به گزارش جام جم، در میان بازیگران به طیفی از آنها برمی خوریم که از سنین پایین وارد این حرفه شده و پس از مورد توجه قرار گرفتن بسیار، به یکباره یا به مرور به دست فراموشی سپرده میشوند.
کودکان و نوجوانهای بازیگر همزمان با بالا رفتن سن و تغییرات رخ داده در چهره و فیزیکشان از دایره دید مخاطبان سینما خارج شده و فیلمسازان هم دیگر علاقه چندانی به استفاده از آنها در آثارشان نشان نمیدهند.
موضوعی که تنها منحصر به سینمای ایران نبوده و نمونههای فراوانی هم در سینمای جهان دارد. این دسته از بازیگران برای ماندن در این حرفه گاه به تحصیلات آکادمیک روی آورده و کارشان را ادامه میدهند که البته زیاد نیستند.
گروه دیگری هم پشت دوربین را برای ادامه کار برگزیده و در سمتهای مختلف مشغول به کار میشوند، اما دسته سوم به صورت تمامعیار با بیرحمی سینما مواجه شده و بازیگری را کنار گذاشته و در حرفهای دیگر مشغول به کار شدهاند. حال نگاهی گذرا به تعدادی از بازیگران این طیف سنی میاندازیم.
رامتین دانش: کودک محبوب دهه ۱۳۶۰ سینمای ایران
دانش را میتوان پرکارترین بازیگر کمسن و سال سینمای نوپای ایران پس از انقلاب به حساب آورد که فیلمهای شاخصی هم در کارنامهاش به چشم میخورد.
نکته جالب درباره او محوریت داشتن نقشهایش در آثاری همچون: پدربزرگ ساخته مجید قاریزاده، خط پایان به کارگردانی محمدعلی طالبی و عبور از غبار ساخته پوران درخشنده است.
معصومیت کودکانه دانش را میتوان برگ برنده او در مواجهه با مخاطبان به حساب آورد که برایشان دلنشین جلوه میکرد. او نیز پس از پایان دوره نوجوانی از سینما فاصله گرفته و در دانشگاه در رشته مکانیک تحصیل کرد. دانش در کودکی و نوجوانی به موازات بازیگری در زمینه موسیقی هم فعال بوده و در جوانی هم به تدریس آن در آموزشگاههای موسیقی در کنار شغل اصلی خود میپرداخت.
رامتین دانش سرانجام در حالی که تنها ۲۷ سال داشت در یک سانحه دلخراش رانندگی در اطراف شهرستان نور مازندران جان خود را از دست داد.
بازیگران آهنگر
اصطلاحی میان سینماگران از گذشته رواج دارد و آن هم بچه سینماست و به کسی اطلاق میشود که از سنین بسیار پایین به واسطه حضور والدینشان در این حرفه جلوی دوربین رفتهاند. امید و کاوه آهنگر از شاخصترین این بازیگران خردسال هستند که این اصطلاح برازنده آنها به نظر میرسد.
کودکان و نوجوانهایی که در اوایل دهه ۶۰ پای برنامه کودک تلویزیون مینشستند، قطعا هنوز خاطرهای ولو کمرنگ از مجموعه علی کوچولو دارند که نقش اول آن را امید آهنگر چهار ساله به عهده داشت.
وی پس از موفقیت همهجانبه این برنامه تلویزیونی در مجموعهها و فیلمهای سینمایی متعددی به ایفای نقش پرداخت. ازجمله آنها میتوان به تحفهها، بهترین بابای دنیا، حریم مهرورزی و علی و غول جنگل اشاره کرد.
آهنگر هم پس از پشتسر گذاشتن نوجوانی به مرور از این عرصه کنار رفته و پس از چند سال دوباره وارد این حرفه شد که از شاخصترین کارهایش هم میتوان به سریال فصل زرد ساخته محمدرضا زهتابی اشاره کرد.
کاوه آهنگر هم به مانند برادر بزرگترش از سه سالگی بازیگری را آغاز کرده و چهره شیرینش در آن ایام بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
از کارهای شاخص سینمایی او میتوان به بوتیک و بانوی من اشاره کرد و در قاب کوچک هم میتوان از حضور موفقش در سریال روزگار قریب و در نقش نوجوانی دکتر محمد قریب یاد کرد که بسیار هم موفق بوده است.
مهدی باقربیگی: تصویری دقیق از یک نوجوان موفق
او را میتوان در زمره موفقترینهای این رشته به حساب آورد که با حضور در راس هرم بازیگران سریال تماشایی قصههای مجید به موفقیتی عظیم دست پیدا کرد.
باقربیگی پس از بازی در فیلم سینمایی نان و شعر ساخته کیومرث پوراحمد از این عرصه خداحافظی کرده و به تحصیل پرداخت و سرانجام هم توانست روی یکی از صندلیهای شورای شهر اصفهان بنشیند.
باقربیگی در سالهای اخیر هم در چند کار تلویزیونی حضور پیدا کرد و اتفاقا هم موفق نشان داد که از مهمترین آنها میتوان به سریالهای زایندهرود ساخته حسن فتحی و پرانتز باز به کارگردانی کیومرث پوراحمد اشاره کرد.
عطیه معصومی: کودک ناشنوای بازیگر
پوران درخشنده با توجه به مضمون فیلمهایش علاقه خاصی به کار کردن با بازیگران کودک و نوجوان داشته و بازیهای بسیار خوبی هم از آنها در فیلمهایش اخذ کرده است.
پرنده کوچک خوشبختی ملودرام خوش ساخت و پرفروش دهه ۶۰ سینمای ایران است که نقش محوریاش را عطیه معصومی به عهده داشت. ناشنوایی او نقش مهمی در انتخابش برای این نقش داشته و معصومی هم بخوبی از عهده اجرای آن برآمده و مخاطب را کاملا تحت تاثیر قرار داد.
او پس از این فیلم تنها یکبار در نقشی کوتاه جلوی دوربین رضا عطاران در سریال بزنگاه رفت و خاطرات بسیاری را برای بینندگانش زنده کرد. معصومی برخلاف بسیاری از بازیگران کودک و نوجوان، در تمامی این سالها از این حرفه دور بوده و فروشگاه موفقی را در کنار همسرش اداره کرده است.
عدنان عفراویان: باشوی کوچک سینمای ایران
گاهی در سینما یک بازیگر تنها با یک نقش در ذهن مخاطبان حرفهای سینمارو ماندگار شده و گذشت زمان هم بر آن تاثیر منفی نگذاشته است. باشو، غریبه کوچک ساخته بهرام بیضایی از جمله این فیلمهاست که تصویر باشوی نوجوان را بر قلب سینمای ایران حک کرده است.
عدنان عفراویان نابازیگری از خطه جنوب ایران است که برای ایفای نقش باشو انتخاب شده و در یک دوره چند ماهه در کنار گروه فیلمبرداری و بازیگران شاخص فیلم زندگی کرد.
عفراویان پس از پایان فیلمبرداری با واقعیتی تلخ به نام بیرحمی سینما مواجه شده و به مرور به فراموشی سپرده شد.
او سالها بعد با تصویری که شباهت اندکی به باشوی نوجوان داشت به مصاحبه با خبرنگاران نشسته و از حال و روز امروز خود برایشان گفت.
وی همچنین در ماههای اخیر در برنامه خندوانه مخصوص بازیگران نوجوان سالهای گذشته و جوانهای امروز حضور پیدا کرد.
مهسا کرامتی: از بازیگری تا انتخاب بازیگر
کرامتی هم به واسطه فعالیت پدرش در تلویزیون خیلی زود وارد عرصه بازیگری شده و در دو سالگی جلوی دوربین اکبر خواجویی در فیلم خانه ابری رفت.
دیگر نقش مهم سینمایی او با توجه به کثرت پخش آن از تلویزیون در دو دهه اخیر، تویی که نمیشناختمت است که در یکی از اپیزودهای آن در نقش دختر خردسال یکی از فرماندهان زمان جنگ بازی کرده است.
کرامتی برخلاف بازیگران کودک و نوجوان، در نوجوانی بازیگری را کنار گذاشته و در ابتدای جوانی با مجموعه تلویزیونی خط قرمز ساخته قاسم جعفری کارش را مجددا آغاز کرد.
او که در رشته مدیریت بازرگانی تحصیل کرده در سالهای اخیر و پس از ازدواج با راما قویدل (فرزند زندهیاد امیر قویدل) در کنار بازیگری به انتخاب بازیگر هم پرداخته که از نمونههای آن میتوان به آواز گنجشکها ساخته راما قویدل اشاره کرد.
آیدا تبیانیان: از بازیگری تا کارگردانی
یکی دیگر از چهرههای شاخص کودک سینمای ایران که در دهه ۷۰ و در حالی که بسیار کوچک بود کارش را در سینما آغاز کرد و در فیلمهای زیادی جلوی دوربین رفت. ازجمله آنها میتوان به قارچ سمی، رنگ شب، شاهرگ، شکلات، عشق شیشهای و... اشاره کرد. او همچنین در تلویزیون هم حضور پررنگی داشته و در سریالهای مختلفی همچون: این یک دادگاه نیست، همسفر، دوران سرکشی و... به ایفای نقش پرداخت.
تبیانیان هم به مانند بسیاری از همنسلهای خود با ورود به سالهای جوانی از بازیگری فاصله گرفته و پس از تحصیل در رشته کارگردانی سینما به سمت فیلمنامهنویسی و کارگردانی رفت. از آخرین فعالیتهای وی در این زمینه هم میتوان به ساخت فیلم کوتاه اشاره کرد.
بازیگرانی از خانواده شیخزاده
یکی از پرکارترین بازیگران نوجوان دهه ۶۰ در سینما و تلویزیون، وحید شیخزاده است که در ۱۱ سالگی کارش را با فیلم مرگ پلنگ ساخته فریبرز صالح آغاز کرده و خیلی زود مورد توجه سینماگران مختلف قرار گرفت.
میمیک چهره و حضور راحت و روان او جلوی دوربین را میتوان از دلایل موفقیت وی در این رشته به حساب آورد.
از دیگر کارهای مطرح او میتوان به سفر جادویی ساخته ابوالحسن داوودی، گالان به کارگردانی امیر قویدل و آبادانیها اثر کیانوش عیاری اشاره کرد.
شیخزاده با ورود به نوجوانی به مرور از سینما کنار رفته و پس از گذشت شش سال با مجموعه تلویزیونی بازی پنهان ساخته شاپور قریب به این عرصه بازگشت.
شیخزاده در این سالها به دوبله روی آورده و در این حرفه موفق هم نشان داد و صدای خود را به نقشهای زیادی بخشید تا جایی که مدیریت دوبله را هم تجربه کرد.
او در سالهای اخیر اجرای تلویزیونی را هم به کارنامه هنری خود اضافه کرد که از آخرین نمونههای آن میتوان به جنگ تلویزیونی تا جمعه اشاره کرد.
وحید شیخزاده هم سه سال بعد از برادرش بازیگری را از ده سالگی با نقشی کوتاه در آبادانیها آغاز کرده و سپس در فیلمهایی همچون پادزهر ساخته بهرام کاظمی، آرایش مرگ ساخته افشین شرکت و... نقشهای مهمتری را ایفا کرد.
او نیز به مانند بسیاری از بازیگران همنسل خودش به مرور از سینما فاصله گرفته و در ۱۵ سالگی در نقش گاوروش در نمایش بینوایان ساخته بهروز غریبپور حضوری درخشان داشت.
سریال بازی پنهان اولین نقش شیخزاده پس از سالها غیبت در بازیگری است که در زمان پخشش مورد توجه مخاطبان هم قرار گرفت. وی در دو سه سال اخیر بار دیگر بازیگری را از سر گرفته و در فیلمهای تلویزیونی مختلفی حضور پیدا کرده است.
- 18
- 6