردم یا از خانه برو یا کسی را دارم که ۱۰ میلیون تومان به او پول بپردازم و تو را از بین ببرد که بابک لبخندی زد و گفت: چرت و پرت نگو، من بابکم و کسی نمی تونه کاری بکنه. پدر بابک خرمدین در اعترافاتش در خصوص انگیزه قتل گفت: وقتی به خانه آمدم به همسرم گفتم که بابک نمی پذیرد از خانه برود و همان جا تصمیم به قتل او گرفتیم تا از دست او راحت شویم.

وی گفت: همسرم داخل غذای بابک قرص خواب زیادی ریخت و در حالی که پسرم با خوردن آن نیمه بیهوش شده بود، او را با ضربات چاقو به قتل رساندم و سپس به کمک همسرم جسد را به حمام بردم و چون نمی توانستم آن  را از خانه خارج کنم با چاقو و ساطور جسد بابک را تکه تکه کردیم و پس از بسته بندی کردن تکه های جسد، آن ها را داخل سه سطل زباله انداختیم.

پدر بابک خرمدین در پایان وقتی خواست از اتاق بازپرس خارج شود بار دیگر دستانش را رو به آسمان برد و خدا را شکر کرد که فرزندش را به قتل رسانده و گفت با قتل پسرم دیگر به آرامش رسیدم و هیچ ناراحتی در زندگی ام ندارم. بنابر این گزارش، پدر و مادر بابک خرمدین به دستور بازپرس محمد جواد شفیعی از شعبه ۵ دادسرای امور جنایی تهران برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.

این گزارش می افزاید: بر اساس شنیده‌های خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان از منابع آگاه، با توجه به کهولت سن قاتلان، آن‌ها ابتدا به پزشکی قانونی و سپس به زندان منتقل می‌شوند. همچنین کارشناسان پلیس و دستگاه قضا در حال بررسی محل و کشف ابعاد دقیق‌تری از این ماجرا هستند.

حکم پدر و مادر بابک خرمدین چیست؟

فخرالدین جعفرزاده رئیس سابق دادسرای جنایی تهران و از وکلای فعلی پرونده های قضایی کشور درباره حکم پدر و مادر بابک خرمدین در پرونده قتل فرزندشان به رکنا گفت:  در این پرونده چون اولیای دم خودشان درقتل نقش دارند ، سمت اولیای دم بودنشان ضایع می شود و کنار می رود. مقتول فرزند و همسرندارد پس اولیای دم درجه یک ندارد. پدر قاتل مشمول قانون ۶۱۲ قصاص نمی شود و ۳ تا ۱۰ سال حبس دارد ، مادر اگر معاون باشد مشمول ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی می شود و بیش از ۱۵ سال حبس خواهد داشت. وی افزود: این پرونده در مراحل اولیه تحقیق است و صرف اعتراف متهمان نمی توان صحبت کرد و باید دقیق مشخص شود که والدین قاتل پسرشان هستند یا به جای دیگری اعتراف کرده اند. 

khorasannews.com
  • 17
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱۲
غیر قابل انتشار: ۱۴
جدیدترین
قدیمی ترین
من واقعا خجالت میکشم وقتی میبینم که چقدر راحت به خودشون اجازه میدن که قضاوت کنن اخه مگه شما جای اون مرد ۸۱ ساله بودین که ببینید چقدر شکنجه کشیدن و بدتر از اینکه نمیتونستن ببینن پسرشون دختر هارو فریب میده
بله طبق معمول پدر قصاص نمیشه ؟؟ چه قانون مسخره ای قاتل قاتله دیگه چه فرقی می کنه آخه یارو زده کشته بعد هم تیکه تیکه کرده !!
واقعا وحشتناکه ولی کارش اشتباه بوده شما که پول داشتی خونه رو ترک میکردی میرفتین جای دیگه از جنایت که بهتر بود خدا همه رو هدایت کنه!
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش