دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳
۱۲:۰۹ - ۰۱ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۰۱۲۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

داستان یک تناقض؛

روایتی از اعتراض‌ها به سلفی نوید محمدزاده

نوید محمدزاده,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
زلزله که رخ داد، حس غم سنگینی تمام کشور را فرا گرفت. هرکس سعی کرد به نوعی به زلزله‌زدگان کمک کند. از همان زمان که خبر زلزله منتشر شد و ابعاد حادثه کم‌کم به «سمع و نظر» مردم رسید، مردم پای در مسیری گذاشتند که در برخی موارد صدای آدم‌های متخصص را درآورد.

شهروند در ادامه نوشت: یک نمونه‌اش، همین ترافیکی است که راه‌های منتهی به مناطق زلزله‌زده را مسخر خویش کرد. ناگاه از اهل امدادونجات خبر می‌رسید که فلان محموله کمک به این دلیل که مسیر تقریبا مسدود است، فلان زمان دیرتر رسیده است.

 

یکی‌ از موارد، همان بود که چند روز قبل اسماعیل رمضانی، مدیرکل روابط عمومی هلال‌احمر جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی «شهروند»، اعلام کرد که ٥ تریلی از کمک‌های هلال‌احمر، دیر به مقصد رسیده است و در این میان، هنرمندان به دو بخش کلی تقسیم شدند. یک گروه اعلام کرد که نباید از مبادی رسمی کمک کرد و گروه دیگر، تمام تلاششان را انجام دادند تا همه چیز از مسیر رسمی انجام شد.

 

این دو گروه در جایی هم با هم مشترک بودند. برخی از آنها به سمت کرمانشاه راه افتادند تا به‌رغم خود از درد آنها بکاهد اما این کار هزینه هم داشت. یک نمونه‌اش انتشار عکس «نوید محمدزاده» با همراهانش در چادر پیرمرد زلزله‌زده بود. این عکس موجی از اعتراضات را به وجود آورد و البته مواجهه و پاسخ هم به این اعتراضات در فضای مجازی داده شد.

 

نوید محمدزاده,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

باید شرم داشت

داستان اعتراض به این عکس را، یکی از اعاظم اعتراض آغاز کرد. آقای «ف» نوشت: پیرمرد به دوربین نگاه نمی‌کند، فقط چون فردا در همان مخروبه خواهد بود و این خوشگل‌ها فردا برمی‌گردند. نه، او به دوربین نگاه نمی‌کند، چون هنوز انسان است و...! مابقی واکنش‌ها بدون نام می‌آید:

یکی از روزنامه‌نگاران خانم «آ» در ادامه این موج نوشت: با فاصله زیادی بدترین عکس تمام این روزهاست. کپشن هم چیزی نیست به جز بی‌شعوری!

 

یک روزنامه‌نگار دیگر نوشت: چیزی که از این عکس به یادم خواهد ماند، فراتر از آشوب ذهنی دسته‌جمعی حاکم‌شده بر ما و سرخوشی شرم‌آور...؛ لحظه باورنکردنی نگاه درمانده آن مردِ محلی است، شکاری در بین درنده‌ها و مصیبت قرارگرفتن او در یک وضع تغییرکردهِ بدون اطلاع قبلی!

 

من جای نوید محمدزاده بودم، خیلی صادقانه بابت اون سلفی غیرقابل توجیه معذرت‌خواهی می‌کردم. مردم بخشنده‌اند و می‌بخشن و بقیه هم یاد می‌گیرند کسی از معذرت‌خواهی سرطان نمی‌گیره!

 

نوید محمدزاده با این سلفی... زد تو تمام خاطرات خوبی که از بازی‌های خوبش تو فیلما داشتیم.

 

شرم هم فضیلتی است؛ این شور و شعف بهنگام عکس سلفی با این پیرمرد خجالت‌زده و غمگین چیست؟! حالا گیرم که عکس گرفتید، بعد از دیدن عکس‌...تان نرسید که منتشرش نکنید؟ پارادوکس‌اش را ندیدید؟!

 

نوید محمدزاده و هرکسی که بخواد از بدبختی مردم سوءاستفاده مادی یا معنوی کنه، پست و حقیر و... و بدتر از اونا کسیه که ازشون دفاع می‌کنه.

 

نوید محمدزاده هم بد هَوَلِ دیده شدنه.

 

حالا اون نوید... رفته یه کار بسیار... انجام داده، شمام برای ابراز نفرت‌تون از این کارش هی عکس رو پخش می‌کنید؟

 

چند اشتباه بچگانه که نویدمحمدزاده انجام داد: با قربانیان زلزله سلفی نگیرید، اگر هم می‌گیرید، نخندید، اگر هم خندید، لطفا منتشرش نکنید. دکوپاژ تلخ عکس جوری است که انگار در موزه مادام توسو با مجسمه مرلین مونرو عکس گرفته.

 

ما بودیم که شماره‌حساب گرفتیم

در همین حین که برخی تاختن بر محمدزاده برای یک عکس را در دستور کار قرار داد، گروهی دیگر هم به دفاع یا دست‌کم اظهارنظر منصفانه پرداختند و دیگران را به این موضوع دعوت کردند:

یکی در واکنش به آقای «ف» که آغازگر ماجرا بود، نوشت: بالاخره از چیزی که می‌ترسیدیم، سرمون اومد. عکس سلفی نوید محمدزاده با مرد کرد زلزله‌زده، افتاد دست آقای «ف».

 

این نمونه کاملا روشنیه برای من که به تفسیرهای افراد مختلف از یک عکس، ویدیو یا حادثه و... در فضای مجازی و واقعی با احتیاط خیلی زیاد نگاه کنم. نوید محمدزاده بشدت تحت‌تأثیر این مرد بود و از این‌که برادرش پیداش کرد و تونست کمک کنه، بی‌نهایت خوشحال بود.

 

نوید محمدزاده این پیرمرد رو که ویدیو داده بود و دنبال چادر می‌گشت، پیدا کرد و بهشون چادر رسوند و بد با هم فیلم و عکس گرفتن که به مردم اطلاع بدن. تو ویدیو هم پیرمرد کلی داره از نوید تشکر می‌کنه.

 

مخاطبم صاحب توییت نیست. خیلیا این عکس‌رو با همین مضمون گذاشتن. تو ریاکاری و پوپولیسم‌بازی سلبریتی‌ها شکی نیست ولی همین عزیز سالخورده یه کلیپی هست که توش صدبار از مردم و هنرمندان تشکر می‌کنه و از نوید محمدزاده هم تشکر می‌کنه. این‌جا تو عکس غمگینه، شمام دست گرفتید؟ من یک‌درصد هم طرفدار محمدزاده نیستم.

 

سلفی نوید محمدزاده با اون پیرمرده اصلا مصداق پوپولیسم نیست یا اقلا چنین حسی ازش برداشت نمیشه!

 

حالا اگه یه بازیگر یا فوتبالیست خارجی می‌رفت با مردم فقیر و مصیبت‌دیده کشورش عکس می‌گرفت، می‌گفتن: ببینید چقد مردمی! بقیه سلبریتی‌های ما که پر از افاده و عطر و ادکلنی هستن. اما نوید محمدزاده یه عکس گرفته با اون پیرمرد کرد، با تهمت و توهین.

 

جوری از نوید محمدزاده انتقاد می‌کنیم، ‌انگار ما نبودیم شماره کارتشو دست به دست می‌کردیم. می‌گفتیم درود به شرفت و فلان. من و تو هم جاش بودیم، جوگیر می‌شدیم‌، سلفی می‌گرفتیم.

 

من همه‌تون رو فیو زدم، چه اینوری، چه اونوری ولی وسط قضاوت‌کردن نوید محمدزاده یه سوال بپرسم، شما حال داشتید پاشید برید اونجا کمک کنید؟

 

وطن من جاییست که تتلو‌ها ۴‌میلیون فالوور دارند و نوید محمدزاده‌ها قضاوت می‌شوند.

 

هرچی فکر می‌کنم، می‌بینم سلفی نوید محمدزاده با اون پیرمرد کُرد هیچ بدی‌ای نداشت. فقط به این نتیجه می‌رسم بعضیا دوست دارن فقط گیر بدن، دنبال بهونه‌اند فقط.

 

می‌گه اون پیرمرد کرد ویدیویی ازش هست که داره مدام از نوید محمدزاده تشکر می‌کنه، چرا باید به محمدزاده توهین کرد؟

 

این کشور یک ایراد دارد. ایرادش این است که همه را جو می‌گیرد. یک دیوانه سنگی را در چاه می‌اندازد، بقیه به جای این‌که دنبال درآوردنش باشند، خودشان هم سنگ می‌اندازند. شما چطور توانستید نیت صاحب عکس را بفهمید؟! همه هم ماشاالله روشنفکرند!

 

 

  • 12
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش