جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۰:۴۳ - ۰۱ آذر ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۹۰۰۰۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

داوود و اسکندر؛ متهمان قتل داریوش مهرجویی و همسرش چهارده و پانزده ساله هستند

متهمان قتل مهرجویی و همسرش,خصومت قاتل بامهرجویی
هنوز کسی جرات ندارد با قاطعیت در مورد متهمان قتل مهرجویی و همسرش که انگیزه‌شان را خصومت، طلب مالی و سرقت عنوان کرده بودند، صحبت کند. یک منبع آگاه که نخواست نامش در گزارش قید شود در مورد سن دو نفر از متهمان پرونده می‌گوید: «داوود و اسکندر؛ چهارده، پانزده سال بیشتر ندارند.»

به گزارش اعتماد، روز گذشته مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضاییه در مورد پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش اعلام کرد که نیمه اول آذر ماه کیفرخواست متهمان صادر خواهد شد.

یک ماه و نه روز پیش داریوش مهرجویی و همسرش؛ وحیده محمدی‌فر در ویلای شخصی‌شان در زیبادشت کرج در حالی که منتظر مونا؛ دخترشان بودند با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند، اما هنوز افکار عمومی به خصوص جامعه هنری از قتل این زوج هنرمند در شوک هستند. وقتی باغبان خانه به عنوان عامل اصلی جنایت معرفی شد، برخی موضوع را پذیرفتند، ولی برخی دیگر موضوع را نپذیرفتند و همچنان بر این باورند که متهمان اصلی پرونده توسط فرد یا افرادی اجیر شده بودند...

افکار و اذهان عمومی با ابراز نگرانی تحلیل های جنایی، سیاسی و اجتماعی مختلفی داشتند. حتی روزنامه کیهان روز بیست و پنجم مهرماه سال جاری؛ سه روز بعد از قتل مهرجویی و همسرش نوشت: «انتشار خبر قتل مهرجویی و همسرش، ذهن‌ها را بلافاصله متوجه ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای در دهه ۷۰ کرد. به ویژه قتل مظلومانه ‌داریوش فروهر و همسرش.»

با این حال هنوز کسی جرات ندارد با قاطعیت در مورد متهمان قتل مهرجویی و همسرش (کریم، میر ویس، داوود و اسکندر) که انگیزه‌شان را خصومت، طلب مالی و سرقت عنوان کرده بودند، صحبت کند. یک منبع آگاه که نخواست نامش در گزارش قید شود در مورد سن دو نفر از متهمان پرونده می‌گوید: «داوود و اسکندر؛ چهارده، پانزده سال بیشتر ندارند.»

مشرق، داوود را برادر کوچک‌تر میر ویس معرفی کرده، اما شنیده‌ها حاکی از آن‌ است که «داوود برادری به نام میر ویس ندارد.»

وقتی این چهار نفر توسط پلیس به عنوان عاملان اصلی این جنایت معرفی شدند، فقط خبرنگاران سایت مشرق توانستند با آنها به گفت‌وگو بپردازند و گزارشی را تنظیم کنند. با این حال مشرق در گزارش خود به سن داوود و اسکندر اشاره نکرد و نوشت: «داوود برادر کوچک‌تر میر ویس است. خودش می‌گوید کریم او را برای این جنایت تحریک و دعوت کرده است، اما نمی‌داند برای چه انگیزه‌ای! می‌گوید قرار بود هر چیزی سرقت کردند بین خودشان تقسیم کنند.»

مشرق، اسکندر را که می‌گویند؛ فقط چهارده، پانزده سال دارد، قاتل وحیده محمدی‌فر؛ همسر مهرجویی معرفی کرد و درباره او نوشت: «ما رفتیم از در آشپزخانه وارد شدیم؛ خانم در آشپزخانه و پشت به در نشسته بود و مشغول کشیدن سیگار بود. آرام در را باز کردیم و وارد شدیم . آقای مهرجویی هم روی مبل داشت تلویزیون نگاه می‌کرد. خانم با دیدن ما ترسید و به سمت اتاق خواب فرار کرد. سعی کرد در را ببندد اما با زور وارد اتاق شدیم. با پارچه و شلواری که همانجا بود دست و دهن خانم را بستیم.»

همچنین به گزارش مشرق، کریم همان باغبان خانه، مغز متفکر این جنایت معرفی شده است. در حالی که یک منبع آگاه میر ویس را باغبان خانه معرفی می‌کند و به «اعتماد» می‌گوید: «میر ویس یکی، دو سال پیش در ویلای مهرجویی سرایدار و باغبان آنها بود، اما با شکایت داریوش مهرجویی و همسرش از شهرک زیبادشت بیرون انداخته می‌شود.»

این منبع آگاه در ادامه در مورد میر ویس توضیح می‌دهد: «میر ویس آن زمان زن و بچه نداشت. حالا نمی‌دانیم در این یکی، دو سال ازدواج کرده یا نه! اما شنیدم که میر ویس پس از اینکه از شهرک زیبادشت بیرون می‌شود در «شهرک ناز»؛ بالای شهرک زیبادشت، خانه‌ای اجاره و زندگی می‌کرد.»

مشرق اما در مورد میر ویس این‌گونه نوشت: «میر ویس یک دختر دارد که شب قبل از حادثه مریض بود، اما انگار انتقام از مهرجویی آنقدر برای میر ویس اهمیت داشته که روز جنایت دخترش را به دکتر برده و به سرعت خود را به محل جنایت رسانده‌ است.» در حالی که این منبع آگاه در مورد خانواده متهمان مدعی است: «هنوز کسی نمی‌داند که کریم و میر ویس؛ زن و بچه دارند یا نه! حتی کسی نمی‌داند خانواده این چهار متهم، ایران هستند یا نه! اما در مورد داوود همین قدر شنیدیم که مدتی کوتاه به همراه برادرش در یک مغازه مربوط به خدمات لوله‌کشی کار می‌کرده است، اما بعدا خودش به صاحب مغازه اعلام کرده که دیگر وقت نمی‌کند به مغازه بیاید.»

از ابتدای انتشار خبر قتل مهرجویی و همسرش تا معرفی متهمان پرونده، تناقض‌های بسیاری در اخبار مشاهده می‌شد. تناقض‌ها تا دوم آبان ماه امسال ادامه پیدا کرد تا اینکه مانوش منوچهری؛ وکیل دختر داریوش مهرجویی طی متنی در خبرگزاری ایسنا اعلام کرد: «با توجه به اینکه تاکنون به دلیل شرایط خانواده، امکان حضور مستقیم در روند تحقیقات و اطلاع از جزییات پرونده فراهم نشده است، تقاضا دارم تا پایان رسیدگی و اتمام روند دادرسی و صدور حکم قطعی و روشن شدن تمامی ابعاد جنایت از انتشار هر گونه اخباری که مورد تایید اولیای دم یا وکلای ایشان نباشد از جمله معرفی قاتل یا قاتلان احتمالی پرهیز شود.»

پس از انتشار اظهارات وکیل دختر مهرجویی؛ مونا مهرجویی نیز در استوری اینستاگرامی خود نوشت: «تاکنون هیچ یک از شواهد و مدارک، اقاریر و آثار جنایت توسط ما بررسی نشده است. تا بررسی همه ابعاد و حضور در پرونده و روند دادرسی، قاتل از نظر ما مشخص نیست.»

یک منبع مطلع در مورد انتقال متهمان قتل مهرجویی به زندان می‌گوید: «متهمان به زندان قزلحصار منتقل شده‌اند.»

هیچ‌ کس هیچی نمی‌داند و هیچی نمی‌گوید

«اعتماد» پس از معرفی عاملان اصلی این جنایت سعی کرد با افرادی که شاید از متهمان پرونده اطلاعاتی داشته باشند گفت‌وگو کند، اما همکاری از سوی این افراد صورت نگرفت. حتی وکلای اولیای دم نیز تمایلی به گفت‌وگو نداشتند و ندارند. مانوش منوچهری، وکیل مونا مهرجویی در واکنش به «اعتماد» فقط یک جمله می‌گوید: «هر چه بود در همان متن منتشر شده، اعلام کردم.»

همچنین یکی از نگهبانان شهرک زیبادشت در واکنش به سوالات «اعتماد» می‌گوید: «نمی‌توانم به شما اطلاعات بدهم. اگر می‌خواهید بیشتر بدانید باید با ماموران پلیس و اطلاعات تماس بگیرید.»

یکی از اعضای هیات‌مدیره شهرک زیبادشت نیز به «اعتماد» می‌گوید: «هیچی نمی‌دانم.»

به گفته یکی از اهالی؛ تاکنون از خانه‌های زیادی در شهرک زیبادشت، سرقت شده است. او در ادامه به «اعتماد» می‌گوید: «ویلاهایی در شهرک زیبادشت است که اگر سارقان قصدشان صرفا سرقت باشد، می‌توانند آنها را انتخاب کنند، ولی حالا این‌طور گفته شده؛ کینه و نیز ادعای مبلغی که یکی از آن افراد از مرحوم طلب داشته، باعث شده این جنایت رخ دهد. با این حال واقعیت ماجرا را فقط خدا داند.»

این فرد که از اهالی آنجاست در ادامه می‌گوید: «روستای فرخ‌آباد نزدیک شهرک زیبادشت است. اکثر افرادی که برای کار به شهرک زیبادشت می‌روند در همین روستا زندگی می‌کنند. برخی از آنها هم در شهرک ناز؛ شهرک ناز هم نزدیک شهرک زیبادشت است.»

داریوش مهرجویی و همسرش، شنبه شب در ۲۲ مهرماه حدود ساعت ۹ الی ۱۰ توسط افرادی در ویلای شخصی‌شان با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند. پلیس در بررسی‌های ابتدایی گفت که تعداد قاتلان ۳ نفر بوده ‌است. اخبار واصله از نتیجه تحقیقات توسط پلیس به صورت کلی دیر مخابره می‌شد، ولی نیروی انتظامی «پیچیدگی پرونده» را دلیل این موضوع می‌دانست. مدتی بعد عنوان شد؛ فردی که آلت قتاله، گوشی همراه که حاوی مدارک قتل است و مقداری از طلاهای همسر مهرجویی را به همراه داشته، بازداشت‌ شده و انگیزه قتل را مسائل مالی عنوان کرده است، اما پس از بازسازی صحنه جرم توسط متهمان و گفت‌وگوی مشرق با متهمان، پلیس اعلام کرد بیش از ۱۰ نفر در رابطه با این قتل دستگیر شدند، اما «اعتماد» مطلع شد که نزدیک ۲۰ نفر در این رابطه دستگیر شده بودند.

طبق اخبار منتشر شده توسط پلیس، متهمان ساعت ۳ بامداد ۲۷مهرماه اعتراف و اسرار جنایت را فاش کردند. عامل اصلی جنایت از انگیزه قتلش این‌گونه شرح داد: «بعد از اینکه با شکایت خانواده مهرجویی دستگیر شدم از آنها کینه به دل گرفتم. آنها به‌ خاطر یک جاروبرقی از من نگذشتند و وقتی آزاد شدم، سراغ‌شان رفتم و خواستم ۳۰میلیون تومانی که از آنها طلب داشتم را بگیرم، اما آنها طلبم را انکار کردند. من در زمانی که برای آنها کار می‌کردم ۳۰میلیون تومان طلبکار شده بودم، اما آنها حاضر نبودند این مبلغ را پرداخت کنند و می‌گفتند که هیچ بدهی‌ای به من ندارند. همه اینها باعث شده بود که از آنها کینه به دل بگیرم. در نهایت نیز وقتی دیدم حاضر نیستند پولم را بدهند، نقشه قتل‌شان را کشیدم. شب حادثه به همراه برادرم که سرایدار یکی از ویلاها در شهرک است و ۲ دوست دیگرم که آنها هم در شهرک کار می‌کنند، راهی ویلای مهرجویی شدیم. وقتی در را باز کرد، من به او حمله کردم و با چوب زدمش. برادرم و دوستم هم به اتاق رفتند و همسرش را گرفتند. ابتدا برادرم دستان همسر مهرجویی را گرفت و دوستم با چاقو به او ضربه زد و وقتی بی‌حال شد برادرم هم با چاقو به جان او افتاد. من هم مهرجویی را با چاقو زدم و بعد به اتاق رفتم و وقتی مطمئن شدیم هر دوی‌شان مرده‌اند، النگوها و طلاهای همسر مهرجویی، موبایل و اموال دیگر را سرقت و آنجا را ترک کردیم. پس از جنایت، من به خانه‌ام رفتم و چون لباسم خونی شده بود، آن را دور انداختم و یک دست لباس نو خریدم. طلاها، اموال مسروقه و چاقو را هم به دوستم که در شهرک کار می‌کرد، دادم تا نگه دارد. بقیه هم هر کدام به خانه‌های‌شان رفتند.»

  • 13
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش