سه شنبه ۰۹ مرداد ۱۴۰۳
۲۳:۱۵ - ۱۲ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۲۹۷۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

مراسم بزرگداشت کیارستمی:

هر وقت مدیریت فرهنگی به دست جاهلان افتاده؛ سقوط کرده‌ایم/جا دارد یکی از خیابان‌های تهران به نام عباس کیارستمی ناگذاری شود

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,مراسم بزرگداشت کیارستمی
محمدرضا اصلانی گفت: عباس کیارستمی نمونه درخشانی از استفاده درست از مدیریت‌های فرهنگی موجود بود. باید بدانیم که کیارسمی از مدیریت تنها به نفع شخصی‌اش استفاده نکرد. مدیریت‌های فرهنگی باید دوسویه باشد. ما در این دو دهه اخیر شاهد یک سقوط مدیریتی هستیم ولی خوشحالیم که الگوی بزرگی چون کیارستمی داریم.

به گزارش  ایلنا، مراسم نکوداشت عباس کیارستمی عصر امروز در سالن استاد شهناز در خانه هنرمندان برگزار شد.

 

در این مراسم؛ ابتدا فیلمی از ژیل ژاکوب (مدیر جشنواره کن) نمایش داده شد. در این فیلم سیف‌الله صمدیان با مدیر جشنواره کن درباره عباس کیارستمی و آثارش گفتگو کرده است.

 

سپس کیوان کثیریان (مجری برنامه) اشاره‌ای به نمایش فیلم‌های کیارستمی در خانه هنرمندان کرد و افزود: سال گذشته بالای ۴۰ عنوان از فیلم‌های آقای کیارستمی را در سینما تک خانه هنرمندان پخش کردیم. در سال ۹۲ نیز سینما تک خانه هنرمندان با فیلم جاده‌های کیارستمی افتتاح شد. در آن مراسم و آن روز؛ آقای کیارستمی خود حضور داشت به این شرط که صحبت نکند. برای برنامه امروز ما خیلی سخت توانستیم فیلم‌هایی که قرار بر پخشش‌ان بود را هماهنگ کنیم و درنهایت هم نتوانستیم شرایط نمایش فیلم ۲۴ فریم آقای کیارستمی را فراهم کنیم.

 

در ادامه؛ فیلم مرا به خانه ببر ساخته عباس کیارستمی برای حاضران نمایش داده شد و سپس محمدرضا اصلانی (کارگردان، نویسنده و شاعر) گفت: خوشحالم در جمعی این چنین برای مردی که جامعه فرهنگی ما به لحاظ جهانی شدن مدیون زحمات اوست، حضور دارم. من قصد دارم امروز درباره مدیریت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان صحبت کنم نه کارهای آقای کیارستمی و آنهم بخش مدیریت فرهنگی کانون.

 

اصلانی افزود: قبل از تشکیل کانون؛ موسسه فرانکلین به سرپرستی همایون صنعتی‌زاده فعالیت‌هایی در زمینه کتاب کودکان و تصویرگری برای کودکان انجام داده بود. این مهم ادامه داشت تا تاسیس کانون پرورشی و در این زمان مجموعه فرانکلین در کانون ادغام شد و فیروز شیروانلو با راه‌اندازی انتشارات ادبی کانون یک مدیریت فرهنگی کارآمد را فراهم آورد. همین فعالیت‌های کانون بود که تصویرگری پیشرویی از ایران را به جهانیان شناساند و این‌ها نبود مگر به مدیریت هوشمندی که در کانون پرورشی شکل گرفته بود و بعد از آن افتتاح بخش سینمای کانون بود.

 

این فیلمساز افزود: جریان کانون که یک جریان خلاق در زمینه آثار تبلیغاتی بود؛ در مقابل کارهای تبلیغاتی بازاری قرار گرفت. ما در کانون ساعت‌ها راجع به فیلم‌ها بحث داشتیم و روی فیلمنامه‌ها کار می‌کردیم. زمانی که فیروز شیروانلو از کانون رفت؛ آقای ابراهیم فروزش به جای ایشان آمد و مدیریت نیز به‌‌ همان شکل سابق ادامه یافت. مدیریتی که به نحو احسن در زمینه موسیقی طراحی صحنه و... ایده‌های جدیدی برای سینما می‌آفرید. اگر این مدیریت‌ها نبود شاید آقای کیارستمی هم نمی‌توانست آنچنان که می‌خواست موفق شود.

 

وی در ادامه با اشاره به تاثیرگذاری انقلاب بر فعالیت‌های کانون افزود: با شروع انقلاب مدیریت کانون را جوانی به اسم آقای زرین برعهده گرفت. ما انتظار داشتیم با آن افراطی‌ کاری‌های ایدئولوژی که در آن زمان وجود داشت مدیریت کانون فرو بریزد اما شگفت اینکه آقای زرین هم به‌‌ همان راهی رفت که شیروانلو و فروزش رفته بودند. ایشان با سعه‌صدر در مقابل تندرویی‌ها ایستاد و آن جمع سابق را نگاه داشت. این چنین مدیریتی در واقع خطر کردن بود. زیرا کارهای ما کارهای تجاری نبود که پشتیبانش سرمایه‌های تجاری باشد. در آن سینمای ایدئولوژیک بعد از انقلاب؛ کانون سنگر یک سینمای سالم شد و این تا دو دهه ادامه پیدا کرد.

 

اصلانی در بخش دیگری از سخنان خود به فعالیت‌های فرهنگی کانون اشاره کرده و گفت:‌ ما هر وقت مدیریت فرهنگی کارآمدی داشتیم فرهنگمان شکوفا شد و هر‌گاه مدیریت فرهنگی ما به دست جاهلان افتاد از حیث فرهنگی سقوط کردیم. در کنار این مدیریت فرهنگی باید به نکته دیگری هم توجه کنیم اینکه چگونه استعدادهای فرهنگی ما از چنین امکانات مدیریتی باید استفاده کنند. عباس کیارستمی نمونه درخشانی از استفاده درست از مدیریت‌های فرهنگی موجود بود. باید بدانیم که کیارسمی از مدیریت تنها به نفع شخصی‌اش استفاده نکرد. مدیریت‌های فرهنگی باید دوسویه باشد. ما در این دو دهه اخیر شاهد یک سقوط مدیریتی هستیم ولی خوشحالیم که الگوی بزرگی چون کیارستمی داریم.

 

در ادامه مراسم فیلم دیگری نمایش داده شد که در آن بزرگان مطرح سینمای جهان عنوان فیلم خانه دوست کجاست را به زبان‌های گوناگون جهانی بیان کرده بودند.

 

سخنران بعدی مراسم ابراهیم فروزش (مدیر سابق کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) بود. وی اظهار داشت: از آقای اصلانی بسیار تشکر می‌کنم چر که من از ایشان بسیار چیز‌ها یاد گرفتم. فیلم مرا به خانه ببر که امروز به نمایش درآمد مرا به یاد نخستین فیلم کیارستمی یعنی نان و کوچه انداخت. در این یکسالی که آقای کیارستمی از بین ما رفته‌اند خیلی صحبت‌ها در مورد ایشان گفته شده. او به نقل از یکی از شعر‌هایش رفت اما ماند. ما با هم رابطه خانوادگی داشتیم و همچنین در سفرهایی که ایشان برای پیدا کردن لوکیشن فیلم‌هایشان می‌رفتن، چندین بار همراهی‌شان کردم. من می‌دیدم این آدم چقدر جهان را می‌شکافت. در فیلم نان و کوچه سگی که دنبال بچه‌ای که در فیلم است؛ کیا رستمی اصرار داشت که این صحنه بدون آنکه کات بخورد، گرفته شود. فیلمبردار فیلم آقای فخیمی به کیارستمی گفته بود که این کار شدنی نیست اما کیارستمی آنقدر گرفت تا شد. او عقیده داشت که سینما جای شدن است و باید بشود. انتخاب‌هایش هم همیشه درست بود.

 

در ادامه این مراسم فیلمی پخش شد شامل مصاحبه‌ با ژولیت بینوش (بازیگر مطرح سینمای جهان). او در این فیلم درباره مرگ کیا رستمی و احساسش درباره این فیلمساز سخن گفته بود.

 

 حبیب رضایی (بازیگر سینما) نیز در این مراسم گفت: حضور من در اینجا چندان معنایی ندارد درواقع با وجود اساتید بزرگی که عقبه‌های درخشانی دارند؛ وجود من در اینجا معنای چندانی ندارد. من مثل اغلب شما مخاطب فیلم‌های کیارستمی بودم اما این شانس هم را داشتم که معاشرت‌های شخصی با ایشان داشته باشم و هر بار که ایشان را ملاقات کردم بر میزان حیرتم افزوده شد. در اینجا می‌خواهم عبارتی را از دوست دیرین آقای کیارستمی، آیدین آغداشلو، وام بگیرم چراکه این جمله جان کلام است در مورد عباس کیا رستمی. آغداشلو می‌گفت: کیارستمی پروای سادگی داشت. این جمله در مورد عباس کیارستمی کاملا صدق می‌کند. پروا داشتن همیشه با تلاطم همراه است و سادگی همیشه با یک سکون و آرامش توام بوده. در کنار هم قرار گرفتن این دو نیاز به طی طریق دارد و ایشان از یک پشتوانه عظیم فرهنگی برخوردار بوده است.

 

رضایی افزود: آقای کیارستمی همیشه می‌گفتند همیشه دنبال هوش بگردید اما هوش اکتشافی نیست بلکه باید کشفش کرد. این هوش وقتی در کنار شخصیت بزرگ قرار بگیرد می‌تواند بیرقی بسازد به نام عباس کیارستمی که تا ابد می‌توانیم از سایه‌اش استفاده کنیم. جا دارد که یکی از خیابان‌های تهران به نام آقای کیارستمی باشد تا برای لحظاتی هم که شده در این خیابان ساده‌تر و صادقانه‌تر ببنیم.

 

جابر قاسمعلی (فیلمنامه‌نویس) نیز در سخنانی درباره آثار کیارستمی گفت: سینمای آقای کیارستمی یک سینمای دراماتیک نیست. ساختار فیلم‌های او ساختاری جاده‌ای، ایستگاهی و سفری است. اگر حافظ را در شعر فارسی رند می‌دانیم عباس کیارستمی هم در فیلمسازی یک رند است. ما در سینما برای فیلم‌ها سه پیرنگ داریم؛ آقای کیا رستمی در هر سه این پیرنگ‌ها فیلم دارد. پیرنگ ایستگاهی را در طعم گیلاس و زیر در ختان زیتون؛ پیرنگ سه پرده‌ای را در فیلم‌های کلوزآپ مثل یک عاشق و مسافر و پیرنگ دراماتیک را در فیلم گزارش ایشان می‌توانیم ببنیم. کیارستمی از اقتباس هم در سینما استفاده کرده است. فیلم مثل عاشق ادای دینی است به کتاب خاطره دلبرکان غمگین من اثر گابریل گارسیا مارکز و همچنین ادای دینی است به فیلم زیستن اثر کوروساوا.

 

در ادامه مراسم شاهد شرافت (خواهرزاده کیارستمی) درباره فیلم خانوم که از مادر زنده‌یاد کیارستمی ساخته بود، گفت: خیلی سخت است راجع به فیلمی صحبت کنم که قرار بود در زمان حضور خود آقای کیارستمی دیده شود. فیلم خانوم را از مادر کیارستمی ساخته‌ام که مادربزرگ من هم می‌شوند. من می‌خواستم فیلمی درباره آقای کیارستمی بسازم اما ایشان به من گفتند این جور فیلم‌ها تکراری است و بروم دنبال سوژه دیگر. من هم به سراغ مادر ایشان رفتم و از مادر بزرگم زهرا کیارستمی فیلم را تهیه کردم. وقتی آقای کیا رستمی این فیلم را دید؛ پسندید. فیلم در ابتدا ۴۶ دقیقه بود که با تدوین خود ایشان به ۲۴ دقیقه رسید ولی متاسفانه نشد در زمان حیات ایشان نمایش داده شود.

 

 

 

 

  • 19
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
فردریش نیچه نگاهی ژرف به زندگینامه و اندیشه‌های فردریش نیچه

تاریخ تولد: ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴

محل تولد: روکن، آلمان

حرفه: فیلسوف و منتقد فرهنگی

درگذشت: ۱۹۰۰ میلادی

مکتب: فردگرایی، اگزیستانسیالیسم، پسانوگرایی، پساساختارگرایی، فلسفه قاره‌ای

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش