جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۵:۵۹ - ۰۴ دي ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۰۰۰۱۳۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

محمدرضا شیرخانلو:

اگر رییس جمهور بشم...!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,محمد رضا شیرخانلو
محمدرضا شیرخانلو از آن دست نوجوانانی است که با بازی‌های شیرین و شیطنت هایش جایگاه خاصی در ذهن ها به خود اختصاص داده است و به قول معروف جای خود را در میان قلب ها باز کرده است. او زاده ۲۷ فروردین ۱۳۸۵ در تهران است و از سن ۶ سالکی وارد عرصه بازیگری شده است.

روزنامه قانون، دیدن فیلم و سریال های مختلف تبدیل به اپیدمی در میان خانواده های ایرانی شده است. در این میان نمی‌توان از بازیگران کودک و نوجواني گذشت که در سریال های طنز و جدی ایفای نقش می کنند.

 

محمدرضا شیرخانلو از آن دست نوجوانانی است که با بازی‌های شیرین و شیطنت هایش جایگاه خاصی در ذهن ها به خود اختصاص داده است و به قول معروف جای خود را در میان قلب ها باز کرده است. او زاده ۲۷ فروردین ۱۳۸۵ در تهران است و از سن ۶ سالکی وارد عرصه بازیگری شده است.

 

محمدرضا اولین بازیگر کودک است که برای نخستین بار در ایران براي اجرای نقش اصلی نمایشی با نام «ساقی» به کارگردانی امیر دژاکام در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه رفت. از میان کارهای تصویری این بازیگر نوجوان می‌توان به سریال‌های «چک برگشتی» و «دیوار» با کارگردانی سیروس مقدم و فیلم سینمایی «دهلیز» ساخته بهروز شعیبی اشاره کرد که برای آن نامزد دریافت سیمرغ بلورین بخش دستاوردهای فنی و هنر بخش «نگاه نو» جشنواره سی و یکم فیلم فجر هم شد. اینگونه شد که «قانون بچه‌ها» به گفت و گو با محمدرضا شیرخانلو نشست.

 

سال‌هاست به عنوان بازیگر کودک و نوجوان می‌شناسیمت. پسری شیطان که در سریال‌ها می‌بینیم.چطور بین درس و کار بازیگری خود تعادل برقرار می‌کنی تا هم بتونی درس بخونی هم در فیلم های مختلف بازی کنی؟

 

زمانی که کار ندارم و سر فیلمبرداری نیستم می‌رم مدرسه اما زمانی که کار دارم، مادر برام معلم خصوصی می‌گیرن و با معلم خصوصی درسا رو کار می کنم و یاد می‌گیرم.

 

 

مسئولان مدرسه با این قضیه مشکلی ندارن که گاهی در مدرسه هستی و گاهی نیستی؟ 

نه.

 

درس‌هارو چطور یاد می‌گیری؟ 

هر جا که مشکلی داشته باشم مادر برام معلم خصوصی می گیرن و هر جا بتونم خودم رو با درس مدرسه همراه می‌کنم و اگر باز مشکلی بود، در زمان‌های خالی درس می‌خونم تا خودم رو برسونم.

 

چند سال است با این روش درس می‌خونی؟ 

۵ یا ۶ سال است.

 

اینکه یه زمانی می‌تونی بری مدرسه و یه زمان دیگه باید هم کار کنی و هم با معلم خصوصی درس رو جلو ببری سخته؟ 

اوایل خیلی سخت بود، اما الاان دیگه عادی شده. اما باز یه ذره سخته دیگه.

 

وقتی با هم سن و سال‌های خودت روبه‌رو می‌شی معمولا چه سوالاتی ازت می‌پرسن؟ همکلاسی‌ها چه نظری درباره بازیگر بودن تو دارن؟

می‌پرسن که کار جدیدت چی هست، کی پخش می‌شه، سریاله یا سینماییه، سوالات این مدلی. همکلاسی‌هام هم براشون عادی شده اما اوایل می‌گفتن که خیلی کارت خوبه، بابا بازیگر معروف و از این چیزا.

 

به عنوان بازیگر سینما و تلویزیون در عین اینکه درس می‌خوانی و کار می‌کنی، زمان فراغت هم داری. در آن زمان چه می‌کنی؟ 

به کلاس‌های ورزشی یا زبان می‌رم.

 

به به کلاس‌های ورزشی می‌ری. مثل چه کلاس‌هایی؟ 

والیبال، فوتبال، تنیس و شنا.

 

در فضای مجازی هم حضور داری؟ 

در فضای مجازی بازی کمتر می‌کنم.

 

حضورت در شبکه های اجتماعی چگونه است؟ 

من شبکه اجتماعی ندارم و همش دست مامانمه.

 

مامان نمی‌ذاره شبکه اجتماعی داشته باشی یا اینکه خودت دوست نداری؟ 

مامان اجازه نمی‌ده و خودم هم خیلی اشتیاق ندارم.

 

در روز چند ساعت را به حضور در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی اختصاص می‌دی؟ 

برخی مواقع حدود نیم ساعت اجازه دارم که در تلگرام باشم.

 

در تلگرام چه گروه‌ها و کانال هایی را دنبال می‌کنی؟ 

ورزشی، درباره پرسپولیس و اینا.

 

پس پرسپولیسی هستی؟ تیم مورد علاقه‌ات رو از نزدیک دیدی؟ 

بله پرسپولیسی هستم و سر یه کاری رفتیم تا سر تمرین پرسپولیس کار کنیم و تونستم اونجا ببینمشون. خیلی هم دوستشون داشتم و اونا هم خیلی خوب استقبال کردن.

 

کدام بازیکنان پرسپولیس رو بیشتر دوست داری؟ 

مهدی طارمی و علیرضا بیرانوند.

 

 

به غیر از ورزش و بازیگری به چه کارهایی علاقه داری؟ مثلا در شاخه‌های هنری چه کلاس‌هایی می ‌ری؟ 

موسیقی رو دوست دارم و تنبک می‌زنم. حدود ۶ ماه کلاس رفتم و بعد رفتم سر یه کاری و الان هم حدود یک هفته است که دوباره شروع کردم.

 

درحال حاضر مشغول کار جدیدی هستی؟ 

بله، سریال «هم‌سایه‌ها» که هر شب از شبکه نسیم ساعت ۱۰ پخش می‌شه رو داریم کار می‌کنیم چون ۴۵ قسمت است و ما تازه قسمت ۲۱ را داریم ضبط می‌کنیم و هم‌زمان با پخش کار درحال فیلم برداری است. «نفس» هم روی پرده سینماست.

 

از صحبت‌های فیلم برداری و بازیگری که بگذریم، آیا به اخبار و پیگیری اتفاقات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور و جهان علاقه داری؟ 

اخبار فقط ورزشی گوش می‌دم و در جریان مسائل اجتماعی و سیاسی و اینا نیستم، علاقه‌ای هم بهش ندارم.

 

در مدرسه و با دوستات در مورد اتفاقات روز صحبت نمی‌کنید؟ 

بیشتر درباره ورزش و اخبار ورزشی صحبت می ‌کنیم. درباره اخبار شبکه ۱ و اینا چیزی نمی‌گیم.

 

همیشه عادت کردیم که پدر و مادرها مارو نصیحت کنن و بگن اینکار رو بکن و اون کار رو نکن. اگه این روند رو برعکس کنیم و تو بخوای اونا رو نصیحت کنی، چی می‌گی؟ 

می‌گم که... اجازه بدین یه مشورت بگیرم. مامان! من چه نصیحتی بکنم شما رو؟

 

مامان محمدرضا که قراره از زبون محمدرضا خودتون رو نصیحت کنین، چه نصیحتی دارین؟ 

بذار راحت باشم. بذار درس نخونم. درس خوندن چیز بدیه.

 

محمدرضا دوست نداری درس بخونی؟ چه کاری رو دوست داری انجام بدی؟ 

دوست دارم همه‌اش کار کنم. همه‌اش جلوی دوربین باشم.

 

زندگی که همه‌اش کار نیست. نظرت درباره زندگی چیه؟ 

تفریح کنیم. بریم سر کار و بازی کنیم. فقط درس نخونیم.

 

چرا این‌قدر با درس خوندن مشکل داری و ازش بدت می‌آد؟ چرا از درس خوندن فراری هستی؟ 

نه، فراری نیستم. شوخی می‌کنم. درس خوندن خیلی هم خوبه، مخصوصا ریاضی، عاااالیه.

 

این مدلی که می‌گی کاملا مشخصه که عاشق ریاضی هستی! جدای از کلیشه‌گویی که همه می‌گن درس خوندن خوبه و باید درس خوند، قطعا مشکلاتی هم در حوزه آموزشی وجود داره که بچه‌ها علاقه‌شون رو به درس خوندن از دست می‌دن. نظرت در این باره چیه؟ 

مثلا در ریاضی یکی از روش ها خیلی پیچیده و الکی است. مثلا ضرب‌های دو رقمی رو داریم که باید ضرب کنیم و بعد بیایم اونا رو باهم جمع کنیم و ... . قدیمیا یه ضرب می‌کردن و یه تقسیم؛ الان باید بیایم هم ضرب کنیم هم جمع و بعد نگاه کنیم و بعدش تفریق.

 

به نظرت این کارا خیلی به درد بخور نیست و این درسایی که می‌خونی خیلی تو زندگی کارایی ندارن؟ 

فکر کنم به کار می‌آد. منظورم اینه که بهتر بود روش‌ها یه کم آسون‌تر بود.

 

  

به غیر از ریاضی دیگه کدوم درسا سخت هستن؟ 

فارسی هم بعضی از درساش خیلی سخت و پیچیده است. مثل شعر «رقص باد خنده گل». خیلی سخته. دوستش ندارم.

 

بالاخره خواندن این درس اجباریه و چه بخوای و چه نخوای باید بخونی. در نهایت می‌خوای چه کاره بشی؟ 

می‌خوام بازیگری ر و ادامه بدم و کارگردان بشم. باید درسش هم بخونم دیگه.

 

حالا اگر درس خوندی و در آینده رییس جمهور شدی، چه کار می‌کنی؟ 

رییس جمهور شدم؟!

 

دوست داری رییس جمهور بشی؟ 

بله.

 

خب چکار می‌کردی؟ 

یه کاری می‌کردم که بچه‌ها دیگه درس نخونن. بیشتر شهربازی درست می‌کردم. زمین تنیس درست می‌کردم. همه بچه‌ها رو رایگان در کلاس‌های ورزشی ثبت نام می‌کردم.

 

این آرزوها خیلی خوب هستن و امیدوارم محقق بشن. در پایان اگر بخوای مطلبی رو به دوستات و بچه‌های خواننده «قانون بچه‌ ها» بگی اون چی هست؟ 

با اینکه درس رو دوست ندارم ولی درس بخونید. ورزش کنید و مهربون و خوش اخلاق باشید.

 

 

 

  • 18
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش