سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۰۹:۳۶ - ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۳۳۰۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

دلیل قهر شش‌ساله بازیگر زن/ ویشکا آسایش: همه قطامِ مدرن را می‌خواستند

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,ویشکا آسایش
ویشکا آسایش در برنامه «خندوانه» گفت: «از سال ۸۳ تا ۸۹ از بازیگری قهر کردم. چون همه نقش‌ها تکراری بود و زنی فم فتال (اغواگر) می‌خواستند». او فم فتال را با کلمه «قطام مدرن»‌ توضیح داد. 

به گزارش خبرآنلاین، شامگاه پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت، ویشکا آسایش برای بار دوم مهمان برنامه «خندوانه» با اجرای رامبد جوان شد.

 

رامبد جوان اعلام کرده به علت رسیدن برنامه «خندوانه» به ۵۰۰ قسمت، قرار است به مدت یک هفته کسانی را دعوت کند که پیش از این هم به برنامه آمده‌اند.

 

ویشکا آسایش در ابتدای برنامه در مورد این که مشغول انجام چه کاری است گفت: «الان فقط «دیوار به دیوار» که قرار است تا آخر اردیبهشت ضبطش تمام شود.»

 

او که پیش از این به قله دماوند رفته و در برنامه قبلی گفته بود دوست دارد یک بار دیگر این قله را فتح کند، در این مورد گفت: «متاسفانه هنوز نتوانسته‌ام بروم چون بهترین زمان برای این کار تابستان است و تابستان گذشته درگیر کار بودم ولی این تابستان حتما می‌روم. برای رفتن به دماوند حداقل باید از دو ماه قبلش، هفته‌ای یک بار تمرین کنید. البته من دفعه قبل فقط سه جلسه تمرین کردم.»

 

رامبد جوان در ادامه به خصوصیات اخلاقی ویشکا آسایش اشاره کرد و گفت: «یادم است رضا (قبادی) می‌گفت در طول ۱۹ سال زندگی مشترک‌تان هیچ بداخلاقی‌ای از شما ندیده! می‌شود؟!» ویشکا آسایش در جواب گفت: «پدرم در این داستان نقش مهمی داشته. او خیلی سخت‌گیر بود و جدی ولی شوخ‌طبع و شیطان. در را که باز می‌کرد من و خواهرم آویزانش می‌شدیم... (با لبخند) من کلا حوصله بداخلاقی ندارم و اگر هم از چیزی ناراحت باشم ناخودآگاه سکوت می‌کنم و با سوال رضا که می‌پرسد «چرا ساکتی؟» متوجه همین سکوت هم می‌شوم.»

 

 

رامبد جوان از ویشکا آسایش پرسید لذت‌بخش‌ترین باری که جلوی دوربین رفته در کدام فیلم بوده است و پیشاپیش به شوخی گفت: «اگر نگویی «ورود آقایان ممنوع» (به کارگردانی رامبد جوان) استودیو را ترک می‌کنم!» آسایش بعد از چند لحظه فکر کردن گفت: «یک نقشی بود که مدیر مدرسه بود و سبیل داشت...» (اشاره به نقشش در «ورود آقایان ممنوع). صحبت او با خنده خودش و جوان قطع شد.

 

بازیگر نمایش «می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد» به شوخی در مورد سوتی‌هایش هم گفت: «سر سریال «معصومیت از دست رفته» (به کارگردانی داود میرباقری) طراح صحنه بودم و با مجید میرفخرایی طراح هنری به برنامه‌ای رفته بودیم. پرسیدند چه شد با داود میرباقری کار کردی؟ گفتم ایشان خیلی به من ارادت داشتند!... (با خنده) فکر کنم چند دفعه هم تکرار کردم... خیلی به من اردات دارند...»‌

 

رامبد جوان از ویشکا آسایش پرسید از سال ۸۳ تا ۸۹ نبودی، کجا بودی، که آسایش در جواب گفت: «قهر کرده بودم. همه نقش‌ها تکراری بود و همه فم فتال (زن اغواگر) می‌خواستند. من هم ترجیح دادم نباشم.»

 

جوان پرسید منطورت از فم فتال (زن اغواگر) چیست که آسایش جواب داد: «قطامِ مدرن! وقتی کارگردانی در صحنه‌ای به من می‌گوید مثل قطام نگاه کنم! من چه جوابی باید بدهم.»

 

او در مورد پذیرشش در قبال گریم‌های سنگین و عجیب هم گفت: «(با خنده) گریم هر چه زشت‌تر، بهتر. گریم متفاوت می‌تواند چالش بازیگر با نقش را بیشتر کند و من این را دوست دارم.»

 

بازیگر فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف» در جواب رامبد جوان که چه راهی رفته‌اید که زندگی  مشترکتان ادامه‌دار شده است، گفت: «به هم گیر نمی‌دهیم، به پر‌ و پای هم نمی‌پیچیم و به حریم شخصی هم احترام می‌گذاریم.»

 

او در پایان با اشاره به خاطره‌ای از دوران کودکی‌اش گفت: «بچه که بودم حتما باید آخرین بوس را من از مادرم می‌گرفتم. حس می‌کردم اگر خواهرم بعد از من بوسش کند، بوس من پاک می‌شود! وقتی هم می‌خواستم بخوابم برنامه داشتم و جدا از «شب به خیر»، با صدای بلند می‌گفتم «خدا حفظِت کنه» و بعد «دیگه چیزی نگم ناراحت نمی‌شی؟!» و بعد از آن که می‌گفت «نه! بخواب!» می‌خوابیدم.»

 

 

 

  • 19
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۱۳
جدیدترین
قدیمی ترین
خیلی بازیگر خوبی برای من و شما است
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش