چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳
۰۹:۳۱ - ۰۸ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۱۷۶۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفتگو با عنایت بخشی، بازیگر پیشکسوت

وضع بازیگری سینمای ایران، هفتِ بیجار است!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,عنایت بخشی

به گزارش جام جم آنلاین، عنایت بخشی یکی از بدمن‌های خوب سینمای ایران است و بی‌اغراق وقتی آن قدیم‌ها اسمش را در عنوان‌بندی فیلم‌ها می‌دیدیم، پیشاپیش خودمان را مهیای دیدن یک نقش منفی درست و حسابی می‌کردیم. استفاده استادانه بخشی از چشم‌ها و ابروها و نگاه‌های نافذ و آن فرم بینی و سبیل و موهای پرپشتی که مرتب به سمتی شانه شده بود، هیبت مقتدر و تاثیرگذاری از او می‌ساخت.

 

البته باید در این زمینه یادی هم از گویندگانی کنیم که در آن زمان به جای بخشی در فیلم‌های مختلف حرف می‌زدند و این شمایل منکوب‌کننده را تشدید می‌کردند؛ یکی از شاخص‌ترین این دوبلورها مرحوم ایرج ناظریان بود که در فیلم‌هایی چون سناتور و شکار به جای بخشی صداپیشگی کرد.

 

بجز پیچیدگی‌ها و دشواری‌های بازی در چنین نقش‌هایی که بخشی بخوبی از پس آنها برمی‌آمد و مانعی جدی سر راه قهرمان‌ها بود، آنچه بر اهمیت کارنامه این بازیگر می‌افزاید، کار با بزرگ‌ترین کارگردانان ایران در عرصه‌های مختلف هنرهای نمایشی، تئاتر، تلویزیون و سینماست و کمتر بازیگری است که مثل او کار با این همه فیلمسازان بزرگ از علی حاتمی، بهرام بیضایی، داود میرباقری، مسعود کیمیایی تا رسول صدرعاملی، سیروس الوند، حسن فتحی، سیدضیاءالدین دری و مهدی فخیم‌زاده را تجربه کرده باشد.

 

اما بخشی با این پشتوانه غبطه‌برانگیز و بازی در نقش‌های مختلف، در این سال‌ها مثل خیلی از همنسلانش کم‌کار است و سازندگان آثار آن طور که باید از هنر و تجربه درخشان او بهره نمی‌برند. بهانه این گفت‌وگو، اکران فیلمی با بازی این بازیگر است؛ «کبریت سوخته» که کارگردانی آن را کاظم معصومی به عهده داشته است.

 

همچنین از فرصت استفاده کردیم و گپی هم با همسر بخشی، خانم زهرا (سیمین) بازرجانی زدیم که خود از فیلمنامه‌نویسان قدیمی سینمای ایران است و آثاری چون «دخترم سحر» و «خفاش» را در کارنامه دارد.

 

بعد از مدت‌ها فیلمی سینمایی با بازی شما اکران شده است؛ دلمان برای «و عنایت بخشی» در پوستر و تیتراژ فیلم‌ها تنگ شده بود و می‌دانیم مردم خاطرات خیلی خوبی از این عبارت در سال‌های گذشته دارند.

شما لطف دارید و ممنون محبت همه کسانی هستم که چنین حسی دارند.

 

پیش از این آخرین فیلمی که در آن بازی داشتید و اکران شد، «رفقای خوب» بود. درست است؟

بله، این فیلم را سال ۹۴ با آقایان مجید قاری‌زاده، جمشید مشایخی، داریوش اسدزاده، محمد کاسبی و دیگر دوستان کار کردیم و شهریور ۹۵ هم در سینماها اکران شد.

 

چرا در سال‌های اخیر در سینما کم‌کارید و حضور کمرنگی دارید؟

سینما وضع خاصی پیدا کرده و مختص یک سری آدم‌های بخصوص است.

 

شما خودتان هم با آن کارنامه خوب و سابقه قابل اعتنا، جزو آدم‌های بخصوص سینما هستید. چرا باید عنایت بخشی با این بی مهری و کم لطفی مواجه شود؟

صحبت در این رابطه زیاد است و با چهارکلمه حرف نمی‌توان درد سینمای ایران را بیان کرد. به هرحال بچه‌هایی که هم سن و سال من هستند، تقریبا همین شرایط را دارند. آقای جمشید مشایخی، آقای فرامرز قریبیان و خیلی‌های دیگر را می‌توانم اسم ببرم که شرایط آنها هم مثل من است.

 

کارگردان‌هایی که هنوز سراغ شما می‌آیند و با هم کار می‌کنید، از نسل فیلمسازان قدیم هستند؛ چه همین فیلم سینمایی «کبریت سوخته» که کاظم معصومی از حضور شما بهره برده و چه «رفقای خوب» که مجید قاری‌زاده آن را با بازی شما و برخی دیگر از پیشکسوتان عرصه بازیگری ساخته است.

به همین دلیل است که می‌گویم شرایط سینما، شرایطی خاص شده است. برخلاف سینمای دنیا که همیشه به بازیگران پیشکسوت و قدیمی بها می‌دهد و فیلمسازان نسل‌های مختلف حتی جوان‌ها از این چهره‌ها برای بازی در فیلم‌ها دعوت می‌کنند و چه بسا نقش‌هایی را هم برای آنها می‌نویسند، اما اینجا با وضعیت دیگری سر و کار داریم. گرایش سینما به جوان‌ها باعث شده کمتر فضایی برای حضور بازیگران هم‌نسل من وجود داشته باشد.

 

در «کبریت سوخته» با برخی بازیگران نسل جدید همچون شاهرخ استخری، نیما شاهرخ‌شاهی، لیلا اوتادی و سارا صوفیانی همبازی بودید. به عنوان یک بازیگر پیشکسوت، نظرتان درباره بازیگران جوان و نسل جدید چیست؟

در میان بازیگران نسل جوان هم افراد بااستعدادی وجود دارند و هم افرادی هستند که از استعداد خوب و کافی در این زمینه برخوردار نیستند. بالاخره به قول معروف «هفتِ بیجار» است! (می‌خندد) فضای بازیگری نسل جوان این‌طوری نیست که همه خوب یا همه بد باشند و مثل هر کار دیگری بد و خوب دارد. نمی‌توان با یک چوب همه را راند.

 

شما با کارگردان‌های خیلی خوب و بنامی در تئاتر، تلویزیون و سینما کار کرده‌اید. در کشورهای صاحب سینما اگر بازیگری حتی نیمی از این کارنامه را داشته باشد، بر صدر می‌نشیند و قدر می‌بیند، اما اینجا چرا آن اتفاقی که باید برای بازیگران ریشه‌دار و قدیمی نمی‌افتد؟

به هرحال وضعیت فرهنگی و هنری کشورهای دیگر دنیا با ما متفاوت است و به نظرم نمی‌توان اوضاع آنها را با وضع فرهنگ و هنر کشور ما مقایسه کرد. امیدوارم شرایط کشور ما هم در این زمینه مساعد و مناسب شود و مسئولان این عرصه توجهی ویژه به هنرمندان پیشکسوت داشته باشند و از توان و تجربه این نسل بخوبی استفاده شود.

 

موفق در ایفای نقش منفی و مثبت

زهرا (سیمین) بازرجانی، همسر فیلمنامه‌نویس عنایت بخشی- عنایت بخشی دارای گواهینامه درجه یک هنری از وزارت ارشاد است. وقتی از همسر ایشان پرسیدیم که این مدرک چه تاثیری بویژه مالی در زندگی آنها داشته، به جام‌جم گفت: جواب دادن به این سوال سخت است، اما اگر بخواهم کلی پاسخ بدهم باید بگویم متاسفانه به کسانی که دارای این گواهینامه هستند، توجه مادی ویژه‌ای نشده است.

 

اما با این حال قدردان دوستان موسسه اساتید پیشکسوت هستیم که سالی یکی دو بار چهره‌ها و هنرمندان قدیمی رشته‌های مختلف را برای مسافرت‌هایی دور هم جمع می‌کنند. بویژه آقای عظیمی خیلی در این زمینه زحمت می‌کشند.

 

زهرا بازرجانی درباره تسلط عنایت بخشی در ایفای نقش‌های منفی توضیح داد: آقای بخشی نقش منفی را خیلی خوب بازی می‌کردند، اما ایشان با سریال «سایه همسایه» همه ذهنیت و افکاری را که مردم در این زمینه داشتند پاک کردند. نقش آمیرزا آنچنان صاف و شفاف و زلال بود که تماشاگران نمی‌توانستند آن را قبول نکنند.

 

خیلی صفا و صداقت در آن نقش وجود داشت. بازی در این نقش و تفاوت آن با نقش‌های قبلی، تبحر آقای بخشی را نشان می‌داد. ایشان در ایفای هر دو نقش مثبت و منفی موفق بودند و هستند.

 

امیدوارم فضای سینما طوری باشد که قدر نوابغ دانسته شود. واقعا اینها نابغه و جواهر هستند؛ استاد جمشید مشایخی یک نابغه است. تا وقتی که ایشان و امثال ایشان زنده هستند و حضور دارند، باید از وجود آنها بهترین استفاده را ببرند. این انتظار بجا وجود دارد در فیلم‌هایی که دور از سینمای مبتذل است، از حضور و بازی این چهره‌ها بیشتر استفاده شود.

 

همسر عنایت بخشی درباره دوری خود از فضای فیلمنامه‌نویسی هم گفت: من فیلمنامه‌هایی دارم که باوجود کسب جایزه اول فسیتوال‌ها متاسفانه ساخته نشده است. فیلمنامه‌ای به اسم «من تارا نیستم» دارم که در اولین جشنواره عفاف و حجاب مقام اول را کسب کرد و من از مهندس ضرغامی تقدیرنامه دریافت کردم. اخیرا برخی فیلمنامه‌هایم را برای مطالعه در اختیار یکی از تهیه‌کننده‌های سینما قرار دادم و امیدوارم اتفاقاتی مثبت در این خصوص بیفتد.

 

علی رستگار

 

 

  • 19
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش