دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۱۰:۲۷ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۱۰۲۰۶۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

سینمایی های عاشق ادبیات!

انگار از بودن و درخشیدن در دنیای فیلم و سینما خسته می شوند و دوست دارند در عرصه های دیگر هم قدرت نمایی کنند. داستان سرک کشیدن بازیگران و فیلمسازان به دنیای کتاب و نویسندگی از آن ماجراهایی است که قدمتی چندان طولانی ندارد و البته در سال های اخیر پررنگ تر از گذشته شده است. برخی از این جمایعت نه چندان پرشمار فقط یکی دو بار طبع و بخت خود را در نوشتن کتاب و سرودن شعر می آزمایند و بعد برای همیشه عطایش را به لقایش می بخشند.

 

عده ای دیگر اما با پشتکار بیشتر در سال ها در این وادی مانده و چند وقت یکبار یک کتاب روانه بازار کرده اند. حالا که در روزهای برگزاری جشنواره به سر می بریم و طبعا توجه همه روی سینما متمرکز است، بد نیست نگاهی بیندازیم به تجربه های اهالی سینما در عرصه ادبیات. بهانه هم اگر بخواهید، رونمایی از کتاب تازه داریوش مهرجویی و ورود ترجمه ای از ترانه علیدوستی به بازار ادبیات داستانی.

 

داریوش مهرجویی؛ دور از سینما، خاطره بازی با ادبیات

 

ار کسی که ۵۰ سال پیش رساله ای درباره «بوف کور» صادق هدایت به زبان انگلیسی نوشته و چند فیلم بسیار خوب و ماندگار ساخته، انتظار می رود در فاضی ادبیات هم به اندازه سینما بدرخشد. داریوش مهرجویی که چند سالی است دیگر درخشش گذشته را روی صندلی کارگردانی ندارد، سال ها پیش کتابی از هربرت مارکوزه، فیلسوف و جامعه شناس نامدار آلمانی و چهره سرشناس مکتب فرانکفورت ترجمه کرد و بعد سراغ «جهان هولوگرافیک» مایکل تالبوت رفت تا نشان دهد همچنان به علایق دیرین خود وفادار است.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمایی های عاشق ادبیات

 

در کارنامه خالق «لیلا» و «هامون» ترجمه کتاب هایی از سم شپرد و اوژن یونسکو هم به چشم می خورد اما او مدتی است کار ترجمه را کنار گذاشته و وارد وادی تالیف آن هم در حوزه ادبیات داستان یشده است. «به خاطر یک فیلم بلند لعنتی» و «در خرابات مغان» نخستین تجربه های او در این عرصه بود که امسال با «دو خاطره؛ سفرنامه پاریس، عوج کلاب» ادامه یافت.

 

مهرجویی که سال هاست در کرج زندگی می کند، برای رونمایی از کتاب تازه خود به تهران آمد و کمی بیش از دو ساعت دیرتر به محل قرار رسید. هرچند حاضران به احترامش منتظر ماندند و لب به اعتراض نگشودند. او در این برنامه قول داد که تا پیش از پایان سال یک کتاب دیگر روانه بازار کند. کارگردانی که بعد از «اشباح» در ۱۳۹۲ دیگر فیلم نساخته و وقت های خالی اش را با حمله به محسن چاوشی و تولید خبرهای ریز و درشت درباره «سنتوری ۲: مرد پاییزی» یا «مونا» پر می کند، همین که کتاب می نویسد هم غنیمت است.

 

از مهرجویی در آینده نزدیک کتاب «سفر به سرزمین فرشتگان» با موضوع مهاجرت نخبگان به بازار می آید تا آرام آرام بخش ادبی کارنامه او به اندازه بخش سینمایی اش پررنگ شود.

 

 

رامین ناصرنصیر

 

وقتی خبر آمد بازیگر سریال ها و برنامه های طنز تلویزیون و رفیق گرمابه و گلستان مهران مدیری دست به قلم شده و یک کتاب شعر از عربی به فارسی ترجمه کرده، خیلی ها غافلگیر شدند. حجم غافلگیری به اندازه ای بود که گفته می شد خود آقای مترجم هم ابتدا خبر را باور نکرده است! در هر حال، برای رامین ناصرنصیر که می گویند به چهار زبان زنده دنیا تسلط دارد، ترجمه حرفه ای بود که او آن را از همان آغاز در کنار حرفه بازیگری پی گرفت و دو نمایشنامه از «فرناندو آرابال» و «ژان ژنه» را به علاقه مندان ادبیات نمایشی تقدیم کرد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمایی های عاشق ادبیات

 

ترجمه ضرب المثل های مکزیکی و کوبایی برای کسی که به زبان های انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی آشناست هم کاری چندان سخت نبود اما مشکل آنجا ظهور کرد که ناصرنصیر از ترجمه اشعار محمد ماغوط، شاعر شهیر سوری با همکاری غسان حمدان خبر داد. پس از انتظار «اشک های آبی، اشک های زرد»، نویسنده و مترجم عراقی مدعی شد ناصرنصیر زبان عربی نمی داند و طبعا نقشی هم در ترجمه اشعار ماغوط نداشته است.

 

او در فضای مجازی اعتراض خود را به قرار گرفتن نام بازیگر ایرانی روی جلد کتاب چنین نشان داد. س«سال ۸۷ با واسطه با آقای ناصرنصیر آشنا شدم و وقتی فهمید چند مجموعه شعر از سهراب سپهری، احمد شاملو و... به عربی ترجمه کرده ام، از من خواست از شعرای عرب هم به فارسی ترجمه کنم. چند شعر از محمد ماغوط ترجمه و برایش ارسال کردم که گفت در نشریه «نشانی» منتشر شد.

 

حالا پس از هفت سال می بینم بدون اطلاع من، آن را به صورت کتاب درآورده و حتی اسم خودش را قبل از اسم من نوشته است...» نکته اینجاست که ناصرنصیر تمام این ماجرا را یک سوءتفاهم دانست و تمام!

 

 

مسعود کیمیایی؛ حیرانی و واقعی!

 

در دنیای فیلم و سینما شرایطی بسیار شبیه داریوش مهرجویی دارد؛ سال هاست فیلم خوب نساخته و این آخری هم با کلی اما و اگر و دعوا میان او و تهیه کننده احتمالا برای نمایش در جشنواره امسال آماده می شود. مسعود کیمیایی که ظاهرا قفس سینما را برای خود محدود می دید، از یک روز به بعد تصمیم گرفت حرف های ناگفته اش را خارج از قاب دوربین و در قالب واژه ها به علاقه مندان خود تقدیم کند.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمایی های عاشق ادبیات

 

حاصل چند کتاب داستان و یک کتاب شعر به قلم خالق «قیصر» و «گوزن ها» شد. آخرین مورد«سرودهای مخالف ارکسترهای بزرگ ندارند» بود که بهار سال گذشته با حضور اهالی ادبیات و سینما رونمایی شد و دوره سه جلدی آن را می توانید این روزها با قیمت ۵۶ تا ۷۰ هزار تومان بخرید و بخوانید.

 

«فرهاد لیوان را به دهانش نزدیک کرد. نگاه فرنوش با نفسش در فلوت بود. فرهاد گفت: کاشکی چگو بود و آب خوردنمو می دید. فرنوش، یه حس دیگه ای تو کلمه، تو قلبم نیست. چگو دکتر نبود؟» این چند جمله از یک رمان ۹۳۲ صفحه ای است و مخاطب را با خودش به دنیای فیلم های خالق آن می برد؛ انگار که نشسته و دارد دیالوگ های فیلمی از کیمیایی را در ذهن مرور می کند.

 

فیلمساز ۷۵ ساله که «قاتل اهلی» را آماده نمایش دارد، پیش از «سرودهای مخالف ارکسترهای بزرگ ندارند» دو رمان دیگر منتشر کرده بود؛ «حسد» که داستان زندیگ عین القضاه همدانی را روایت می کند و دوجلدی «جسدهای شیشه ای» با ماجرایی از تاریخ ایران معاصر و فاصله دولت مصدق تا پیروزی انقلاب. کیمیایی البته دستی هم در شعر و شاعری دارد و دیالوگ های آهنگین و شعرگونه فیلم هایش نمونه آن حاصل این حس ادبی هم کتابی است به نام «زخم عقل» که مجموعه شعرهای کیمیایی را در خود جای داده است. 

 

 

ترانه علیدوستی؛ لذت ترجمه

 

بازیگر تحسین شده و جوان سینما که امسال با «شهرزاد» و «فروشنده» حسابی روی بورس بود، با ترجمه و انتشار فقط دو کتاب به یک نام آشنا در حوزه ادبیات تبدیل شده است. ترانه علیدوستی که در خانواده ای کاملا فوتبالی به دنیا آمده و به واسطه حضور گاه و بیگاه پدرش حمید علیدوستی در کشورهای دیگر به زبان های بین المللی آشناست، پس از موفقیت در عرصه بازیگری هوس کرد چند داستان کوتاه از آلیس مونرو، نویسنده نامدار کانادایی ترجمه و به بازار کتاب عرضه کند.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمایی های عاشق ادبیات

 

طبیعی بود انتشار «رویای مادرم» در پاییز ۹۰ به واسطه دو نام پرآوازه علیدوستی و مونرو با استقبال علاقه مندان مواجه شود. این موفقیت البته بدون پیامد و حاشیه هم نبود و یکی از مترجمان نامدار و قدیمی چند ماه بعد با نوشتن نامه ای سرگشاده از اعطای جایزه بهترین مترجم فصل به یک بازیگر گلایه کرد.

 

«رویای مادر» که در کمتر از دو ماه به چاپ دوم رسیده بود، با چاپ سوم به نمایشگاه کتاب تهران در بهار ۹۱ رفت. گرچه به نظر می رسید او اعطای کتاب را به لقایش بخشیده اما سال گذشته متنی از اورهان پاموک را برای ماهنامه داستان همشهری ترجمه کرد. او همان زمان گفته بود: «من ادبیات را دوست دارم. ترجمه را هم؛ اصلا کلمه را دوست دارم و عشق می کنم با ادبیات و وقتی ترجمه می کنم انگار عطش جمله سازی و خیال پردازی ام می خوابد و ارضا می شود و نیاز به نوشتن پیدا نمی کنم.»

 

علیدوستی سرانجام امسال دومین کتاب خود را هم به بازار فرستاد؛ کتابی به نام«تاریخ عشق» از نیکلو کراوس آمریکایی که گفته می شود به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شده و در همه دنیا مثل ایران پرفروش بوده است.

 

 

رضا کیانیان؛ هنر آن است...

 

از معدود بازیگران سینما که چند کتاب درباره تحلیل بازیگری دارد و البته این اواخر در کار امور خیریه و زیست محیطی فعالیت دارد. رضا کیانیان حضور در عرصه ادبیات سینمایی را با قدرت تمام آغاز و «تحلیل بازیگری»، «شعبده بازیگری» و «بازیگری در قالب» را روانه بازار کرد. «ناصر و فردین» ادای دین او بود به دو بازیگر سینمای پیش از انقلاب و در ادامه نوبت رسید به کتابی که نام کیانیان را بیش از گذشته سر زبان ها انداخت؛ «این مردم نازنین» حدود ۱۰۰ خاطره از بازیگر تحسین شده «آژانس شیشه ای» و «خانه ای روی آب» در برخورد با مردم را روایت می کند و نخستین چاپ آن سال ۸۸ به بازار آمد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمایی های عاشق ادبیات

 

قصه های کیانیان با مردم چنانکه انتظار می رفت خیلی زود پرفروش شد و د رکمتر از دو سال به چاپ پنجم و ششم رسید تامشخص شود بازیگر خراسانی علاوه بر سرگرم کردن تماشاگران روی پرده، می تواند یک قصه گوی خوب هم باشد. البته «این مردم نازنین» کتابی جدی نیست و می توان آن را در حکم زنگ تفریح دانست. «پاتال و آرزوهای کوچک»، «سومین سرنوشت داوود» و «ماجراجوی جوان» هم فیلمنامه هایی است به قلم کیانیان که اولی سال ۶۸ در قالب فیلمی به کارگردانی مسعود کرامتی و بازی خود کیانیان روی پرده سینماها رفت و تا حدودی هم موفق بود.

 

بازیگر تحسین شده سینمای ایران همزمان با ادبیات سراغ حوزه تجسمی هم رفت و گزیده ای از آثار عکاسی خود را در قالب یک کتاب تقدیم علاقه مندان کرد. حصال پرسه زدن او در طبیعت و یافتن تکه چوب های بامزه هم به برگزاری چند نمایشگاه انجامید و حالا فقط مانده حوزه شعر!

 

ماهنامه دیار - شاهد روحی

 

  • 18
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش