یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۱۰:۱۱ - ۲۴ آذر ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۹۰۰۹۵۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

دیبا زاهدی:

دخترانی از جنس سایه را خوب می شناسم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,دیبا زاهدی
به نظر می رسد بعد از پوست اندازی سینما در حوزه کارگردانی و حضور تعداد زیادی کارگردان جوان در این پنج ساله اخیر، نسل جدیدی از بازیگران جوان و مستعد وارد سینما شده اند. دیبا زاهدی بازیگر جوان گزیده کار یکی از این بازیگران مستعد است.

به نظر می رسد بعد از پوست اندازی سینما در حوزه کارگردانی و حضور تعداد زیادی کارگردان جوان در این پنج ساله اخیر، نسل جدیدی از بازیگران جوان و مستعد وارد سینما شده اند. دیبا زاهدی بازیگر جوان گزیده کار یکی از این بازیگران مستعد است. بازیگر جوان و مستعد سینما در رشته معماری از دانشگاه آزاد فارغ التحصیل شده است. زاهدی بازیگری را در آموزشگاه استاد سمندریان و زیر نظر محمد رحمانیان و مهتاب نصیرپور آموخت و با بازی در فیلم پنج ستاره به کارگردانی مهشید افشارزاده در کنار شهاب حسینی و بهنوش بختیاری فعالیت بازیگریش را در نقش یک دختر نوجوان طبقه متوسط شهری آغاز کرد.

زاهدی در دومین تجربه سینمایش فرصت همکاری با فیلم ساز بزرگی مثل ابراهیم حاتمی کیا را به دست آورد. زاهدی در بادیگارد در نقش یک دختر فهیم و اصیل ایرانی که دختر یکی از بازماندگان دوران دفاع مقدس است، بازی قابل تحسینی از خودش ارائه کرد. زاهدی در فیلم سایه نیز نقش متفاوتی را تجربه می کند. با او درباره حضورش در فیلم سایه و ویژگی های نقشش گفت و گویی انجام داده ایم.

بعد از تجربه موفق بازی در فیلم پرمخاطب «بادیگارد»، همچنان جزو بازیگرانی هستید که به گزیده کاری اعتقاد دارید؟

به عنوان یک بازیگر جوان در عرصه قبول پیشنهادات کاری برای خودم یک حد و مرزی تعیین کردم. بنابراین ترجیح دادم تا در هر کاری بازی نکنم و نخواستم به هر قیمتی و در هر نقشی به بازیگری بپردازم. در این مدت به خصوص در حوزه تله فیلم و سریال های تلویزیونی پیشنهاد زیادی داشتم. اما به نظرم نقش های پیشنهاد کیفیت لازم را نداشت و البته نام و اعتبار کارگردان هم خیلی برایم تعیین کننده بود.

آیا در میان این پیشنهادات به خصوص بعد از بازیتان در «بادیگارد» نقش جذابی وجود نداشت؟

پیشنهاداتی در حد و اندازه فیلم بادیگارد نبود که من را مجاب به انتخابشان کند.

بازی در فیلم «بادیگارد» کارتان را برای ادامه راه سخت کرد؟

تعداد فیلم خوب در طول سال به زحمت به تعداد انگشتان یک دست می رسد و انتظار برای دریافت پیشنهاد بازی در این فیلم ها کارم را سخت کرده است.

این فاصله افتادن بین فیلم هایی که بازی می کنید، این چالش را دارد که از چرخه توجه فیلم سازان دور شوید. چقدر به این مسئله اعتقاد دارید؟

بله، این مسئله هم وجود دارد. اما معتقدم کارنکردن بهتر از بازی در کارهای ضعیف و بدون کیفیت است.

آیا بعدا احساس پشیمانی نداشتید که این پیشنهادات را رد کردید؟

نه، چنین حسی نداشتم و بیشتر این کارها بعد از ساخته شدنم نزدیک به پیش بینی بود و کارهای معمولی بودند.

آموزش هایی که توسط محمد رحمانیان و مهتاب نصیرپور در دوران تحصیلات در آموزشگاه سمندریان دیدید چقدر در انتخاب مسیر راهتان در بازیگری به شما کمک کرد؟

فکر می کنم فراگرفتن این نکات بازیگری و کاری که توسط این بزرگان تدریس می شود برای هر بازیگر جوانی نیاز است و باعث به روز شدن سطح کاری یک بازیگر می شود. البته من سال ها قبل زیر نظر استاد سمندریان شاگردی کردم و چند سال بعدش در کلاس های محمد رحمانیان و مهتاب نصیرپور شرکت کردم.

به نظر می رسید نسل بازیگرانی نظیر پگاه آهنگرانی، باران کوثری و نگار جواهریان که نقش های جوانانه را بازی می کردند با افزایش سنشان و وارد شدن به سنین میانسالی سخت است که این نوع نقش را بازی کنند و سینما در این زمینه و ورود بازیگران جوان به یک دگردیسی احتیاج دارد؟

فیلم سازانی که انتخاب بازیگران فیلم شان برایشان مهم باشد و در ضمن به استفاده صرف از بازیگران چهره و مطرح اعتقاد نداشته باشند و به واقع گرایانه بودن اثرشان توجه داشته باشند، هیچ وقت نمی آیند یک بازیگر سی و پنج ساله را برای ایفای نقش دختر بیست ساله انتخاب کنند.

آیا اعتقاد دارید در سینما جوان گرایی صورت گرفته است؟

بله، این پروسه به تدریج در حال شکل گیری است. خیلی از بازیگران جوان در فیلم های سینمایی حضور اثرگذاری دارند. چون فیلم ها جنبه رئالیستی بیشتری پیدا کرده اند سازندگان فیلم ها از بازیگرانی متناسب با سن و سال شخصیت ها استفاده می کنند. نکته مهم در این بحث کمتر بودن نقش های جوانانه در فیلم نامه های سینمایی در این شش ساله اخیر است.

دلیل بروز چنین مسئله ای چیست؟

به هر حال فیلم نامه های نوشته شده منطبق بر شرایط زمانه است. انگاری الان مضمون فیلم ها بیشتر خانوادگی شده است.

بخش مهمی از مخاطبان سینما را جوانان تشکیل می دهند. آیا اگر فیلم های جوانانه بیشتری تولید شود، باعث افزایش تعداد مخاطبان سینما نمی شود؟

به هر حال این بحث بر می گردد به مسائل کلان تر سینما. البته خیلی از بازیگران هم سن و سالم در حال حاضر مشغول کار کردن هستند و تعداد بازیگران زیاد و تولیدات کم و باید صبوری کرد تا شرایط مناسب فراهم شود. بعد از بازی در پنج ستاره سه سال کار نکردم و این صبرکردن تا قبول پیشنهاد مناسب به بازی ام در بادیگارد و سایه منجر شد.

به نظر می رسد بازی در فیلم «سایه» با بازیتان در «بادیگارد» در فاصله زمانی کمی انجام شد؟

بله، در ابتدای سال ۹۴ سایه را بازی کردم و در تابستانش فیلم بادیگارد را.

فیلم «سایه» چه ویژگی هایی داشت که آن را قبول کردید؟

برای من اولویت اصلی در پیشنهادات کاری، نقش های سینمایی است. زیرا سطح سینما خیلی از تلویزیون بالاتر است. مردم برای فیلم دیدن وقت و پول صرف می کنند. از طرف دیگر نقشم، نقش نخست فیلم در کنار بزرگانی مثل رضا کیانیان و فاطمه گودرزی بود و حضور این دو بازیگر باتجربه به من این اطمینان را می داد که انتخابم درست بوده است. از طرفی معتقدم نباید فاصله زیادی میان بازی هایم وجود داشته باشد.

نکته حائز اهمیت در کارنامه کاریتان همبازی بودن با بزرگان بازیگری مثل شهاب حسینی، مریلا زارعی، پرویز پرستویی و رضا کیانیان است. این مسئله برایتان چه ویژگی هایی دارد؟

برای من دست آوردهای زیادی داشت. تلاش نکردم برای بهتر دیده شدن  خودم را به این بازیگران ضمیمه کنم و در قاب در کنارشان باشم. همکاری با این بازیگران درجه یک و حرفه ای باعث شد تا سطح کیفی بازی ام را اتقاء ببخشم. بازیگران حرفه ای طرفداران و مخاطبان زیادی دارند و من هم در کنار این بازیگران بهتر دیده می شود.

در «سایه» بعد از بازی در «بادیگارد» دوباره با پدرام شریفی همبازی شدید. این همکاری مجدد چه ویژگی هایی داشت؟

به هرحال این همبازی شدن مجدد به صورت اتفاقی انجام شد و نکته جالبی بود. شاید اگر این همکاری ادامه پیدا کند، هماهنگی و هارمونی در این بازی دو نفره به وجود بیاید. البته بازیگر حرفه ای باید بتواند با هر بازیگری کار کند و انتخاب بازیگران دست خودشان نیست و به عزم تهیه کننده و کارگردان بستگی دارد.

سایه نقشی که در فیلم «سایه» بازی کردید چقدر برایتان ملموس بود؟

من همدر این شهر زندگی می کنم و درس خوانده ام و در جامعه حضور دارم. دختران این مدلی را خوب می شناسم. دخترانی که پدرانشان روی آن ها تعصب زیادی دارند و در کشورمان دخترها وابستگی زیادی به خانواده دارند.

سیما تابیده چی

  • 14
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش