شبکه نسيم روي دور توليد برنامه افتاده است و براي جذاب شدن برنامه هايش سراغ سوژه ها و چهره هاي مختلف مي رود. در ميان ايده هاي جديد اين شبکه برنامه «وقتشه» با اجراي کامران تفتي مورد توجه ما قرار گرفت؛ برنامه اي که دست روي سوژه مهم ازدواج گذاشته، اما اين برنامه که از همان ابتدا و به دليل سبک اجراي تفتي با حرف و حديث هايي همراه بود، در فرم و محتوا کم و کاستي هايي دارد. مواردي که اگر سازندگان برنامه در همين ابتداي راه به فکر رفع آنها نباشند، نمي توانند به پر بيننده شدن برنامه شان اميدوار باشند.
مواردي مثل سبک اجراي تفتي، عدم جمع بندي و نتيجه گيري در هر قسمت، استفاده از سبک و سياق برنامه هاي موفق قبلي شبکه نسيم مثل خندوانه و دورهمي براي استفاده از مهمان هاي درون استوديو و ... استفاده از سلبريتي ها در برنامه و ... جزء نکاتي بود که دوست داشتيم در مورد تک تک آنها با کامران تفتي مجري اين برنامه گپ بزنيم اما اين روزها او چند جاي مختلف سرش گرم بود و به دليل کم بودن زمان نشد همه اين موضوعات را باز کنيم ولي تا آنجا که راه داشت، با او گپ زديم.
شما از ابتدا در جريان توليد اين پروژه قرار داشتيد يا صرفا مدتي قبل از شروع برنامه براي اجرا وارد مذاکره شديد؟
- من از اول در تيم توليد اين برنامه بودم و در هشت ماه پيش توليد «وقتشه» در کنار آن حضور داشتم. اين کار به نظرم از لحاظ توليدي نسبت به برآوردهاي شبکه نسيم و برنامه هايي که در اين مقياس ساخته مي شود، عجيب و غريب است.
از چه نظر عجيب و غريب؟
- از لحاظ توليد، چون ابوالفضل صفري و گروه خوشفکري که در کنارش بوديم سوژه پر ريسکي را براي پرداختن در اين برنامه قبول کرد.
البته به کمتر برنامه اي مي شود از اين جور صفت ها داد، حالا شما در اين برنامه به دنبال چه چيزي هستيد، هدف «وقتشه» دقيقا چيست؟
- در برنامه «وقتشه» دو هدف کلي وجود دارد، يکي اين که براي ازدواج جوانان که در کشورمان هيچ کار جدي در اين سال ها صورت نگرفته، کاري انجام دهيم. در طول اين سال ها در تلويزيون هيچ برنامه اي به طور حرفه اي در اين زمينه ساخته نشده است و اکثر آثار برنامه هاي گفتگو محور ساده اي بودند که مردم به صورت تلفني سوالات شرعي و غير شرعي خودشان را مطرح مي کردند و کارشناس هم در مورد آنها حرف مي زد.
يعني اعتقاد داريد تا قبل از برنامه شما هيچ حرکت به دردبخوري در زمينه ازدواج صورت نگرفته؟
- «وقتشه» تنها برنامه اي است که جسارت کرده سراغ اين موضوع برود و مباحث جديدي در اين زمينه را مطرح کند، مباحثي مثل اين که آيا دو جوان بايد قبل از ازدواج عاشق شوند يا نه؟ رابطه داشته باشند يا نه؟ دوران نامزدي چطور بايد بگذرد؟ خواستگاري چطور است؟ و طلاق چرا زياد شده؟ در برنامه ما به تمام اين سوالات به صورت کارشناسي و علمي پرداخته شده.
هدف دوم برنامه «وقتشه» چيست؟
- هدف دوم برداشتن مانعي که بين مخاطب و تلويزيون است. فکر مي کنم همه قبول دارند که يکسري تابوها بين مردم و تلويزيون وجود دارد و ما خواستيم آنها را بشکنيم و کاملا راحت و بي دغدغه حرف هاي مان را بزنيم. ما به دنبال يک رئاليتي شو (به معناي واقعي کلمه) رفتيم و خواستيم آدم هايي را رو در روي مردم بنشانيم که کاملا شبيه به خود آنها هستند، يعني زندگي واقعي شان را به تصوير بکشيم تا با ما هم ذات پنداري کنند.
در اين دو هفته که از پخش برنامه مي گذرد استقبال از آن چطور بوده؟
- برنامه تازه ۱۲ قسمت است که روي آنتن رفته و در همين چند قسمت، قدم هاي بزرگي برداشته است و حس مي کنم با توجه به اين تعداد پخش، خوب ديده شده. از قسمت دوم و سوم حس مي کنم بينندگان برنامه سير صعودي گرفتند و مردم کنجکاو شدند کار را ببينند. خوشبختانه نگاه سازمان صدا و سيما هم نگاه مناسبي به برنامه است و اميدواريم که حمايت ها ادامه داشته باشد تا بتوانيم هدف هاي مان را محقق کنيم.
اشکالي ندارد چندتا نقد از برنامه تان بکنيم؟
- نه، اتفاقا استقبال هم مي کنم.
اولين و بزرگ ترين نکته منفي برنامه «وقتشه» اين است که موضوعات هر قسمت را ابتر مي گذارد. يعني شما در طول يک برنامه کامل از طريق صحبت هاي خودت، گفتگو با مهمان ها و آيتم هاي مختلف و ... يک موضوعي را باز مي کنيد اما در انتها بدون هيچ جمع بندي و نتيجه گيري آن را رها مي کنيد.
- ما قرارمان اين است که مردم را نصيحت نکنيم و به آنها حکم ندهيم. يعني دنبال اين نيستيم که به مخاطب مان بگوييم اگر اين جور باشيد به نتيجه خوبي مي رسيد، اين جور باشيد اوف مي شويد! به نظر من اگر طرح موضوع درست باشد و پرداخت خوبي روي آن صورت بگيرد، خود فرد به جواب مي رسد. مسلما ما وقتي راجع به اين که جوان بايد پيش از ازدواج کار داشته باشد حرف مي زنيم، در مورد بزرگ ترين معضل ازدواج جوانان يعني بيکاري صحبت مي کنيم، يا مسائلي مثل مسکن و درآمد جوانان (که از ديگر معضلات اصلي جواناني است که ازدواج نکرده اند) را به طور نامحسوس و بعضا محسوس مطرح مي کنيم ولي در انتها حکم نمي دهيم.
بحث حکم دادن نيست، چرا به اين جوان نمي گوييد که براي حل اين معضلات چه راهکارهايي وجود دارد؟
- من که نمي توانم در مورد بيکاري جوان ها، آنها را موعظه کنم و بگويم خودت را تکان بده و فلان کار را بکن. اين مدل حکم دادن با هدف برنامه ما منافات دارد. ما وظيفه طرح مسئله را داريم و اميدواريم مسئول مرتبط با موضوع اين حرف ها را بشنود و کارشان را درست کند. خود جوان هم بشنود و بداند که مثلا معضل بيکاري، با ماندن در خانه درست شدني نيست.
به قول عادل فردوسي پور، اجازه دارم قانع نشوم؟! به نظر من چنين چيزي در يک برنامه تلويزيون باگ محسوب مي شود. وقتي شما در طول يک برنامه کامل راجع به يک موضوع خاص صحبت مي کنيد، بايد راهکار مناسب آن موضوع را هم ارائه کنيد.
- من هم مي پذيرم که اين مسئله باگ است، اما در برنامه شصت دقيقه اي که البته بدون حساب آيتم ها و بخش هاي ويژه چيزي حدود ۴۰ دقيقه مي شود، نمي توان هم طرح موضوع کرد، هم آن را واکاوي کرد و هم به جواب و راهکار رسيد. اگر برنامه فرصت بيشتر داشته باشد مي توان اين بخش را هم اضافه کرد. انشاءالله با نگاه خوب مديران سازمان به «وقتشه»، باکس اضافه براي اين برنامه در نظر بگيرند.
برويم سراغ موضوعات هر قسمت، سوژه ها و موضوعات را با چه فاکتورهايي انتخاب مي کنيد؟
- ما يک تيم سيزده نفره شامل جامعه شناس ها، روانشناس ها و کارشناسان حوزه ازدواج در اتاق فکر برنامه داريم و حبه هيچ عنوان الکي سراغ موضوعات مختلف نمي رويم. سراغ چيزي مي رويم که مي دانيم در مدت زمان محدود برنامه فرصت براي صحبت کردن در رابطه با آن داريم. البته هر موضوع شرايط پيچيده و سخت خودش را هم دارد، مثلا در مورد معضل آشنايي پيش از ازدواج جوانان و اين که محيط هاي آشنايي آنها بايد چطور باشد، مجبوريم کلي حرف بزنيم، کما اين که به نتيجه گيري هم نرسيم. يعني نه قرار است در مورد اين معضل حق را به جوان بدهيم و بگوييم مظلوم واقع شده و نه به مسئول و بگوييم کم کاري کرده. برنامه ما بيشتر شرايط را بررسي مي کند و يک جورهايي وسط الحال است!
فرمول انتخاب و نوع چينش آيتم ها و بخش هاي مختلف برنامه چطور است؟
- اتاق فکر ما موضوعات و سرفصل ها را بررسي مي کند و بر اساس يک جدول از نقطه شروع تا پايان را برنامه ريزي مي کنند. نويسنده ها بر آن اساس متن ها را مي نويسند و مهمان ها هم انتخاب مي شوند. به طور کلي سعي مي کنيم پرداخت مناسب تلويزيوني به موضوعات داشته باشيم تا تماشاگر حوصله اش سر نرود. به نظرم اين که فلان کارشناس را به برنامه دعوت کنيم و او براي ما از معايب و مزاياي ازدواج صحبت کند، باعث مي شود مخاطب در لحظه کانال را عوض کند. ما بايد شبيه به جوان ها باشيم، شبيه کساني که اين روزها درگير مقوله ازدواج هستند و با آن دست و پنجه نرم مي کنند.
بحث مهمان هاي شما هم يکي از نقدهاي ما بود. در حال حاضر شبکه نسيم برنامه هايي دارد که در آنها از چهره هاي مطرح هنري و ورزشي به عنوان مهمان استفاده مي کند، حالا شما هم در کنار آنها قرار گرفتيد. خودتان خيلي دوست داشتيد که مهمان حتما سلبريتي باشد؟!
- طبيعتا در ابتداي راه دوست داشتيم مهمان هاي سلبريتي و متفاوتي را که به فضاي هر قسمت مرتبط بودند، به برنامه بياوريم ولي بعد نسبت به سياست هايي که براي برنامه گذاشته شد، مهمان ها ديگر صرفا سلبريتي نيستند و از خود مردم بهره مي بريم. البته به نظرم اين مهمان بازيگر، سلبريتي يا از مردم عادي باشد تفاوتي ندارد، مهم اين است که به موضوع برنامه ارتباط داشته باشد.
کامران تفتي و انتقادهاي مجريان درباره اجرايش
ميزان حضور بازيگران براي اجراي برنامه هاي شبکه نسيم به گونه اي است که هر کس که مي بينيد، حس مي کند سردر گروه برنامه سازي اين شبکه نوشته شده: «با بازيگر وارد شويد!» برنامه جديد «وقتشه» يکي از جديدترين آثار همين ژانر است، بحث اجراي کامران تفتي در اين برنامه يک بار ديگر موضوع مجري بودن بازيگران را سر زبان ها انداخت؛ موضوعي که مثل ماجراي مرغ و تخم مرغ انگار قرار نيست به جواب قطعي و نهايي برسد. با تفتي در خصوص اين ماجرا و حرف هايي که در مورد اجراي او در اين برنامه مطرح شده نيز گفتگو کرديم.
بحث اجراي شما يک بار ديگر حاشيه هاي مجري – بازيگرها را مطرح کرد، خودت هم با اين حاشيه هاي روبرو شدي؟
- بله، شنيده ام که خيلي ها مي گويند، اين هم مجري شد. اما هنر براي من پکيج است. هر کاري که در حوزه هنر بتواند وسيله اي باشد که من با مخاطبم حرف بزنم و دغدغه ام را بگويم، انجام مي دهم. خوانندگي، اجرا، بازيگري، دوبلوري و ... چنين چيزي از شاخه به آن شاخه پريدن نيست.
اما مجريان معتقدند شما اصول اجرا را بلد نيستيد و جلوي دوربين بازي مي کنيد؟
- بله، من اسم اين کار را اجرا نمي گذارم. تمرين بيان، زبان بدن و نوع انتقال جسم جلوي دوربين عين بازيگري است.
اجرا دسته بندي هاي خاص خودش را دارد اما کار من در اين برنامه در هيچ کدام از آن دسته ها نيست. من يک اکتورم که برنامه اي را جلوي دوربين اجرا مي کنم و از همه عناصر بازيگري در آن بهره مي برم. مضاف بر اين، کاراکتري که در آن برنامه هست، کاراکتر کامران تفتي است؛ يعني شخصيت نوشته شده اي نيست که بخواهم آن را بازي کنم. يک رئاليتي در پبرفورمنس کامران تفتي در برنامه «وقتشه» وجود دارد.
همين نکته باعث مي شود مجريان حس کنند که جاي آنها را تک کرده ايد؟
- من حس نمي کنم جاي کسي را گرفته باشم. تلويزيون، سينما، تئاتر، موسيقي و ... به قدري وسيع است که کسي نمي تواند جاي کس ديگري را بگيرد. اگر دوستي دچار اين حس شده بايد در توانايي هاي خود شک کند.
خب آن مجري حس مي کند تو در جايگاه او قرار گرفته اي و کاري را انجام مي دهي که او درسش را خوانده يا تجربه اش در آن چند برابر توست.
- من نسبت به توانايي هايم و آنچه هستم، عرصه هاي هنري مختلف را انتخاب مي کنم و جلو مي آيم. جدا از اين، به من پيشنهاد مي شود که فلان کار را انجام دهم. من که نمي گويم مي خواهم اجرا کنم، کار به من پيشنهاد مي شود، آن را بررسي مي کنم و مي گويم براي رزومه من اتفاق مناسبي است، به همين دليل آن را مي پذيرم و انجام مي دهم.
محمدرضا کاظمي
- 16
- 3