دوشنبه ۰۸ مرداد ۱۴۰۳
۱۲:۴۳ - ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۰۸۶۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

در دومین روز بزرگداشت کیارستمی چه گذشت؟

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بزرگداشت کیارستمی
دومین مراسم بزرگداشت عباس کیارستمی با حضور همکاران فیلمبردار و صدابردار او در فیلم‌های «باد ما را خواهد برد» و «بلیت‌ها» برگزار شد.

به گزارش ستاد خبری سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر، دومین مراسم بزرگداشت عباس کیارستمی با حضور عوامل تولید فیلم «مثل یک عاشق» در کاخ جشنواره جهانی برگزار شد.

 

مراسم بزرگداشت عباس کیارستمی با حضور «کنزو هوریکوشی»، تهیه‌کننده فیلم، «کاتسومی یاناگیجیما»، فیلمبردار فیلم، «شوگو یوکویاما»، دستیار تدوین فیلم، «شهره گلپریان» و «سیف‌الله صمدیان» روز یکشنبه (۳ اردیبهشت) در کاخ جشنواره جهانی برگزار شد.

 

نگاه تلخ کیارستمی به جامعه سرمایه‌داری

صمدیان در ابتدای این نشست با ارائه توضیحاتی گفت: کیارستمی سینمایی خاص داشت که به دنبال رعایت تمام ابعاد انسانی بود، آن هم در جهانی سیاست‌زده که هیچکدام از این ابعاد در آن رعایت نمی‌شود. در فیلم «مثل یک عاشق» دختری را در جامعه سرمایه داری امروز می‌بینیم که برای تامین هزینه‌های زندگی ناچار است به کارهایی تن دهد که به آن علاقه‌ای ندارد؛ در این مسیر او مادربزرگ خود را که برای دیدارش به توکیو آمده هم تنها می‌گذارد. در این فیلم تلخیِ نگاه عباس کیارستمی نسبت به جامعه سرمایه‌داری را متوجه می‌شویم، آن هم با آرامش و بدون اینکه حالت شعاری پیدا کند و این شاید وجه تمایز او با بسیاری از فیلمسازان باشد.

 

در ادامه فیلمی کوتاه از پشت صحنه ساخت فیلم «مثل یک عاشق» که توسط سروش طباطبایی و پگاه ارضی ساخته شده بود نمایش داده شد.

 

پس از نمایش این فیلم کوتاه، صمدیان گفت: کشور ژاپن کارگردان های بزرگی دارد که روحیه و استیل آنها و عباس کیارستمی به هم نزدیک است؛ اینکه سیستم کاری ساده ای دارند و بسیار رئال کار می کنند، حتی زمانی که اثر سوررئال باشد باز هم شاهد یک بافت رئال در این آثار هستیم. کیارستمی عادت داشت کار خود را با یک جمع کوچک پیش ببرد. پس این سوال پیش می آید که او به عنوان یک ایرانی چگونه حضوری در جامعه صنعتی ژاپن داشت و چطور توانست با این تفاوت فرهنگی کنار بیاید و نحوه مواجهه عوامل ژاپنی فیلم چگونه بود؟

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بزرگداشت کیارستمی

خواست‌های کیارستمی برخلاف خواست های ژاپنی ها بود

گلپریان در پاسخ به این سوال گفت: کیارستمی سیستم خاص خود را داشت که ۱۸۰ درجه با سیستم حاکم بر سینمای ژاپن متفاوت بود. ژاپنی‌ها بسیار متعجب بودند که کیارستمی چگونه بدون فیلمنامه کار را پیش می‌برد؛ در ژاپن تهیه‌کننده فیلم برای تامین مالی فیلم باید سناریویی ارائه دهد. بنابراین از کیارستمی خواستند سناریو را بنویسد و او هم نوشت و در ژاپن به شکل یک کتاب منتشر شد. این در شرایطی بود که کیارستمی تاکید داشت داستان فیلم را به هیچ یک از بازیگران و همکاران صحنه نگوییم و این قضیه آنها را شوکه کرده بود. در واقع هرآنچه او می خواست، برخلاف خواست ژاپنی ها بود.

 

شوک‌های کیارستمی به عوامل ژاپنی فیلم

در ادامه «کاتسومی یاناگیجیما» درباره ویژگی‌های کار کیارستمی گفت: من هم در ژاپن و هم در آمریکا با کارگردان‌های مختلفی کار کرده‌ام. درباره تفاوت‌های کار کیارستمی باید بگویم اولین شوک زمانی به من وارد شد که متوجه شدم او سناریوی فیلم را در اختیار بازیگران قرار نمی‌دهد. دومین شوک این بود که دیدم در کنار او تنها یک ایرانی، یعنی شهره گلپریان حضور دارد. این در حالی است که کارگردانان در چنین وضعیتی، چندین مترجم در کنار خود دارند.

 

کیارستمی از حضور در ژاپن لذت می‌برد

سخنران بعدی این برنامه «کنزو هیروکوشی» بود که درباره ویژگی‌های کیارستمی گفت: در طول فعالیت کاری خود تهیه کننده حدود ۲۶ فیلم بوده‌ام که نیمی از آنها کارگردان‌های خارجی داشته‌اند. نخستین تفاوت او با بقیه کارگردان‌ها این بود که کیارستمی آنقدر بزرگ بود که درباره او چیزی نمی‌توانم بگویم. ضمن اینکه او تنها کارگردانی بود که سن بیشتری نسبت به من داشت. حدود ۲۳ سال با کیارستمی دوست بودم و تمامی فیلم های او در ژاپن را پخش کردم. کیارستمی حدود ۱۵ بار به ژاپن سفر کرد و هربار بیشتر از برنامه زمان بندی شده در ژاپن می ماند. او ژاپن را دوست داشت و از حضور در آنجا لذت می برد.

 

وی افزود: کیارستمی در هنگام حضور در ژاپن بسیار شاد بود. او را در ونیز، برلین و.. هم دیده بودم ولی چهره ی شادش در ژاپن را هیچ جای دیگر ندیدم. کیارستمی در ژاپن دوستان زیادی از منتقد، خبرنگار، هنرمند و.. و همینطور طرفداران فراوانی داشت. در خصوص بودجه فیلمی که با هم کار کردیم باید بگویم، بودجه «مثل یک عاشق» با میانگین بودجه فیلم در ژاپن برابری می کرد و نصف بودجه فیلم‌هایی بود که با فرانسوی ها کار کرده بودم.

 

تصمیمات روزانه کیارستمی برای ادامه فیلم

در ادامه برنامه صمدیان شوگو یوکویاما، دستیار تدوین فیلم را خطاب قرار داد و از تفاوت های سیستم ذهنی او با کیارستمی و تجربه کار در کنار او پرسید. یوکویاما پاسخ داد: هر روز عصر و پس از فیلمبرداری، صحنه های ضبط شده را با هم مرور می کردیم تا پلان های نیازمند تکرار و.. را تعیین کنیم. پس از پایان فیلمبرداری او به ایران بازگشت و تدوین نهایی را انجام داد. چون همواره مشغول کار تدوین بوده ام، برایم عجیب بود که چطور کارگردان فیلم چند ماه کنار من می نشست و با هم یک کار را انجام می دادیم.

 

وی اضافه کرد: در ژاپن هم کارگردان هایی هستند که بخش هایی از سناریو را در اختیار بازیگر قرار نمی دهند، اما کیارستمی طوری عمل می کرد که گاهی ضبط های مختلف یک سکانس به کل با یکدیگر تفاوت داشتند. در واقع او با توجه به اینکه در آن روز شرایط به چه ترتیبی پیش رفته و چه چیزی ضبط کرده ایم، روال کار را تغییر می داد و صحنه روز بعد را عوض می کرد. چنین چیزی برای من کاملا تازگی داشت.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بزرگداشت کیارستمی

دقت کار کیارستمی در شرایط خطرناک

پس از آن صمدیان به طرح سوالی درباره فرهنگ بصری و جهان تصویر شده توسط عباس کیارستمی و تفاوت آن با نگاه فیلمبردار فیلم «مثل یک عاشق» پرداخت. کاتسومی یاناگیجیما در پاسخ توضیح داد: در تمامی کارهایم ابتدا به دنبال تصویر کردن آن چیزی هستم که کارگردان می خواهد. اما در عین حال اطلاعات و تجربه خود را نیز با او در میان می گذارم تا شاید به بهبود تصویر کمک کند.

 

در فیلمبرداری «مثل یک عاشق» اتفاقات جالبی برای ما رخ داد؛ به عنوان مثال ما در محله ای خطرناک کار فیلمبرداری را انجام دادیم که پیش از آن انجام چنین کاری را غیرممکن می دانستیم. اما کیارستمی ما را به آنجا برد و چندین ساعت در آن محله چرخیدیم و در آنجا و در چنان شرایطی هم کار خود را بسیار دقیق انجام می داد. یا اینکه ما در ژاپن سناریو را در اختیار بازیگر قرار می دهیم و بازیگر حس و بازی خود را کاملا با آن تنظیم می کند. اما در «مثل یک عاشق» بازیگر حرفه ای فیلم، مدام از من می پرسید صحنه بعد چیست و من دارم چکار می کنم؟ از آن طرف کیارستمی تاکید داشت از این قضیه هیچ چیزی به او نگوییم.

 

به گزارش ایسنا، بخش دوم مراسم بزرگداشت عباس کیارستمی با حضور محمود کلاری، محمدرضا دلپاک و سیف‌الله صمدیان (یکشنبه ۳ اردیبهشت) در کاخ جشنواره برگزار شد.

 

در این مراسم کلاری و دلپاک به بیان تجربه‌های خود در همکاری با کیارستمی و ویژگی‌های متمایز کار او پرداختند.

 

در ابتدای این مراسم، فیلم «مرا به خانه ببر» که توسط عباس کیارستمی و با همکاری علی کمالی و انسیه ملکی ساخته شده پخش شد و صمدیان در توضیح این فیلم ۱۵ دقیقه‌ای گفت: آنچه تماشاگران فیلم احتمالا از آن خبر ندارند، این است که «مرا به خانه ببر» در واقع فیلم نیست، تمام پله‌هایی که در فیلم می‌بینیم عکس است و توپ در حال حرکت کاملا بازسازی شده است. کیارستمی تدوین این کار را با کمک همکارانش در تخت بیمارستان انجام می‌داد. در همین فیلم کوتاه می‌توان ذهنیتی را دید که بر گرافیک، عکاسی، سکوت کاملا مسلط است. شاید بیش از ۲۰ بار این فیلم را دیده باشم و هر بار ظرافت‌های تازه‌ای را کشف می‌کنم.

 

پس از آن پیام تصویری بابک کریمی پخش شد که در آن خاطراتی از کار مشترک خود با کیارستمی در فیلم «بلیت‌ها» و ویژگی‌های سینمای کیارستمی را بیان کرد.

 

کیارستمی خلاف قواعد عمل می‌کرد

در ادامه صمدیان از کلاری خواست تجربه‌های کاری خود با کیارستمی را با حاضران در میان گذارد. کلاری در ابتدای صحبت‌هایش ضمن اشاره به دشواری صحبت کردن درباره کیارستمی گفت: در مورد عباس کیارستمی فراوان گفته‌اند، اما برای درک او لازم است جهان‌بینیِ ما به جهان‌بینی کیارستمی نزدیک باشد. من در دو فیلم با او به عنوان فیلمبردار همکاری داشتم، اما در پنج کار دیگر هم برای انتخاب لوکیشن، عکاسی و انتخاب نگاتیو در کنارش بودم. در واقع آنچه در این دوران آموختم از فیلمبرداری فراتر رفته و به زندگی مربوط می‌شود.

 

مدیر فیلمبرداری «باد ما را خواهد برد» افزود: آنچه در مورد کیارستمی مهم است، ویژگی‌های اوست که مدام ابعاد تازه‌تری را از آن کشف می‌کنیم. شاید این جمله که «او مثل هیچکس نبود» تبدیل به کلیشه شده باشد، اما این مساله درباره کیارستمی یک حقیقت کامل است و به وضوح و روشنی می‌توان آن را به زبان آورد. اما چرا کیارستمی «کیارستمی» شد و به چنین جایگاهی رسید؟ پاسخ آن به نظر من این است که او خلاف قواعد عمل می‌کرد. به عنوان مثال، اگرچه قواعد زیبایی شناسی را پسِ ذهن خود داشت، اما هیچ‌گاه به دنبال پیدا کردن بهترین و زیباترین تصویر نبود. در واقع کیارستمی قواعد اجرایی خود را داشت که با دیگران متفاوت بود.

 

کلاری ادامه داد: همه فکر می‌کنند کیارستمی به دنبال سینمای رئالیستیک بود، اما او از واقعیت پردازی متنفر بود. او در مصاحبه سال ۱۹۹۷ با فیگارو گفت سینما به هر شکلِ آن، یک دروغ بزرگ است و هنر ما در این است که آن را به شکلی باورپذیر برای مخاطب ارائه دهیم. در واقع به کارگرفتن مجموعه ای دروغ برای رسیدن به حقیقت.

 

مدت زمان فیلمبرداری برای کیارستمی تعریف نشده بود

کلاری که فیلمبرداری اپیزود متعلق به کیارستمی در فیلم «بلیت‌ها» را بر عهده داشته افزود: کیارستمی مدل کاری خاص خود را داشت و برای مثال مشخص نبود چه مدت زمان مشغول فیلمبرداری یک فیلم خواهیم بود. در زمان ساخت فیلم «بلیت‌ها»، این قضیه که دو روز کاری تعطیل بود او را به شدت آزار می‌داد. پس از پایان مدت زمان دو هفته‌ای فیلمبرداری فیلم، به ما اعلام کردند شما امکان ادامه کار را ندارید و نوبت فیلمبرداری اپیزود کن لوچ فرا رسیده است. در حالیکه یک پلان از کار ما باقی مانده بود و کیارستمی به هیچ وجه حاضر نبود از آن بگذرد. در نهایت با کن لوچ صحبت کرد و رضایت او را جلب کرد که از زمان او برای فیلمبرداری پلان آخر فیلم استفاده کنیم. همین طور در مورد انتخاب بازیگران فیلم‌هایش، کیارستمی به شیوه خاص خود رفتار می‌کرد که گاهی برای ما عملی به نظر نمی‌رسید، اما در نهایت انجام می شد.

 

کیارستمی یک دانشگاه بزرگ بود

در بخش دیگری از این مراسم، محمدرضا دلپاک ابتدا از حاضران خواست به احترام عباس کیارستمی یک دقیقه سکوت کنند و سپس در توضیح همکاری هایش با کیارستمی و طراحی صدا از نظر او گفت: از زمان ساخت فیلم «طعم گیلاس» با کیارستمی همکاری نزدیکی داشتم که تا فیلم «مثل یک عاشق» ادامه داشت. رابطه ما فوق العاده بود چرا که رابطه ای دلی و احساسی بود و اینطور بگویم که کیارستمی برای من یک دانشگاه بزرگ بود.

 

این صدابردار سینمای ایران ادامه داد: کیارستمی به صداهای خارج از قاب و میزانسن صدا اعتقاد زیادی داشت و من هم میزانسن صدا را از او یاد گرفتم. او به من آموخت که شاید برخی تصاویر را نتوان در فیلم آورد، اما گوش توانایی شنیدن در ۳۶۰ درجه را دارد و می توان پلان های فیلمبرداری نشده را با صدا به فیلم وارد کرد. کیارستمی به فرهنگ و جغرافیای صدا نیز اعتقاد فراوانی داشت و بر آن مسلط بود؛ اینکه مثلا با فرهنگ صدایی ژاپن، بازار تهران، جنوب شهر، ترکیه آشنا و به تفاوت های آنها با یکدیگر آگاه باشیم.

 

سی‌وپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر، ۸-۱ اردیبهشت ۱۳۹۶(۲۱ تا ۲۸ آوریل ۲۰۱۷) به دبیری رضا میرکریمی در تهران برگزار می شود.

 

 

  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش