جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
۱۶:۵۸ - ۲۹ مرداد ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۵۲۹۱۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

بررسی مواضع اخیر وزارت ارشاد در برخورد با هنرمندان/ این کادر کوچک می‌شود؟

بررسی مواضع اخیر وزارت ارشاد در برخورد با هنرمندان,ممنوع الکاری بازیگران

روزنامه شرق نوشت: «اسامی هنرمندانی که احتمالا دچار ممنوع‌الکاری می‌شوند، اعلام خواهد شد و وضعیت سینماگرانی که در ماجرای بیانیه مربوط به خوزستان و حاشیه‌های جشنواره کن دچار مشکل شدند، مشخص می‌شود». این بخشی از صحبت‌های اخیر محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی، درباره موضوعی است که چند ماهی است بسیاری از سینماگران را نگران کرده. کلید این ماجرا از جشنواره فیلم کن زده شد. زمانی که اعلام شد فیلم‌های ایرانی برای حضور در جشنواره‌های خارجی به پروانه نمایشی مجزا نیاز دارند و فیلم‌هایی که از این قانون تبعیت نکنند، با مشکلاتی روبه‌رو خواهند شد و علاوه‌بر‌آن کنش هنرمندان حاضر در جشنواره‌های خارجی نیز رصد می‌شود.

محمد خزاعی مدتی قبل در پاسخ به سؤال ایسنا درباره وضعیت برخی فیلم‌های توقیفی و فعالیت سینماگرانی که گفته می‌شود ممنوع‌الکار شده‌اند و در صحبت اخیر محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم به آن اشاره شده بود، بیان کرد: «آقای وزیر در صحبت‌های خود شخص خاصی را نام نبردند و گفتند اگر کسی ممنوع‌الکار شده باشد، عطف بماسبق نمی‌شود؛ یعنی فیلم‌هایی که در گذشته بازی کرده‌اند، دچار مشکل نمی‌شوند. اینکه رسانه‌ها این حرف‌ها را به سمت و سوی یک بازیگر یا کارگردان ببرند و تحلیلی داشته باشند، مسئله دیگری است. با این حال برای یک‌سری از دوستان درباره بیانیه ۱۷۰ نفر (در حوادث خوزستان) و برای یک‌سری دیگر هم درباره جشنواره کن مشکلاتی به وجود آمده که ما درباره بیانیه ۱۷۰ نفر گفتیم این جریان به سازمان سینمایی مربوط نیست. از ما درخواست کردند، ما هم از دوستان (امضاکنندگان) درخواست کردیم که اگر بیانیه را نخوانده بودند یا اطلاعی نداشتند، به طور رسمی اعلام کنند که دچار مشکلات عدیده نشوند؛ ولی اینکه از میان سایر دوستان چه کسانی ممنوع‌الکارند یا دچار مشکلاتی هستند تا آخر هفته آینده به‌صورت شفاف اعلام می‌شود».

او در بخشی از صحبت‌هایش به چرایی دریافت پروانه نمایش خارجی اشاره کرد و گفت: «در صورت نداشتن پروانه نمایش خارجی دو روایت از یک فیلم وجود خواهد داشت که یکی در بازارهای خارجی ارائه می‌شود و دیگری هم در داخل. معمولا این ماجرا به قاچاق فیلم کمک می‌کند؛ چرا‌که در سال‌های گذشته سه نوع پروانه نمایش حرفه‌ای سینمایی، خارجی و نمایش خانگی داشتیم که تعدد اینها باعث می‌شد مردم دنبال نسخه اصلاح‌نشده باشند و این باعث قاچاق فیلم می‌شد؛ بنابراین تلاش می‌کنیم براساس قانون عمل کنیم. محدودیت‌های ما کاملا شفاف است که در چارچوب خانواده و اخلاق قرار دارند. در‌این‌باره لیستی در سازمان سینمایی مدون شده که شوراهای پروانه ساخت براساس‌آن اقدام می‌کنند و شامل مواردی است که به تخریب خانواده و موارد اخلاقی برمی‌گردد. اینها بر‌اساس آنچه به طور شفاف در قانون مطرح شده، انتخاب شده‌اند. بابت کاری که در‌این‌باره انجام دادیم، خیلی‌ها تشکر می‌کنند و برای برخی دیگر هم باعث تعجب است که سازمان سینمایی شفاف موارد را مطرح می‌کند. معتقدم ما هیچ‌وقت نباید سینماگرها را دچار مشکل کنیم، شاید بعضی‌ها در مرحله اول از این اقدام خوش‌شان نیاید؛ ولی حداقل این است که سرمایه‌گذار و نویسنده و تهیه‌کننده می‌دانند ملزم به رعایت چه بایدها و نبایدهایی هستند. در این زمینه، مسائل اخلاقی و خانوادگی قطعا جزء دغدغه‌های ماست که البته سینماگران هم نسبت به آن دغدغه داشتند؛ مثل افزایش مصرف دخانیات در خانم‌ها یا چگونگی روابط». صحبت‌های اخیر محمد خزاعی واکنش بسیاری میان هنرمندان داشت.

مانی حقیقی که با فیلم اخیرش «تفریق» در جشنواره تورنتو حاضر خواهد بود، درباره صحبت‌های اخیر رئیس سازمان سینمایی نوشت: «از قول شما و درباره فیلم «برادران لیلا» ساخته آقای سعید روستایی در خبرها آمده بود که از نظر شما توقیف این فیلم «به سازمان سینمایی ارتباطی ندارد» و مشکل «رفتار غیرقانونی» آقای روستایی است. در ادامه سخنان‌تان فرموده‌اید که اگر آقای روستایی مثل مانی حقیقی «که همین الان در بازار بین‌المللی شرکت دارند، برای دریافت پروانه نمایش اقدام می‌کردند، مشکلی به وجود نمی‌آمد». از آنجایی که نام مرا در این بحث به میان آورده‌اید،‌ لازم می‌دانم نکاتی را برای روشن‌شدن مواضعم با شما در میان بگذارم: مقوله «اصلاحیه»، دربست و بدون هیچ بحثی، مقوله‌ای غلط و غیرقابل قبول است. هنرمند یک کشور آزاد حق دارد بدون مداخله دولت، به شکل شفاف و رودررو، مردم مملکتش را مخاطب قرار بدهد، حرفش را بزند و واکنش مخاطبانش را مشاهده کند. در شرایط فعلی متأسفانه این اصل اساسی مطلقا فراموش شده و جای خود را به مذاکرات غیرشفاف پشت پرده و چانه‌زنی‌های جانکاه برای کم و زیادکردن «اصلاحیه»هایی داده که اغلب کاملا سلیقه‌ای و دلبخواهی و ناعادلانه اعمال می‌شوند. از نظر من، چیزی که  «غیرمتعارف» و «هنجارشکن» است، خود ماهیت مقوله «اصلاحیه» است،‌ نه حق‌جویی فیلم‌ساز در برابر آن. در غیاب این حق بدیهی و واضح، مخالفت محکم و سازش‌ناپذیر یک فیلم‌ساز با اصلاحیه‌های شورای پروانه نمایش حق اوست. اصلاحیه‌های شورای پروانه نمایش نه‌تنها آیات آسمانی نیستند؛ ‌بلکه اغلب حاکی از سوءتفاهم‌های عمیق و وحشت بی‌دلیل اعضای شورا از مضامین فیلم مورد بحث‌اند. به همین دلیل است که بخش عمده این اصلاحیه‌ها اغلب مورد بحث قرار می‌گیرند و حتی گاهی، به درستی، پس گرفته می‌شوند. اینکه فیلم‌سازی تصمیم بگیرد هر جا دلش بخواهد، اعلام کند با سانسور و قلع و قمع فیلمش مخالف است نه تنها گناه نیست،‌ بلکه حاکی از شرف اوست. یادآوری می‌کنم که سینمای کشور را فیلم‌سازها می‌سازند و اعلام موضع آنها در قبال فیلم‌هایشان و دفاع آنها از انسجام آثارشان، جای تقدیر دارد، نه سرزنش. اینکه لحن این سخنان با روحیات شما سازگار نیست بی‌شک مشکل فیلم‌ساز نیست و نمی‌تواند مستمسکی برای شماتت او به حساب بیاید. در مقیاس جهانی، چیزی که خارج از عرف و غیرقابل قبول است توقیف یک فیلم به خاطر ابراز نظرهای آزادانه سازنده‌اش است. مورد آخری که مایلم توجه شما را به آن جلب کنم سیاست تفرقه‌افکنی میان فیلم‌سازان است به نیت اعمال مواضع‌ سازمان سینمایی بر آنها. فیلم «تفریق» متعلق به سینمای «اجتماعی» به معنای رایج آن نیست و بدیهی است که مضامینی که مطرح می‌کند از فضای فیلم «برادران لیلا» دور است. به همین دلیل، طبیعی است که‌ روال اخذ پروانه نمایش را با سهولتی نسبی طی کرده است. این به‌هیچ‌وجه به آن معنا نیست که حمایت من و همکاران دیگرم از حقوق همه فیلم‌سازها برای اکران فیلم‌شان، بدون هر گونه دخل و تصرف از جانب سازمان سینمایی، کاسته یا خدشه‌دار شده باشد. بدیهی است اگر بنا باشد سمت و سویی را برای حمایت و همبستگی انتخاب کنم، دستم را دور گردن همکاران عزیزم حلقه می‌کنم. امیدوارم تمام کوشش خود را برای حل مشکلات عدیده سازمان سینمایی به کار بگیرید و مسئولیت خود را در اصلاح رفتار قهری وزارت ارشاد با هنرمندان از یاد نبرید».

رخشان بنی‌اعتماد نیز در «سینماسینما» نوشت: «هنرمندِ بی‌اعتنا به شرایط جامعه، هنرمند نیست. ممنوع‌الکارکردن هنرمندان سینما و تئاتر، اعلام ‌شده و نشده، برای ارعاب همه اهالی فرهنگ و هنر است تا چشم بر اتفاقات پیرامون ببندند. گروگرفتنِ حق مسلم کار و بیان، به ازای سکوت و انفعال در برابر فشار و تنگنا و رنجی که در این دوران بر مردمان تحمیل شده، رسم دولتمردی نیست!».

اما محمدمهدی عسگرپور تهیه‌کننده و کارگردان از زاویه دیگری به چالش‌های اخیر سینمای ایران اشاره کرد و به «شرق» گفت: «وقتی به اتفاقات جاری سینما نگاه می‌کنیم، در یک سو نهاد حاکمیتی را که قاعدتا وزارت ارشاد متولی آن است، می‌بینیم و در سویی دیگر نهاد صنفی و ضلع سومی، یا همان همکاران ما که در سینما اشتغال و حضور دارند. هرچند دو مورد آخر در برخی از دوره‌ها و مقاطع کاملا یکی می‌شوند و گاهی هم این همبستگی اتفاق نمی‌افتد. در برخی از دوره‌ها اساسا نهادهای حاکمیتی و مدیران دولتی تلاش می‌کردند با نهادهای دیگری که درخصوص سینما سوءتفاهمی ایجاد می‌شد که البته مواردی از این دست کم هم نبوده، با رایزنی به تفاهم برسند. در طول سه دهه اخیر وقتی به خاطرات مدیران سابق ارشاد هم رجوع می‌کنیم، از این دست موارد زیاد می‌بینیم که سهم زیادی از وقتشان را درگیر حل و رفع سوءتفاهم‌های نهادهای دیگر با مجموعه سینما بوده‌اند و تلاش شده که به هر حال فضا برای فعالیت‌های سینمایی به گونه‌ای طراحی شود که بخش قابل توجهی از همکاران ما امکان کارکردن و اشتغال داشته باشند. از جمله بخشی از سینما را فعالانی تشکیل می‌دهند که چندان با موضوع و محتوا سروکار جدی ندارند و به تعبیری بدنه فنی‌تری هستند و البته بخشی از آن همکاران هم این موضوع درموردشان شکل دیگری دارد که عمدتا نویسندگان، کارگردانان و تهیه‌کنندگان هستند و دارای نظرات و دیدگاه‌هایی هستند که گاهی اوقات توسط نهادهای حاکمیتی تحمل نمی‌شود و متأسفانه طی سال‌های اخیر دایره تحمل این نهادها تغییر و به شدت کاهش پیدا کرده است. حداقل می‌توان گفت از ۱۲، ۱۳ سال پیش به این طرف روز به روز این دایره محتوا تنگ‌تر شده و بسیاری از این نهادها حجم حضورشان در سینما زیاد‌تر شده است».

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره مدیران دولتی سینما گفت: «چیزی که امروز با آن مواجه هستیم، مجموعه مدیرانی در حوزه دولتی سینماست که تقریبا نسبت به کاری که می‌خواهند انجام بدهند تسلط کافی ندارند، بینش و دیدگاه خاصی هم ندارند. به همین دلیل هم نمی‌توانند بر اساس تئوری‌هایی مبتلابه روز سینما اظهارنظر کنند که شما متوجه نوع نگاه خاصی در آنها شوید که قبلا در سینما تجربه نشده یا برخی از موضوعات جدید را طوری برای شما باز کنند که احساس کنید آنها اهل مطالعه و به‌روزشدن هستند، به نظرم تقریبا چنین چیزی دیگر در مجموعه مدیریت سینما طی این چند سال وجود نداشته است. بنابراین ما با مجموعه‌ای از مدیرانی مواجه هستیم که نمی‌توانند دو جمله هم راجع به مسائل سینمای خودمان هم

 اظهار نظر کنند و آن چیزی که مرتب تکرار می‌کنند، طبیعتا مقدار زیادی شعار و آرزو است و نه چشم‌انداز و برنامه برای وصول به آنها! یعنی بعد از گذشت سال‌ها از انقلاب اسلامی سال ۵۷ باید به مرحله‌ای رسیده باشیم که این شعارها و آرزوها جنبه عملی و عینی پیدا کند. مثلا اگر درباره سینمای آرمانی و اخلاق‌گرا صحبت می‌کنیم، باید جریانی هم شکل بگیرد که مصداق صحبت‌هایمان روشن و مشخص باشد. نه اینکه بدون عملکرد مشخصی، توهمات تئوری‌های نخ‌نماشده و در حد شعار را تحویل مخاطبانمان بدهیم».

کارگردان فیلم «قدمگاه» ادامه داد: «در چنین مدیریتی که از نظر من تسلط و ایده مشخص و البته برخی دیگر از فاکتورهای مدیریت را ندارد، چیزی که باقی می‌ماند مجری است. به این دلیل که چنین ترکیب مدیریتی‌ای در کلان می‌تواند قابل پیش‌بینی باشد و قطعا مدل برخورد با موضوعات متعدد سینما از جانب آنها نیز کاملا پیش‌بینی‌پذیر است. اما به نظرم نکته کلیدی در امر سینما، نهاد صنفی است. ما سینماگران باید این سؤال را از خودمان بپرسیم که د‌رحال‌حاضر با چه چیزی مواجهیم؟ با چگونه جریان صنفی روبه‌رو هستیم که هر‌از‌گاهی درمورد بعضی از مسائل سینما ممکن است اظهارنظر کند و در برخی موارد کلیدی سکوت پیشه می‌کند. وظیفه و مأموریت نهاد صنفی رصد و پایش مناسبات شغلی است و در برابر هر‌گونه وضعیتی باید موضع‌گیری داشته باشد تا بتواند از حقوق حقه اعضایش دفاع کند. پس از این مرحله داشتن نقشه و برنامه برای بهبود مناسبات شغلی سینماست و بکوشد با رایزنی با نهادهای متکثر حاکمیت و اقناع افکار عمومی در تنظیم قانون و ضوابط سینما مؤثر و فعال شود تا از این مسیر به پیشرفت سینما و تعالی سینماگران کمک کند. مباحثی مثل بیمه تکمیلی سینماگران که از مسائل جاری امروز است پیش‌ترها در نتیجه کوشش مداوم همکاران صنف، عملیاتی شده است. نهاد صنفی برای تحقق مأموریت و اهدافش جز رصد مناسبات شغلی، رایزنی مداوم با حاکمیت و آگاهی‌بخشی افکار عمومی ابزار دیگری ندارد. اما وضعیت امروز خانه سینما به‌گونه‌ای است که انگار توان دفاع‌کردن از اهالی سینما را ندارد و نمی‌تواند با نهادهایی که در‌حال‌حاضر نقش آمرانه پیدا کرده‌اند، وارد گفت‌وگو شود و در‌نهایت برای موقعیت اهالی سینما و سینما به‌مثابه فرهنگ قابل‌اتکا‌تر باشد. نباید به اینجایی برسیم که همه‌چیز چون خانه‌ای روی آب باشد به گونه‌ای که به هر موضوعی چه در سطح داخلی و چه بین‌المللی می‌رسیم، بر اثر بی‌کفایتی و نبود دانش و تجربه کافی تبدیل به یک بحران شود».

عسگرپور ادامه داد: «پرسش من این است که اساسا نهاد صنفی چه کاری انجام می‌دهد؟ آیا باید صرفا نقش تسهیل‌کننده اجرای اوامر وزارت ارشاد را داشته باشد؟ گاهی اوقات این موقعیت خطا را با سکوت یا با بی‌عملی یا حتی با انفعال تسهیل می‌کنیم. اگر قرار است این نقش را داشته باشیم، بی‌شک باید منتظر این هم باشیم که ضلع سوم که خود هنرمندان هستند، برای دفاع از کیانشان وارد ماجرا شوند. این فرمولی نیست که من آن را کشف کرده باشم. سیر طبیعی امر است که اگر ضلع اول کار خودش را درست انجام ندهد و ضلع دوم دچار انفعال باشد، ضلع سوم کارش را خودش انجام می‌دهد، حالا هرکسی به طریق خودش؛ یعنی یکی با نوشتن نامه، دیگری با رفتن یا نرفتن به جشنواره داخلی یا خارجی. مسئله من امروز نه ضلع اول یعنی نهاد حاکمیتی است و نه ضلع آخر که هنرمندان هستند؛ چرا‌که به اعتقاد من هنرمندان در این میانه، راه خودشان را ناگزیر و به‌طور طبیعی پیدا می‌کنند. بنابراین ما الان با این موقعیت مواجه هستیم که هر نوع رفتاری در حوزه سینما را می‌توانیم طبیعی بدانیم. مثلا وزارت ارشاد تصمیم می‌گیرد به‌طور غیر‌قانونی فعالیت برخی از سینماگران را ممنوع کند، اگر نهاد صنفی از کنار این ماجرا عافیت‌طلبانه عبور کند، می‌توانیم بگوییم این هم طبیعی شده است و اگر فیلم‌ساز یا هر‌کدام از همکاران ما در برخورد با این موضوعات متقابلا اظهار‌نظر یا عملی انجام بدهند هم طبیعی است و این یک زیست‌بوم جدید است که حتما تبعات خودش را خواهد داشت! باید به این نکته توجه کرد، مواردی که امروز با آن مواجه هستیم و در دوره‌های دیگر غیرطبیعی به نظر می‌آمده، امروز آن‌چنان واقعیت پیدا کرده که طبیعی جلوه می‌کند. در‌واقع به دلیل همان ویژگی‌هایی که در مورد مدیریت دولتی فعلی اشاره کردم، هر چیزی می‌تواند اتفاق بیفتد که قبلا به‌شدت دور از ذهن بوده؛ مثل همین بحث ممنوعیت فعالیت‌کردن هنرمندان که حتما  آغاز یک شیوه غیرقانونی است.

  • 17
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش