دوشنبه ۰۸ مرداد ۱۴۰۳
۲۱:۴۰ - ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۱۱۳۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

جان بویگا؛

از محله فقیرنشین لندن تا ستاره مرگ و تئاتر اولدویک

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,جان بویگا
بازیگر جوان بریتانیایی که با نقش‌آفرینی در فیلم «جنگ ستارگان» توانست در سطح جهان به شهرت برسد، حالا قرار است نقش اول نمایشی در یکی از مهم‌ترین تئاترهای بریتانیا را ایفا کند.

به گزارش بانی فیلم به نقل از گاردین، مثل بسیاری از کسانی که یک شبه به موضوع صحبت همه بدل شدند، جان بویگا هم مدتی طولانی پیش از اینکه معروف شود روی حرفه‌اش کار می‌کرد. وقتی این بازیگر بریتانیایی نخستین بار متوجه شد که عاشق اجرا کردن است، تنها پنج سال داشت و در یک نمایش مهدکودکی نقش یک پلنگ را بازی می‌کرد. هجده سال بعد، در حالیکه به خاطر نخستین نقش سینمایی‌اش انتخاب می شد، این بازیگر متولد منطقه پکام واقع در لندن متوجه شد که دارد به بازیگر نقش اصلی یکی از فیلم هایی تبدیل می شود که مردم آنقدر منتظرش بودند که شاید در تاریخ سینما بی‌سابقه بود. او نقش فین، یکی از استورم تروپرهای «جنگ ستارگان: نیرو بیدار می‌شود» را به دست آورده بود.

 

ماه آینده هم بویگای ۲۵ ساله یک افتخار دیگر کسب می‌کند و نقش شخصیت اصلی را در نمایش کلاسیک آلمانی جورج بوشنر به نام «وویزک» بازی می‌کند که در لندن روی صحنه خواهد رفت و نسخه جدید آن به طور خاص برای او نوشته شده است. این نخستین نقش‌آفرینی تئاتری این بازیگر در تقریبا هشت سال گذشته و نخستین نقش اول تئاتر او است؛ شاید این جهشی ترسناک برای کسی باشد که حالا باید رهبری یک نمایش بزرگ را در صحنه مهم تئاتر اولد ویک بر عهده بگیرد.

 

اما مرد جوانی که وزن فرنچایز جدید «جنگ ستارگان» را بر دوش داشت، آن هم در حالیکه اعتراض‌های نژادپرستانه در مورد انتخاب یک بازیگر سیاه پوست به عنوان یک استورم تروپر را تحمل می کرد، به گفته جو مورفی کارگردان نمایش «ووزیک» شانه های بسیار پهنی دارد. مورفی می گوید: «نمی توان از تاکید روی فشار دیوانه وار «جنگ ستارگان» دست برداشت. مقابله کردن با آن فشار باعث شده او قدرت روانی بسیار بالایی داشته باشد و بتواند واقعا عضله‌های احساسی را که می‌دانند چطور با فشار روبه رو شوند و چطور مرد اول باشند، قدرتمند کند.»

او در ادامه می گوید: «البته، درجه‌ای از عدم تجربه هم هست چون او پیش از این چنین نقشی را ایفا نکرده است. اما به نظرم تجربه‌های چند سال گذشته او را به خوبی آماده کرده‌اند تا این نوع چالش را بر عهده بگیرد.»

این تئاتر تاریخی در کرانه جنوبی لندن و تنها چند مایل با جایی فاصله دارد که بویگا در آن بزرگ شد، اما او در مصاحبه ای همین هفته گفت که اگر در کهکشانی دیگر می بود هم فرقی نمی کرد. او گفت: «وقتی بزرگ می شدم، سوار اتوبوس خط ۱۷۱ می شدم و از مقابل اولد ویک رد می شدم و با خودم فکر می‌کردم چه کسانی برای تماشای نمایش‌ها آنجا می روند؟ حس خیلی دوردستی برایم داشت.»

 

اما با وجود اینکه خانواده بویگا به هیچ وجه مرفه نبود، او همیشه مقابل تلاش‌هایی که می‌خواستند دوران کودکی او را سخت و پرتنش و در محله‌ای به تصویر بکشند که پر از گانگستر و جنایت است، ایستاد. بویگا سال ۱۹۹۲ در کمبرول به دنیا آمد و کوچک ترین فرزند و تنها پسر سمسون- یک کشیش- و مادرش ابیگیل بود که کارش مراقبت از کودکان معلول بود. این زوج چند سال پیش از آن از نیجریه به بریتانیا نقل مکان کرده بودند.

 

ترسا ارلی، مدیر هنری گروه درام محلی تئاتر پکام است که نخستین بار بویگای هشت ساله را در حین نقش‌آفرینی در نمایشنامه‌ای در دبستان دید. او می گوید: «من به آن پسر کوچک نگاه کردم و با خودم فکر کردم که چیزی در او در حال جریان است. چون حضور خیلی خاصی داشت. او یک انرژی بسیار بالا و قدرتمندی دارد و روی کارش تمرکز می کند.»

 

با استناد به گفته‌های ارلی، بویگا وقتی پسری جوان بود بیشتر و بیشتر در نمایش‌های مختلف بازی می‌کرد، «نمی توانست دور بماند»، و این مسئله باعث شده بود این نیاز به وجود بیاید که خانواده او را راضی کنند که این کار می تواند آینده او را بسازد. او چنین به یاد می آورد: «به نظرم آرزوهای والدینش خیلی به این سمت گرایش نداشت که او بازیگر شود. پدرش کشیش و واعظ است، بنابراین به نظرم او می‌خواست جان هم جا پای او بگذارد. راستش به نظرم این مسئله کاملا قابل تصور است که پدرش به عنوان یک الگو به جان ایده‌ای خوب از جلب توجه مخاطب داده باشد.»

او همچنین به یاد می آورد که با پدر این بازیگر ملاقات کرد و او می‌خواست مطمئن شود آیا آدم می‌تواند در حین بازیگر بودن انسان خوبی هم باشد یا نه… بعدها و بعد از اینکه جان در نخستین فیلم هایش بازی کرد، پدرش به او زنگ زد و این بار گفت واقعا چیز خوبی است که جان بازیگر شده است. «بنابراین حالا او کاملا پشت سر پسرش قرار گرفته که چیز خیلی خوبی است.»

 

بعد از دبستان، بویگای جوان مدرک هنرهای اجرایی از کالج تمز جنوبی دریافت کرد و بعد وارد مدرسه بازیگری آیدنتیتی در هکنی شد. بعد از آن او نقشی کوچک در نمایشی به نام «طبقه بی» در تئاتر ترای سیکل در کیلبرن واقع در شمال لندن به دست آورد. این منجر شد که او نقشی در نخستین فیلم سینمایی اش «حمله به بلوک» سال ۲۰۱۱ به دست بیاورد. کورنیش از نمایشنامه تئاتر ترای سیکل گفت: «جان حدود ۱۰ دقیقه روی صحنه بود و نقش پسر یکی از شخصیت های بزرگسال را بازی می کرد. حرف زیادی نزد اما حضوری واقعی داشت و چهره اش خیلی بیانگر بود. توجه ها را جلب می کرد، هرچند چیز زیادی نمی‌گفت.»

 

به گفته کورنیش، امتحانش برای پرده سینما هم خیلی تاثیرگذار بود. «در «حمله به بلوک» به نحوی تمام بازیگران دیگر را حول محور او چیدیم چون او خیلی خوب بود و جذبه خاصی داشت.»

 

یکی از جاه طلبی های کورنیش برای این فیلم این بود که «سکوی پرتابی بشود» برای بازیگران جوانش که شامل بویگای ۱۹ ساله هم می‌شد. او می گوید «می دانستیم داریم پنج ناشناخته را برای فیلم انتخاب می‌کنیم و می خواستیم به آن ها شانسی بدهیم. هدایت کردن یک فیلم سینمایی در آن سن فرصت خیلی خوبی است.»

البته همین اتفاق هم افتاد چون این فیلم بسیار بامزه، که در آن گروهی از نوجوانان لندنی با هم گروهی را تشکیل می دهند تا آدم فضایی هایی را شکست بدهند که به خانه شان حمله کرده اند، بازخورد بسیار مثبت و گرمی در ایالات متحده داشت. «به محض اینکه شروع به پخش فیلم کردیم، مردم در مورد بویگا گفتند این بچه چیز دیگری است.»

 

یکی از هواداران غیرمنتظره فیلم، کارگردان و تهیه کننده آمریکایی جی جی آبرامز بود. به گفته کورنیش، همسر آبرامز که تازه فیلم را تماشا کرده بود او را از خواب بیدار کرد و گفت حتما مرد جوانی را ببیند که نقش اصلی فیلم را بازی می کند. در سال ۲۰۱۱، بویگا که در لس آنجلس بود خیلی تصادفی به آبراز و تام کروز برخورد کرد که با هم روی یکی از فیلم های «ماموریت غیرممکن» کار می کردند.

 

آبرامز به این بازیگر جوان گفت «تو را وارد یک فیلم سینمایی می‌کنم» و همین کار را هم چند سال بعد کرد و بعد از هفت ماه تست بازیگری سخت و طاقت فرسا، به بویگا خبر داد که نقشی کارساز در «نیرو بیدار می شود» را به دست آورده است. اگر «جنگ ستارگان» مسلما دنیای بویگا را زیر و کرد، این مرد جوان در مقابله با توفان رسانه ای که پس از آن به وجود آمد با درجه ای قابل تحسین از وقار و کنترل با آن برخورد کرد.

 

در پاسخ به نیویورک تایمز در مورد اینکه وقتی نقش استورم تروپر را به دست آورد چه حسی نسبت به آزارهای نژادپرستانه مردم داشت، او گفت: «باعث شد حالم خوب شود. من می‌دانم چه کسی هستم و به عنوان یک مرد سیاه پوست اطمینان به نفس دارم… آن ها احمق هستند و من قرار نیست برای آن آدم‌ها خواب شبم را از دست بدهم.» به جای این کار، او حضورهای ناگهانی در سالن‌های سینمایی که فیلم به نمایش درمی آمد داشت و هواداران را خوشحال می‌کرد.

 

مورفی می گوید در مورد نمایش «وویزک» بسیار مشتاق این مسئله بود که بتواند از یک بازیگر غیرسفیدپوست و متعلق به طبقه کارگر در نقش اصلی استفاده کند، نمایشی که نخستین بار سال ۱۹۱۳ روی صحنه رفت و حالا داستانش به دهه هشتاد در شهر برلین منتقل شده و نویسنده آن جک تورن، نویسنده «اینجا انگلستان است» و «هری پاتر و کودک نفرین شده» است.

 

مورفی چنین هدفی برای انتخاب بازیگرش داشت چون می‌گوید «به نظرم طبقه اجتماعی مسئله بسیار بزرگی در تئاتر است که به اندازه کافی در مورد آن بحث نمی‌شود.» بنابراین حالا او مشتاق روی صحنه رفتن بویگا است چون می داند او می تواند مخاطبان جدیدی را از پکام و دیگر جاهای «بسیار بسیار دور» به اولد ویک بیاورد.

 

او اضافه کرد: «ما واقعا در مورد جمعیتی که در اولد ویک حاضر می شوند از نظر طبقه اجتماعی، نژاد، تجربه های زندگی، جنسیت و سن مشتاق هستیم. این حس به وجود می آید که هر چقدر آن جمیعت از این نظرها گوناگون و متنوع تر باشد، تجربه بهتری حاصل می شود.»

 

 

 

 

 

  • 12
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش