یکشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۳
۱۵:۳۶ - ۲۶ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۴۶۹۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

برای ترانه سرا و شاعر محبوب;

برای افشین یداللهی گریه نمی‌کنم!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,افشین یداللهی

به گزارش روزنامه اعتماد، عجیب است که ترجیع‌بند همه‌ی متن‌های اهالی فرهنگ و هنر یا علاقه‌مندان این حوزه در شبکه‌های اجتماعی یا حتا یادداشت‌های رسانه، تقریبا با چیزی شبیه این عبارت آغاز می‌شود که سال ۹۵ چرا تمام نمی‌شود؟ یا سال ۹۵ کی تمام می‌شود؟ به چه دلیلی؟ چون چهره‌های سرشناسی از حوزه‌ی فرهنگ و هنر را بُرده یا چون مرگ و میر در آن زیاد بوده است.

 

خب بالاخره همه‌ی آدم‌ها از این دنیا می‌روند، به سال هم ربطی ندارد، گذر روزگار است. همیشه هم همین‌طور بوده است. کافی است به دایره‌المعارف‌ها رجوع کنید تا یادتان بیاید بسیاری از سرشناسان این حوزه در جهان چه مرگ‌ها و سرنوشت‌های دردناک و تراژیکی داشته‌اند.

 

دور روزگار بر همین منوال چرخیده است؛ حالا ما قراردادهایی برای آن تعیین کرده‌ایم که اول سال و آخر سال دارد؛ قراردادهایی که اتفاقا فصل‌ها و ابر و باد و مه و خورشید و خود فلک هم به آن پایبند نیستند؛ وگرنه در اسفند و زمستان، درخت‌ها شکوفه نمی‌کردند و در بهار، تگرگ نمی‌بارید. من ترجیح می‌دهم به‌جای رمل و اسطرلابی نگریستن به موضوع یا نگرشی فال‌گیرانه و طالع‌بینانه، با این مبنای واقع‌گرایانه، یعنی واقعیت مرگ و پایان یافتن هر چیزی، با موضعی واقع‌گرایانه‌تر به بحث بپردازم؛ بگویم مساله‌ی من با تو (مرگ) این است که چطور می‌شود وقتی انسان‌هایی با کارایی و فایده‌ی بسیار کمتر، طول عمر دارند، آن‌ها که مفیدترند و به‌ قول رایج، خوب‌ها، می‌روند؟

 

صد البته که این‌هم یک واقعیت پذیرفته شده بر این مبناست که معیار ما برای خوبی چیست و از کجا معلوم آن‌که ما کم‌فایده‌تر می‌پنداریمش، بهتر نباشد؟ شاید معیارها و مقیاس‌های ما مثل همان نسبت فصل‌ها و تقویم، چندان دقیق نباشند و شاید هم غیرواقعی، ماییم.

 

با همه‌ی این نهیب‌ها، خودم به سه دلیل معتقدم که آقای افشین یداللهی، که علاوه بر ترانه‌سرای خوب بودن، انسان خوب، شریف و موقری بود، برای جامعه فرد بسیار مفیدی بود و رفتنش قطعا خسران و تاسف دارد.

 

او واقعا ترانه‌سرای خوبی بود؛ شاید ذاتی. شاید هیچ‌گاه شاعر خوبی نمی‌توانست بشود ولی ترانه را خوب و استاندارد درک کرده بود و ترانه‌ی خوب و استاندارد تحویل می‌داد. نه تفاخر شاعرانگی در ترانه‌هایش موج می‌زد و نه ترانه‌هایش به امان خدا رها شده بود. این دو ورِ پشت‌بام، در چند دهه‌ی گذشته، وجه غالب ترانه‌ها را تشکیل داده‌اند اما ترانه‌سرایانی چون آقای یداللهی، ترانه‌ی واقعی و مؤثر به جامعه تحویل داده‌اند. جای آن نیست که به تفصیل به این موضوع بپردازیم اما این ادعایم بر مبنای انتخاب واژگان، بسامد کلمه‌ها، ترکیب عبارت‌ها، تصویرسازی‌ها، نسبت کلام با محاوره، شناخت علاقه‌های مخاطب، تعهد متناسب مضمونی و موردهایی از این دست است.

 

افشین یداللهی ترانه‌سرای خوبی بود؛ که با تیتراژهای تلویزیونی‌اش که عمده‌ی شهرت و افسوس همگانی امروز هم به آن وابسته است، موجی از جوان‌ها را تحت تاثیر قرار داد، راه را برای خیلی‌ها باز کرد و در ادامه، با متانت، وقار و صمیمیتی دوست داشتنی، تجربه‌هایش را در مسیر تلاش برای تربیت تالی‌ها و جایگزین‌ها، در قالب جلسه‌های ترانه‌خوانی و کارگاه‌های آموزشی، منتقل کرد و وسعت بخشید.

 

او ترانه‌سرای خوبی بود؛ چون در مسیری منطقی و عقلانی، ولو با ابزاری قدرتمند، به خانه‌ها راه یافت، به دل‌های مردم نفوذ کرد و ترانه‌هایی که از او بر ملودی‌ها و صداهای دیگران نشست، تا سال‌های سال زمزمه خواهند شد. همین چند روزه خواهید دید که وقتی به‌بهانه‌ی درگذشت خالق کلامشان، آن‌ها را در صفحه‌های مجازی و رسانه‌ها ورق می‌زنند، چه صفحه‌های آشنا و پرباری از نظر سطح موفقیت را شاهدیم که امضای افشین یداللهی پای آن‌هاست.

 

پس آقای یداللهی خوب بود، مفید زیست، سربلند بود و شاید کار خودش را کرد و رفت. پس به موفقیتش افتخار می‌کنم، به مرامش احترام می‌گذارم و به نامش به‌عنوان یک اهل کلام ترانه‌سرای موفق و یک انسان خوب، تکریم می‌کنم. در نبودن او گریه نمی‌کنم، بلکه تحسینش می‌کنم و برایش هرجا هست، تداوم خوبی‌ها را آرزو می‌کنم، باشد که او هم پس از احساس تاسف برای ما، برایمان خوبی آرزو کند.

 

پس از این، می‌دانم بارها خواهم گفت، افشین یداللهی در این دفتر، نمرده است...

 

علیرضا بهرامی

 

 

  • 9
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش