جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۰:۰۵ - ۰۹ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۸۰۰۱۰۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

بازیگران کودک و نوجوان و واقعیت تلخ فراموش شدن

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بازیگران کودک و نوجوان
بازیگران نقش مهمی در شکل‌گیری یک اثر سینمایی داشته و یکی از ارکان کلیدی آن به حساب می‌آیند که رابطه مستقیمی هم با گیشه دارند.

به گزارش جام جم، در میان بازیگران به طیفی از آنها برمی خوریم که از سنین پایین وارد این حرفه شده و پس از مورد توجه قرار گرفتن بسیار، به یکباره یا به مرور به دست فراموشی سپرده می‌شوند.

 

کودکان و نوجوان‌های بازیگر همزمان با بالا رفتن سن و تغییرات رخ داده در چهره و فیزیکشان از دایره دید مخاطبان سینما خارج شده و فیلمسازان هم دیگر علاقه چندانی به استفاده از آنها در آثارشان نشان نمی‌دهند.

 

موضوعی که تنها منحصر به سینمای ایران نبوده و نمونه‌های فراوانی هم در سینمای جهان دارد. این دسته از بازیگران برای ماندن در این حرفه گاه به تحصیلات آکادمیک روی آورده و کارشان را ادامه می‌دهند که البته زیاد نیستند.

 

گروه دیگری هم پشت دوربین را برای ادامه کار برگزیده و در سمت‌های مختلف مشغول به کار می‌شوند، اما دسته سوم به صورت تمام‌عیار با بی‌رحمی سینما مواجه شده و بازیگری را کنار گذاشته و در حرفه‌ای دیگر مشغول به کار شده‌اند. حال نگاهی گذرا به تعدادی از بازیگران این طیف سنی می‌اندازیم.

 

رامتین دانش: کودک محبوب دهه ۱۳۶۰ سینمای ایران 

دانش را می‌توان پرکارترین بازیگر کم‌سن و سال سینمای نوپای ایران پس از انقلاب به حساب آورد که فیلم‌های شاخصی هم در کارنامه‌اش به چشم می‌خورد.

 

نکته جالب درباره او محوریت داشتن نقش‌هایش در آثاری همچون: پدربزرگ ساخته مجید قاری‌زاده، خط پایان به کارگردانی محمدعلی طالبی و عبور از غبار ساخته پوران درخشنده است.

 

معصومیت کودکانه دانش را می‌توان برگ برنده او در مواجهه با مخاطبان به حساب آورد که برایشان دلنشین جلوه می‌کرد. او نیز پس از پایان دوره نوجوانی از سینما فاصله گرفته و در دانشگاه در رشته مکانیک تحصیل کرد. دانش در کودکی و نوجوانی به موازات بازیگری در زمینه موسیقی هم فعال بوده و در جوانی هم به تدریس آن در آموزشگاه‌های موسیقی در کنار شغل اصلی خود می‌پرداخت.

 

رامتین دانش سرانجام در حالی که تنها ۲۷ سال داشت در یک سانحه دلخراش رانندگی در اطراف شهرستان نور مازندران جان خود را از دست داد.

 

بازیگران آهنگر 

اصطلاحی میان سینماگران از گذشته رواج دارد و آن هم بچه سینماست و به کسی اطلاق می‌شود که از سنین بسیار پایین به واسطه حضور والدینشان در این حرفه جلوی دوربین رفته‌اند. امید و کاوه آهنگر از شاخص‌ترین این بازیگران خردسال هستند که این اصطلاح برازنده آنها به نظر می‌رسد.

 

کودکان و نوجوان‌هایی که در اوایل دهه ۶۰ پای برنامه کودک تلویزیون می‌نشستند، قطعا هنوز خاطره‌ای ولو کمرنگ از مجموعه علی کوچولو دارند که نقش اول آن را امید آهنگر چهار ساله به عهده داشت.

 

وی پس از موفقیت همه‌جانبه این برنامه تلویزیونی در مجموعه‌ها و فیلم‌های سینمایی متعددی به ایفای نقش پرداخت. ازجمله آنها می‌توان به تحفه‌ها، بهترین بابای دنیا، حریم مهرورزی و علی و غول جنگل اشاره کرد.

 

آهنگر هم پس از پشت‌سر گذاشتن نوجوانی به مرور از این عرصه کنار رفته و پس از چند سال دوباره وارد این حرفه شد که از شاخص‌ترین کارهایش هم می‌توان به سریال فصل زرد ساخته محمدرضا زهتابی اشاره کرد.

 

کاوه آهنگر هم به مانند برادر بزرگ‌ترش از سه سالگی بازیگری را آغاز کرده و چهره شیرینش در آن ایام بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.

 

از کارهای شاخص سینمایی او می‌توان به بوتیک و بانوی من اشاره کرد و در قاب کوچک هم می‌توان از حضور موفقش در سریال روزگار قریب و در نقش نوجوانی دکتر محمد قریب یاد کرد که بسیار هم موفق بوده است.

 

مهدی باقربیگی: تصویری دقیق از یک نوجوان موفق 

او را می‌توان در زمره موفق‌ترین‌های این رشته به حساب آورد که با حضور در راس هرم بازیگران سریال تماشایی قصه‌های مجید به موفقیتی عظیم دست پیدا کرد.

 

باقربیگی پس از بازی در فیلم سینمایی نان و شعر ساخته کیومرث پوراحمد از این عرصه خداحافظی کرده و به تحصیل پرداخت و سرانجام هم توانست روی یکی از صندلی‌های شورای شهر اصفهان بنشیند.

 

باقربیگی در سال‌های اخیر هم در چند کار تلویزیونی حضور پیدا کرد و اتفاقا هم موفق نشان داد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به سریال‌های زاینده‌رود ساخته حسن فتحی و پرانتز باز به کارگردانی کیومرث پوراحمد اشاره کرد.

 

عطیه معصومی: کودک ناشنوای بازیگر 

پوران درخشنده با توجه به مضمون فیلم‌هایش علاقه خاصی به کار کردن با بازیگران کودک و نوجوان داشته و بازی‌های بسیار خوبی هم از آنها در فیلم‌هایش اخذ کرده است.

 

پرنده کوچک خوشبختی ملودرام خوش ساخت و پرفروش دهه ۶۰ سینمای ایران است که نقش محوری‌اش را عطیه معصومی به عهده داشت. ناشنوایی او نقش مهمی در انتخابش برای این نقش داشته و معصومی هم بخوبی از عهده اجرای آن برآمده و مخاطب را کاملا تحت تاثیر قرار داد.

 

او پس از این فیلم تنها یکبار در نقشی کوتاه جلوی دوربین رضا عطاران در سریال بزنگاه رفت و خاطرات بسیاری را برای بینندگانش زنده کرد. معصومی برخلاف بسیاری از بازیگران کودک و نوجوان، در تمامی این سال‌ها از این حرفه دور بوده و فروشگاه موفقی را در کنار همسرش اداره کرده است.

 

عدنان عفراویان: باشوی کوچک سینمای ایران 

گاهی در سینما یک بازیگر تنها با یک نقش در ذهن مخاطبان حرفه‌ای سینمارو ماندگار شده و گذشت زمان هم بر آن تاثیر منفی نگذاشته است. باشو، غریبه کوچک ساخته بهرام بیضایی از جمله این فیلم‌هاست که تصویر باشوی نوجوان را بر قلب سینمای ایران حک کرده است.

 

عدنان عفراویان نابازیگری از خطه جنوب ایران است که برای ایفای نقش باشو انتخاب شده و در یک دوره چند ماهه در کنار گروه فیلمبرداری و بازیگران شاخص فیلم زندگی کرد.

 

عفراویان پس از پایان فیلمبرداری با واقعیتی تلخ به نام بی‌رحمی سینما مواجه شده و به مرور به فراموشی سپرده شد.

 

او سال‌ها بعد با تصویری که شباهت اندکی به باشوی نوجوان داشت به مصاحبه با خبرنگاران نشسته و از حال و روز امروز خود برایشان گفت.

 

وی همچنین در ماه‌های اخیر در برنامه خندوانه مخصوص بازیگران نوجوان سال‌های گذشته و جوان‌های امروز حضور پیدا کرد.

 

مهسا کرامتی: از بازیگری تا انتخاب بازیگر 

کرامتی هم به واسطه فعالیت پدرش در تلویزیون خیلی زود وارد عرصه بازیگری شده و در دو سالگی جلوی دوربین اکبر خواجویی در فیلم خانه ابری رفت.

 

دیگر نقش مهم سینمایی او با توجه به کثرت پخش آن از تلویزیون در دو دهه اخیر، تویی که نمی‌شناختمت است که در یکی از اپیزودهای آن در نقش دختر خردسال یکی از فرماندهان زمان جنگ بازی کرده است.

 

کرامتی برخلاف بازیگران کودک و نوجوان، در نوجوانی بازیگری را کنار گذاشته و در ابتدای جوانی با مجموعه تلویزیونی خط قرمز ساخته قاسم جعفری کارش را مجددا آغاز کرد.

 

او که در رشته مدیریت بازرگانی تحصیل کرده در سال‌های اخیر و پس از ازدواج با راما قویدل (فرزند زنده‌یاد امیر قویدل) در کنار بازیگری به انتخاب بازیگر هم پرداخته که از نمونه‌های آن می‌توان به آواز گنجشک‌ها ساخته راما قویدل اشاره کرد.

 

آیدا تبیانیان: از بازیگری تا کارگردانی 

یکی دیگر از چهره‌های شاخص کودک سینمای ایران که در دهه ۷۰ و در حالی که بسیار کوچک بود کارش را در سینما آغاز کرد و در فیلم‌های زیادی جلوی دوربین رفت. ازجمله آنها می‌توان به قارچ سمی، رنگ شب، شاهرگ، شکلات، عشق شیشه‌ای و... اشاره کرد. او همچنین در تلویزیون هم حضور پررنگی داشته و در سریال‌های مختلفی همچون: این یک دادگاه نیست، همسفر، دوران سرکشی و... به ایفای نقش پرداخت.

 

تبیانیان هم به مانند بسیاری از همنسل‌های خود با ورود به سال‌های جوانی از بازیگری فاصله گرفته و پس از تحصیل در رشته کارگردانی سینما به سمت فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی رفت. از آخرین فعالیت‌های وی در این زمینه هم می‌توان به ساخت فیلم کوتاه اشاره کرد.

 

بازیگرانی از خانواده شیخ‌زاده 

یکی از پرکارترین بازیگران نوجوان دهه ۶۰ در سینما و تلویزیون، وحید شیخ‌زاده است که در ۱۱ سالگی کارش را با فیلم مرگ پلنگ ساخته فریبرز صالح آغاز کرده و خیلی زود مورد توجه سینماگران مختلف قرار گرفت.

 

میمیک چهره و حضور راحت و روان او جلوی دوربین را می‌توان از دلایل موفقیت وی در این رشته به حساب آورد.

 

از دیگر کارهای مطرح او می‌توان به سفر جادویی ساخته ابوالحسن داوودی، گالان به کارگردانی امیر قویدل و آبادانی‌ها اثر کیانوش عیاری اشاره کرد.

 

شیخ‌زاده با ورود به نوجوانی به مرور از سینما کنار رفته و پس از گذشت شش سال با مجموعه تلویزیونی بازی پنهان ساخته شاپور قریب به این عرصه بازگشت.

 

شیخ‌زاده در این سال‌ها به دوبله روی آورده و در این حرفه موفق هم نشان داد و صدای خود را به نقش‌های زیادی بخشید تا جایی که مدیریت دوبله را هم تجربه کرد.

 

او در سال‌های اخیر اجرای تلویزیونی را هم به کارنامه هنری خود اضافه کرد که از آخرین نمونه‌های آن می‌توان به جنگ تلویزیونی تا جمعه اشاره کرد.

 

وحید شیخ‌زاده هم سه سال بعد از برادرش بازیگری را از ده سالگی با نقشی کوتاه در آبادانی‌ها آغاز کرده و سپس در فیلم‌هایی همچون پادزهر ساخته بهرام کاظمی، آرایش مرگ ساخته افشین شرکت و... نقش‌های مهم‌تری را ایفا کرد.

 

او نیز به مانند بسیاری از بازیگران همنسل خودش به مرور از سینما فاصله گرفته و در ۱۵ سالگی در نقش گاوروش در نمایش بینوایان ساخته بهروز غریب‌پور حضوری درخشان داشت.

 

سریال بازی پنهان اولین نقش شیخ‌زاده پس از سال‌ها غیبت در بازیگری است که در زمان پخشش مورد توجه مخاطبان هم قرار گرفت. وی در دو سه سال اخیر بار دیگر بازیگری را از سر گرفته و در فیلم‌های تلویزیونی مختلفی حضور پیدا کرده است. 

  • 18
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش