پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۲۸ - ۰۵ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۷۰۱۱۲۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

ازدواج روی آنتن زنده و طلاق مخفی هنرمندان!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,هنرمندان

حریم خصوصی چهره ها همیشه نقل محافل مردمی بوده است؛ اتفاقی که گاهی با واکنش خود آنها نیز همراه است. در گزارش زیر به سراغ عواملی رفتیم که زمینه ساز عمومی کردن این وجه خصوصی از زندگی آنهاست.

به گزارش مهر، این روزها یکی از خبرهای زردی که مدام بین گروه‌های مختلف تلگرامی دست به دست می‌شود شایعه جدایی«بهنوش طباطبایی و مهدی پاکدل»است؛ شایعه‌ای که دانستن راست و دروغش برای عده‌ای از جوانان به قدری شدت گرفته که این موضوع خانوادگی را برای آنها تبدیل به یک دغدغه جدی کرده است تا جایی که«بهنوش طباطبایی» دو روز پیش به این موضوع واکنش نشان داد و گفت:« من این شایعه را نه تایید می‌کنم و نه تکذیب تا یاد بگیریم در زندگی خصوصی افراد سرک نکشیم»جمله‌ای که وقتی با آن مواجه می‌شوید به‌طور قطع درست بودن و اخلاقی بودن آن را تایید می‌کنید اما سؤال اینجاست که چه کسی به این«سرک کشیدن در زندگی خصوصی» دامن می‌زند؟ چه می‌شود که حالا خبردار شدن از خصوصی‌ترین تصمیم یک زوج برای عده زیادی رنگ و بوی«دغدغه» به خودش می‌گیرد؟

 

کافی است کمی به عقب برگردید به ۶ سال گذشته و به وقتی که بهنوش طباطبایی و مهدی پاکدل در پربیننده‌ترین ساعات تلویزیون از شروع این«زندگی خصوصی»پرده برداشتند و از همه مردم ایران خواستند که برای خوشبختی آنها دعا کنند و رسانه ملی مثل همیشه به واسطه سرشناس بودن این دو نفر، از آن‌ها در قاب یک «زوج خوشبخت»رونمایی کرد و در برنامه‌های مختلف رادیو و تلویزیون دعوت به عمل آورد؛ اتفاقی که نه فقط درباره این دو نفر که در مورد ازدواج سایر هنرمندان هم تکرار شد.

 

 اما نکته اینجاست که رسانه‌ها و هنرمندان همیشه به واسطه کارهایشان شکل‌دهنده ذائقه مردم و علاقه مندی های مخاطبانشان هستند؛ ذائقه و دست‌پختی که شاید بعدها حتی به مذاق خودشان هم خوش نیاید و سطح دغدغه مخاطبان را تا حد دانستن زندگی خصوصی افراد تنزل بدهد. به همین بهانه سراغ اتفاقاتی رفتیم که زمینه ساز دخالت و قضاوت های نا به جای افراد در زندگی خصوصی چهره هاست. حالا این افراد به ظاهر کنجکاو یا می توانند مردم معمولی باشند یا رسانه هایی که ناشیانه به خودشان اجازه می دهند تا درباره این امور شخصی وخصوصی سوال بپرسند.

 

وقتی در فضای عمومی از حریم خصوصی حرف می زنیم 

مفهوم حریم خصوصی همیشه جزو موضوعاتی بوده است که همگی ما به فراخور دیدگاه هایمان تعریف های متفاوتی از آن داشته ایم. تا جایی که همین تعاریف متفاوت گاه باعث سر درگم شدن روابط آدم ها با یکدیگر می شود. این سر درگمی و تشویش از جایی کار را سخت تر می کند که خود فرد هم تعریف مشخصی از حریم خصوصیکه خودش برای دیگران تعریف می کند؛ ندارد. معضلی که شاید بتوان به وفور آن را در رفتارهای ضد و نقیض هنرمندان دید.

 

 ماجرا از جایی شروع می شود که اعلام شروع زندگی مشترک دو چهره سرشناس با یکدیگر می شود خبر خوشی که منافاتی با حفظ حریم خصوصی آنها ندارد. همین هم باعث می شود تا هر دو هنرمند خودشان را ملزم بدانند که با مصاحبه های متفاوت و روی جلد رفتن عکس هایشان در قالب یک«زوج خوشبخت» به مردم نوید یک زندگی دوست داشتنی را بدهند.اما در جایی دیگر خبر پایان همان زندگی مشترک و دانستن آن برای  همان مخاطب ها می شود مصداق بارز«تجاوز به حریم شخصی افراد» ولی واقعیت غیرقابل انکار اینجاست که وقتی هر کدام از این چهره های سرشناس به هر بهانه ای وجهی از زندگی خصوصی خودشان را در فضایی عمومی برای طرفدارانشان به اشتراک می گذارند خواسته یا ناخواسته آنها را به قضاوت و یا حتی دخالت های نا به جا در زندگی شخصی شان دعوت می کنند.

 

نمونه بارز این سر در گمی در تعیین حریم خصوصی چهره را می شود در ماجرای جدایی «رامبد جوان» و «سحر دولتشاهی» دید؛ زمانی بود که این دو بازیگران در برنامه ها و نشریات مختلف حاضر می شدند و درقالب یک «زوج خوشحال» خودشان را به مخاطبانشان معرفی می کردند تا جایی که رامبد جوان در یکی از برنامه های تلویزیونی کار را به جایی رساند که برای مخاطب میلیونی تلویزیون از موتور سیکلتی که به عنوان هدیه تولد برای همسرش خریده بود حرف زد. ولی به محض پایان همان زندگی مشترک نسبت به سوال های کنجکاوانه همان مخاطبان میلیونی واکنش نشان داد و از این اتفاق به عنوان«سرک کشی وقیحانه» در زندگی شخصی افراد یاد کرد. اما در این بین سحر دولتشاهی نسبت به این اتفاق واکنش منطقی‌تری داشت و تا حدی به سؤال پرسیدن‌های مخاطب حق داد اما از مردم خواهش کرد که زخم‌های کهنه را برای او تازه نکنند. «یک زمانی بازیگر یا هر شخص دیگری اطلاعات بخشی از زندگی خصوصی‌اش را در مصاحبه‌ها یا روابط اجتماعی‌اش به شکل عمومی در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد. من هم متأسفانه در مقطعی این کار را کردم.خب بعد از اینکه این اطلاعات را دادید، مخاطب پیگیر آن می‌شود این مسئله را کاملا درک می‌کنم ولی گاهی مسائلی پیش می‌آید و طی آن سوالاتی از شما می‌شود که با تمام احترامی که برای پرسش کننده اش قائل می‌شوی اما جواب دادن به آن سؤال‌ها باعث می‌شود پای افراد ذینفع دیگری غیر از خود شخص هم به میان بیاید  از اینجا به بعد ماجرا اصلا قشنگ نیست.»

 

وقتی چهره کبودمان را برای مخاطب شیر می کنیم 

گسترش شبکه های اجتماعی بیش از پیش به تبادل و اشتراک اطلاعات بین آدم ها کمک می کند تا جایی که دسترسی بیشتر مردم به این فضا منجر به این موضوع شده است تا رابطه هنرمندان و چهره های سرشناس با هواداران و مخاطبانشان تنگاتنگ و بی واسطه تر از گذشته به نظر بیاید. به شکلی که مخاطب امروز دیگر لازم نیست تا برای خواندن این حواشی و اخبار زرد  چند روز یا چند هفته صبر کند چون کافی است در یکی از شبکه های اجتماعی صفحه هنرمند محبوبش را دنبال کند تا از ریزترین اتفاقاتی که خودشان آنها را برای مخاطبانشان به اشتراک می گذارند با خبر شوند حالا این اتفاق می تواند پستی  از یک روز خوب با همسرشان به صرف صبحانه باشد یا تصویر تمرینشان در باشگاه بدنسازی! عکس هایی که وقتی به آنها نگاه می کنید هرکدامشان به خودی خود می تواند بخشی از زندگی خصوصی این آدم ها باشد که حالا با کامنت های مردمی نمود بیرونی پیدا کرده است.تا جایی که وقتی شما تصویر چهره کبودتان را پست و علیه همسر سابقتان ادعا می کنید دور از انتظار نیست که با رگبار سوال هایی رو به رو شوید که شاید هر کدامشان مخل آسایش زندگی خصوصی شما باشند،زندگی خصوصی ای که خودتان پیش از این آن را در فضای مجازی عمومی کرده اید و به بقیه اجازه داده اید تا در حریم شخصی تان ورود کنند.

 

وقتی با همسر هنرمندمان در رسانه ملی مهمان می شویم 

تلویزیون را شاید بشود یکی از مقصران بزرگ این ماجرا دانست. نوک پیکان از وقتی سمت این رسانه ملی نشانه می رود که صدا و سیمای ما عزمش را جزم می کند  تا برای سبک زندگی مردم از تمام چهره های محبوبش الگو بسازد. برای همین هم در طول سال‌های اخیر تلویزیون تمام تلاشش را کرده تا بازیگران و ورزشکاران را از زاویه زندگی خانوادگیشان به مردم معرفی کند تا حرفه ای که در آن مشغول به کار هستند. تا جایی که خود این رسانه هم فراموش می کند که به صرف یک هنرمند یا ورزشکار خوب بودن، نمی‌توان از وجوه زندگی خصوصی چهره ها برای مخاطب الگوسازی کرد.

 

اگر به برنامه های گفتگو محور چند سال گذشته تلویزیون نگاه کنید در بین مهمان های رنگ به رنگ سال تحویل تا دلتان بخواهد می توانید سلبریتی هایی پیدا کنید که روزی در قالب یک زوج خوشبخت و در قابی پر زرق و برق  به مردم معرفی شدند اما چیزی نگذشت که خبر جدایی شان بهت و سوالی بزرگ برای مخاطبانشان ایجاد کرد. شاید یکی از ناموفق ترین الگوهایی که تلویزیون در معرفی آنها  با شکست مواجه شد ازدواج دو مجری سرشناس تلویزیون یعنی «فرزاد حسنی» و «آزاده نامداری» بود دو نفری که تا مدت ها نه تنها مهمان برنامه های مختلف سیما بودند که حتی در ویژه برنامه تحویل سال هم در قالب یک زوج جذاب به عنوان مجری در مقابل چشمان مردم ظاهر شدند. تا اینکه ورق برگشت و با جدایی این دو نفر، رسانه ملی به جای بهبود بخشیدن به اوضاع، شرایط را از چیزی که بود وخیم تر کرد و کار به جایی رسید که با دعوت خانواده«حسنی» و معرفی عروس کوچک این خانواده به مخاطب میلیونی سیما، حالا این رسانه ملی جولانگاهی بود برای دعواهای شخصی و خانوادگی!

 

وقتی برای هوادارانمان الگو می شویم 

شاید در نظر اول کمی عجیب وغریب به نظر بیاید، اما اگر نگاهی به دنیای چهره ها بزنید تک و توک می توانید زوج های سرشناسی را پیدا کنید که سال های سال و بی حاشیه در کنار هم زندگی کرده اند بی آنکه خودشان و زندگی خصوصی بینشان را برای مردم رسانه ای کرده باشند برای همین هم هیچ وقت نه نگران خدشه دار شدن حریم خصوصی شان بوده اند و نه نگران الگوبرداری همه جانبه هوادارهایشان از خودشان چون در بحث الگوسازی هنرمندان برای طرفداران جوان،این قشر هر چه قدر هم که بخواهد این موضوع را انکار کند و مدعی شود که آنها هم مثل بقیه آدم های روی زمین معمولی هستند و ممکن الخطا؛ اما در نهایت باید این حقیقت تلخ را بپذیرند که خاصیت رسانه، نمایش چهره ها است در قابی پر زرق و برق برای مردمی که از واقعیت زندگی آنها چیزی نمی دانند برای همین هم چه بخواهند، چه نخواهند در بین مخاطبانشان جوانان و نوجوانانی هستند که برایشان فن پیج بسازند، عکسشان را روی دیوار اتاقشان بچسبانند و به خودشان، درست یا غلط اجازه بدهند که همه جوره اخبارشان را دنبال کنند و دست آخر چهره محبوبشان را صدا بزنند، الگو!

 

  • 18
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش